خطر در کمین
جنگ چه اثری روی بازار کالاهای اساسی میگذارد؟
جنگ حماس و غزه که از ابتدای اکتبر آغاز شد باعث از دست رفتن جان افراد زیادی شد و بحرانی انسانی را ایجاد کرد. ورای این اتفاقات تراژیک، این جنگ ریسکهای ژئوپولیتیک را نیز در منطقه به شدت افزایش داد. ریسکهایی که البته احتمال گسترش آنها به سطح جهانی نیز همچنان وجود دارد. از آنجا که منطقه سهم قابل توجهی در عرضه جهانی انرژی دارد، این ریسکها بیشتر بازارهای انرژی و بهخصوص نفت را هدف قرار میدهد. در همین زمینه بانک جهانی در گزارشی ویژه به اثرات کوتاهمدت درگیری در خاورمیانه بر بازارهای کالایی پرداخته است. بازارهای کامودیتی تا به اینجا به این جنگ واکنش آرامی داشته است. نفتی که در سال 2022 بهطور متوسط بشکهای حدود 100 دلار قیمت داشت، حالا انتظار میرود در سال جاری بهطور متوسط بشکهای 84 دلار به فروش برسد. این یعنی میانگین قیمت نفت در سه ماه پایانی 2023 باید حدود 90 دلار باشد. کاهش میانگین قیمت نفت در سال 2023 در مقایسه با سال گذشته نشان از کاهش تقاضا به دلیل تضعیف اقتصاد جهانی دارد. این پیشبینیها نشان میدهد که جنگ در صورتی که گستردهتر از این نشود، اثر محدودی بر قیمت کالاهای اساسی خواهد داشت.
با وجود این، مروری بر اتفاقات تاریخی نشان میدهد که بالا گرفتن تنشها در منطقه میتواند عرضه کامودیتیها را با اختلالی جدی مواجه کند. اگرچه نه غزه و نه اسرائیل تولیدکننده انرژی نیستند اما تشدید تنشها و گسترش آن به کشورهای بیشتری در منطقه میتواند به افزایش شدید قیمت نفت و کالاهای اساسی دیگر منجر شود.
سابقه تاریخی همچنین نشان میدهد که شعلهورتر شدن آتش جنگ میتواند اثرات ناپایدارکنندهای برای اقتصاد جهانی داشته باشد. علاوه بر این، سرریز این اثرات بر قیمت مواد غذایی میتواند موجب تشدید ناامنی غذایی در مناطق جنگزده و دیگر نقاط جهان شود.
بازار نفت چگونه به درگیریهای قبلی در خاورمیانه واکنش نشان داده است؟
از اوایل دهه 1970 میلادی، مجموعهای از رویدادهای ژئوپولیتیک (اغلب درگیریهای نظامی) تاثیری آشکار بر عرضه نفت داشته و به اوجگیری قیمت نفت و افزایش نوسان قیمتی منجر شده است. اولین اختلال بزرگ ناشی از «تحریم نفتی عربی» بود که روی کشورهای حامی اسرائیل در جنگ یوم کیپور اعمال شد. این تحریم -که از اکتبر سال 1973 تا مارس سال 1974 ادامه داشت- موجب خارج شدن روزانه 3 /4 میلیون بشکه نفت خام از بازار جهانی نفت شد که معادل 5 /7 درصد از عرضه نفت در سال 1973 بود.
در طول این تحریم، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، قیمت رسمی نفت را چهار برابر کرد و از 7 /2 دلار به ازای هر بشکه در سپتامبر 1973 به بشکهای 13 دلار در ژانویه 1974 افزایش داد. این دوره را اولین شوک قیمتی نفت مینامند. اگرچه این تحریمها تنها پنج ماه برقرار بود اما بعد از آن قیمت نفت بالا ماند و هیچگاه به سطوح قبل تحریمها برنگشت. پیامدهای اولین شوک قیمتی نفت بسیار شدید بود و به افزایش تورم جهانی منجر شد. اقتصاددانان نقش این شوک نفتی را در رکود جهانی سال 1975 بسیار جدی میدانند. این اتفاق همچنین به ابتکارات سیاستگذاری متعددی منجر شد که یکی از آنها تاسیس آژانس بینالمللی انرژی بود.
اختلال بزرگ دوم در دوران انقلاب اسلامی ایران در اواخر سال 1978 میلادی رخ داد و در یک دوره ششماهه، حدود 6 /5 میلیون بشکه در روز از بازار نفت جهانی حذف شد. این دوره که به شوک قیمتی دوم نفت معروف است به بیش از دو برابر شدن قیمت نفت منجر شد. این افزایش شدید در قیمت نفت موجب کاهش چشمگیر تقاضای نفت و فعالیتهای اقتصادی در جهان شد و یکی از دلایل اصلی افزایش شدید تورم جهانی بود.
جنگ ایران و عراق (سپتامبر 1980 تا آگوست 1988) به اختلال دیگری در بازار جهانی نفت منجر شد. هر دو کشور درگیر در جنگ صادرات را متوقف کردند تا روزانه 1 /4 میلیون بشکه نفت از بازارهای جهانی خارج شود. اگرچه قیمت نفت طی دو ماه هفت دلار به ازای هر بشکه یا 20 درصد جهش داشت اما بعد از افزایش تولید اوپک خیلی زود به سطوح قبلی بازگشت.
تهاجم عراق به کویت در آگوست 1990 به کاهش 3 /4 میلیونبشکهای عرضه روزانه نفت در بازار جهانی و دو برابر شدن قیمت نفت در اکتبر 1990 منجر شد. در واکنش به این تهاجم اوپک به تدریج تولیدات خود را افزایش داد و IEA هم بخش بزرگی از ذخایر نفتی اضطراری را آزاد کرد. زمانی که جنگ خلیجفارس در اوایل ژانویه 1991 آغاز شد و مشخص شد که متحدان غربی در حذف نیروهای عراقی از کویت موفق خواهند بود، قیمتها آرام گرفت. البته تعارضات دیگری هم در منطقه وجود داشت که به اختلالات عرضه نفت منجر شد: جنگ داخلی لیبی (2011)، حمله به تجهیزات نفتی عربستان (2019) و تحریمهای بینالمللی علیه ایران. که هر کدام از آنها اثراتی کوتاهمدت بر قیمت نفت داشت و کمبود عرضه ناشی از آنها به سرعت از سوی تولیدکنندگان دیگر جبران شد.
شرایط فعلی بازار نفت چه تفاوتی با درگیریهای قبلی دارد؟
شرایط کنونی بازار در ابعاد مختلف با آنچه به شوکهای قیمتی نفت در گذشته منجر شد، تفاوت دارد: اقتصاد جهانی حالا کمتر به نفت وابسته است، عرضهکنندگان بیشتری در بازار شرکت دارند. بسیاری از کشورها ذخایر استراتژیک نفت دارند، بازار آتی به کشف قیمت نفت کمک میکند و آژانس بینالمللی انرژی به واکنشهای مهندسی به شوکهای قیمتی انرژی کمک میکند. این ویژگیهای بازارهای کنونی انرژی نشان میدهد هرگونه افزایش تنش در جنگ اخیر غزه اثر متعادلتری نسبت به گذشته دارد.
کاهش وابستگی نفتی. اقتصاد جهانی در مقایسه با دهه 1970 وابستگی بسیار کمتری به نفت دارد. به عنوان مثال شدت نفت (مقدار نفت مورد نیاز برای تولید یک واحد GDP) از 12 /0 تن معادل نفت (toe) در سال 1970 به 05 /0 تن کاهش یافته است. اغلب این کاهش در نتیجه بهبود کارایی بخش حملونقل و جایگزینی منابع انرژی دیگر به جای نفت است. گذار سبز فعلی نیز شاخص دیگری است که نشان از کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی دارد و به کاهش سرعت رشد تقاضای نفتی منجر شده است. اگرچه انتظار میرود تقاضای نفت تا سال 2028 سالانه شش درصد افزایش پیدا کند (و به 106 میلیون بشکه در روز برسد)، با بهبود بازدهی استفاده انرژی، رشد خودروهای برقی و نفوذ عرضه انرژیهای مبتنی بر فناوریهای تجدیدپذیر به جای سوختهای فسیلی، مصرف نفت احتمالاً در سال 2023 به اوج خود خواهد رسید.
متنوع شدن منابع عرضه نفت. برخلاف دهه 1970 میلادی، زمانی که بازار نفت جهانی به شدت به چند تولیدکننده بهخصوص در خاورمیانه وابسته بود، حالا عرضه نفت از منابع متعددی صورت میگیرد. به عنوان مثل بعد از شوک نفتی دوم، منابع عرضه جدیدی ظهور کرد (در دریای شمال، مکزیک و آلاسکا). بهطور مشابه در حین افزایش قیمتها در سالهای 2010 تا 2014 نیز منابع پرهزینه نظیر نفت شنی کانادا، شیل آمریکا و سوختهای زیستی وارد عرصه شدند. این سه منبع رویهمرفته 6 /5 میلیون بشکه در روز به عرضه بازار اضافه کردند.
ذخایر استراتژیک. بعد از بحران نفتی دهه 1970، برخی از بزرگترین کشورهای واردکننده نفت جهان اقدام به ایجاد ذخایر استراتژیک برای مواقع اضطراری کردند. این ذخایر، نفت خام و محصولات نفتی را در خود نگهداری میکنند، برخی از آنها کاملاً تحت کنترل دولت هستند در حالی که برخی دیگر زیر نظر نهادهای خصوصی هستند.
ایالاتمتحده بزرگترین ذخایر استراتژیک نفتی جهان را در سال 1975 تاسیس کرد تا از اختلالات احتمالی عرضه بکاهد. این ذخایر بیش از 700 میلیون بشکه نفت در خود دارد که تقریباً معادل پنج هفته مصرف داخلی یا یک هفته مصرف جهانی نفت است. سطح این ذخایر در سال 2010 به اوج خود یعنی 727 میلیون بشکه رسید. بعد از آزادسازیهای متعدد پس از افزایش قیمت نفت ناشی از حمله روسیه به اوکراین، در سپتامبر 2023 میزان نفت ذخیرهشده در این منبع استراتژیک تنها 350 میلیون بشکه است. برخی کشورهای دیگر نیز به عنوان بخشی از برنامه آژانس بینالمللی انرژی اقدام به ایجاد ذخایری مشابه کردند. به عنوان مثال، ذخایر استراتژیک ژاپن که شامل نفت خام و فرآوردههای نفتی میشود، بالغ بر 850 میلیون بشکه است و کرهجنوبی نیز ذخایر 400 میلیونبشکهای دارد. ذخایر دولتی و انباشت نفت مشترک بینالمللی به ترتیب 29 و 35 درصد از ظرفیت ذخیرهسازی این کشورها را تشکیل میدهند، در حالی که ظرفیت باقیمانده مربوط به تاسیسات تجاری، از جمله موارد تعهدشده برای مقاصد اضطراری است.
توسعه بازارهای آتی نفت. قیمت نفت هم از سوی عرضه (شرکتهای نفت) و هم از سوی تقاضا (دولتها) بهطور رسمی تعیین میشوند. از زمانی که اوپک در دهه 1970 داراییهای شرکتهای نفت را ملی کرد و به تعیین قیمت رسمی نفت پرداخت، بازارهای لحظهای فعال توسعه یافت و شرکتها به خریداران نفت خام تبدیل شدند. معرفی قراردادهای آتی (وست تگزاس اینترمدییت در آمریکا (شاخص داخلی) در سال 1983 و برنت (شاخص بینالمللی) در 1988)، تغییری شگرف در بازار نفت ایجاد کرد. بعد از آن قراردادهای آتی دیگر هم راهاندازی شد که آخرین آن در بورس آتی بینالمللی شانگهای چین بود. با این قراردادها مشارکتکنندگان بازار میتوانند در فرآیند کشف قیمت حضور فعال داشته باشند.
تاسیس آژانس بینالمللی انرژی. IEA یک سازمان بیندولتی است که 31 کشور عضو دارد و اندکی بعد از شوک قیمتی اول نفت زیر نظر OECD ایجاد شد. این نهاد با ارائه توصیههای سیاستگذاری، تجزیه و تحلیل و انتشار آمارهای جامعه، نقشی مهم در بخش انرژی جهان دارد. در برهههای زمانی مختلف، آژانس بینالمللی انرژی نقشی کلیدی در کاهش بحرانها ایفا کرده که از میان آنها میتوان به تبیین قوانینی در راستای کاهش وابستگی اعضا به نفت و همچنین آزادسازی ذخایر اضطراری در زمان بحرانها اشاره کرد. این آژانس همچنین به کاهش نگرانیهای بازار در زمان پاندمی کرونا کمک کرده است.
اثرات کوتاهمدت افزایش تنشها بر بازار انرژی چیست؟
بر اساس گزارش بانک جهانی انتظار میرفت که قیمتهای انرژی به دلیل کاهش رشد تقاضای جهانی در سال 2023 حدود 29 درصد افت پیدا کند و در سال 2024 هم پنج درصد دیگر کاهش یابد. در سناریوی اصلی قیمتهای نفت در سه ماه پایانی سال 2023 بهطور متوسط 90 دلار خواهد بود که باعث میشود میانگین قیمت هر بشکه نفت در سال 2023 به 84 دلار برسد. این در حالی است که میانگین قیمت نفت در سال 2022 حدود 100 دلار برای هر بشکه بود.
انتظار میرود کاهش تولیدات اوپکپلاس تا پایان سال 2023 ادامه داشته باشد و افزایش عرضه از سوی منابع دیگر را جبران کند، بنابراین این اقدام اثری خاموش بر قیمت نفت خواهد داشت. با برداشته شدن کاهش تولید از سوی تولیدکنندگان عمده اوپکپلاس و کاهش فعالیت جهانی، از جمله تداوم کاهش سرعت رشد در چین، انتظار میرود قیمت نفت در سال 2024 بهطور متوسط به 81 دلار در هر بشکه کاهش یابد. تشدید درگیریها میتواند به اختلال قابل توجه در عرضه انرژی منجر شده و ریسک بزرگی بر این پیشبینیها ایجاد کند. به منظور ارزیابی اثرات بالقوه تشدید تنشها روی بازار نفت و بازارهای انرژی دیگر، سه سناریوی ریسک در نظر گرفته میشود که هر کدام منعکسکننده شدت اثر روی عرضه است: اختلال کوچک، اختلال متوسط و اختلال بزرگ.
این سناریوها در مورد محرکهای بالقوه تشدید تنشها و اختلالات ناشی از عرضه گمانهزنی نمیکند، چرا که شرایط سیال بوده و اتفاقات قبلی ناشی از عوامل متعددی بوده است. با وجود این، این سناریوها از برخی جهات شبیه اختلالات طرف عرضه ناشی از تنشهای ژئوپولیتیک گذشته است. علاوه بر این اگر این سناریوها براساس کاهش عرضه نفت شکل گرفته، اختلالات پیشبینیشده طرف عرضه میتواند موجب افزایش قیمت حتی در غیاب کاهش واقعی در تولید شود.
بهطور خاص، هر سناریو به بررسی «مجموعهای از کاهشهای ممکن در عرضه ابتدایی» با توجه به مواقع قبلی میپردازد و محدودهای متناظر برای تاثیر ابتدایی بر قیمتها ارائه میدهد. تخمینها در مورد تاثیر ابتدایی بر قیمت بر اساس انعطافپذیریهای محاسبهشده از رابطه تجربی بین اختلال در تامین و تغییرات قیمت در مواقع قبلی انجام میشود. این محاسبه ساده با هدف ارائه ایدهای از محدوده تغییرات ممکن در تامین نفت و افزایشهای ابتدایی متناظر در قیمتها انجام میشود و تلاشی برای ارائه پیشبینیهای جایگزین در طول یک دوره معین تحت سناریوهای مختلف نیست. محدوده وسیعی از نتایج احتمالی نشاندهنده نااطمینانی درباره منابع اختلال است، میزانی که عرضه در کشورهای تحت تاثیر کاهش خواهد یافت، و میزانی که تولیدکنندگان نفت دیگر به سرعت جهت پر کردن کاهش عرضه وارد بازار میشوند.
جهش اولیه در قیمت اغلب به سرعت در مقاطع قبلی معکوس میشد. به عنوان مثال، قیمت نفت در بازه سپتامبر تا نوامبر 1980 و بعد از آغاز جنگ ایران و عراق، صعودی کوتاه داشت. بهطور مشابه، صعود قیمت بعد از تهاجم عراق به کویت در آگوست 1990 نیز عمر کوتاهی بود و به سرعت جبران شد. با وجود این در چند مقطع، مثل شوک قیمتی اول و دوم، اختلالات شدیدتر و ماندگارتر بود که به افزایش مداومتر قیمت منجر شد. سناریوهای ارائهشده در زیر بهطور انحصاری بر تاثیر قیمت اولیه اختلالات بازار نفت تمرکز میکنند، با توجه به اینکه مسیر قیمتها پس از شوک تا حد قابل توجهی به احتمالات غیرقابل پیشبینی ژئوپولیتیک ذاتی بستگی دارد.
سناریوی اختلال کوچک. این سناریو فرض میکند که وابسته به تحولات ژئوپولیتیک عرضه جهانی نفت 5 /0 تا دو میلیون بشکه در روز (5 /0 تا دو درصد عرضه 2023) کاهش پیدا کند. این کاهش قابل مقایسه با تغییرات عرضه در حین جنگ داخلی لیبی در سال 2011 است. تحت این سناریو، قیمت نفت در ابتدا سه تا 13 درصد (سه تا 12 دلار به ازای هر بشکه) افزایش پیدا میکند و بالای سطح پیشبینی پایه 90دلاری قرار خواهد گرفت.
سناریوی اختلال متوسط. سوابق تاریخی نشان میدهد که اختلالات وسیعتر هم محتمل است. بسته به اینکه این تعارضات تا چه حد شدت بگیرد، سناریوی اختلال متوسط فرض میکند که عرضه جهانی نفت سه تا پنج درصد (معادل سه تا پنج میلیون بشکه در روز) کاهش پیدا کند. این کاهش قابل مقایسه با افت سهدرصدی عرضه جهانی نفت در حین جنگ عراق در سال 2003 خواهد بود. تحت این سناریو، قیمت نفت در ابتدا 21 تا 35 درصد بالاتر از پیشبینی پایه رشد میکند (19 تا 31 دلار به ازای هر بشکه).
سناریوی اختلال بزرگ. در این سناریو، فرض بر این است که بحران به یک تعارض منطقهای تغییر شکل دهد که موجب اختلال شدید در عرضه نفت شود. عرضه جهانی نفت حدود شش تا هشت میلیون بشکه در روز (حدود شش تا هشت درصد از عرضه سال 2023) افت میکند. این سناریو قابل مقایسه با اختلالات اولیه در رابطه با تحریم نفت عربی در سال 1973 خواهد بود که 5 /7 درصد از کل عرضه نفت در آن زمان را از بازار حذف کرد. تحت این سناریو قیمت نفت در ابتدا میتواند بین 56 تا 75درصد (50 تا 67 دلار به ازای هر بشکه) بالاتر از پیشبینی پایه افزایش پیدا کند.
بدون شک اختلالات در عرضه نفت اثر متعاقبی روی قیمت کامودیتیهای انرژی دیگر خواهد داشت و این اثر بیشتر در بازار گاز طبیعی به ویژه در اروپا و آسیا مشهود خواهد بود که بخش قابل توجهی از معاملات گاز طبیعی مایع را به خود اختصاص دادهاند. قیمت گاز طبیعی در برابر اختلالات حملونقل بسیار حساس است، به این معنی که هرگونه افزایش قیمت نفت به سرعت به هزینههای LNG بالاتر تبدیل میشود.
اثرات کوتاهمدت افزایش نزاع بر بازار کامودیتیها
اگرچه پیشبینی پایه فرض را بر این گرفته که جنگ کمترین اثر را روی کامودیتیهای غیرانرژی دارند، سناریوهای ریسکی که بالاتر ارائه شد این پتانسیل را دارند که اثر چشمگیری در کوتاهمدت روی قیمت کالاهای اساسی دیگر بگذارند. اختلالات عرضه اغلب از طریق قیمتهای انرژی بالاتر بر بازار کالایی اثرگذارند که موجب افزایش هزینههای تولید مواد خوراکی و فلزات میشوند. جنگ میتواند با افزایش نااطمینانی در سطح جهان قیمت طلا را که عمدتاً به عنوان دارایی امن در نظر گرفته میشود، افزایش دهد.
قیمت مواد خوراکی. همانطور که در جهشهای نفتی قبلی هم رخ داد، یک افزایش قیمتی مداوم نفتی میتواند از طریق افزایش هزینههای تولید و حملونقل مواد خام و کودها، قیمت مواد خوراکی را افزایش دهد. همچنین در صورتی که قیمت گاز طبیعی و زغالسنگ صعودی باشند یا جنگ به کشورهای بزرگ صادرکننده کودهای نیتروژنی در منطقه کشیده شود، قیمت کود هم رشد خواهد داشت.
جنگ در این مدت ناامنی غذایی در غزه را افزایش داده است. در سال 2022، حدود 2 /1 میلیون نفر در غزه (53 درصد از کل جمعیت این منطقه) از نظر غذایی دچار ناامنی بودند. تحولات اخیر باعث شده کل جمعیت غزه (3 /2 میلیون نفر) نیاز به کمکهای بشردوستانه فوری داشته باشند. افزایش منازعات میتواند دامنه این معضل را به منطقه بکشاند. حدود 34 میلیون نفر در لبنان، اراضی اشغالی فلسطین، یمن و سوریه پیش از آغاز جنگ اخیر تحت ناامنی غذایی بودند.
بهطور کلی، شرایط جنگی از طریق اختلال در دسترسی به بازار، نابودی زیرساختها، کاهش انگیزه سرمایهگذاری و ناامنی حقوق مالکیت و غیرقابل اجرا کردن قراردادها، ناامنی غذایی را تشدید میکند. جنگ همچنین بهرهوری زمینهای کشاورزی و نیروی کار را کاهش داده و جهتگیری تولید محصولات کشاورزی را از بازار به معیشت تغییر داده و مردم را از خانهها و روستاهای خود آواره کرده و آنها را در شرایط انسانی وخیم بدون دسترسی اولیه به غذا، آب و سرپناه رها میکند. فراتر از تاثیر مستقیم درگیری بر جمعیتهای آسیبدیده، تشدید جنگ، ناامنی غذایی جهانی فعلی را بدتر میکند. تعداد افرادی که در ناامنی غذایی شدید در جهان قرار دارند از 624 میلیون نفر در سال 2017 به 900 میلیون نفر در سال 2022 افزایش یافته است.
قیمت فلزات صنعتی. اختلالات در بازارهای انرژی میتواند هزینههای تولید فلزات صنعتی نظیر آلومینیوم و روی را به ویژه در کشورهای اروپایی افزایش دهد. کشورهایی که هنوز از فشار افزایش قیمت گاز طبیعی ناشی از حمله روسیه به اوکراین بهطور کامل خارج نشدهاند. قیمتهای بالای نفت همچنین میتواند هزینههای حملونقل را برای مواد معدنی نظیر سنگآهن که عنصر کلیدی تولید فولاد است، افزایش دهد.
قیمت طلا. طلا در میان داراییها وضعیت منحصربهفردی دارد چرا که قیمت آن اغلب با افزایش نگرانیهای ژئوپولیتیک افزایش مییابد. جنگ در حال حاضر نااطمینانی جهانی را افزایش داده است. اگرچه اثر اولیه آن چندان سنگین نبوده اما افزایش درگیریها میتواند نااطمینانی را افزایش داده و موجب ریسکگریزی و کاهش اعتماد سرمایهگذاران و مصرفکنندگان شود. اثر بالقوه این تحولات در تغییرات قیمت طلا مشهود بود که در دو هفته ابتدایی آغاز جنگ غزه بیش از هشت درصد رشد کرد و بالای مرز دو هزاردلاری رفت. در مقاطع قبلی نیز جنگ و نااطمینانیهای ژئوپولیتیک به رشد قیمتی طلا منجر شده بود. در صورتی که درگیری در خاورمیانه گسترش پیدا کند، با هجوم سرمایهگذاران به سمت داراییهای امن، طلا احتمالاً به سمت سطوح تاریخی خود حرکت خواهد کرد.
نتیجهگیری
تاثیر نسبتاً ضعیف آخرین درگیری در خاورمیانه بر بازارهای نفت و انرژی تاکنون با پیشبینیهای پایه در این گزارش مطابقت دارد که انتظار میرود تقاضای جهانی ضعیفتر به کاهش 29درصدی قیمت انرژی در سال جاری و پنج درصد بیشتر در سال 2024 منجر شود. این پیشبینیها فرض میکنند که یک تعارض محدود تاثیر حداقلی بر قیمت کالاها خواهد داشت. علاوه بر این، در نتیجه تغییرات قابل توجه در شرایط کلی نفت و سایر بازارهای انرژی و بهبود انعطافپذیری اقتصاد جهانی در برابر شوکهای قیمت انرژی در چند دهه گذشته، تاثیر کلی مناقشه اخیر میتواند کمتر از آن چیزی باشد که در مقایسه با تعارضات گذشته رخ داده است.
با وجود این، تشدید درگیری یک خطر بزرگ برای بازارهای کالایی است زیرا این منطقه سهم قابل توجهی از عرضه جهانی نفت دارد. سوابق تاریخی درگیریهای نظامی در خاورمیانه به احتمال اختلالات قابل توجه در بازارهای نفت، همراه با افزایش قیمتها اشاره دارد. تاثیر نهایی هر تشدید تنش احتمالاً به بزرگی و مدت زمان اختلالات عرضه نفت بستگی دارد. در حالی که یک سناریوی ریسک شامل کاهش اندک عرضه نفت ممکن است تنها به افزایش اندکی در قیمت نفت منجر شود، سناریوهای ریسک با اختلالات گستردهتر میتواند موجب جابهجایی قابلتوجهی در بازارهای نفت، با افزایش شدید قیمتها در ابتدا شود. اختلال در عرضه انرژی و افزایش قیمت انرژی بر سایر کالاها از طریق افزایش هزینههای تولید بر قیمت مواد غذایی و فلزات تاثیر میگذارد.
اقتصاد جهانی اکنون نسبت به دهههای گذشته در موقعیت بهتری برای مقابله با شوکهای قیمت انرژی قرار دارد. با این حال، جنگ غزه در حالی رخ داده که اثرات اختلال ژئوپولیتیک بزرگ دیگر -حمله روسیه به اوکراین در اوایل سال 2022- که تاثیرات مخربی بر بازارهای کالا و اقتصاد جهانی داشت، همچنان ادامه دارد. ادامه و تشدید یک یا هر دو درگیری، بروز شوکهای دوگانه و ترکیبی را در بازارهای کالایی افزایش میدهد که میتواند تابآوری اقتصاد جهانی را که از قبل شکننده بود، مورد آزمایش قرار دهد.