شناسه خبر : 45487 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سود صلح

مسیر توسعه ویتنام با ایران چه تفاوت‌هایی دارد؟

 

 حسن توکلی / نویسنده نشریه 

Untitled-3«هیچ چیز غیرممکن نیست»، یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که سیاستمداران و دیپلمات‌های ایرانی باید مطالعه کنند. کتاب را «تد اوسیوس» سفیر سابق ایالات‌متحده در ویتنام نوشته و «علیرضا قاسمی» آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. نویسنده در این کتاب، صلح دو کشور را معجزه اقتصاد آسیا می‌داند و باور دارد اقتصاد ویتنام می‌تواند در زنجیره رشد سریع اقتصاد دیجیتال آسیا، تا سال آینده به رشد 5 /6درصدی با کمترین میزان تورم برسد.

در این کتاب 12 فصلی که به صورت خاطره‌نگاری، طرح حکایت‌های مردمی و گفت‌وگوهای ساده خیابانی، به نبرد ویتنام، ریشه‌ها و چگونگی تداوم و پایان جنگ تا صلح و آشتی میان دو کشور پرداخته است، واقعیاتی از نقش و تاثیر دیپلماسی در تسهیل و تغییر نگاه شهروندان دو کشور، پیچیدگی و تضاد منافع بین گروه‌های سیاسی و باندهای قدرت در قبال اقدامات سیاسی و دیپلماتیک در تعامل با کشورها و چگونگی اصرار و پیگیری سیاست‌های ایالات‌متحده در قبال کشورهای هدف از مسیرهای گوناگون به‌وسیله دیپلمات‌های آمریکایی را به نمایش می‌گذارد؛ حتی او به خوبی توضیح می‌دهد که رهبرانی از جمله سناتورها، جان مک‌کین و جان کری، دو کهنه‌سرباز ویتنام و مخالفان ایدئولوژیک که اختلافات خود را برای هدفی بزرگ‌تر کنار گذاشتند یا پیت پترسون، اسیر جنگی که در اسارت شکنجه هم شد، چگونه کمک کردند تا رویکردهای سیاسی برای آینده‌ای روشن تغییر کند و چه‌بسا دو کشوری که سال‌ها علیه هم جنگیده‌اند در برابر توسعه‌طلبی کشورهای دیگر، متحد و هم‌پیمان یکدیگر شوند.

جنگ ویتنام را که از سال 1955 آغاز شد شاید بتوان یکی از طولانی‌ترین و خون‌بارترین جنگ‌های تاریخ معاصر با هدف پیشگیری از توسعه کمونیسم قلمداد کرد. آمریکا در سال 1955 به ویتنام حمله کرد و جنگی خونین میان دو کشور آغاز شد. این جنگ تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت و هزاران انسان جان خود را از دست دادند. مردم دو کشور و به‌ویژه ویتنام خسارات و رنج‌های بسیار زیادی را در این جنگ متحمل شدند. جنگ ویتنام برای آمریکا 58 هزار کشته و برای ویتنام نیز رقمی فراتر از دو میلیون کشته برجای گذاشت و صدها میلیارد دلار زیان مادی و خیلی بیشتر از آن، لطمات روحی و روانی بر دو کشور تحمیل کرد.

 تعداد بمب‌هایی که آمریکا در طول جنگ ویتنام بر سر مردم ویتنام ریخت بیش از دو برابر کل بمب‌های استفاده‌شده در جنگ جهانی دوم بوده است. در طول جنگ ویتنام، ایالات‌متحده 6 /45 میلیون لیتر علف‌کش را که حاوی ماده سمی دیوکسین بود، بر روی جنگل‌های ویتنام اسپری کرد. سه تن بمب، سه برابر آنچه متفقین در طول جنگ جهانی دوم استفاده کردند را بر سر ویتنامی‌ها ریخت. با عامل نارنجی، باعث شیوع 19 نوع سرطان و آسیب‌های اسکلتی و عصبی در میان 8 /4 میلیون نفر و نقص مادرزادی 500 هزار کودک شد و برای جلب مجدد اعتماد مردم ویتنام بعد از جنگ، مجبور به پرداخت هزینه 116 میلیون‌دلاری پاکسازی پایگاه هوایی دانانگ، 114 میلیون دلار غرامت به ده‌ها هزار ویتنامی با معلولیت شدید ناشی از دیوکسین و اجبار به کمک مالی مادام‌العمر به 800 هزار ویتنامی بیمار و ناتوان به دلیل قرار گرفتن در معرض عامل نارنجی از طریق صندوق «‌USAID‌» شد. آثار عامل نارنجی -سلاح شیمیایی- که از سوی آمریکا علیه مردم ویتنام استفاده شد کماکان باقی است و منجر به تولد کودکان ناقص‌الخلقه در ویتنام می‌شود.

رشد روزافزون خسارات و تلفات جنگ به گسترش اعتراض‌های داخلی و تشکیل گروه‌های ضدجنگ در آمریکا منجر شد و رهبران این کشور را ناگزیر به ترک ویتنام کرد و در نهایت پس از تصرف سایگون (پایتخت ویتنام جنوبی) در 30 آوریل 1975 توسط ویتنام شمالی و با شکست آمریکا و خروج از ویتنام، جنگ پس از 20 سال به پایان رسید. متعاقب آن به‌تدریج کشورهای آمریکا و ویتنام تصمیم به بهبود روابط و برقراری صلح گرفتند.

آغاز اصلاحات

دو کشور در سال ۱۹۹۵ روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. همزمان با پایان این خصومت، دولت ویتنام اصلاحات اقتصادی و دیپلماسی را آغاز کرد. با شروع اصلاحات اقتصادی در دهه 90 میلادی، نرخ رشد اقتصادی به‌طور متوسط 8 /6 درصد را در یک بازه زمانی 30ساله ثبت کرده و با دستیابی به نرخ رشد اقتصادی هشت‌درصدی در سال 2022 بهترین عملکرد اقتصادی را در میان کشورهای شرق آسیا از خود به نمایش گذاشته است. به‌رغم تفاوت‌های ساختاری، مقایسه مسیر توسعه ویتنام با ایران از این‌رو اهمیت دارد که این کشور نه‌تنها سالیان طولانی با ایالات‌متحده در حال جنگ بوده بلکه پس از آن نیز تا مدت‌ها با تحریم‌های گاه‌به‌گاه این کشور دست‌به‌گریبان بوده است. فراموش کردن گذشته تلخ و آثار زیان‌بار جنگ، برای رهبران، مردم و بازماندگان قربانیان جنگ کاری بسیار سخت و طاقت‌فرسا بوده است اما مقامات دو کشور با وجود شعارهای سیاسی گذشته، پیچیدگی و تضاد منافع بین گروه‌های سیاسی و باندهای قدرت و خصومت‌های پیشین تلاش کردند در مسیر صلح و آشتی گام بردارند. علیرضا قاسمی -مترجم کتاب- که دیپلماتی باسابقه است، برخی از دلایل این رویکرد را در مقدمه کتاب برشمرده است:

 هزینه‌های فراوان جنگ برای دو کشور

 تضعیف شدید بنیان‌های اقتصادی ویتنام و گسترش فقر، بیکاری و فساد

 نابودی زیرساخت‌های اقتصادی ویتنام به‌ویژه بخش کشاورزی و صنعت به دلیل درگیری طولانی‌مدت با چالش‌های اقتصادی ناشی از خصومت، جنگ و تحریم آمریکا

 ناامیدی ویتنام از کمونیسم و نظام سوسیالیستی همزمان با ضعف تدریجی شوروی و ناتوانی این کشور در حمایت اقتصادی از هم‌پیمانان خویش از جمله ویتنام

 رویکر رهبران ویتنام برای افزایش جایگاه جهانی خویش و تلاش برای ورود به ساختارهای اقتصادی و مالی بین‌المللی و ورود به اقتصاد بازار (با نگاه به سیاست‌های درهای باز چین در دوره دنگ شیائو پینگ)

 تلاش آمریکا برای دور کردن ویتنام از کمونیسم از مسیر تعامل و نه جنگ

 رویکرد دولت آمریکا در جهت گسترش حضور در منطقه جنوب شرق آسیا و مقابله با رشد و قدرت‌نمایی چین در شرق آسیا

سیاست خارجی

یکی از پایه‌های اصلاحات در ویتنام، بازنگری در سیاست خارجی بود. براساس اصلاحات موسوم به «دوی موی»، این کشور در دهه 1980 عادی‌سازی روابط خود با کشورهای دیگر را آغاز کرد. این اصلاحات در کنگره ششم حزب کمونیست ویتنام در سال ۱۹۸۶ به تصویب رسید. براساس تصمیم این کنگره، «وان لین» قدرت را در دست گرفت و به دبیرکلی حزب کمونیست ویتنام رسید. او زمینه‌ساز تحولات اقتصادی و سیاسی در ویتنام شد.

برخلاف بسیاری از اعضای حزب، لین از اتکای هرچه بیشتر به مکانیسم‌های بازار و کاربرد ساختارهای آن، به‌ویژه در حوزه صادرات، حمایت می‌کرد و به‌شدت مخالف اتخاذ یک دستورالعمل انعطاف‌ناپذیر و ازپیش‌تعیین‌شده بود. همچنین او خواستار آزادی عمل هرچه بیشتر واحدهای اقتصاد محلی و به حداقل رساندن دخالت‌های دولت مرکزی در تجارت روزانه محلی بود. براساس چنین نگرش‌هایی، برنامه اصلاحات اقتصادی آغاز شد و در این راستا، ویتنام همانند چین اصلاحات خود را با از میان بردن کشاورزی اشتراکی شروع کرد. همچنین تغییراتی در قوانین داده شد تا جذب سرمایه‌های خارجی توسط این کشور تسهیل شود. در این مقطع حزب کمونیست ویتنام اولویت خود را از تقویت نظامی به توسعه اقتصادی و دیپلماسی و در عین حال همزیستی مسالمت‌آمیز با چین، آ‌سه‌آن و آمریکا تغییر داد (مهدی ترابی-دیپلماسی ایرانی).

ویتنام در سایه اصلاحاتی که در پیش گرفت، از یک کشور منزوی وابسته به بلوک شوروی به کشوری که روابط دوجانبه و چندجانبه خود را گسترش داده، تغییر یافته و منافع اقتصادی زیادی از ادغام در اقتصاد جهانی به دست آورده است.

سیاست خارجی اعلامی از سوی وزارت امور خارجه ویتنام مبتنی بر استقلال، صلح، همکاری و توسعه است. به این ترتیب سیاست خارجی باز و چندجانبه‌گرایانه، مشارکت فعال در اقتصاد بین‌الملل، افزایش روابط بین‌الملل با کشورها و سازمان‌های بین‌المللی در چهارچوب احترام به اصول استقلال، حاکمیت، تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی و حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌الملل، دنبال شد. این اقدامات با هدف ایجاد محیط صلح‌آمیز و شرایط مطلوب بین‌المللی برای افزایش توسعه اقتصادی-اجتماعی، مدرن‌سازی و صنعتی‌سازی، مشارکت در موضوعاتی نظیر صلح، استقلال، دموکراسی و توسعه دنبال شد.

ویتنام به جای رویکرد تعادل باز در برابر چین، با تنوع بخشیدن به روابط خارجی خود و گسترش همکاری با سایر قدرت‌های خارجی، با تاکید جدی بر همکاری اقتصادی حریم سیاسی خود را نیز به خوبی حفظ کرد. سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز رویکرد مشابهی را اتخاذ کرده‌اند. آنها چین را به عنوان یک شریک ضروری برای توسعه و شکوفایی منطقه در نظر می‌گیرند و اذعان می‌کنند که ثروت جنوب شرقی آسیا به تداوم ثبات و رشد چین گره خورده است. همزمان، عدم اعتماد و ترس ناشی از افزایش قدرت اقتصادی و نظامی چین، کشورهای جنوب شرقی آسیا را نیز به تلاش برای حفظ استقلال استراتژیک خود سوق داده است تا اشکال مختلفی از سیاست‌های چندجانبه‌گرایانه را اتخاذ کنند.

این اصلاحات ابتدا به مذاق شوروی خوش نیامد و بعدها چین نیز به مخالفت با آن برخاست اما رهبران ویتنام کوتاه نیامدند و به مسیر خود ادامه دادند. حتی در سال‌های اخیر، چین تلاش کرده رابطه آمریکا و ویتنام را محدود کند اما دولت آمریکا تا به امروز با پشتیبانی فنی مستمر اجازه نفوذ بیشتر چین در ویتنام را نداده است و قصد دارد با ساخت یک ویتنام قوی از نظر اقتصادی و نظامی، برای رویارویی با چین، آماده باشد.

تحولات اقتصادی

35پس از آشتی ویتنام با آمریکا و خروج از وضعیت جنگی و استقرار کشور در مسیر ثبات، امنیت و آرامش؛ ویتنام به‌تدریج شروع به بازسازی و تثبیت اقتصاد خویش کرد. در اواخر دهه‌های 1980 و 1990، ویتنام با گذر از اقتصاد متمرکز کمونیستی، اصلاحات اقتصادی موسوم به «دوی‌موی» را اجرا کرد که منجر به باز شدن درهای اقتصاد به روی این کشور شد. سیاست‌های اصلاحی در حوزه‌های اقتصاد، کشاورزی، علوم و تحقیقات که از جمله شامل اقداماتی مانند اصلاح قوانین تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی بود، منجر به رشد سریع اقتصادی در ویتنام و تبدیل این کشور به یکی از اقتصادهای پویای منطقه شد. ویتنام ضمن توسعه صنایع تولیدی متنوع و با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ارائه تسهیلات مناسب، زمینه را برای فعالیت شرکت‌های چندملیتی متعدد فراهم کرده و تبدیل به یکی از مهم‌ترین صادرکنندگان کالاهای نساجی و الکترونیکی در جهان شد.

این کشور در حال حاضر میزبان بسیاری از شرکت‌های چندملیتی آمریکایی، اروپایی، ژاپنی و کره‌ای نظیر اینتل (غول فناوری پردازنده‌های رایانه‌ای)، نایکی (پیشرو در صنعت تولید اقلام و تجهیزات ورزشی)، جنرال الکتریک (فعال در بخش انرژی، هوانوردی و بهداشت)، فورد (تولید خودرو و قطعات یدکی خودرو)، آی‌بی‌ام (فناوری اطلاعات و رایانه) و نیز شرکت‌هایی نظیر نستله، هوندا، سامسونگ، ال‌جی و... است. حضور این شرکت‌ها مدیون ثبات و امنیت اقتصادی، ایجاد زیرساخت‌های سیاسی و قانونی، تعاملات بین‌المللی مناسب در کنار توسعه نیروی انسانی متخصص و آموزش‌دیده از طریق ارتباطات علمی و آموزشی با دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی آمریکا و کشورهای اروپایی است.

در کنار استقلال یک کشور، پیگیری منافع ملی، ارتقای امنیت، توسعه و رفاه اقتصادی و کاهش فقر و بیکاری و در یک کلام رشد اقتصادی کشور از وظایف اصلی حاکمیت آن کشور است. به‌طور یقین آنچه کشورها را نیز ناگزیر از همکاری می‌کند اشتراک در منافع است. یک شعار از قدیم‌الایام در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی مطرح بوده است و آن اینکه «دوستی‌ها و دشمنی‌ها هرگز دائمی و پایدار نیستند و آنچه اصلی پایدار است منافع ملی است». ویتنام نیز در چگونگی برقراری ارتباط با آمریکا نشان داده است که منافع ملی خویش یعنی رشد روزافزون اقتصادی و ریشه‌کنی فقر، جذب سرمایه‌های خارجی، کاهش وابستگی و توسعه علم و فناوری را مدنظر قرار داده است. در این ارتباط ویتنام ضمن حفظ روابط با چین و کشورهای همجوار، روابط خود با آمریکا را گسترش داده و جایگاه خویش در نظام بین‌المللی را ارتقا بخشیده است. این کشور در یک برهه 30ساله با رشد تولید ناخالص داخلی قابل توجه، از کشوری فقیر به یکی از سریع‌ترین اقتصادهای در حال رشد در آسیای جنوب شرقی تبدیل شده است.

چرا هیچ‌چیز غیرممکن نیست؟

از سال 2000، تولید ناخالص داخلی ویتنام سریع‌تر از هر کشور آسیایی رشد کرده و به‌طور متوسط 2 /6 درصد در سال است. رویکرد جدید حزب کمونیست ویتنام شرکت‌های بزرگ خارجی را جذب کرده است. آنچه با جذب تولیدکنندگان پوشاک مانند نایکی و آدیداس آغاز شد که به دنبال نیروی کار ارزان بودند، به رونق در سرمایه‌گذاری شرکت‌های الکترونیکی تبدیل شد؛ کالاهایی با ارزش بالاتر که مشاغلی با درآمد بهتر را برای کارگران با مهارت بیشتر ایجاد می‌کردند. در سال 2020، لوازم الکترونیکی 38 درصد از صادرات کالاهای ویتنام را تشکیل می‌دادند، در حالی که این رقم در سال 2010 معادل 14 درصد بود. البته جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا که در سال 2018 آغاز شد هم به ویتنام کمک کرده است. در سال 2019، ویتنام نزدیک به نیمی از واردات 31 میلیارددلاری آمریکا را تولید کرد که از چین به سایر کشورهای آسیایی ارزان‌قیمت منتقل شده بود (اگرچه برخی از این کالاها احتمالاً فقط کالاهای اصلاح‌شده ساخت چین بودند که مهر ساخت ویتنام روی آنها زده شده بود). به این همه تنش‌های ژئوپولیتیک فزاینده بین ابرقدرت‌ها، محدودیت‌های کرونای طاقت‌فرسا در چین و افزایش هزینه‌های نیروی کار را اضافه کنید تا به‌راحتی درک کنید که چرا بسیاری از شرکت‌های بزرگ به ویتنام روی آورده‌اند. بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان اپل، یعنی فاکسکان و پگاترون که اپل‌واچ، مک بوک و سایر گجت‌ها را تولید می‌کنند در حال ساخت کارخانه‌های بزرگ در ویتنام هستند و به نظر می‌رسد به صفوف بزرگ‌ترین کارفرمایان این کشور بپیوندند. 

دراین پرونده بخوانید ...