سیلاب و تابآوری
اثر گرمایش جهانی بر اقتصاد ایران چیست؟
بخشی از تغییراتی که در طبیعت رخ میدهد، تغییرات غیرانسانزاد (non-anthropogenic) هستند. مثل دورههای یخبندان یا دورههایی که دمای کره زمین بهطور طبیعی افزایش پیدا کرده است؛ اینها روندهای طبیعی تغییرات دما در کره زمین هستند. اما چیزی که مشخصاً بعد از انقلاب صنعتی مشاهده میکنیم، افزایش مستمر متوسط دمای کره زمین است که به آن تغییرات با منشأ انسانی گفته میشود. انسان چه کرده است؟ انسان با افزایش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از افزایش مصرف سوختها و همینطور با کاهش مقدار پتانسیل جذب کربن توسط گیاهان با جنگلزدایی و تخریب منابع طبیعی بهخصوص در منطقه حارّه ای، باعث شد که انتشار گاز گلخانهای دیاکسید کربن که یکی از سه گاز گلخانهای اصلی به همراه متان و دیاکسید نیتروژن است، افزایش پیدا کند. کره زمین کمکم به یک گلخانه تبدیل شده و حرارتی که از خورشید به زمین میتابد، نتوانسته از کره زمین خارج شود و به صورت متناوب در اثر اتفاقاتی که انسان ایجادکننده آن بوده دما بالا رفته است. مساله دیگری که اینجا اهمیت دارد این است که با بالا رفتن متوسط دما مقدار دیاکسید کربنی که به صورت محلول در اقیانوسها ذخیره شده است، کم میشود. در نتیجه خود اقیانوسها (به عنوان ذخیره دیاکسیدکربن در کره زمین) هم شروع به آزاد کردن دیاکسید کربن میکنند. این پدیدهای است که نه به شکل خطی بلکه به شکل تصاعدی باعث بالا رفتن دمای کره زمین خواهد شد.
بعد از انقلاب صنعتی مبنای رشد اقتصادی بر انرژی ارزان قرار گرفت. در درجه اول زغالسنگ و بعد، سوختهای هیدروکربنی بر پایه نفت. همچنین کشورهای بزرگ و صنعتی به سمت سوختهای synthetic ارزانقیمت مثل اتانول رفتند. این یعنی مزارع ذرت در آمازون و از بین رفتن مقدار زیادی از جنگلها تا سوخت ارزان اتانول برای رشد اقتصادی کشورهای بزرگ تامین شود. اخیراً کشورهای بزرگ متوجه عواقب جبرانناپذیر اجتماعی و اقتصادی گرمایش کره زمین شدهاند و انرژی را به عنوان یک بخش جداگانه نگاه نمیکنند. اکنون انرژی را در یک پارادایم چهارتایی یا در یک ساختار شامل آب، غذا، اکوسیستم و انرژی قرار دادهاند و بعد از پیمان کیوتو و همینطور پاریس سعی میکنند این چهار بخش را با هم ببینند چون به هم وابسته هستند. در این پارادایم اگر نگاه کنیم آن وقت سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر (و ذخیره به شکل هیدروژن) بهتر معنا پیدا میکند.
ایران حدود یک صدم جمعیت جهان را دارد ولی هشتمین کشور از لحاظ مقدار انتشار گازهای گلخانهای با پایه کربن است. کشور اول چین با 29 درصد سهم انتشار است. آمریکا کشور بعدی با 14 درصد سهم انتشار، هند هفت درصد و ایران در رتبه هشتم کمی کمتر از دو درصد سهم در گازهای گلخانهای دارد. در این بین بعضی از کشورهای بزرگ که در جمع کشورهای آلودهکننده جو زمین هستند به سمت کاهش سهم خود از تولید گازهای گلخانهای رفتهاند. مثلاً چین و آمریکا به سمت منفی شدن رشد انتشار گازهای گلخانهای در حرکت هستند. از آن سو هند رشد مثبت بسیار بالایی در حدود چهار درصد در نرخ انتشار گازهای گلخانهای دارد. ایران نیز در میان کشورهای منتشرکننده دارای حدود دو درصد افزایش رشد سالیانه انتشار گازهای گلخانهای است. اگرچه ایران بیشتر از سهم جمعیتی خود انتشار دارد ولی جایگاه ایران خیلی عجیب نیست. بالاتر از ایران، کانادا قرار دارد که جمعیتی نزدیک ایران دارد. پایینتر نیز کشورهای کره جنوبی، اندونزی و... قرار دارند. ما باید برای عواقب جبرانناپذیر گرمایش جهانی آماده باشیم. باید یاد بگیریم که غذا، آب، انرژی و اکوسیستم را با هم ببینیم. من پیشتر در مجله تجارت فردا مقالهای با عنوان هفتخوان بقا در مورد آب نوشتهام. آب ستون فقرات این چهار مورد است و آنها را به هم متصل میکند. آنجا تاکید شد که آب باید به صورت واقعی به عنوان یک کالای ملی تلقی شود و بازتخصیص منابع و آمایش سرزمین صورت بگیرد. باید ارزش افزوده آب مشخص شود. این یعنی یک مترمکعب آب چه مقدار ارزش افزوده میتواند تولید کند و این امر مبنای دادوستد غیرفیزیکی (بورس آب) شود و بعد تکنولوژیها برای مصرف بهینه آب به کار گرفته شوند. باید در ایران بر روی آبخوان و آبخیزداری (مهار سیلاب) تاکید فراوان صورت گیرد. در نهایت کنسرسیومهایی با کشورهایی که دارای حوضه آبریز مشترک هستیم ایجاد شوند تا به جای اینکه به سمت تقابل پیش برویم بتوانیم با آنها به سمت تعامل و گفتوگو پیش برویم و این چهار بخش را در یک جا ببینیم. همچنین در مورد سبد انرژی باید گفت که سبد انرژی در ایران باید با بخش های متنوع باشد. ما باید بر روی انرژیهای خورشیدی و بادی سرمایهگذاریهای مفصل و مجزا انجام دهیم. همینطور ایران باید از انرژی اتمی به عنوان بخشی از سبد انرژی خود استفاده کند و این برای ایران توجیه دارد، تا وابستگی به دو بخش اساسی یعنی انرژی هیدروکربنها و هیدروالکتریک سدها کاهش پیدا کند. این دو بخش در آینده به دلایل محیط زیستی در سبد انرژی ایران باید کوچک شوند تا تابآوری بیشتری داشته باشیم. همینطور ایران باید در سبد غذایی خود تجدیدنظر کند. ایران واردکننده عمده غلات است. سالانه چند میلیون تن غله به ایران وارد میشود که به خاطر مساله آب و شور شدن خاک و فرونشست زمین این روند افزایشی است. ایران باید وابستگی خود به منابع آب و خاک را کم کند و در زمینه واردات غلات باید وابستگی خود را به کشورهایی که در آینده ممکن است مشکلاتی برای ما ایجاد کنند، کم کنیم. هند یکی از مهمترین کشورهای صادرکننده غذا به ایران است که خود اکنون با چالش خیلی جدی فرونشست زمین مواجه است و ممکن است در آینده جایگاه مطمئنی برای صادرات غلات نداشته باشد.
بهترین پیشبینی برای بررسی تاثیر گرمایش زمین بر اقتصاد ایران در گزارش IPCC است. این سازمان برای مناطق مختلف دنیا پیشبینیهایی تحت سناریوهای مختلفی انجام داده است. ایران در منطقه آسیای غرب و جنوب غربی بررسی شده و عربستان و بخشی از کشورهای همسایه ما نیز در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. گزارش میگوید بارش در ایران به صورت برف کمتر خواهد شد و در قسمتهای شمالی کشور بارش بهطور کلی کمتر خواهد بود. در قسمتهای مرکزی و جنوبی ایران بارشهای سیلابی تابستانه بیشتر خواهد شد که ما حتی نشانههای آن را همین اکنون شاهد هستیم. یعنی آب برای ما دیگر یک کالای دائمی نیست که در سرشاخه رودها در کوهستانها به صورت برف انباشته شود و به مرور در تابستان آزاد شود. وابستگی ما به آب بیشتر خواهد شد. دمای متوسط هوا در ایران بالا خواهد رفت و روزهای بالای 50 درجه سانتیگراد در منطقه جنوبی متناوبتر خواهد شد. این باعث بالا رفتن هزینههای تعمیر و نگهداری تولید انرژی توسط نیروگاههای سیکل ترکیبی و نیروگاه تولید برق خواهد شد. افزایش مصرف آب و انرژی را به همراه خواهد داشت. تبخیر بیشتر خواهد شد و تبخیر به نوبه خود افزایش ریزگرد را به دنبال خواهد داشت. افزایش ریزگرد هزینههای درمان را تحمیل خواهد کرد. یک نکته خیلی مهم اینکه خلیجفارس به عنوان یک خلیج نیمهمحصور شوری بالاتری نسبت به آبهای آزاد دارد. افزایش دما و کم شدن مقدار آب ورودی به خلیجفارس و افزایش فعالیت آبشیرینکنها باعث شورتر شدن این دریا خواهد شد و پدیده هجوم آب شور به اراضی جنوبی کشور را به دنبال دارد و همچنین هزینه نگهداری مربوط به صنعت نفت و گاز در ایران را بالا خواهد برد. به شکل خلاصه گزارش IPCC میگوید برای تابآوری بیشتر نیاز به عزم جدی و پیشبینی بلندمدت و همهجانبه داریم.