شناسه خبر : 45496 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دزد بزرگ

جنگ چه اثری بر بازارها دارد؟

 

محمد علی‌نژاد / نویسنده نشریه 

تا پیش از آن دزدی بزرگ ما یک زندگی معمولی داشتیم، معمولی یعنی از داشته‌هایمان لذت می‌بردیم و چشممان دلخوش جای دیگر نبود. در بهار از دیدن علف‌های هرز نورسته که به زور از شکاف آسفالت‌های خیابان درمی‌آمدند لذت می‌بردیم و به این فکر می‌کردیم که خب پس یعنی زندگی به سختی‌هایش می‌ارزد؟ وقتی پدر خانه‌ای که داشتیم را برای خرج درمان جمیله فروخت هم. در این دنیا ما بیشتر از همه زندگی واقعی را درک کردیم. نه آن زندگی که در کتاب‌های آرمان‌شهری و اروپای غربی می‌سازند،‌ ما اینجا بهتر از هر کسی فهمیدیم اشک یعنی چه وقتی در شوق و غم توامان گونه‌هایمان را خیس می‌کرد.

ما داشتیم از چیزهای ساده زندگی لذت می‌بردیم. از بستنی، از فوتبال وسط ظهر تابستان، از تماشای لبخند آنها که دوستشان داریم، از آغوش‌های طولانی بعد از دوری‌های زیاد، از بوی کتاب، از زرد شدن برگ‌ها، از پرواز دسته‌جمعی سارها در آسمان، از دیدن بچه‌گربه‌ها که دنبال هم می‌دویدند. اما همه اینها پیش از آن دزدی بزرگ بود و حالا همه این چیزها از همه ما، همه مردم این شهر مصیبت‌زده خیلی دور شدند و به قول ابن جلون در کتاب مرگ نور: «چیزهای ساده زندگی وقتی از دسترس دور می‌شوند و امیدی هم به یافتنشان نیست آه که چقدر زیبا و باشکوه به نظر می‌رسند.»

ما خواب بودیم، جمعه بود،‌ می‌گویند جنگ‌ها معمولاً جمعه‌ها آغاز می‌شوند تا در تعطیلات آخر هفته سروصدایشان اگر خوابیدنی است بخوابد و دنیا را آنقدر که ما را تکان می‌دهد نتکاند. اول صدای بدی آمد و آرامش شبمان را دزدید و بعد صداهای دیگر... حالا خوابی که تا همین چند دقیقه پیش در چشمان ما، من، جمیله، مادر و پدر آرام گرفته بود به سرقت رفته بود و این تازه شروع این دزدی بزرگ بود. بابا هیچ‌وقت نگفت آنچه این روزها بر سر ما آمده نامش جنگ است، نگفت جنگ است که اول آرامش شبمان، بعد خوشی‌های روزمان را می‌برد، نگفت جنگ است که می‌خورد وسط دوشنبه‌بازار مرکز شهر،‌ می‌خورد وسط خانه حمیده و پدر مادرش، می‌خورد وسط زندگی‌مان، کودکی‌مان، حال و آینده‌مان، رویاهای دورمان. بابا هیچ‌وقت نگفت اسم او که لبخند آنها که دوستشان داریم را از روی صورتشان محو می‌کند جنگ است. نگفت آنکه بیمارستان‌ها را در اجساد آدم‌هایی که تا همین دیروز در خیابان‌ها می‌رفتند و می‌آمدند، همان‌ها که غم خاورمیانه‌ای بودن خم هم به ابرویشان نمی‌آورد، غرق کرده جنگ است.

پدر دزدی را بزرگ‌ترین گناه می‌دانست. او می‌گفت دزدی شده و معتقد بود هیچ چیز از این بدتر نیست. پدر می‌گفت: وقتی مردی را می‌کشند، یک زندگی را می‌دزدند. حق زنش را از داشتن شوهر می‌دزدند، حق بچه‌هایش را از داشتن پدر می‌دزدند. پدر می‌گفت جنگ هم یک نوع دزدی است.. از ما دزدی شده، یک دزدی بزرگ.

دیروز به این فکر می‌کردم که آدم‌ها چطور تصمیم به دزدی می‌گیرند. چند نفر می‌نشینند دور یک میز بزرگ و برنامه می‌ریزند که یک بمب بیندازند درست وسط آن خانه سبز ته کوچه ما و بعد خانه‌های دیگر. یک عده می‌نشینند و با هم حرف‌های قلمبه سلمبه می‌زنند و نتیجه‌اش می‌شود گلوله داغی که هفته پیش در پای پدر نشست و مویه‌های مادر در سوگ آنها که رفته‌اند. بعید است آنها که فکر جنگ می‌کنند به جسد کودک شش‌ماهه عفیفه خانم و آقا جمال فکر کنند که بعد از سال‌ها خدا به آنها داده بود.

پایه‌های میزی که آدم‌های سارق دور آن می‌نشینند از بشکه‌های نفت است، یک رومیزی از دلارهای به هم دوخته‌شده باید رویش پهن باشد. این آدم‌ها انگار بیشتر به سیم‌های خارداری فکر می‌کنند که دور کشورها می‌کشند، به چیزهایی که بار تریلی‌ها از این کشور به آن کشور می‌رود. به پول، به بازار. اگر جنگ همان چیزی باشد که بابا می‌گفت. اگر این دزدی است، آنها که زندگی‌های ما را می‌دزدند هم چیزی نمی‌خواهند جز خاکمان و آنچه در زیر و روی آن است. ما آدم‌های معمولی با دلخوشی‌های ساده که صبح‌ها با امیدهای کوچک از خواب برمی‌خیزیم و شب‌ها با رویاهای بزرگ می‌خوابیم در هیچ کجای محاسبه آنها که غمشان به جای نان غم نفت و خاک و مرز و قدرت بیشتر است نمی‌آییم. ما انگار نهایتاً یک متغیر مزاحم در محاسبات جنگی هستیم که نادیده‌مان می‌گیرند.

جنگ چیز عجیبی است، مانند زلزله که نقطه‌ای و بسته به شدت و عمق مساحتی را تا اطراف آن می‌لرزاند. هرچه به نقطه مرکزی که در آن جنگ رخ داده نزدیک‌تر باشی خسارتت گسترده‌تر، عمیق‌تر و جبران‌ناپذیرتر است. همین حالا که جنگ در نقطه‌ای از خاورمیانه بچه‌ها را از مادر و پدرشان،‌ مردها را از زن و فرزندشان و زندگی واقعی را از همه آنها گرفته ترکش‌های آن نه‌فقط کل خاورمیانه بلکه سیاستمداران قدرتمند آن سوی اقیانوس‌ها را زخمی کرده.

جنگ که شروع می‌شود آن جنگ‌سالارانی که در دوردست‌ها نشسته‌اند باید امیدوار باشند طوری سخت نشود که دیگر برایشان صرفه نداشته باشد. رسانه‌ها هم امیدوارند جنگ کش بیاید تا بتوانند سرخط خبرهایشان را به آن اختصاص دهند و از مردم دو طرف طیف به اندازه لمس صفحات جادویی هوشمندشان آنقدر توجه بگیرند تا تبلیغات‌چی‌ها برایشان بصرفد تا تبلیغاتشان را به سایت آنها بدهند. جنگ باید باشد تا جیب اربابان جنگ همیشه پر باشد. تولیدکنندگان و دلالان اسلحه هم. هرکسی که سیبیل دورمیزنشینان را چرب کند جایی در معادله جنگ دارد. تا کجا ادامه پیدا می‌کند؟ تا وقتی که احتمالاً برای بازیگران بزرگ اقتصاد جهانی دیگر نصرفد. «اقتصاد جنگ» آنقدر بزرگ است که رویای جهانی امن و مملو از صلح، تا زمانی که بشر حریص روی کره زمین وجود داشته باشد، محال باشد.

حالا که دزدها که حسرت یک زندگی معمولی را به دل ما گذاشته‌اند امروز برای زندگی آدم‌های زیادی در دو طرف یک خط فرضی تکلیف تعیین می‌کنند. من می‌خواهم بدانم این زندگی که از همان اول هم بوی نفت می‌داد و حالا بوی خون گرفته تا کی از زمین و آسمان قرار است تهدید شود.

جنگ و تاثیرش بر بازار

بار دیگر جهان شاهد افزایش خشونت و ناآرامی است. هنوز آتش جنگ روسیه و اوکراین خاموش نشده که این کمی پایین‌تر، در خاورمیانه جنگ خونین دیگری شکل گرفته است. هر بار که جنگی رخ می‌دهد صرف نظر از ابعاد انسانی و امنیتی-سیاسی آن، و اثراتی که روی کشورهای درگیر در جنگ می‌گذارد، ترکش‌های آن بر تن دیگر کشورها و البته در صورت بزرگ‌مقیاس بودنش بر پیکر اقتصاد و بازارهای جهانی هم زخمی کاری به جای می‌گذارد. زخمی که گاهی اوقات التیام آن سال‌ها زمان نیاز دارد و گاهی نیز هیچ‌گاه درمان‌شدنی نیست.

به عنوان مثال در سال مالی 2022، ایالات‌متحده بیش از هشت هزار میلیارد دلار برای جنگ‌های بعد از حادثه 11 سپتامبر هزینه کرد که بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی و کمک‌کننده به رشد اقتصادی در بخش‌های خاص بود. اما جنگ‌ها چگونه بر اقتصاد و بازارها تاثیر می‌گذارند؟

تاثیرات جنگ‌ها بر بازارها می‌تواند پیچیده و چندوجهی باشد، زیرا به عوامل مختلفی از جمله ماهیت درگیری، مدت زمان آن، کشورهای درگیر و زمینه ژئوپولیتیک گسترده‌تر بستگی دارد. در ادامه برخی از اثرات کلی جنگ بر بازارها آورده شده است:

نااطمینانی و نوسان: جنگ‌ها درجه بالایی از عدم اطمینان را ایجاد می‌کنند و بازارهای مالی معمولاً از نااطمینانی خوششان نمی‌آید. در نتیجه، آنها اغلب در زمان جنگ بی‌ثبات‌تر می‌شوند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ممکن است به رویدادهای ژئوپولیتیک با حرکات ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی بازار واکنش نشان دهند.

تاثیر بازار سهام: در مراحل اولیه جنگ، بازارهای سهام ممکن است افت شدیدی را تجربه کنند زیرا سرمایه‌گذاران به دنبال پناهگاه‌های امن برای سرمایه خود هستند. شرکت‌ها و صنایعی که مستقیماً تحت تاثیر درگیری قرار گرفته‌اند، مانند صنایع دفاعی، ممکن است شاهد افزایش قیمت سهام باشند، در حالی که سایر شرکت‌ها، به‌ویژه آنهایی که به تجارت بین‌المللی وابسته هستند، ممکن است آسیب ببینند.

نوسانات ارز: بازارهای ارز می‌توانند تا حد زیادی تحت تاثیر جنگ قرار بگیرند. واحد پول یک کشور درگیر جنگ ممکن است به دلیل افزایش بی‌ثباتی اقتصادی و عدم اطمینان تضعیف شود. از سوی دیگر، ارزهای امن مانند دلار آمریکا و فرانک سوئیس ممکن است در زمان درگیری تقویت شوند.

قیمت کالاها: قیمت کالاها، به ویژه کالاهای مرتبط با انرژی و مواد خام، می‌تواند به شدت تحت تاثیر جنگ قرار گیرد. به عنوان مثال، قیمت نفت اغلب در زمان تنش‌های ژئوپولیتیک افزایش می‌یابد، زیرا اختلالات در زنجیره تامین می‌تواند به کاهش تولید منجر شود.

نرخ‌های بهره: بانک‌های مرکزی ممکن است با تعدیل نرخ‌های بهره و سیاست‌های پولی به جنگ پاسخ دهند. در برخی موارد، آنها ممکن است برای تحریک فعالیت‌های اقتصادی، نرخ‌های بهره را کاهش دهند، در حالی که در برخی دیگر، ممکن است برای مبارزه با تورم یا تثبیت ارز، نرخ‌ها را افزایش دهند.

صرف ریسک ژئوپولیتیک: بازارها ممکن است «صرف ریسک ژئوپولیتیک» را در قیمت دارایی‌ها در زمان جنگ بگنجانند. این صرف ریسک نشان‌دهنده افزایش ریسک مرتبط با سرمایه‌گذاری در مناطق تحت تاثیر درگیری است.

تاثیرات خاص صنعت: صنایعی که مستقیماً با قراردادهای دفاعی، امنیتی و نظامی مرتبط هستند ممکن است در زمان جنگ شاهد افزایش تقاضا و قیمت سهام باشند. در مقابل، صنایعی که به شدت به زنجیره‌های تامین جهانی و تجارت بین‌المللی وابسته هستند ممکن است به دلیل اختلالات و عدم اطمینان آسیب ببینند.

تاثیر اقتصادی بلندمدت: پیامدهای اقتصادی بلندمدت جنگ‌ها می‌تواند قابل توجه باشد. تخریب زیرساخت‌ها، از دست دادن سرمایه انسانی و هزینه عملیات نظامی می‌تواند اقتصاد یک کشور را برای سال‌ها یا حتی دهه‌ها سنگین کند.

تاثیر اقتصاد جهانی: جنگ‌ها می‌توانند تجارت جهانی را مختل کنند و بر پیوستگی اقتصاد جهانی تاثیر بگذارند. این به نوبه خود می‌تواند بر بازارهای مالی در سراسر جهان تاثیر بگذارد.

مداخله دولت: دولت‌ها اغلب در زمان جنگ در بازارهای مالی مداخله می‌کنند تا اقتصاد خود را تثبیت کنند. آنها ممکن است سیاست‌هایی را برای حمایت از صنایع، ارائه کمک‌های مالی به افراد آسیب‌دیده، یا تنظیم دقیق‌تر بازارهای مالی اجرا کنند.

توجه به این نکته مهم است که در حالی که جنگ‌ها می‌توانند تاثیرات عمیقی بر بازارها داشته باشند، نتایج خاص می‌تواند بسته به شرایط بسیار متفاوت باشد. علاوه بر این، سرمایه‌گذاران و معامله‌گران اغلب به رویدادها واکنش متفاوتی نشان می‌دهند، بنابراین با پیش‌بینی با اطمینان در زمان‌های درگیری، رفتار بازار می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. تنوع و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری بلندمدت استراتژی‌هایی هستند که اغلب برای کاهش تاثیر نوسانات بازار مرتبط با جنگ استفاده می‌شوند.

53

کدام بازارها بیشتر تحت تاثیر جنگ قرار می‌گیرند؟

جنگ‌ها و درگیری‌های ژئوپولیتیک می‌توانند طیف وسیعی از بازارها را تحت تاثیر قرار دهند، که البته درجه و ماهیت تاثیرگذاری آن براساس درگیری خاص و پیامدهای منطقه‌ای یا جهانی آن متفاوت خواهد بود. برخی از بازارهایی که بیشتر تحت تاثیر جنگ قرار می‌گیرند عبارت‌اند از:

بازارهای سهام: بازارهای سهام می‌توانند به‌طور قابل توجهی تحت تاثیر جنگ قرار گیرند، به ویژه آنهایی که در مناطق مستقیماً تحت تاثیر درگیری قرار دارند. سهام در بخش‌هایی مانند دفاع، امنیت و انرژی ممکن است با افزایش تقاضا مواجه شوند، در حالی که سایر سهام، به ویژه آنهایی که به تجارت و ثبات بین‌المللی وابسته هستند، ممکن است با کاهش مواجه شوند.

بازارهای کالا: جنگ‌ها می‌توانند بر قیمت کالاها، به ویژه کالاهای مرتبط با انرژی و مواد خام تاثیر بگذارند. قیمت نفت به ویژه نسبت به درگیری‌های ژئوپولیتیک در مناطق تولیدکننده نفت بسیار حساس است.

بازارهای ارز: بازارهای ارز به ویژه در کشورهایی که مستقیماً درگیر جنگ هستند، می‌توانند به شدت تحت تاثیر جنگ‌ها قرار بگیرند. واحد پول کشور در حال جنگ ممکن است به دلیل بی‌ثباتی اقتصادی ضعیف شود، در حالی که ارزهای امن مانند دلار آمریکا و فرانک سوئیس ممکن است تقویت شوند.

بازارهای اوراق قرضه: بازارهای اوراق قرضه دولتی و شرکتی می‌توانند در زمان جنگ با نوسانات و تغییر در بازدهی مواجه شوند. سرمایه‌گذاران ممکن است به دنبال ایمنی در اوراق قرضه دولتی باشند که به تغییر در قیمت و بازده اوراق منجر می‌شود.

دارایی‌های امن: فلزات گرانبها مانند طلا و دارایی‌هایی مانند خزانه‌داری ایالات‌متحده معمولاً در زمان تنش‌های ژئوپولیتیک، سرمایه‌گذاری امن تلقی می‌شوند. افزایش تقاضا برای این دارایی‌ها می‌تواند بر قیمت و بازده آنها تاثیر بگذارد.

بازارهای انرژی: بازارهای انرژی، از جمله نفت و گاز طبیعی، می‌توانند مستقیماً تحت تاثیر جنگ‌ها قرار گیرند، زیرا اختلال در زنجیره‌های تولید و عرضه می‌تواند به افزایش قیمت انرژی منجر شود.

خدمات مالی: صنعت خدمات مالی، از جمله بانک‌ها و شرکت‌های بیمه، می‌تواند تحت تاثیر تنش‌های ژئوپولیتیک قرار گیرد، زیرا ممکن است در معرض خطر قرار گیرد.

تجارت جهانی و زنجیره‌های تامین: جنگ‌ها می‌توانند تجارت جهانی و زنجیره تامین را مختل کنند و بر شرکت‌ها در صنایع مختلف تاثیر بگذارند. آنهایی که متکی به تجارت بین‌المللی هستند یا با کشورهای درگیر در جنگ مبادلات تجاری دارند ممکن است با اختلالات عرضه مواجه شوند که بر قیمت سهام آنها تاثیر می‌گذارد.

نرخ‌های بهره: بانک‌های مرکزی ممکن است نرخ‌های بهره و سیاست‌های پولی را در واکنش به جنگ برای تثبیت اقتصاد خود تنظیم کنند، که می‌تواند بر بازار اوراق قرضه و سهام تاثیر بگذارد.

بخش فناوری: شرکت‌های فناوری، به‌ویژه آنهایی که دارای زنجیره‌های تامین جهانی یا عملیات قابل توجهی در مناطق مستعد درگیری هستند، ممکن است تحت تاثیر اختلالات در عملیات خود قرار گیرند.

میزان تاثیر جنگ‌ها بر این بازارها به عواملی مانند طول مدت درگیری، پتانسیل تشدید، دخالت قدرت‌های بزرگ و میزان وابستگی متقابل اقتصادی در مناطق آسیب‌دیده بستگی دارد. مهم است که بدانیم در حالی که جنگ‌ها می‌توانند بر این بازارها تاثیر بگذارند، اما آنها تنها عواملی نیستند که در بازی وجود دارند. مبانی اقتصادی، عوامل خاص شرکت و شرایط بازار گسترده‌تر نیز نقش مهمی در تعیین نتایج بازار در طول درگیری‌های ژئوپولیتیک ایفا می‌کنند.

اثرات جنگ بر بازار سهام آمریکا

جنگ اغلب سطحی از نااطمینانی را ایجاد می‌کند که معمولاً بازارها آن را دوست ندارند. وقوع یا پیش‌بینی جنگ می‌تواند به فروش شدید سهام منجر شود. در عین حال، سرمایه‌گذاران ممکن است به سمت دارایی‌های سنتی امن‌تر مانند طلا، اوراق قرضه یا ارزهایی که به عنوان پناهگاه‌های امن تلقی می‌شوند، حرکت کنند. با وجود واکنش منفی اولیه، بازارهای سهام معمولاً با گذشت زمان نسبت به سقوط بیشتر مقاومت نشان می‌دهند. در واقع، با تثبیت وضعیت یا روشن شدن دامنه درگیری، بازارها اغلب به روال قبلی خود بازمی‌گردند.

شناخت رابطه بین بحران‌های ژئوپولیتیک و نتایج بازار به آن سادگی که به نظر می‌رسد نیست. بررسی‌ها نشان می‌دهد، از آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939 تا پایان آن در اواخر سال 1945، شاخص داوجونز در مجموع 50 درصد افزایش یافت (معادل بیش از هفت درصد در سال). بنابراین، طی دو جنگ از بدترین جنگ‌های تاریخ مدرن، بازار سهام ایالات‌متحده آسیب چندان زیادی ندید.

برای بررسی بهتر اثر جنگ بر بازارها می‌توان به عواقب اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین پرداخت. پس از حمله روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، بازارهای جهانی متلاطم شدند. در ایالات‌متحده، شاخص اس‌اندپی در روزها و هفته‌های بعد از آغاز جنگ بیش از هفت درصد سقوط کرد. ایالات‌متحده و سایر کشورها تحریم‌های اقتصادی شدیدی را علیه روسیه اعمال کردند و سرمایه‌گذاران نگران تاثیر آن بر قیمت کالاها بودند. اما، یک ماه بعد، بازارها دوباره بازگشتند و شاخص اس‌اندپی در سطحی بالاتر از قبل از حمله قرار گرفت، حتی با وجود اینکه قیمت نفت بالای 100 دلار در هر بشکه باقی مانده بود.

جنگ حماس و اسرائیل هم به عنوان آخرین جنگ بزرگی که جهان را تحت تاثیر قرار داده تنها یک شوک کوچک بر بازار سهام آمریکا وارد کرد. این شوک حتی برای بازارهای داخلی ایران هم آنی و کم‌عمق بود. در مورد این جنگ زمانی که حماس عملیات طوفان‌الاقصی را انجام داد، شاخص اس‌اندپی کمی ریخت اما با حملات اسرائیل در روزها و هفته‌های بعد، این شاخص مجدداً بر مدار صعود قرار گرفت. از آنجا که این مناقشه خاورمیانه را دربر می‌گیرد، با پتانسیل ورود سایر منافع منطقه‌ای به این نزاع، قیمت نفت آمریکا به‌طور متوسط از حدود 83 دلار به 88 دلار در هر بشکه افزایش یافت- اما هنوز بسیار پایین‌تر از بالاترین سطح نزدیک به 94 دلار در سپتامبر 2023 است.

چه زمانی بازارها می‌توانند آسیب ببینند؟

تاریخ به ما می‌گوید دوره‌های نااطمینانی که اکنون شاهد آن هستیم، معمولاً زمانی است که سهام بیشترین آسیب را می‌بیند. در سال 2015، پژوهشگران موسسه مالی سوئیس به بررسی درگیری‌های نظامی ایالات‌متحده پس از جنگ جهانی دوم پرداختند و دریافتند که در مواردی که مرحله قبل از جنگ وجود دارد، افزایش احتمال جنگ موجب کاهش قیمت سهام می‌شود، اما وقوع نهایی جنگ موجب افزایش شاخص می‌شود. با وجود این، در برخی موارد زمانی که جنگ شروع غافلگیرکننده‌ای دارد، شعله‌ورتر شدن آتش جنگ، موجب کاهش قیمت سهام شده است. به همین دلیل است که متخصصان این پدیده را «معمای جنگ» می‌دانند و معتقدند هیچ توضیح متقنی وجود ندارد که چرا با آغاز جنگ بعد از یک دوره کوتاه قیمت سهام افزایش می‌یابد.

دیوید کلی، استراتژیست ارشد جهانی صندوق جی پی مورگان، در یادداشتی نوشت: بخشی از دلیل آرامش ممکن است در تغییر ساختار بازارهای جهانی نفت و اینکه چگونه اقتصاد ایالات‌متحده در برابر نوسانات قیمت انرژی کمتر آسیب‌پذیر شده است، باشد. بخشی از دلیل ممکن است صرفاً روانی باشد. سرمایه‌گذاران امروز شاهد بهبود ساختار کلی بازار سهام در مقایسه با 11 سپتامبر و بحران بزرگ مالی بوده‌اند.

درگیری گسترده‌تر با روسیه نیز می‌تواند باعث نوسان بازارهای نفت شود، زیرا روسیه یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت خام و گاز طبیعی است و خطوط لوله بسیاری از بخش‌های اروپا را تغذیه می‌کند. اگر روسیه خط لوله را ببندد یا زیرساخت‌های نفتی‌اش متحمل آسیب قابل‌توجهی شود، می‌تواند به افزایش قیمت انرژی منجر شود. وقفه در بنادر اطراف دریای سیاه و بالتیک نیز می‌تواند موجب ازدحام گسترده کشتی‌ها شده، غلات و سایر مواد اولیه را روی آب‌های آزاد گیر انداخته و به تورم مواد غذایی بینجامد.

54

تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر اقتصاد اروپا

کشورهای اروپایی مانند بسیاری از کشورها و مناطق دیگر جهان، تحت تاثیر حمله روسیه به اوکراین قرار گرفته‌اند. از کانال‌های اصلی که تهاجم روسیه به اوکراین بر اقتصاد اتحادیه اروپا تاثیر می‌گذارد؛ افزایش قیمت انرژی است. دو راه وجود دارد که کشورهای عضو تحت تاثیر آن قرار بگیرند: اول از طریق وابستگی مستقیم به واردات انرژی روسیه و دوم، از طریق افزایش قیمت گاز، نفت و زغال‌سنگ در بازارهای جهانی انرژی در نتیجه درگیری فعلی. کارشناسان معتقدند که کشورهای اروپایی به دلیل جنگ اوکراین در سال 2022 با نرخ تورم بالا و اختلال در زنجیره تامین مواجه خواهند شد.

تمایل عربستان سعودی به کاهش عرضه و صادرات نفت بیشتر به روسیه، تاثیر زیادی بر قیمت این کالا در سطح جهانی خواهد داشت. گزارش 2022 شورای روابط خارجی اروپا حاکی از آن است که حمله روسیه به اوکراین به‌طور قابل توجهی طرز تفکر اروپایی‌ها در مورد امنیت خود را تغییر می‌دهد؛ زیرا بیشتر بحث‌های همگانی در مورد این بحران، بیانگر این است که دولت‌های اروپایی تقسیم شده، ضعیف و منزوی خواهند شد.

روسیه نه‌تنها بزرگ‌ترین صادرکننده گاز طبیعی و نفت در جهان است؛ بلکه صادرکننده اصلی انرژی به اروپا نیز محسوب می‌شود؛ اتحادیه اروپا در سال 2020 حدود 23 درصد نفت، 40 درصد گاز طبیعی و تقریباً 45 درصد از کل واردات زغال‌سنگ خود را از روسیه وارد کرد. نکته مهم این است که در حالی که تجارت در بخش‌های دیگر از زمان الحاق کریمه و شروع جنگ در دونباس در سال 2014 کاهش یافته است؛ واردات گاز و زغال‌سنگ به ویژه از آن زمان همچنان در حال افزایش بوده است.

 کشورهای اروپایی در واردات خود از روسیه، به میزان 25 درصد نفت و 40 درصد گاز طبیعی به کرملین متکی هستند. گاز طبیعی در اروپا به دلیل حمله اخیر روسیه به اوکراین که به افزایش 25درصدی قیمت گاز طبیعی منجر شد؛ هم‌اکنون قیمت آن حدود شش برابر بیشتر از آنچه در ابتدای سال 2020 بود است که این مساله ضمن بالا بردن نرخ تورم، قبوض آب و برق را نیز افزایش داده است.

وقفه نفت و گاز ممکن است در نهایت حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر را تسریع کند اما در کوتاه‌مدت تولید انرژی ممکن است به سوخت‌های کثیف‌تر مانند زغال‌سنگ تبدیل شود و به انتشار بیشتر دی‌اکسید کربن کمک کند. این درگیری روند صعودی قیمت نفت و گاز طبیعی، همراه با قیمت فلزات و سایر کالاها را تسریع کرده است.

شاخصی جدید در بررسی تاثیر جنگ بر بازارها

تهاجم روسیه به اوکراین در بازارهای جهانی سهام بازتاب داشت. به‌طور گسترده‌ای پذیرفته شده است که شناسایی و اندازه‌گیری اثرات ژئوپولیتیک دشوار است، زیرا معمولاً جدا کردن آنها از سایر عوامل مخدوش‌کننده، چالش‌برانگیز است (ایچنگرین و همکاران، 2019 و 2021). با این حال یک پژوهش با استفاده از فاصله فیزیکی میان کی‌یف و پایتخت‌های دیگر کشورها بر این چالش غلبه کرده است. پژوهشگران از این شاخص به‌عنوان نماینده‌ای برای انعکاس مواجهه یک کشور با جنگ، استفاده کرده‌اند. (فدرل و همکاران، 2022)

این قرار گرفتن در معرض ممکن است به دلیل پیوندهای تجاری و اقتصادی، جریان بیشتر پناهجویان یا سرریزهای نظامی احتمالی باشد که بر فعالیت اقتصادی و در نتیجه عملکرد بازار سهام مربوطه فشار وارد می‌کند.

در زمان صلح، فاصله تا کی‌یف بر تغییرات بین‌کشوری در عملکرد بازارهای جهانی سهام تاثیری ندارد. اما بلافاصله پس از تهاجم، فاصله به عامل مهمی در عملکرد آنها تبدیل شد و تقریباً تغییرات 20درصدی در عملکرد بازار سهام را در نمونه‌ای از 80 کشور توضیح داد.

در واقع بازارهای سهام با یک صرف ریسک (Risk Premium) ژئوپولیتیک منفی قیمت‌گذاری شده‌اند. قیمت سهام در کشورهایی که در مجاورت جنگ قرار دارند بیش از کشورهایی که در فواصل دورتری از جبهه جنگ واقع هستند، با ریزش مواجه می‌شود. البته به عنوان مثال در جنگ اوکراین اغلب بازارهای سهام اروپایی متعاقباً بهبود یافتند.

برآورد تغییر در قیمت‌های سهام در طول زمان نشان می‌دهد که صرف ریسک ژئوپولیتیک یا همان اثر فاصله یک کشور تا کی‌یف بر بازار سهام، بلافاصله بعد از تهاجم کاملاً مشهود بود اما این صرف ریسک متعاقباً از بین رفت. با این حال ممکن است بسته به شدت درگیری تاثیر منفی دوباره ظاهر شود. این نشان می‌دهد که بازارهای سهام ممکن است صرف ریسک ژئوپولیتیک را به عنوان یک فاجعه نادر قیمت‌گذاری نکنند (لاریتز و بارو، 2006)

همچنین به منظور ثبت شدت درگیری، لیویا چیتو، اقتصاددان حوزه سیاست پولی در بانک مرکزی اروپا و همکارانش، یک شاخص اخبار روزانه برای تنش‌های ژئوپولیتیک ایجاد کردند. این شاخص روی پوشش خبری جنگ در اوکراین متمرکز بود. فرکانس روزانه از این جهت مهم بود که می‌توانست درک بهتری از ریسک سیاسی را به پژوهشگران بدهد. آنها با استفاده از Dow Jones Factiva، که مقالاتی را از روزنامه‌های مهم در سراسر جهان جمع‌آوری می‌کند، تعداد مقالات و اخباری منتشرشده در مورد جنگ روسیه و اوکراین را شمارش کردند. وقتی خطر تشدید تنش مسلحانه بین دو کشور وجود دارد، روزنامه‌ها فضای بیشتری را به بحث درباره آن اختصاص می‌دهند و شاخص مقادیر بالاتری را ثبت می‌کند. این شاخص با صرف ریسک ژئوپولیتیک هم‌راستا شد. این شاخص در 27 فوریه 2022، مدت کوتاهی پس از تهاجم به اوج خود رسید، پس از آن کاهش یافت و به آرامی تثبیت شد، اگرچه با ادامه جنگ در اوکراین همچنان در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد.

تهاجم روسیه به اوکراین وجود یک ریسک منفی ژئوپولیتیک را نشان داد که از سوی بازارهای سهام قیمت‌گذاری شده بود. با استفاده از فاصله تا کی‌یف به‌عنوان نماینده‌ای برای ریسک ژئوپولیتیک، این مقاله نشان داد که بازارهای سهام اروپا در مقایسه با سایر نقاط جهان آسیب بیشتری دیده‌اند، اما متعاقباً بهبود یافته‌اند. این پژوهش همچنین یک فهرست اخبار روزانه جدید از خطرات ژئوپولیتیک ایجاد کرد که به‌طور خاص برای اندازه‌گیری شدت تهاجم روسیه به اوکراین طراحی شده است. این شاخص اندکی پس از تهاجم به اوج خود رسید، پس از آن کاهش یافت، اما با ادامه درگیری در سطح نسبتاً بالایی قرار گرفت.