تاب مقاومت
روابط خارجی کدام کشورها در برابر تحریمهای آمریکا آسیبپذیرتر است؟
به طور قطع روسیه، ایران و ترکیه به روبل، لیر یا ریال مبادلاتی انجام خواهند داد، اما در آینده نزدیک این مبادلات خیلی چشمگیر نخواهد بود. اگر یک کشور باشد که بتواند این تقابل را به نفع روسیه، ترکیه و ایران تغییر دهد، چین است. این کشور هم از نظر بزرگی اقتصاد و هم از نظر حجم صادرات، بزرگترین رقیب آمریکا در جهان محسوب میشود. از طرفی چین هم به اندازه کافی ثبات اقتصادی دارد و هم میتوان با توجه به این مساله دیگر شرکتها را متقاعد کرد که به یوآن این کشور مبادله کنند.
در هفتههای اخیر، واشنگتن اعلام کرده اقدامات تنبیهی شدیدی را علیه ایران، روسیه و ترکیه اعمال خواهد کرد. در واکنش به این اظهارنظر سه کشور هماهنگی خود را افزایش دادند که از نظر تحلیلگران آمریکایی به منظور کاهش اثرات تحریمها و مجبور کردن واشنگتن به مذاکره برای حل و فصل اختلافنظرهاست. در نخستین هفته ماه آگوست، ایالاتمتحده اعلام کرد تحریمهای تعلیقشده بر اساس توافق هستهای را مجدداً اعمال خواهد کرد. اولین بسته تحریمی در 6 آگوست اجرایی شده و خرید اوراق بهادار آمریکا، تجارت طلا و دیگر فلزات گرانبها، استفاده از گرافیت، آلومینیوم، فولاد، زغالسنگ و نرمافزارهای مورد استفاده در فرآیندهای صنعتی را هدف قرار داده است. دور بعدی تحریمها که قرار است از 5 نوامبر اعمال شود، بخشهای بنادر، انرژی، کشتیرانی و کشتیسازی، مبادلات نفتی و توافقات تجاری با موسسات مالی خارجی را دربر میگیرد. هشتم آگوست وزارت خارجه ایالاتمتحده اعلام کرد آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه روسیه به اتهام مسموم کردن جاسوس سابق و دخترش در بریتانیا اعمال میکند. به گفته مقامات ارشد وزارتخانه، فاز نخست تحریمها، اعطای مجوز فروش تکنولوژی یا اجناس حساس امنیت ملی به روسیه را ممنوع خواهد کرد؛ مگر اینکه روسیه طی سه ماه از زمان اجرایی شدن تحریمها، تضمینی مطمئن ارائه کند که دیگر از سلاحهای شیمیایی استفاده نکرده و به بازرسان سازمان ملل یا دیگر ناظران شناختهشده بینالمللی اجازه بازرسی در محل را خواهد داد؛ در غیر این صورت تحریمهای شدیدتری اعمال خواهد شد. این موضوع میتواند نزدیک به 70 درصد اقتصاد روسیه را تحت تاثیر قرار دهد. پس از ایران و روسیه، نوبت به ترکیه رسید. دو روز بعد نیز ترامپ در پیامی توئیتری اعلام کرد دستور دو برابر کردن تعرفهها بر محصولات آلومینیومی و فولادی وارداتی از ترکیه را داده است. اوایل ماه جاری نیز، واشنگتن دو وزیر ترکیه را در فهرست تحریمهای خود قرار داد تا لیر ترکیه به پایینترین سطح تاریخ خود در برابر دلار برسد. در حالی که دولت ترکیه به دنبال یافتن راهی برای رهایی از شدیدترین بحران ارزی تاریخش بود، دونالد ترامپ تاکید کرد هر کشوری که با ایران رابطه تجاری برقرار کند دیگر نمیتواند با آمریکا رابطه تجاری داشته باشد. ترکیه اعلام کرده که هنوز هیچ تصمیمی در خصوص پیروی از تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران نگرفته است. چنین موضوعی اقتصاد ترکیه را تحت فشار تازهای قرار خواهد داد چراکه این کشور تقریباً نیمی از نفت خود را (44 درصد در سال 2017) از همسایه شرقی خود میخرد و حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال گذشته بیش از 7 /10 میلیارد دلار بوده است. اثر ثانویهای که ممکن است به ترکیه ضربه بزند، افزایش قیمت نفت و گاز خواهد بود. روسیه همسایه شمالی ترکیه و منبع دیگر نفت و گاز این کشور نیز از سوی آمریکا تحریم شده و ترکیه باید برای حفظ رشد اقتصادی خود به منظور بازگرداندن اقتصاد به مسیر توسعه نفت و گاز وارد کند. حتی بدون تحریمهای ایران و روسیه، ترکیه در حال تجربه کردن مشکلات سیاسی جدی با آمریکا، بزرگترین متحد ناتوی خود است.
تحلیلگران معتقدند اقدامات آمریکا تا اندازه زیادی هدفمند بوده است: بخش انرژی بخش مهمی از اقتصاد ایران به حساب میآید و ممنوعیت حق این کشور برای انجام معاملات دلاری میتواند توانایی این کشور را در سیستم تجارت جهانی دلارمحور به شدت تضعیف کند. اقدامات علیه روسیه نیز تقریباً تمام شرکتهای مورد حمایت دولت را تحت تاثیر قرار داده و ضربه سنگینی به اقتصاد این کشور وارد میکند. از سوی دیگر تعرفه بر ترکیه میتواند فشار بر لیر را افزایش داده و بازارهای مالی منطقه را متشنج کند. بنابراین هدف اصلی آمریکا از چنین اقداماتی در واقع ایجاد نارضایتی عمومی در درون کشورهاست. بر اساس اعلام دیوید پولاک، تحلیلگر ارشد حوزه خاور نزدیک موسسه واشنگتن، این اهرم به منظور ایجاد فشار از سوی مردم بر دولتها برای تغییر سیاستهایشان اعمال شده است.
با وجود همه این مسائل، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این احتمال وجود دارد که تحریمهای آمریکا علیه ترکیه، نتیجه معکوس دهد و به زیان منافع واشنگتن تمام شود. با توجه به این موضوع، تحریمهای آمریکا میتواند باعث نزدیکی روسیه و ترکیه و همچنین ایران به اتحادیه اروپا شود. یقیناً در صورت توافقات حاصله در نتیجه مذاکرات مرتبط، سه طرف شرایط بهتری برای مقابله با اقدامات آمریکا خواهند داشت، هرچند این مساله کوتاهمدت و موقت باشد. چراکه تردیدهایی وجود دارند که این محور سهجانبه به اندازه کافی محکم نخواهد بود. البته روسیه، ترکیه و ایران از زمان روی کار آمدن ترامپ از سیاستهای آمریکا آسیبهای جدی دیدهاند، به همین دلیل همکاری میان این کشورها برای مقابله با عواقب این سیاست ضروری خواهد بود. در واقع سیاست خارجی و ارتباطات بینالمللی این سه کشور میتواند نقشی مهم در مقاومت در برابر سیاستهای تحریمی آمریکا داشته باشد به طوری که نزدیکی ترکیه به ایران و روسیه در نهایت به ضرر واشنگتن خواهد بود.
مثلث همکاری
واکنش سه کشور ایران، ترکیه و روسیه به فشارهای آمریکا پاسخ هماهنگ مجدد در راستای مقابله با این قدرت تجاری بود. پس از اعمال تعرفهها، رجب طیب اردوغان از ولادیمیر پوتین همتای روسی خود خواست تا بر سر مسائل منطقهای و دوجانبه نظیر انرژی و صنایع دفاعی به همکاریهای خود ادامه دهند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز در ملاقات با مولود چاووشاوغلو از توسعه روابط تجاری و اقتصادی، خط لوله گاز ترکیشاستریم و ایجاد نیروگاه هستهای آکویو سخن گفت.
در این میان، نشانههایی از افزایش همکاری میان روسیه و ایران نیز وجود دارد. اندکی پس از اعلام آمریکا برای اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، روسیه تاکید کرد روابط اقتصادی و تجاری خود با ایران را در سطح ملی حفظ کرده و طرحهایی را به کمک کشورهای دیگر برای ترویج همکاری اقتصادی با تهران برپا خواهد کرد. از سوی دیگر پنج کشور قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان، ایران و روسیه توافقی را برای استفاده مشترک از دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان به امضا رساندند. در این نشست پنج کشور متعهد شدند تا روابط تجاری منطقهای و اقتصادی خود را تقویت کرده و به کشورهای غیرساحلی اجازه تخلیه نیروهای نظامی را در این دریا ندهند، توافقی که مانع از مداخله نظامی کشورهای خارجی در مسائل منطقهای خواهد شد.
روابط میان آنکارا و تهران نیز در حال گرمتر شدن است. اردوغان اعلام کرده ترکیه گزینههای جایگزین بسیاری دارد تا با آنها از نظر اقتصادی همکاری کند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران نیز در پیامی توئیتری در حمایت از ترکیه اعلام کرد: «شادمانی ترامپ در ضربه زدن به اقتصاد متحد ناتوی خود (ترکیه) واقعاً شرمآور است.»
دارل وست، تحلیلگر ارشد موسسه بروکینگز معتقد است سه کشور ایران، ترکیه و روسیه در حال متحد شدن با یکدیگر هستند تا اثر اقتصادی تحریمها را کاهش داده و به یکدیگر برای رهایی از بحران کمک کنند. این اتحاد میتواند با تنظیم مجدد سیاستهای موجود، توازن قدرت در خاورمیانه را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال، ترکیه مقر نیروهای نظامی آمریکا برای ورود به عراق است و اردوغان میتواند در پاسخ به تحریمها آمریکا را به کاهش فرستادن نیروی نظامی تهدید کند. همچنین جنگ سوریه حوزه دیگری است که میتواند این سه کشور را رودرروی آمریکا قرار دهد. از سوی دیگر روابط شایسته ایران با قدرتهای دیگر، نظیر چین، عراق و حتی کشورهای اروپایی میتواند کار آمریکا را برای منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران بسیار سخت کند.
از سوی دیگر والاستریتژورنال معتقد است، جوانه زدن همکاری نظامی و تجاری روسیه و ترکیه تغییری مهم در توازن قدرت منطقه ایجاد میکند. دو سال پیش، پس از اینکه ترکیه یک جنگنده روس را سرنگون کرد و سفیر روسیه به دست یک افسر پلیس ترک کشته شد، تنشهای مسکو و آنکارا افزایش یافت. اما اخیراً مسکو قراردادهایی را برای تامین گاز طبیعی ترکیه، ساخت یک نیروگاه برق هستهای و عرضه یک سپر ضدموشکی پیشرفته به آنکارا امضا کرده است و نزدیکی دو کشور را میتوان از لحن سخنرانیهای روسای جمهور این دو کشور نیز مشاهده کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند سهگانه تهران-مسکو-آنکارا میتواند از آنچه محاسبه میکردند، پیچیدهتر و موثرتر باشد. همگرایی سه کشور در مسائل منطقهای نظیر سوریه میتواند معادلات را به هم بریزد. این سه کشور معتقدند باید به دنبال راهی برای فشار به واشنگتن بود تا آمریکا پیششرایط خود را برای مذاکره به حداقل رسانده و اشتیاق خود را برای حل اختلافنظرهای دوجانبه با هر کشور افزایش دهد. همکاری اخیر ترکیه و روسیه برای ناتو، سوریه و مسائل دیگر بسیار مهم است اما به هر حال توازن قدرت را تغییر چندانی نمیدهد. به هر حال ترکیه هرچقدر هم با ایالاتمتحده مشکل داشته باشد اما همچنان یک متحد ناتوست و ناتو برای مقابله احتمالی با روسیه در منطقه حضور دارد.
جدا از این مسائل، سیاستهای آمریکا در خاورمیانه موجب محدود بودن همکاریهای این سه کشور شده است. برای مثال اگر آمریکا نقش میانجی را در درگیریهای منطقه ایفا نکند، اتحاد این سه کشور تضعیف خواهد شد. تحت چنین شرایطی، ایران، ترکیه و روسیه جدا از طعنههای تجاری با واشنگتن، فرصت پیشنهاد مذاکره با ایالاتمتحده را از دست نمیدهند. ترکیه سالهاست سیاستهایی (داخلی و خارجی) همگرا با ایالاتمتحده و متحدانش را در ناتو دنبال میکند، رشد اقتصادی سالهای گذشته این کشور ناشی از ارتباط بسیار عالی با اروپا و منطقه بوده است. به هر حال اردوغان به دنبال متحدی برای کشورش خواهد بود. چالشی که در این میان بر سر راه ترکیه وجود دارد این است که احتمالاً ترکیه پیش از چرخش به سمت روسیه یا کشورهای دیگر درد اقتصادی شدیدی را احساس خواهد کرد.
نقش اتحادیه اروپا و چین
اگرچه جنس تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا همانند گذشته است اما این تحریمها یک تفاوت بزرگ با دور قبل دارد. در تحریمهای گذشته، واشنگتن همکاری نزدیکی با اتحادیه اروپا و سازمانهای بینالمللی داشت. برای مثال در سال 2014، اتحادیه اروپا و آمریکا در کنار هم برای به حداقل رساندن هزینههای تحریمهای روسیه در قبال بحران اوکراین تلاش کردند. در واقع چنین همکاری بینالمللی منجر به اثربخشی تحریمها شد. زمانی که اتحادیه اروپا و آمریکا در سال 2012 برای تحریم نفتی ایران همدل شدند، صادرات نفت ایران کاهش پیدا کرد و تولید ناخالص داخلی ایران تحت تاثیر قرار گرفت و کاهش یافت.
اما آمریکا برای اعمال تحریمهای بیرحمانه جدید دیگر متحدان قبلی خود را ندارد. آمریکا هماکنون در دو جناح در حال نبرد تعرفهای است. از یکسو چین را به عنوان رقیبی سرسخت برای تبدیل شدن به اقتصاد اول دنیا میبیند و از سوی دیگر اتحادیه اروپا را نیز با اعمال تعرفههای گمرکی سنگین تحت فشار قرار میدهد. همین موضوع باعث شده تا زمانی که دولت ترامپ از برجام خارج شد، اتحادیه اروپا در واکنش به این اقدام ایالاتمتحده، قانونی را بهروزرسانی کرد که به تبع آن شرکتهای اروپایی از پیروی کردن از تحریمهای آمریکایی منع شدند. در نتیجه، ایالاتمتحده نهتنها یک شریک خود را از دست داد بلکه بخش عمدهای از سیاستهای تحریمیاش نیز ناکارآمد شد. امروز، در حالی که ایران در حال لابی کردن با شرکای تجاری اصلی خود (چین و هند) برای تبعیت نکردن از تحریمهای جدید هستند، آمریکا در منجلاب پیمان ترانسآتلانتیک گیر افتاده است. در اتاق فکر آنکارا نیز، رئیسجمهور ترکیه قصد دارد بهجای تغییر رویکرد اقتصادی خود در این کشور، از موقعیت جغرافیایی استراتژیک ترکیه بهره ببرد. ترکیه پلی میان اروپا و خاورمیانه است و در کنار اینکه یکی از اصلیترین متحدان اتحادیه اروپا به شمار میآید، در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیز عضو است. این کشور همچنین همکاری بسیار نزدیکی در مدیریت ورود مهاجران به اروپا با این اتحادیه دارد. ترکیه میخواهد در این زمینه روسیه و ایران را که آنها نیز از سوی آمریکا تحریم شدهاند با خود همراه کند. اردوغان هفته گذشته طی سخنانی گفت این کشور در حال آمادهسازی شرایط برای مبادله با دیگر کشورها بهخصوص روسیه، چین، ایران و اوکراین به ارزهای ملی خود است. وی میگوید دلیل این تصمیم این است که ترکیه بیشترین مبادلات تجاری خود را با این کشورها دارد. در این میان حذف دلار از مراودات تجاری میتواند به شدت به آمریکا لطمه بزند. در این میان نقش چین میتواند بسیار پررنگ باشد. این امکان در بلندمدت وجود دارد که کشورها مبادلات تجاری خود را به ارزی به غیر از دلار انجام دهند، اما با در نظر گرفتن شرایط کنونی این ارز مبنا نمیتواند ارز ترکیه، ایران و روسیه باشد؛ چراکه اولاً این کشورها در حوزه کلان اقتصادی ثبات نسبی نداشته و ثانیاً اوضاع سیاسی آنها نیز در شرایط مطلوب قرار ندارد. در مبادلات تجاری بینالمللی طرفهای معاملهکننده به این دلیل از دلار استفاده میکنند که هم نظام سیاسی و هم اوضاع اقتصادی در این کشور نسبتاً باثبات است و به همین دلیل دیگر کشورها نیز مشکلی با دریافت دلار ندارند.
به طور قطع روسیه، ایران و ترکیه با روبل، لیر یا ریال مبادلاتی انجام خواهند داد، اما در آینده نزدیک این مبادلات خیلی چشمگیر نخواهد بود. اگر یک کشور باشد که بتواند این تقابل را به نفع روسیه، ترکیه و ایران تغییر دهد، چین است. این کشور هم از نظر بزرگی اقتصاد و هم از نظر حجم صادرات، بزرگترین رقیب آمریکا در جهان محسوب میشود. از طرفی چین هم به اندازه کافی ثبات اقتصادی دارد و هم میتوان با توجه به این مساله دیگر شرکتها را متقاعد کرد که به یوآن این کشور مبادله کنند. در صورتی که ایالاتمتحده به روند حال حاضر خود علیه کشورها ادامه دهد، این امکان وجود دارد که کشورهای جهان به سمت استفاده از یوآن قدم بردارند، اما این مساله حتی اگر به طور کامل نیز اتفاق بیفتد نمیتواند بحرانهای کنونی اقتصادی در ترکیه، روسیه و ایران را حل کند. به عبارت دیگر شکل گرفتن یک نظام پرداخت بر مبنای یوآن چین خیلی دور نخواهد بود، اما این سه کشور باید برای مشکلات اقتصادی کنونی خود چارهای دیگر بیندیشند.
در سطح جهانی، تحریمهای آمریکا علیه این سه کشور شاید فشار بیشتری بر روسیه بیاورد. چراکه اتحادیه اروپا نیز در تحریمهای اوکراین طرف آمریکاست و همین موضوع میتواند به عنوان چالشی بزرگ برای اقتصاد روسیه محسوب شود. البته روسیه شرکای تجاری دیگری دارد ولی حتی ایجاد رابطه جایگزین با آنها میتواند مدتی طول بکشد. در عین حال، روسیه به جز آمریکا و اتحادیه اروپا، منابع حیاتی محدودی برای دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته در حوزه انرژی دارد. در سال 2015؛ روسیه سومین منبع وارداتی بزرگ اتحادیه اروپا و پنجمین بازار بزرگ صادراتی این اتحادیه به حساب میآمد. اما اقدام بروکسل در تحت فشار قرار دادن بخش نفت و گاز روسیه موجب وابستگی کمتر اروپا به انرژی روسیه شد. این بدان معناست که چندین سال طول خواهد کشید که روسیه بتواند توسعه منابع انرژی غیرمعمول خود را آغاز کند و این موضوع به میزان تولیدات نفت و گاز این کشور ضربه خواهد زد.
در غیاب آمریکا و حتی اتحادیه اروپا، چین میتواند گزینه ایدهآلی برای تجارت و همکاریهای اقتصادی باشد. اگرچه مقیاس این همکاریها و اینکه آیا چین توانایی پر کردن جای خالی آمریکا و اتحادیه اروپا را دارد یا خیر؛ همچنان به عنوان پرسش بزرگی مطرح است. به هر حال همکاری روسیه و چین میتواند مزایای متعددی برای دو کشور داشته باشد و چارچوب یک اتحاد نرم را ایجاد کند. از سوی دیگر متحدان آسیایی آمریکا نظیر کره جنوبی و ژاپن نیز میتوانند در بخش انرژی گزینههای خوبی برای همکاری با روسیه و ایران باشند.
با این حال میزان اثرگذاری تحریمهای آمریکا به منظور مدیریت رفتار این کشورها به میزان تسلط آمریکا بر اقتصاد جهانی و آمادگی مقامات این کشور برای استفاده کاربردی از این ابزار بستگی دارد. موضوعی که در عصر حاضر کمی محل ابهام است چراکه جنگ تعرفهای آمریکا با چین و اتحادیه اروپا بر قدرت اقتصاد این کشور در مسائل خارجی سایه انداخته است. در بلندمدت، وابستگی آمریکا به تحریمها به عنوان ابزاری در سیاست خارجی ممکن است تغییر کند، چراکه با تاثیرگذارتر شدن قدرتهای اقتصادی دیگر در جهان، تسلط این کشور در اقتصاد جهانی کمرنگتر شده و قطبهای مالی جایگزینی در جهان ظهور خواهند کرد. این بازیگران جدید (برای مثال چین و هند) میتوانند به راحتی از سیاستهای تحریمی آمریکا پیروی نکرده و قدرت چانهزنی بیشتری به کشورهای تحریمشده بدهند. موضوعی که بر اهمیت نقش روابط خارجی گسترده و قدرت دیپلماسی بیش از پیش صحه میگذارد.