شناسه خبر : 41927 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رفاه آب‌وهوایی

گرمایش جهانی با اقتصاد جهان چه خواهد کرد؟

 

علی درویشان / نویسنده نشریه 

ارزیابی تاثیر تغییرات آب‌وهوا در بهترین حالت، یک بررسی بسیار پیچیده با عدم اطمینان در مورد درجه گرمایش جهانی آینده و تاثیر متعاقب آن بر فعالیت‌های جهانی است. به وضوح برخی مزایا و همچنین هزینه‌هایی بر گرم شدن سیاره زمین مترتب است. همچنین عامل ناشناخته‌ای نیز وجود دارد که چگونگی پیشرفت فناوری و واکنش به آن است و به‌طور بالقوه مسیر گرمایش جهانی را تغییر می‌دهد. هر ارزیابی مستلزم داشتن یک دیدگاه بسیار بلندمدت است، بسیار فراتر از آنچه معمولاً توسط فعالان بازار مالی استفاده می‌شود. با این حال، افزایش آگاهی از این موضوع به این معنی است که تقاضای فزاینده‌ای برای دیدگاه مردم وجود دارد که یا نگران تاثیر شرکت‌های خود بر محیط زیست، یا نگران تاثیر تغییرات آب‌وهوایی بر زنجیره ارزش آن شرکت‌ها، یا ترکیبی از آنها هستند.

 

تاثیر گرمایش جهانی بر رشد و تورم

هرچند که گرم شدن جهان، به سود عده‌ای و به ضرر عده‌ای دیگر است، اما در مجموع به زیان اقتصاد جهانی است. اثر کلی تغییرات آب‌وهوایی بر رشد اقتصادی به احتمال زیاد در بلندمدت منفی خواهد بود. اگرچه تغییرات اقلیمی برندگان و بازندگانی در سطوح مختلف گرمایش خواهد داشت، تاثیر افزایش دما تا حدی به دلیل ادغام مالی، سیاسی و اقتصادی اقتصادهای جهان گسترده خواهد بود. گرمایش جهانی در درجه اول بر رشد اقتصادی از طریق آسیب به اموال و زیرساخت‌ها، کاهش بهره‌وری، مهاجرت انبوه و تهدیدات امنیتی تاثیر خواهد گذاشت. با افزایش دما، تعادل بین برندگان و بازندگان به‌طور فزاینده‌ای منفی می‌شود.

انتظار می‌رود گرم شدن کره زمین باعث افزایش فراوانی و شدت رویدادهای شدید آب‌وهوایی شود و با خود از دست دادن اموال و زیرساخت‌ها را به همراه داشته باشد. طوفان‌هایی مانند طوفان سندی، که در سال 2012 بخش زیادی از نیویورک را زیر آب گرفت، نمونه‌های برجسته‌ای از آسیب‌های اقتصادی هستند که چنین رویدادهای شدید آب‌وهوایی می‌توانند ایجاد کنند. افزایش سطح آب دریاها نیز احتمالاً به تولید اقتصادی آسیب می‌رساند زیرا مشاغل آسیب دیده و به خانه‌های مردم آسیب می‌رسد.

در حالی که واکنش اولیه اقتصادی برای بازسازی این آسیب ممکن است برای تولید ناخالص داخلی مثبت باشد (در صورت امکان)، هنگامی که تشخیص داده شود که چنین رویدادهایی یک ویژگی دائمی محیط زیست هستند، اقتصاد جهان با یک چالش شدید روبه‌رو می‌شود. بسیاری متوجه خواهند شد که ارزش جایگزینی سهم سرمایه را ندارند مگر اینکه اقداماتی برای جلوگیری از آسیب‌های آینده انجام شود، یا فرصتی برای انتقال کسب‌وکار به زمینه‌های امن‌تر وجود داشته باشد. در بهترین حالت، این موضوع می‌تواند شامل یک دوره کوتاه اختلال در زمان جابه‌جایی مشاغل باشد و در بدترین حالت، از دست دادن دائمی موجودی سرمایه و تولید. با ادامه افزایش دما، آسیب به‌طور فزاینده‌ای دائمی خواهد شد.

با استفاده از تابع تولید (شکل 1)، می‌توانیم تاثیر احتمالی تغییر آب‌وهوا بر تولید را نشان دهیم. اگر فرض کنیم به دلیل آسیب‌های ناشی از تغییرات اقلیمی، موجودی سرمایه کمتری در دسترس باشد، شاهد کاهش ظرفیت تولیدی اقتصاد جهانی خواهیم بود. این به یک تغییر رو به پایین در تابع تولید جهانی تبدیل می‌شود زیرا هر واحد کار تولید کمتری دارد. با این حال، بهره‌وری نیروی کار کمتر ممکن است فقط به دلیل پایین بودن سطح موجودی سرمایه رخ ندهد. دمای بالاتر زمین ممکن است بر امنیت غذایی تاثیر بگذارد، باعث گسترش بیماری‌های عفونی شود و به افرادی که در فضای باز کار می‌کنند آسیب برساند. چنین عواملی احتمالاً باعث ناتوانی و ناآرامی اجتماعی بیشتر می‌شوند و در نتیجه هم اثربخشی (بهره‌وری) و هم میزان نیروی کار موجود برای تولید محصول را کاهش می‌دهند.

این اثر همچنین می‌تواند به عنوان یک شوک عرضه از طریق چارچوب عرضه و تقاضا بیان شود (شکل 2). گرمایش جهانی احتمالاً عرضه را در هر قیمت معینی کاهش می‌دهد و به تغییر منحنی عرضه (از S1 به S2) به عقب منجر می‌شود. همان‌طور که نمودار نشان می‌دهد، این موجب سطح تولید پایین‌تر (Y2) و همان‌طور که در بخش بعدی بحث می‌کنیم، قیمت بالاتر (P2) خواهد شد.

هزینه فرصتی نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. این تحلیل بر اساس استدلال ستریس پاریبوس (ceteris paribus) است که به موجب آن تعداد جمعیت جهان به تغییرات آب‌وهوایی واکنش نشان نمی‌دهد. این احتمال وجود دارد که با گذشت زمان، اقدامات پیشگیرانه مانند دفاع در برابر سیل به منظور جلوگیری از هزینه‌های تغییرات آب‌وهوایی انجام شود. در حالی که این امر ممکن است پیامدهای اقتصادی بلندمدت را کاهش دهد، احتمالاً هزینه اقتصادی کوتاه‌مدتی برای این اقدام وجود خواهد داشت زیرا منابع از استفاده‌های مولدتر دور می‌مانند.

طبق نظر مندلسون، بزرگ‌ترین تهدیدی که تغییرات آب‌وهوایی برای رشد اقتصادی ایجاد می‌کند ناشی از سیاست‌های کاهش فوری، تهاجمی و ناکارآمد است. فرآیند انطباق و کاهش، نیاز به یک گذار اقتصادی موقت از مصرف به سرمایه‌گذاری دارد، با این استدلال که هزینه‌های انتقالی نسبت به هزینه عدم اقدام اندک است. استرن برآورد می‌کند که هزینه‌های کاهش تا سال 2050 حدود  یک درصد تولید ناخالص داخلی جهانی در سال باشد. بر همین اساس، دولت‌ها ممکن است نتوانند سرمایه لازم برای ایجاد واکنشی مناسب را جمع‌آوری کنند.

66

تورم

نمودار عرضه و تقاضای بالا نه‌تنها کاهش تولید را نشان می‌دهد، بلکه افزایش سطح عمومی قیمت‌ها را در نتیجه گرم شدن کره زمین نشان می‌دهد. این ما را به اثرات تورمی احتمالی گرمایش جهانی بر اقتصاد جهان هدایت می‌کند.

محصولات کشاورزی نسبت به شرایط آب‌وهوایی حساس هستند و از آنجا که  تغییرات آب‌وهوای ما شدیدتر می‌شود، خشکسالی‌های مکرر ممکن است عملکرد محصولات را در مناطقی که تولید مواد غذایی حیاتی است کاهش دهد. بنابراین، افزایش قیمت جهانی مواد غذایی احتمالاً درآمد مصرف‌کنندگان را در این فرآیند کاهش می‌دهد. ما باید اذعان کنیم که این اثرات تا حدی جبران خواهد شد، زیرا مناطق دیگر برای تولید محصول مناسب‌تر می‌شوند و محصولات جدید مقاوم به خشکی توسعه می‌یابند. با این حال، در مجموع، و با افزایش سطح گرمایش، تورم قیمت مواد غذایی باید افزایش یابد.

افزایش تورم نیز ممکن است از طریق کاهش دردسترس بودن زمین تحقق یابد. افزایش دمای کره زمین ممکن است در نهایت باعث شود که برخی از مناطق جهان غیرقابل سکونت شوند و به همراه آن مهاجرت دسته‌جمعی به وجود بیاید. در کنار پیامدهای سیاسی و اجتماعی-اقتصادی این حرکت‌ها، تقاضای بیشتر برای مقدار زمین در حال کاهش خواهد بود. در اصل، جمعیت جهان مجبور خواهند شد در فضایی متمرکز زندگی کنند. با این حال، به روشی مشابه تورم مواد غذایی، این اثر نیز با افزایش قابل سکونت شدن برخی از مناطق زمین تعدیل خواهد شد.

 

هزینه انرژی افزایش می‌یابد

هزینه‌های بالاتر انرژی نیز احتمالاً تورم را افزایش می‌دهد. همان‌طور که تغییرات آب‌وهوای ما شدیدتر می‌شود، احتمالاً انرژی بیشتری را برای خنک کردن محیط کار و زندگی خود در طول تابستان و گرم کردن آنها در زمستان‌های سخت‌تر می‌طلبیم. نه‌تنها تقاضای انرژی تغییر خواهد کرد، بلکه عرضه ممکن است کاهش یابد زیرا بازده نیروگاه‌های موجود به دلیل دماهای بالاتر به خطر می‌افتد. اقدامات سیاستی دولت‌ها برای تشویق گذار به انرژی سبز ممکن است در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت به تورم انرژی بیشتر کمک کند که به موجب آن مالیات بر برق مشتق‌شده از سوخت‌های فسیلی اعمال می‌شود. با توجه به اینکه انرژی اساس بیشتر تولیدات جهان را تشکیل می‌دهد، اثرات ثانویه افزایش قیمت انرژی بر تورم در کل اقتصاد جهانی محسوس خواهد بود. برعکس، بسته به سرعت تغییر، اهمیت بیشتر انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند افزایش هزینه انرژی را در آینده محدود کند.

 

هزینه بیمه افزایش می‌یابد

صنعت بیمه احتمالاً بیشترین خطر گرمایش جهانی را متحمل می‌شود. شرکت‌ها قبلاً تاثیر رویدادهای شدید آب‌وهوایی را روی سود خود احساس کرده‌اند. از سیل‌های غیرفصلی در بریتانیا گرفته تا طوفان کاترینا در ایالات متحده، آسیب‌های شدید ناشی از آب‌وهوا به املاک باعث شده است که شرکت‌های بیمه برای پوشش این خسارات هزینه‌های بیشتری پرداخت کنند. اعتقاد بر این است که سال 2011 گران‌ترین سال ثبت‌شده برای بلایای طبیعی بوده است و با خسارت‌های بیمه‌شده بیش از 126 میلیارد دلار برای این صنعت هزینه داشته است. رئیس بانک انگلستان، مارک کارنی، در اظهارنظر در مورد تحقیقاتی که بانک اخیراً انجام داده است، اظهار داشت که تغییرات آب‌وهوایی یکی از بزرگ‌ترین خطرات صنعت بیمه است.

این صنعت در ارزیابی خطرات آب‌وهوایی پیشتاز بوده است و در نتیجه، هزینه‌های گرمایش جهانی می‌تواند زودتر از حد انتظار در قالب حق بیمه بالاتر احساس شود. به عنوان مثال، ما در حال حاضر شاهد کاهش پوشش موجود در مناطقی مانند فلوریدا و بسیاری از کشورهای ساحلی خلیج‌فارس هستیم. هزینه بیمه سیل در بریتانیا به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. افزایش هزینه‌های بیمه بر تورم می‌افزاید و بنگاه‌ها و خانوارها را از استقرار در مناطق در معرض خطر باز می‌دارد. از این منظر، هزینه‌های تغییرات آب‌وهوایی در حال حاضر در تصمیمات تجاری گنجانده شده است و از این طریق بر فعالیت‌های جهانی تاثیر می‌گذارد. شرکت‌های بیمه ممکن است تا آنجا پیش بروند که از ارائه پوشش بیمه امتناع کنند، که چالشی برای دولت‌هایی است که مجبور به کاهش خطر خسارت هستند.

 

آثار منطقه‌ای

67بیشترین فشار تغییرات آب‌وهوایی بر کشورهایی در حال توسعه وارد خواهد شد. اثرات تغییرات آب‌وهوایی به‌طور یکسان در سراسر جهان توزیع نخواهد شد و با گرم شدن سیاره احتمالاً برندگان و بازندگانی وجود خواهند داشت. کشورهای در حال توسعه با استفاده از روشی گسترده برای تاثیرات آب‌وهوایی، به احتمال زیاد اثرات منفی گرمایش جهانی را به‌طور نامتناسب تجربه خواهند کرد. نه‌تنها بسیاری از کشورهای در حال توسعه به‌طور طبیعی آب‌وهوای گرم‌تری نسبت به کشورهای توسعه‌یافته دارند، بلکه بیشتر به بخش‌های حساس به آب‌وهوا مانند کشاورزی، جنگل‌داری و گردشگری متکی هستند. با افزایش بیشتر دما، مناطقی مانند آفریقا با کاهش بازده محصولات مواجه خواهند شد و برای تولید غذای کافی برای مصرف داخلی با مشکل مواجه خواهند شد، در حالی که صادرات عمده آنها احتمالاً کاهش خواهد یافت. اگر کشورهای توسعه‌یافته بتوانند کاهش تولید کشاورزی را با منابع جدید، به‌طور بالقوه از اقتصاد داخلی خود جبران کنند، زیرا زمین آنها برای کشت محصولات کشاورزی مناسب‌تر می‌شود، این اثر برای کشورهای در حال توسعه بدتر خواهد شد. کشورهای در حال توسعه نیز با توجه به کمبود بودجه تحقیقاتی، کمتر احتمال دارد که محصولات مقاوم در برابر خشکسالی تولید کنند.

افزایش فراوانی و شدت آب‌وهوای شدید بر بودجه دولت تاثیر خواهد گذاشت. عواقب بلایای طبیعی اغلب متوجه مقاماتی می‌شود که مجبور می‌شوند مبالغ هنگفتی را صرف عملیات پاکسازی و هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی کنند که ناشی از تجربه آب‌وهوای شدید است. کاهش درآمد همچنین ممکن است از سوی کشورهایی که به شدت به گردشگری یا فروش حقوق ماهیگیری وابسته هستند، تجربه شود.

اثرات این موضوع بر کشورهای در حال توسعه دوجانبه است. اول، از آنجا که کشورهای توسعه‌یافته با فشار فزاینده‌ای بر بودجه داخلی مواجه هستند، منابع کمتری در قالب کمک و بودجه توسعه اقتصادی به کشورهای در حال توسعه سرازیر خواهد شد. دوم، دولت‌های این کشورها مجبور خواهند شد منابع را از پروژه‌های مولد و تقویت‌کننده رشد به سمت مقابله با هزینه‌های آب‌وهوای شدید هدایت کنند. چنین اثراتی به چشم‌انداز رشد کوتاه‌مدت آسیب می‌رساند. علاوه بر این، کشورهای در حال توسعه احتمالاً ظرفیت کمتری برای بازسازی خواهند داشت. زمان لازم برای بازیابی از بلایای طبیعی طولانی خواهد شد و اگر تعداد وقوع این اتفاقات بیشتر شود، بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه ممکن است در وضعیت بازسازی ثابت باقی بمانند.  

دراین پرونده بخوانید ...