ابزار رقیب معاملات کاغذی
چرا بازار ثانویه بهتنهایی نمیتواند مشکلات بازار ارز را حل کند؟
سامانه نظام یکپارچه معاملات ارزی (نیما) یک اتفاق خوب در نظام ارزی کشور بوده است و دستاوردهای قابل توجهی به همراه داشته است.
سامانه نظام یکپارچه معاملات ارزی (نیما) یک اتفاق خوب در نظام ارزی کشور بوده است و دستاوردهای قابل توجهی به همراه داشته است که عبارت است از: حل مشکل معامله ارز حاصل از صادرات بهرغم ناهمگنبودن، افزایش اطلاعات بانک مرکزی از بازار ارز در زمینه میزان مبادله در هر بازه زمانی، اطلاعات هویتی خریداران و فروشندگان ارز و میزان و زمان معامله آنها، میزان خرید و فروش ارز توسط هریک از صرافیها و مانده ارز فروختهنشده در دست آنها، ایجاد ابزارهای جدید مداخله در بازار ارز برای بانک مرکزی اعم از امکان اعمال محدودیت بر خرید صرافیها یا سایر خریداران، قیمت معاملات و... . با وجود این نمیتوان حل همه مشکلات نظام ارزی کشور را از این سامانه انتظار داشت، زیرا بازار دوم ایجادشده در این بستر نمیتواند:
♦ به تضعیف بازار غیررسمی ارز و کنترل معاملات سفتهبازانه منجر شود.
♦ تقاضای دلار با هدف پوشش ریسک و بیارزش شدن داراییهای ریالی را کاهش بدهد.
♦ زمینه را برای مداخله هدفمند بانک مرکزی فراهم کند.
♦ از همه مهمتر این بازار به علت منفعل بودنش نسبت به معاملات نمیتواند شاخص نرخ ارز در اقتصاد باشد و کماکان بازار غیررسمی به عنوان دماسنج ارزی اقتصاد عمل خواهد کرد.
در واقع این نواقص ارتباطی با سامانه نیما ندارد، چون کارکرد اصلی سامانه نیما برقراری ارتباط میان ارز حاصل از صادرات و تقاضای ارز وارداتی است. این «نمیتواند»ها این هشدار را میدهد که سیاستگذار ارزی نمیتواند به سامانه نیما به عنوان بازار ارز اکتفا کند و ضروری است برای رسیدن به این اهداف بازار متشکل و عمیق ارزی در بازار سرمایه را پیگیری کند.
این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که یکی از دلایل التهاب بازار ارز و نیز بازار سکه، فقدان چنین بازارهایی است. در این شرایط است که تعداد معدودی معاملهگر در بازار افشار یا سبزه میدان تهران یا گروهها و کانالهای شبکههای اجتماعی مجازی میتوانند با معاملات کاغذی1 مسیر بازار و قیمت ارز و سکه را تعیین کنند. نکته قابل توجه این است که اگرچه حجم این معاملات بسیار کوچک است و حتی حجم کالاهای تحویلی (اسکناس ارزی یا سکه) نیز کسر بسیار کوچکی از این معاملات است، ولی نرخ متولدشده در این بازارها در اقتصاد مرجعیت خواهد داشت و همه فعالان اقتصادی، کنشهای خود را با این نرخ تطبیق خواهند داد. تجربه ثابت کرده است که به دلیل ظرفیت شبکههای اجتماعی و نیز توان محدود نیروی انتظامی امکان برخورد فیزیکی با این بازار به صورت بلندمدت وجود ندارد و تنها راهبرد برای مقابله با بازار معاملات کاغذی، ایجاد گزینه رقیب و هدایت تدریجی معاملهگران به این بازار است که علاوه بر شفافیت معاملات، امکان کنترل و مداخله با ضوابط مشخص را برای سیاستگذار فراهم خواهد کرد.
از اینرو پیشنهاد میشود با هدف برآورده کردن تقاضای پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز و کاهش ارزش ریال، ایجاد بازار رقیب بازار معاملات کاغذی، ایجاد بستر مداخلات قاعدهمند در بازار ارز برای بانک مرکزی و برای ایجاد شاخص نرخ لحظهای نرخ ارز (دماسنج ارزی) از ظرفیت بازار سرمایه کشور استفاده و در اسرع وقت سازمان بورس ابزارهای مالی مناسب را در حوزههای معاملات نقد (گواهی سپرده ارزی)، مشتقات ارزی (سلف، آتی، اختیار معامله و...) و صندوقهای سرمایهگذاری در ابزارهای مالی ارزی طراحی و عملیاتی کند و بانک مرکزی یا کارگزاران آن (شرکتهای تامین سرمایه بانکها و...) به صورت فعالی در این بازار ایفای نقش کنند.
علاوه بر ابزارهای مالی فوق امکان طراحی ابزارهایی با هدف کاهش تقاضای تبدیل دارایی روی دلار و نیز تامین مالی بخش واقعی در بازار سرمایه وجود دارد که اهم آنها عبارتند از: فروش سهام شرکتهای صادراتی به صورت ارزی، انتشار صکوک ارزی و صکوک ریالی بر پایه ارز، صندوق پروژه ارزی، اوراق سلف کالاهای صادراتی مانند نفت و فرآوردههای نفتی، محصولات پتروشیمی، مس، فولاد، آلومینیوم و...
در واقع میتوان گفت برای مدیریت بازار ارز همزمان به دو بازار نیازمندیم که از هریک از آنها اهداف مشخصی را دنبال خواهیم کرد. در جدول همراه این اهداف و ابزارهای مرتبط نشان داده شده است.
فواید راهاندازی بورس ارز عبارتند از:
♦ ایجاد زیرساخت برای مدیریت، کنترل و مداخله بانک مرکزی
♦ مداخله با استفاده از ریال و کاهش نیاز به ارز مداخلهای و از بین رفتن ذخایر ارزی کشور
♦ مداخله با اثر اهرمی (در بازار آتی)
♦ تضعیف بازار غیررسمی و کانالیزه کردن معاملات سفتهبازانه
♦ کاهش تقاضای نگهداری اسکناس با هدف افزایش قیمت در آینده
♦ عرضه اسکناسهای نگهداریشده توسط اشخاص و تبدیل به اوراق سپرده ارزی به دلیل امنیت بالاتر، نقدشوندگی بیشتر، امکان توثیق و استفاده اهرمی
♦ امکان پوشش ریسک ناشی از افزایش نرخ ارز برای فعالان اقتصادی و کاهش تقاضای فعلی ارز برای معاملات آینده