شش خصیصه مردمان موفق
خلاصهای از مقاله «شواهد جهانی در مورد رجحانهای اقتصادی»
مقاله «شواهد جهانی در مورد رجحانهای اقتصادی»1 تفاوتهای جهانی در مورد خصلتهای فردی و اجتماعی مردم کشورهای دنیا را که میتوانند به عنوان ویژگیهای مثبتی روی رشد و توسعه اقتصادی تاثیرگذار باشند، مورد مطالعه قرار میدهد. در اینجا ما نتایج حاصل از مطالعه «بررسی رجحان جهانی» یا همان بررسی خصیصههای فردی و اجتماعی مردم در کشورهای مختلف را ارائه میدهیم که به اختصار آن را GPS (Global preference survey) مینامیم. GPS یک بررسی معتبر انجامشده به صورت آزمایشگاهی از پایگاه دادهای از 80 هزار فرد در 76 کشور در مورد صبر و شکیبایی، ریسکپذیری، مقابله به مثل مثبت و منفی، نوعدوستی و اعتماد است.
مقاله «شواهد جهانی در مورد رجحانهای اقتصادی»1 تفاوتهای جهانی در مورد خصلتهای فردی و اجتماعی مردم کشورهای دنیا را که میتوانند به عنوان ویژگیهای مثبتی روی رشد و توسعه اقتصادی تاثیرگذار باشند، مورد مطالعه قرار میدهد. در اینجا ما نتایج حاصل از مطالعه «بررسی رجحان جهانی» یا همان بررسی خصیصههای فردی و اجتماعی مردم در کشورهای مختلف را ارائه میدهیم که به اختصار آن را GPS (Global preference survey) مینامیم. GPS یک بررسی معتبر انجامشده به صورت آزمایشگاهی از پایگاه دادهای از 80 هزار فرد در 76 کشور در مورد صبر و شکیبایی، ریسکپذیری، مقابله به مثل مثبت و منفی، نوعدوستی و اعتماد است.
دادهها ناهمگنی قابل توجهی را در مورد خصیصههای کشورهای مختلف نشان میدهد، اما این ناهمگنی در بررسی داخل یک کشور حتی به مراتب بیشتر است. از طرفی طبیعی است که بین افراد، ویژگیهای سنی، جنسیتی و تواناییهای شناختی (cognitive) متفاوت باشد و از همینرو خصیصههای فردی و اجتماعی میان افراد متفاوت است؛ با این حال به نظر میرسد که بخشی از این تفاوت در خصیصهها در مردم یک جامعه نسبت به مردم جامعه دیگر، به دلیل ویژگیهای جغرافیایی و فرهنگی کشورها نیز هست. در سطح کشوری، دادههای GPS وجود همبستگی میام خصیصههای فردی و اجتماعی و متغیرهای جغرافیای زیستی (biogeographic) و فرهنگی مانند شایستگی کشاورزی (اینکه یک کشور تا چه حد مستعد کشاورزی است)، ساختار زبان و مذهب را نشان میدهد.
همچنین تفاوت در این خصیصهها با پیامدهای اقتصادی همچون سرانه تولید ملی و رفتار اقتصادی همبستگی دارد. در داخل کشورها و در سطح فروملی (subnational)، خصیصههای فردی و اجتماعی با تصمیماتی که افراد در مورد پسانداز میگیرند، تصمیمات مربوط به ورود به بازار نیروی کار و رفتارهای جامعهپسند (prosocial) همچون اعتماد، مقابله به مثل مثبت و نوعدوستی، در ارتباط است. همچنین بین کشورهای مختلف، این خصیصهها با دامنه پیامدهای کل، از درآمد سرانه گرفته تا فعالیتهای کارآفرینانه، تا فراوانی منازعات مسلحانه در تغییر است.
مقدمه
بسیاری از نظریههای موجود از رفتار انسان در علم اقتصاد و دیگر علوم نزدیک با آن، فرض میکنند که یک مجموعه از خصیصههای فردی و اجتماعی، فرآیند تصمیمگیری افراد را هدایت میکند که در حوزه فردی شامل خصیصههایی در مورد ریسکپذیری یا ریسکگریزی، صبر و انتخاب زمان دریافت مبلغ X به عنوان پاداش در حال یا دریافت مبلغ بیشتر از X در آینده است. این خصیصهها در حوزه اجتماعی در مورد مقابله به مثل مثبت و منفی، نوعدوستی و اعتماد است. با توجه به اهمیت خصیصههای فردی و اجتماعی که در چارچوب ذهنی اقتصاددانان وجود دارد، ادبیات تجربی قابل توجهی روی فهم اینکه چه خصیصههایی پتانسیلهای تعیینکننده دارند و همچنین پیامدهای تفاوت در این خصیصهها، وجود دارد.
اگرچه این ادبیات نظری، نگرشهای زیادی را در مورد ناهمگنی خصیصههای مذکور در سطح فردی در جمعیتهای خاص ایجاد کرده است، اما کمتر به تفاوتهای جهانی این خصیصهها پرداخته میشود. بخشی از این عدم توجه به تفاوتها میان کشورها، بازتابدهنده فقدان دادههای جهانی در سطح کشوری و فقدان شاخصهایی است که به طور ویژه برای تبیین رجحانهای اقتصادی (همان خصیصههای فردی و اجتماعی مثبت) طراحی شده باشند.
از این پس ما هر خصیصه فردی و اجتماعی مثبت شامل صبر، ریسکپذیری، مقابله به مثل مثبت و منفی، نوعدوستی و اعتماد را به عنوان رجحانهای اقتصادی در نظر میگیریم. این خصیصهها از آن جهت رجحان اقتصادی به شمار میآیند که روی رشد و توسعه اقتصادی تاثیرگذار هستند.
مقاله شواهد جهانی در مورد رجحانهای اقتصادی، چنین مجموعه دادهای را با عنوان «بررسی مزیت جهانی» (GPS) ارائه میدهد. تجزیه و تحلیل تجربی نیز توسط مجموعهای از سوالات در مورد اندازه و ناهمگنی رجحانهای اقتصادی، در سطوح مختلفی انجام شده است:
♦ اینکه آیا کشورها برحسب میانگین رجحانهایشان متفاوت هستند؟
♦ آیا رجحانهای خاصی که با یکدیگر همبستگی دارند، منجر به ایجاد بستههای رجحان میشوند؟
♦ تغییرات بینکشوری در رجحانها نسبت به تغییرات داخل یک کشور در رجحانها چقدر بزرگ است؟
♦ با توجه به چیزهایی که در ناهمگنی رجحانها، پتانسیل تعیینکننده دارند، آیا شاخصهای رجحان GPS با توجه به ویژگیهای افراد همچون جنسیت، سن و توانایی شناختی تغییر میکند؟
♦ این تفاوتها تا چه اندازه جهانی هستند یا اینکه بیشتر مخصوص یک کشورند؟
♦ آیا رجحانهایی که در سطح کشوری وجود دارند در ارتباط با تفاوت در جغرافیا، فرهنگ، زبان و مذهب هستند؟
♦ با توجه به رابطه میان رجحانها و پیامدهای اقتصادی، چگونه ناهمگنی رجحانها در سطح فردی، در انتخابهای مالی، ورود به بازار نیروی کار یا کنشهای جامعهپسند، با توجه به رجحانها در سراسر جهان تغییر میکند؟
♦ آیا تغییرات بینکشوری در رجحانها، با تغییر بینکشوری در پیامدها، همچون توسعه اقتصادی، فعالیتهای خیرانه یا کشمکشهای خشونتآمیز همبستگی دارد؟
این مقاله از طریق استفاده از تجزیهوتحلیل دادههای GPS به دنبال پاسخ به این سوالات است. از آنجا که GPS شامل ویژگیهای زیر است میتواند در پاسخ به این سوالات بسیار کمک کند:
1- پوشش 76 کشور که تقریباً نماینده 90 درصد از جمعیت جهان هستند؛
2- نمونههای جمعیتی نماینده هر کشور که در مجموع 80 هزار نفر هستند؛
3- وجود شاخصهایی که به صورت کمی و کیفی برای تبیین صبر، ریسکپذیری، نوعدوستی، مقابله به مثل مثبت، مقابله به مثل منفی و اعتماد طراحی شدهاند؛
4- استانداردسازی دادهها و استفاده از تکنیکهای ترجمه از طریق همکاری با موسسه نمونهگیری جهانی گالوپ (Gallup).
تجزیه و تحلیلها با توضیح طبیعت ناهمگنی در تفاوتها، هم در سطح بینکشوری و هم در داخل یک کشور آغاز میشود. بسیاری از صبورترین جمعیتهای جهان در اروپا یا کشورهای انگلیسیزبان هستند، در حالی که ریسکپذیری به طور ویژه در آفریقا یا خاورمیانه شایع است. رجحانهای عملکرد جامعهپسند (به نفع جامعه) به طور خاص در آسیا وجود دارد و در کشورهای جنوب صحرای آفریقا نسبتاً ضعیف است.
شاخص رجحانهای مختلف همچنین با هم همبستگی دارند: صبر و تمایل برای پذیرش ریسک، یک جفت از رجحانهایی هستند که با یکدیگر همبستگی مثبت دارند. از طرفی خصیصههای جامعهپسند شامل مقابله به مثل مثبت، نوعدوستی و اعتماد، گروه دیگری از همبستگی مثبت را با یکدیگر شکل میدهند. در حالی که تغییرات بینکشوری در رجحانها قابل توجه است، تغییرات درونکشوری بزرگتر است و نشان میدهد که خصیصههای افراد، حتی از مرزهای ملی برای توضیح تفاوتها مهمتر هستند.
همچنین نتایج نشان میدهند که در سطح فردی، رجحانها به طور سیستماتیک با توجه به جنیست، توانایی شناختی و سن، تغییر میکنند. برای مثال، زنان ناشکیباتر هستند، ریسکپذیری کمتری دارند و نسبت به مردان جامعهپسندتر هستند (رفتارهای مطلوب جامعه بیشتری دارند). مهارتهای شناختی به صورت یکنواخت و به طور مثبت با شکیبایی، ریسکپذیری و رجحانهای اجتماعی در ارتباط است و همه مزیتها در ارتباط با الگوهای سنی هستند.
در همین زمان، ارتباطات میان خصیصههای جمعیتشناسی-اجتماعی (sociodemographic) و رجحانها، ناهمگنی قابل توجه موجود میان کشورها را پنهان میکند: در حالی که بعضی از روابطی مثل ریسکگریزی و جنسیت، تقریباً در هر کشوری یک مسیر را طی میکند، روابط دیگری مثل سن و صبر، به نظر میرسد که به سطح توسعهیافتگی بستگی دارد.
GPS امکان بررسی همبستگی میان همه رجحانها و متغیرهای جغرافیایی و فرهنگی (مثل فرهنگ افتخار، آیین پروتستان و زبانشناسی پسانداز) را فراهم میکند. با توجه به شرایط بیولوژیک و جغرافیایی، شکیبایی، اعتماد و مقابله به مثل منفی، همگی به طور معناداری با آزادی عمل مطلق و حتی وجود حیوانات بزرگ رامشدنی در یک کشور همبستگی مثبت دارند. همبستگی معنادار مثبت میان شکیبایی، اعتماد و مقابله به مثل منفی و حتی وجود حیوانات بزرگ رامشدنی در یک کشور (منطقه) به طور وسیع با فرضیه فرهنگ افتخار در ارتباط است.
اعتماد، به طور معناداری با توجه به شاخصهای مختلف شایستگی کشاورزی (مساعد بودن وضعیت برای کشاورزی) یک منطقه تغییر میکند. با توجه به متغیرهای فرهنگی، شکیبایی به طور معنادار و قویای با مجموعهای از متغیرهایی که میتوانند زیر چترِ روح سرمایهداری خلاصه شوند، یعنی پروتستانیسم و شاخصهای مختلف فردگرایی، همبستگی دارد.
در قدم بعدی، ما به بررسی رابطه میان رجحانها و رفتارها در سطح فردی و پیامدهایی که اقتصاددانان روی آنها تاکید کردهاند میپردازیم. این پیامدها بهطور بالقوه توسط ریسک، زمان و مزیتهای اجتماعی هدایت میشوند.
دادهها نشان میدهد که افراد شکیبا به احتمال بیشتری پسانداز میکنند و دستاوردهای تحصیلی بیشتری دارند. افرادی که تلرانس بیشتری برای ریسک دارند به احتمال بیشتری خوداشتغال هستند و سیگاری خواهند بود. همچنین مزیتهای اجتماعی از دامنه وسیعی از رفتارهای مطلوب جامعه و پیامدهایی همچون اهدا کردن، زمان گذاشتن داوطلبانه، یاری رساندن به غریبهها، کمک به دوستان و خویشاوندان، قابل پیشبینی هستند. این ارتباطات موجود میان مزیتها و پیامدها، به طور کیفی تقریباً در همه کشورها مشابه هستند.
در نهایت، این مقاله همبستگی میان رجحانها در سطح کشوری و یک مجموعه انتخابشده از متغیرهای پیامدهای کل را که ادبیات نظری گذشته بیان کردهاند ممکن است با رجحانها در ارتباط باشند، مطالعه میکند. در قدم اول ما بر رابطه میان رجحانها و توسعه اقتصادی تمرکز میکنیم.
در دادههای GPS اعتماد به طور معناداری با توسعه همبستگی دارد و به طور همزمان، رابطه میان شکیبایی و درآمد، برحسب اندازه کمی و معناداری آماری، بسیار قویتر است. برای مثال، وقتی که هر دو متغیر شکیبایی و اعتماد در یک رگرسیون توام وارد میشوند، اعتماد معناداری خود را از دست میدهد. با حرکت به سمت پیامدهای کل دیگر، ما نشان میدهیم که ریسکپذیری به طور معناداری با پروکسیهایی (متغیرهای جانشین) برای فعالیتهای کارآفرینانه همبستگی دارد که این همبستگی با توجه به همبستگی درونکشوری (داخل یک کشور) میان ریسکپذیری و خوداشتغالی است. میانگین رجحانهای اجتماعی با اهدا کردن و داوطلب شدن در کشورهای مختلف، همبستگی دارد که این نیز مجدداً به دلیل نتایج درونکشوری مرتبط با این موضوع است. در نهایت میانگین مقابله به مثل منفی در یک کشور، قویاً با فراوانی کشمکشهای مسلحانه همبستگی دارد.
یافتههای این مقاله با ادبیات نظری مختلف در اقتصاد رفتاری و آزمایشگاهی، اقتصاد فرهنگی و توسعه بلندمدت گره خورده است. در اقتصاد رفتاری و آزمایشگاهی، محققان هم تعیینکنندههای بالقوه در سطح فردی و هم پیامدهای تفاوت در رجحانها را بررسی کردهاند؛ اگرچه این بررسیها در نمونههای ویژهتر و کوچکتری بوده است. این مقاله سوالاتی را در ادبیات نظری موضوع مطرح میکند. برای مثال اینکه تفاوتهای یک جنسیت خاص در رجحانها، نسبتاً جهانی است یا مختص یک فرهنگ خاص یا سطوح توسعهیافتگی است، یا شاید نتیجه تورش نشر (publication bias) است.
در اقتصاد فرهنگی و اقتصاد سیاسی، این مقاله بیشتر در ارتباط با تحقیقی است که از طریق تمرکز بر گروههای انتخابشده کوچک مثل جوامع کوچکمقیاس یا دانشجویان دانشگاهها، تغییرات (variation) در رجحانها را در جوامع مختلف بررسی کرده است. GPS پتانسیل این را دارد که دستورالعملهای تحقیقاتی را روی ریشههای فرهنگی تغییرات در رجحانها ایجاد کند. چیزی که تا پیش از این و به دلیل غیاب دادههای بینکشوری در مورد رجحانها، مشکل بوده است.
در نهایت نتایج در مورد روابط بینکشوری میان رجحانها و پیامدها، به طور طبیعی به ادبیات نظری موجود در توسعه تطبیقی (مقایسهای) گره خورده است که باعث افزایش استفاده از آرگومانها در مورد تغییرات فرهنگی میشود. در حالی که ادبیات نظریه این تحقیقات به طور وسیعی روی اعتماد متمرکز است، دادههای GPS امکان بررسی فرضیههای دیگر را نیز ایجاد میکند.
دادهها
یکی از مهمترین ویژگیهای دادههای GPS این است که رجحانها را به طور ملی و با استفاده از یک نمونه 76 کشوری اندازهگیری میکند. بنابراین این امکان فراهم میشود که این موضوع را که چگونه رجحانهای مردم یک کشور خاص از یک کشور به کشور دیگر تغییر میکند مطالعه کنیم. همچنین با استفاده از GPS ممکن است میانگینهای در سطح ملی از رجحانها بسازیم و بفهمیم که آنها چگونه از کشوری به کشور دیگر تغییر میکنند. میانه اندازه نمونه، هزار شرکتکننده در هر کشور بود (شامل 2507 مشاهده از ایران). پاسخدهندگان در هر کشور از طریق نمونهگیری احتمالی انتخاب شده بودند. در کل، نمونه اصلی شامل شاخصهای رجحان برای بیش از 80 هزار نفر شرکتکننده در سراسر جهان است.
76 کشور موجود در GPS شامل مجموعهای از کشورها با جغرافیا و فرهنگ متفاوت است. مجموعه این کشورها از همه قارهها با فرهنگهای مختلف و سطوح توسعهیافتگی متفاوت هستند. به طوری که 15 کشور از قاره آمریکا، 25 کشور از اروپا، 22 کشور از آسیا و اقیانوسیه، 14 کشور آفریقایی و 11 کشور از کشورهای جنوب صحرای آفریقا هستند. این مجموعه 76تایی از کشورها حدود 90 درصد از جمعیت و درآمد جهان را پوشش میدهد.
برای تمام کشورها، ترجمه آیتمهای بررسی از زبان اصلی به زبان محلی کشورها صورت گرفته و سپس مجدداً پاسخها از زبان محلی به زبان اصلی بازترجمه شده است. این روش که برنامه ترجمه معمول موسسه گالوپ است، بدین منظور انجام میشود که معانی یکسان از سوالات را در زبانهای مختلف تضمین کند. ارزشهای پولی مورد استفاده در سوالات بررسی نیز با توجه به میانه درآمد خانوارها در هر کشور تنظیم شدند.
شاخصهای رجحان
GPS بدین منظور طراحی شد که مجموعهای از رجحانها را که در نظریه اقتصادی، نقشی اساسی بازی میکنند، اندازهگیری کند. در حالی که مدلهای اقتصادی بسیاری از جزئیات در مورد رجحانها را در نظر نمیگیرند، به طور صریح، رجحانها را در مورد ویژگیهای بهخصوصی مثل زمانبندی، ریسک و عایدی (payoffs) دیگران، مدل میکنند که این ویژگیها معمولاً به بدهبستانهای (trade offs) موجود در تصمیمات اقتصادی مرتبط هستند.
GPS شامل شاخصهایی در مورد صبر، ریسکپذیری و سه نوع متمایز از رجحانها اجتماعی است: نوعدوستی غیرشرطی، مقابله به مثل مثبت و مقابله به مثل منفی. GPS همچنین شامل شاخصی جدید از اعتماد است.
همچنین لازم به ذکر است که برای سادگی تفسیر، هر شاخص رجحان در سطح فردی، استاندارد شده است. بنابراین هر شاخص، میانگین برابر با صفر و انحراف معیار یک دارد.
♦ رجحان زمان (صبر). شاخص رجحان زمان از ترکیب پاسخ به دو سوال مشتق شده است. یکی از این سوالات بررسی کمی است و یکی قالب کیفی دارد. شاخص بررسی کمی شامل یکسری از پنج انتخاب باینری فرضی وابسته به هم بین پاداشهای سریع و با تاخیر است. معمولاً به این قالب، فرآیند پلکانی (staircase) گفته میشود. در هرکدام از پنج سوال، شرکتکنندگان میبایست بین دریافت یک مبلغ در امروز یا دریافت مبلغ بیشتر در 12 ماه بعد، تصمیم میگرفتند. سوال اینگونه بود:
«فرض کنید به شما حق انتخاب بین دریافت یک مبلغ در امروز یا در 12 ماه آینده داده شده است. ما اکنون پنج وضعیت را به شما ارائه میکنیم. مبلغ پرداختی امروز، در همه پنج وضعیت یکسان است. پرداختی که قرار است در 12 ماه آینده انجام شود در هر پنج وضعیت متفاوت است. برای هر یک از این وضعیتها ما میخواهیم بدانیم که شما بین امروز و آینده کدام را انتخاب میکنید. لطفاً فرض کنید که هیچ تورمی وجود ندارد. به عبارت دیگر قیمتهای آینده برابر با قیمتهای امروز هستند. شما ترجیح میدهید مبلغ X را امروز دریافت کنید یا مبلغ Y را 12 ماه بعد؟»
پرداخت فوری مبلغ X در همه پنج وضعیت ثابت بود، اما مبلغ Y که با تاخیر قرار بود پرداخت شود بسته به انتخابهای قبلی افراد، کمتر یا زیادتر میشد.
شاخص کیفی شکیبایی، در نتیجه خودارزیابی پاسخدهندگان با توجه به تمایل آنها برای صبر کردن در یک مقیاس لیکرت (Likert scale) به دست آمد. بدین صورت که از افراد پرسیده شد «شما چقدر تمایل دارید که چیزی را از دست دهید که امروز برایتان سودمند است، تا در آینده چیزی را به دست آورید که برایتان سودمندتر است؟».
همچنین همانطور که جدول 1 نشان میدهد، آیتم کمی وزن 71درصدی در ساخت شاخص مزیت زمان دارد.
♦ رجحان ریسک (ریسکپذیری). رجحان ریسک نیز از طریق یکسری از سوالات کمی و همچنین یک سوال کیفی استخراج شده است. همانند مورد شکیبایی، شاخص کمی رجحان ریسک نیز شامل یکسری از پنج انتخاب باینری است. انتخابهای افراد بین یک لاتاری ثابت که در آن افراد میتوانند X واحد یا صفر واحد برنده شوند، و وضعیتی که در آن مبلغ دریافتی Y حتمی است، بود (البته مبلغ حتمی Y در پنج وضعیت با توجه به پاسخ قبلی مصاحبهشونده تغییر میکرد). سوال بدین صورت مطرح شد:
«لطفاً وضعیت زیر را تصور کنید. شما میتوانید بین دریافت یک مقدار مشخص که مطمئناً به شما داده خواهد شد، یا یک انتخاب که نتیجه آن با احتمال برابر، دریافت X واحد یا صفر واحد است، یکی را انتخاب کنید. ما پنج وضعیت مختلف را به شما ارائه میکنیم. کدام را ترجیح میدهید: یک قرعه با 50 درصد احتمال بردن مبلغ X و 50 درصد احتمال دریافت هیچ چیز، یا دریافت قطعی Y واحد؟»
اگر فرد لاتاری را انتخاب میکرد، مبلغ دریافتی حتمی Y که در سوال بعدی پیشنهاد میشد، افزایش مییافت و برعکس.
آیتم کیفی، خودارزیابی پاسخدهندگان از تمایل آنها برای پذیرش ریسک در یک مقیاس 11نقطهای بود (با این سوال که شما تا چه حد مایلید ریسک کنید؟).
همانطور که جدول 1 نشان میدهد، وزن آیتم کمی و کیفی در ساخت شاخص مزیت ریسک، تقریباً برابر است.
♦ مقابله به مثل مثبت. تمایل پاسخدهندگان برای مقابله به مثل مثبت نیز با استفاده از یک سوال کمی و یک سوال کیفی اندازهگیری شد. اول از همه به مصاحبهشوندگان یک سناریو ارائه میشد که در آن از آنها خواسته میشد تصور کنند در یک منطقه ناآشنا گم شدهاند و وقتی برای یافتن مسیر از یک غریبه سوال میپرسند، آن غریبه پیشنهاد میدهد آنها را به مقصدشان برساند. سپس از پاسخدهندگان پرسیده میشد که کدام یک از شش مبلغ ممکن برای دادن به آن غریبه به عنوان تشکر را انتخاب میکنند (ارزش این مبالغ بین پنج تا 30 یورو، یا مبالغ معادل این در کشورهای غیریورو) بود. در مرحله دوم از مصاحبهشوندگان پرسیده میشد که یک خودارزیابی در مورد اینکه چقدر تمایل دارند یک لطف را در مقیاس 11نقطهای لیکرت جبران کنند، انجام دهند.
با توجه به جدول 1، وزن هر یک از این دو آیتم کمی و کیفی تقریباً برابر بود.
♦ مقابله به مثل منفی. سنجش مقابله به مثل منفی از طریق سه خودارزیابی انجام شد. بدین صورت که از مصاحبهشوندگان پرسیده شد چقدر تمایل دارند اگر بسیار غیرعادلانه با آنها برخورد شد، انتقام بگیرند؛ حتی اگر چنین کاری برایشان هزینهای بین صفر تا 10 داشته باشد. دومین و سومین آیتم خودارزیابی در مورد تمایل پاسخدهندگان به مجازات یک شخص به خاطر رفتار ناعادلانهاش بود که در یک مورد، خود پاسخدهندگان فرضاً مورد ظلم واقع میشدند و در یک مورد، شخص سومی فرضاً مورد بیعدالتی قرار میگرفت. این آیتم آخر، مجازات مطلوب جامعه (جامعهپسند) را تبیین میکند و بنابراین مفهومی است که در ارتباط با اجرای هنجار است.
با توجه به جدول 1، وزن هر یک از این سه آیتم خودارزیابی، تقریباً برابر است.
♦ نوعدوستی. اندازهگیری نوعدوستی از طریق ترکیبی از یک سوال کیفی و یک آیتم کمی انجام شد که هر دو آنها در ارتباط با اهدا هستند. سوال کیفی از پاسخدهندگان میخواست که بگویند در یک مقیاس 11نقطهای (از صفر تا 10) تا چه حد تمایل دارند یک چیز خوب را اهدا کنند، بدون اینکه انتظار دریافت چیزی را داشته باشند. سناریوی کمی وضعیتی بود که در آن به پاسخدهندگان به طور غیرمنتظره 1000 یورو داده میشد و از آنها خواسته میشد بگویند حاضر هستند چقدر از این مبلغ را اهدا کنند.
همانطور که جدول 1 نشان میدهد، وزن آیتم کمی، تقریباً دو برابر وزن آیتم کیفی است.
♦ اعتماد. شاخص اعتماد بر اساس یک آیتم ساخته شد. در این آیتم از پاسخدهندگان پرسیده میشد که در یک مقیاس لیکرت بین صفر تا 10، بیان کنند که تا چه حد فرض میکنند «دیگران، فقط و همواره بهترین غرض را دارند». محدودیتهای زمانی و این واقعیت که پیش از این نیز یک شاخص جهانی برای سنجش اعتماد وجود داشت (در بررسی ارزشهای جهانی یا WVS)، باعث شد که فقط یک آیتم برای سنجش اعتماد در GPS انتخاب شود.
توزیع رجحانها در جهان
نقشههایی که در اینفوگرافیک آورده شدهاند، میانگینهای هر کشور برای هر رجحان را در مقایسه با میانگین جهانی نشان میدهد. هر رجحان به گونهای استاندارد شده است که در سطح فردی، میانگین صفر و انحراف معیار یک داشته باشد. در هر شکل، رنگ سفید، کشورهایی را نشان میدهد که میانگین آنها برای مزیت مورد نظر بین منفی 05 /0 و مثبت 05 /0 انحراف معیار از میانگین جهانی است. مناطق آبی تیرهتر نشاندهنده مقادیر بالاتر برای هر شاخص هستند. در حالی که مناطق قرمز روشنتر نشاندهنده مقادیر پایینتر برای هر شاخص است. کشورهایی که با رنگ خاکستری نشان داده شدهاند در بررسی GPS حضور ندارند. برای ارائه یک نمای تکمیلکننده، جدول 2 اطلاعاتی را در مورد میانگین مزیتها برای گروههای مختلف از کشورها نشان میدهد.
نقشههایی که در اینفوگرافیک آمدهاند نشان میدهند که رجحانها بین کشورها به طور قابل توجه و به اندازه حداقل یک انحراف معیار برای هر رجحان، تغییر میکنند. بیشتر تفاوتها به طور آماری معنادار هستند. با توجه به محاسبه تستهای tو(t tests) برای همه مقایسههای دو به دوی ممکن (2850 مقایسه دو به دو) برای هر رجحان و در سطح معناداری یک درصد، تفاوت رجحانها در کشورها بدین صورت است: 78 درصد برای ریسک، 83 درصد برای شکیبایی، 80 درصد برای نوعدوستی، 81 درصد برای مقابله به مثل مثبت، 79 درصد برای مقابله به مثل منفی و 78 درصد برای اعتماد.
با توجه به الگوهای تغییرات در رجحانها، اولین مشاهده این است که مردمانی که نیاکان اروپایی دارند، نسبت به میانگین جهانی شکیباتر هستند. تا جایی که تمام 10 کشوری که از نظر رجحان شکیبایی در صدر هستند، یا در کشورهای انگلیسیزبان اروپای جدید (ایالاتمتحده، کانادا و استرالیا) یا در اروپای غربی قرار دارند و کشورهای حوزه اسکاندیناوی نیز در بالاترین سطوح شکیبایی هستند. سطوح اعتماد نیز به طور ویژهای در کشورهای اروپای جدید بالاست، و این در حالی است که کشورهای اروپای غربی ریسکگریزی قابل ملاحظهای دارند.
در شرق نیز، کشورهای اروپای شرقی که سابقاً کمونیست بودند، به طور میانگین نسبتاً ریسکگریز و نه خیلی شکیبا هستند و سطوح نوعدوستی پایینی دارند. اما الگوها برای نقطه مقابل آنها یعنی کشورهای اروپای غربی کمتر واضح است. کشورهای آسیای شرقی و جنوبی نیز نسبتاً ناشکیبا هستند، به جز کشورهای کنفوسیوسی (چین، ژاپن و کره جنوبی). این گروه از کشورها به طور سازگاری ریسکگریز هستند و نسبتاً مقابله به مثل منفی در آنها بالاست. به طور میانگین نوعدوستی در این کشورها بالاست اما در سطح کشوری، الگوها متغیر هستند.
مردمان خاورمیانه و شمال آفریقا نسبتاً سطح بالایی از ریسکپذیری را دارند و سطوح شکیبایی در آنها پایین است. رجحانهای اجتماعی و اعتماد در این گروه از کشورها متغیر است. قابل توجه است که همه 10 کشوری که در نمونه GPS بیشترین سطوح ریسکپذیری را دارند، از کشورهای خاورمیانه یا آفریقا هستند که غالب آنها نیز از کشورهای جنوب صحرای آفریقا هستند. مضاف بر این، تمام کشورهای جنوب صحرای آفریقا در مقابله به مثل مثبت، نوعدوستی و اعتماد، به طور میانگین پایینتر از میانگین جهانی بوده و نسبتاً ناشکیبا هستند.
در نهایت، در کشورهای آمریکای جنوبی، غالب جمعیت ناشکیبا هستند و برحسب مقابله به مثل منفی، در سطوح پایینی قرار دارند. آنها مقادیر معتدلانهتری را در ریسکپذیری و ویژگیهای مطلوب جامعه (جامعهپسند)، یعنی نوعدوستی، مقابله به مثل مثبت و اعتماد دارند.
در مجموع، انواع مختلف رجحانها به طور فضایی و فرهنگی در مناطق خاص متمرکز شدهاند. در حالی که رجحانهای فردی نشاندهنده تغییرات جغرافیایی است، آنها میتوانند همچنین با یکدیگر همبستگی داشته باشند. جدول 3 همبستگی پیرسون (Pearson) میان رجحانها با هم را به همراه سطوح معناداری این همبستگیها نشان میدهد.
همبستگی معنادار نشان میدهد که رجحانها به طور مستقل از هم توزیع نشدهاند. یک مجموعه از ویژگیها که به یکدیگر وابسته هستند، ریسکپذیری و شکیبایی است که همانطور که جدول 3 نشان میدهد، در سطح کشوری با یکدیگر همبستگی معنادار مثبت دارند. البته این بهرغم مورد خاص کشورهای جنوب صحرای آفریقاست که در عین ریسکپذیری، ناشکیبا هستند.
گروه دیگری از خصیصهها که با یکدیگر همبستگی مثبت دارند، ویژگیهای مطلوب جامعه یعنی مقابله به مثل مثبت، نوعدوستی و اعتماد است. همه این ویژگیها از این جهت مشترک هستند که رفتارهای مثبتی را نسبت به دیگران توضیح میدهند. همبستگی میان نوعدوستی و مقابله به مثل مثبت به طور قابل توجهی بالاست و مادامیکه مردم بیشتر مقابله به مثل مثبت میکنند، اعتماد نیز بالاتر است. از آنجا که سخت است که تصور شود سطوح بالای اعتماد در غیاب مقابله به مثل مثبت یا به عبارت دیگر رفتارهایی که با خود اعتماد را میآورند وجود داشته باشد، این همبستگی قابل درک است.
تعیینکنندهها و همبستگیهای فرهنگی رجحانها
نتایج GPS همچنین به بررسی اینکه آیا ناهمگنی در رجحانها به سه ویژگی سن، جنسیت و توانایی شناختی ارتباط دارد یا خیر، میپردازد.
نتایج در مورد شکیبایی نشان میدهد که به طور میانگین در سراسر جهان، زنان ناشکیباتر از مردان هستند، اما این تفاوت بسیار اندک است. شکیبایی در میان افرادی که توانایی شناختی بالاتری دارند رایجتر است و با توجه به سن، بر اساس یک الگوی گوژشکل تغییر میکند. به طوری که افراد میانسال در مقایسه با جوانترها و پیرترها بیشترین شکیبایی را دارند. همچنین مطالعات پیشین نشان میداد که افراد دارای توانایی شناختی بالاتر، شکیباتر هستند، اما این نتیجه فقط برای مجموعه کمی از کشورها همچون ایالاتمتحده، آلمان و شیلی مستند بود.
در مورد ریسکپذیری، نتایج GPS نشان میدهد که زنان به طور ذاتی، حدود پنج انحراف معیار، ریسکگریزتر از مردان هستند. ریسکگریزی بیشتر در افرادی وجود دارد که توانایی شناختی پایینتری دارند. همچنین به طور میانگین در جهان، افراد مسن به طور معناداری ریسکگریزتر از جوانان هستند.
رجحانهای اجتماعی و اعتماد نیز به طور معناداری با توجه به ویژگیهای افراد تغییر میکند. به طوری که نتایج GPS نشان میدهد که مقابله به مثل مثبت و نوعدوستی در میان زنان رایجتر است، در حالی که مقابله به مثل منفی در زنان ضعیفتر است. مقابله به مثل مثبت، نوعدوستی، مقابله به مثل منفی، همگی به طور مثبت در ارتباط با توانایی شناختی هستند. تخمینها نشان میدهد که مقابله به مثل مثبت رابطهای گوژشکل با سن دارد؛ مقابله به مثل منفی با افزایش سن کاهش مییابد و نوعدوستی به طور معنادار با سن در ارتباط نیست.
در نهایت نتایج حاصل از بررسی اعتماد میان افراد نشان میدهد که اعتماد تا اندازه زیادی با شواهدی که در ادبیات نظری اعتماد وجود دارد در ارتباط است.
ما سپس به این میپردازیم که آیا این روابط میان ویژگیهای افراد و رجحانها در سطح فردی اساساً از یکنواختی پیروی میکند یا این روابط در میان جوامع مختلف ناهمگن است. از اینرو برای هر کشور به طور جداگانه، ما یک رجحان خاص را با سن، مربع سن (برای پی بردن به رابطه غیرخطی میان سن و مزیتها)، جنسیت و توانایی شناختی رگرس میکنیم.
از آنجا که روابط میان بعضی رجحانها و سن، غیرخطی است و نمیتوان با یک ضریب این رابطه را خلاصه کرد، شکل 1 پروفایلهای سنی را نشان میدهد. نشان دادن پروفایلهای سنی برای 76 کشور در یک شکل خیلی جالب نیست، از همین رو شکل 1 دو گروه مختلف از کشورها را با هم مقایسه میکند؛ کشورهای عضو OECD در برابر کشورهایی که عضو OECD نیستند.
در مورد شکیبایی، نتایج نشان میدهد که در کل، زنان درجه بیشتری از ناشکیبایی را دارند که ناهمگنی قابل توجه میان کشورها را پنهان میکند. فقط 68 درصد از کشورها ضریبی دارند که ناشکیبایی بیشتری را در زنان نسبت به مردان نشان میدهد و فقط 32 درصد از کشورها، تفاوت آماری معنادار را در این مورد نشان میدهند (1 /0>p-value). در مقابل، رابطه بین شکیبایی و توانایی شناختی در تقریباً همه کشورها در یک مسیر قرار دارد که این رابطه به طور آماری معنادار است. این بدان معناست که رابطه میان شکیبایی و توانایی شناختی نسبتاً جهانی است و محصول نهادها با سیستمهای ارزشی و آموزشهای خاص نیست. در شکل 1 ما میبینیم که الگوی سنی گوژشکل برای شکیبایی، در واقع فقط برای کشورهای عضو OECD صادق است زیرا رابطه پروفایل سنی و شکیبایی در کشورهای غیر OECD متفاوت (قویاً کاهشی) است.
در مورد ریسکپذیری، نتایج نشان میدهد که در 95 درصد از کشورها، ضریب جنسیت در مسیر ریسکگریزی بیشتر میان زنان، غیرصفر است که 82 درصد از دادههای این مورد، در سطح معناداری 10 درصد، به طور آماری معنادار هستند. به زبان ساده، در 95 درصد از کشورهای مورد بررسی مقاله، جنسیت روی ریسکگریزی تاثیر دارد و زنان ریسکگریزتر از مردان هستند. این موضوع نشاندهنده شیوع گسترده تفاوت جنسیتی در ریسکپذیری، میاندامنه وسیعی از فرهنگهاست.
همچنین تقریباً در همه کشورها، توانایی شناختی پایینتر در ارتباط با ریسکگریزی معنادار بیشتر است. پروفایلهای سنی در شکل 1 دلالت بر این دارد که ریسکپذیری هم برای کشورهای OECD و هم غیر OECD با افزایش سن، کاهش مییابد. این تشابه در پروفایلهای سنی با توجه به گوناگونی تجارب تاریخی میان کشورها برای گروههای سنی مختلف، جالب توجه است.
برای مقابله به مثل مثبت، بعضی روابط برای ویژگیهای افراد جهانیتر از بقیه ویژگیها هستند. در حالی که زنان به طور میانگین در سطح جهانی، بیشتر مقابله به مثل مثبت انجام میدهند. اما تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که این حرف فقط برای 26 درصد از کشورها به طور آماری معنادار است. از طرفی دیگر، مقابله به مثل مثبت در ارتباط با توانایی شناختی بالاتر افراد و صرفنظر از فرهنگ است. برحسب پروفایلهای سنی، شکل 1 تفاوت دیگری را در جوامع نشان میدهد: پروفایل سنی برای مقابله به مثل مثبت در کشورهای OECD گوژشکل است اما این گوژشکلی برای کشورهایی که عضو OECD نیستند کمتر است.
شکل 1 نشان میدهد که نوعدوستی و مقابله به مثل منفی مسیرهای متضادی میان کشورها، با توجه به نتایج کلی، در ارتباط است. در بیشتر کشورها نوعدوستی در میان زنان بیشتر است، در حالی که مقابله به مثل منفی در زنان کمتر است. نوعدوستی و مقابله به مثل منفی، تقریباً در همه کشورها، هر دو در ارتباط با توانایی شناختی بالاتر هستند. شکل 1 نشان میدهد که نوعدوستی به طور ضعیفی با افزایش سن برای کشورهای OECD افزایش مییابد و برای کشورهای غیر OECD تا حد زیادی هموار است. در حالی که در هر دو گروه کشورها، مقابله به مثل منفی با افزایش سن، کاهش مییابد.
در نهایت تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان میدهد که نتایج کلی در مورد اعتماد، تا اندازه زیادی در دادههای موجود برای کشورها تصدیق میشوند. یک استثنا رابطه مثبت میان اعتماد و جنسیت در سطح کل است: در سطح کشوری و در 68 درصد از کشورها، زنان بیشتر از مردان اعتماد میکنند؛ اما این نتیجه تنها برای 33 درصد از کشورها به طور آماری معنادار است. مطالعات قبلی انجامشده در کشورهای مختلف در مواردی نشان دادهاند که زنان کمتر از مردان اعتماد میکنند که شاید بازتابدهنده خصوصیت فرهنگی کشورها باشد. تقریباً در همه کشورها، اعتماد با افزایش توانایی شناختی افزایش مییابد و همچنین اعتماد برای هر دو گروه از کشورها، با افزایش سن زیاد میشود.
برای بررسی ذات تغییرات خصیصهها در سطح کشوری، GPS رجحانها را به مجموعهای از متغیرهای جغرافیایی و فرهنگی ارتباط میدهد. نتایج نشان میدهند که شکیبایی، مقابله به مثل منفی و اعتماد، همگی با فاصله گرفتن از خط استوا، افزایش مییابند. از طرف دیگر نتایج نشان میدهند که شایستگی کشاورزی و شایستگی محصولات، به مقدار خیلی کم با متغیر شکیبایی GPS همبستگی دارند. اگرچه هم شایستگی کشاورزی و هم شایستگی محصول (کیفیت محصولات)، به طور معناداری با اعتماد همبستگی منفی دارند. بقیه رجحانها نیز با شایستگی کشاورزی تا اندازه زیادی ناهمبسته هستند.
مطالعات قبلی نشان دادهاند که زبان، میتواند رفتارها و ترجیحات افراد را شکل دهد. به طور ویژه، یکی از خصیصههای ساختار زبانی که «مرجع زمان آینده ضعیف» (weak future time reference) یا FTR weak نامیده میشود مورد توجه قرار گرفته است زیرا با تصمیمهایی که آیندهمحور (future oriented) هستند همبستگی دارد. طبق این متغیر زبانی، اگر یک زبان خاص به فرد اجازه دهد با استفاده از گرامر زمان حال (present tense) در مورد آینده صحبت کند، به خود ارزش یک میگیرد و در غیر این صورت به خود ارزش صفر میگیرد. جدول 4 نشان میدهد که طبق دادههای GPS، شکیبایی به شدت و به طور معناداری با «مرجع زمان آینده ضعیف» همبستگی دارد (زبان فارسی به عنوان زبانی که FTR قوی دارد طبقهبندی میشود). مضاف بر این، FTR ضعیف، با اعتماد همبستگی مثبت دارد.
همچنین نتایج GPS نشان میدهد که پروتستانیسم، به شدت با شکیبایی همبستگی دارد. به علاوه، روابط خانوادگی (family ties) با نوعدوستی همبستگی دارد، در حالی که همبستگی دیگررجحانها با این متغیر معنادار نیست. از طرف دیگر، فردگرایی و روابط خانوادگی، هر دو با شکیبایی همبستگی دارند.
به طور کلی، همه متغیرهای فرهنگی با شکیبایی همبستگی مثبت دارند، اما این همبستگی قوی با دیگر رجحانها وجود ندارد.
رجحانها و پیامدها
در این بخش، رابطه میان پیامدهای اقتصادی و رجحانها بررسی میشود. نظریه اقتصادی بیان میکند که شکیبایی، برای پسانداز و سرمایهگذاری در سرمایه انسانی مهم است. ما در GPS رابطه بین شاخص شکیبایی را با این متغیرهای پیامد، ارزیابی میکنیم.
شکیبایی با رفتار پسانداز همبستگی دارد و این همبستگی هم در سطح فراملی و هم در سطح فروملی است. تخمینها نشان میدهد که افزایش شکیبایی به اندازه یک انحراف معیار، تقریباً با 15 درصد احتمال افزایش پسانداز در ارتباط است. همچنین شکیبایی به طور معنادار با دستاوردهای تحصیلی ارتباط دارد.
نتایج GPS نشان میدهد افرادی که ریسکپذیری بیشتری دارند، به احتمال بیشتری سیگار میکشند. همچنین همبستگی میان ریسکپذیری و بازار نیروی کار یا تصمیمات مربوط به سلامت، در میان کشورها مشابه است.
طبق نتایج، نوعدوستی با طور معناداری با دامنه وسیعی از رفتارها شامل اهدا کردن، داوطلب شدن، کمک به غریبهها، مرتبط است. مقابله به مثل مثبت به طور معنادار با کمک به نیازمندان همبستگی دارد. از طرف دیگر، مقابله به مثل منفی با تعداد زیادی از فعالیتهای مطلوب جامعه (جامعهپسند) شامل اهدای پول، داوطلب شدن و کمک به غریبهها ناهمبسته است. اگرچه مقابله به مثل منفی، یک پیشبینیکننده معنادار از این موضوع است که آیا مردم تمایل دارند نظر خودشان را به گوش یک مقام رسمی برسانند یا خیر. همچنین ما متوجه شدیم که افراد نوعدوستتر و افرادی که بیشتر مقابله به مثل مثبت میکنند، به احتمال بیشتری دوستانی دارند که بتوانند روی آنها در زمان نیاز حساب کنند.
رجحانها و پیامدها در سطح کشوری
در این قسمت همبستگی میان رجحانها و پیامدها در سطح کشورها بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که شکیبایی، به شدت با درآمد سرانه همبستگی دارد. به طور آماری، شکیبایی حدود 40 درصد از تغییرات درآمد را توضیح میدهد. همچنین اعتماد نیز به طور معنادار با درآمد سرانه همبسته است (اگرچه هنگامیکه متغیرهای کنترل وارد مدل میشوند، این ارتباط دیگر معنادار نیست). به علاوه تمایل برای پذیرش ریسک با درآمد سرانه ناهمبسته است (اما وقتی متغیرهای کنترل وارد مدل میشوند اندکی همبستگی معنادار بین این دو به وجود میآید). مضاف بر این، مقابله به مثل منفی و درآمد سرانه به طور معنادار با هم همبستگی دارند (اگرچه زمانی که متغیرهای کنترل وارد مدل میشوند، این همبستگی دیگر معنادار نخواهد بود). نتایج نشان میدهند که شکیبایی، تنها متغیری است که به طور قوی با درآمد سرانه همبستگی دارد.