شناسه خبر : 43881 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رمزگشایی از بازار ارز 

کتاب «تحلیل بنیادین بازار ارزها» به چه کارمان می‌آید؟

 

سعید مشهوری / نویسنده نشریه 

48بازار ارز در یکی از پیچیده‌ترین دوران خود به سر می‌برد. بی‌ثباتی به معنای واقعی بر بازار حاکم است و هیچ‌کس قادر نیست التهابات را کاهش دهد. این وضعیت عجیب و پیچیده باعث شده تا رئیس دولت سیزدهم این پرسش را مطرح کند که ریشه‌های افزایش قیمت ارز چیست؟ آقای رئیسی گفته: «از وقتی دولت را تحویل گرفتیم تا آبان امسال دلار فقط دو هزار تومان رشد داشته و از ۲۸ هزار تومان به ۳۰ هزار تومان رسیده است. اما از ماه آبان به این‌سو قیمت دلار دو برابر شده است، دلیلش چیست؟» پاسخ آقای رئیسی را اقتصاددانان خوب می‌دانند، چه آنکه این وضعیت را خیلی پیشتر از اینها پیش‌بینی کرده بودند. برای هرکس که مقدمات اقتصاد را بلد بود و تا حدودی تجربه بنگاهی و عملیاتی داشت، رسیدن دلار به قله ۴۲ هزار تومان برای امسال قابل پیش‌بینی بود. اما چرا این شوک برای سیاستمداران قابل تصور نبود؟

در چنین شرایطی عده‌ای از افراد غیرمرتبط با اقتصاد، پیشنهادهای خطرناکی مطرح کرده‌اند که در صورت توجه ممکن است شوک‌های بزرگی به اقتصاد کشور وارد کند. «دلارزدایی از اقتصاد» یکی از این پیشنهادهای عجیب است که این روزها به کرات شنیده می‌شود. همچنین فردی که به عنوان استاد دانشگاه معرفی ‌شده در گفت‌وگو با نود اقتصادی مدعی شده؛ تنها ارزی که در برابر دلار ایستاده و ایستادگی کرده، ریال است. این در حالی است که در سال‌های گذشته ارزش دلار نسبت به ریال بیش از هشت هزار و 500 برابر شده است.

قصد ما از طرح این مثال‌ها، پرداختن به ریشه‌های این مسائل نیست، چون اصلاً موضوع این نوشته بررسی ریشه‌های التهاب ارز نیست اما نکته‌ای که قصد داریم درباره آن سخن بگوییم، بی‌سوادی و ضعف دانش افرادی است که درباره ارز و کارکردهای آن سخن می‌گویند.

همه انسان‌ها در سراسر دنیا، هر روز به‌نوعی با پول سروکار دارند. پرداخت، دریافت و تبادل پول با دیگران، آنقدر برای انسان‌ها عادی شده است که کمتر به این مساله توجه می‌شود که پول یکی از خارق‌العاده‌ترین اختراعات بشر است. نبود پول می‌تواند تبعات فاجعه‌باری برای نظام اقتصادی دنیا و روابط اقتصادی بین انسان‌ها داشته باشد. پول مثل خون در رگ‌های اقتصاد در جریان است و بسیاری از تبادلات اقتصادی، چه در سطح افراد جامعه و چه در سطح کشورها، بدون وجود پول ممکن نیست. به دلیل همین نقش مهم پول است که معمولاً اخبار بازار ارز، چه در ایران و چه در دنیا، یکی از مهم‌ترین اخبار اقتصادی به‌شمار می‌آید. در حقیقت، تحولات بازار ارز ممکن است زندگی روزمره ده‌ها میلیون نفر در داخل هر کشور و گاه زندگی میلیاردها نفر در سرتاسر دنیا را تحت‌تاثیر قرار دهد.

بازار ارز، دریچه ارتباط اقتصادی مردمان و کسب‌وکارهای کشورهای مختلف با هم است. تصمیمات کلان دولت‌ها یا بانک‌های مرکزی در این زمینه و تحولات بازار ارز می‌تواند تبعات مهمی در اقتصاد، کسب‌وکار و حتی زندگی هر فرد جامعه داشته باشد. مثلاً تقویت شدید ارز یک کشور اگرچه موجب افزایش قدرت خرید مردم و کاهش تورم آن کشور می‌شود، اما در مقابل می‌تواند منجر به کاهش صادرات و در ادامه رکود اقتصادی آن کشور شود که مطلوب نیست. در مقابل، سقوط ارزش پول داخلی یک کشور در برابر ارزهای خارجی می‌تواند صدمات شدیدی به قدرت خرید مردم آن کشور وارد کند. ضمناً تحولات ارزی در کشورهای دیگر بر تصمیمات خانوارها هم تاثیر می‌گذارد. مثلاً فردی که قصد تحصیل در خارج از کشور را دارد می‌تواند با این سوال روبه‌رو باشد که با توجه به تحولات ناشی از برگزیت و اثرات آن بر ارزش پوند انگلیس، آیا این کشور در مقایسه با آمریکا یا دیگر کشورهای اروپایی، از ‌نظر هزینه‌ای کشور خوبی برای تحصیل خواهد بود؟ یا مثلاً فردی برای حفظ ارزش دارایی‌های خود، آیا آن پول را در بانک به ریال سپرده‌گذاری کند و مثلاً 20 درصد سود سالانه بگیرد یا آن را به ارزهای خارجی تبدیل کند و در حساب ارزی نگه دارد که سودش در بهترین حالت زیر پنج درصد است؟

بنگاه‌های اقتصادی نیز با پرسش‌های زیادی در زمینه نحوه تصمیم‌گیری در مورد بازار ارز مواجه هستند. مثلاً اینکه کسب‌وکارها بهتر است که پرداخت‌های خود را در آینده به چه ارزی انجام دهند یا چه ارزی را بپذیرند؟ یا با چه ارزی وام دریافت کنند؟ آیا تعهدات ریالی بهتر است یا دلاری یا یورویی؟ وضعیت یوآن چین، درهم امارات یا لیر ترکیه برای پرداخت یا دریافت وام چگونه است؟ از این‌رو تحلیل بازار ارز می‌تواند هم در سطح کلان اقتصاد، هم در سطح کسب‌وکارها و هم در سطح خانوارها، دانشی بسیار کاربردی با نتایجی مهم باشد. همه اینها را نوشتیم تا کتابی را معرفی کنیم که به همه این پرسش‌ها پاسخ درست می‌دهد.

کتاب «تحلیل بنیادین بازار ارزها» نوشته «حسین راهداری» با توجه به اهمیت تحلیل و شناخت بازار ارز برای عموم خوانندگان با سواد و دانش ابتدایی از اقتصاد و بازار ارز نگارش شده است.

حسین راهداری که از جمله تحلیلگران قدیمی بازار ارز است، سعی کرده کتابی بنویسد که زبانی ساده داشته باشد و بدون تکلف برای بسیاری از مخاطبان قابل‌فهم بوده و بتواند سواد تحلیل بازار ارز در ایران را افزایش دهد. به همین دلیل برخلاف بسیاری از کتاب‌های تحلیل ارز که فقط معامله‌گران بازار فارکس را هدف قرار می‌دهند، کتاب حاضر به نحوی کاربردی و تجربی نگاشته شده است که برای مدیران کشور، صاحبان کسب‌وکارها، اهالی بازار و حتی مخاطبان عام نیز قابل‌‌فهم بوده و به آنها در تحلیل‌ها و تصمیم‌گیری‌هایشان کمک کند.

درباره نویسنده

49حسین راهداری نویسنده و مترجمی نام‌آشنا در عرصه اقتصاد است که تحلیل‌های زیادی از او در گروه رسانه‌ای دنیای اقتصاد خوانده‌ایم. او در تالیف و ترجمه سه کتاب با انتشارات دنیای اقتصاد همکاری داشته است. کتاب اول او «جنگ‌های ارزی» نام دارد که روایتی حیرت‌انگیز از جنگ اقتصادی کشورها با ابزار پول و طلاست. کتاب دوم آقای راهداری «چگونه با آمار دروغ بگوییم؟» نام دارد که درباره فریب‌های آماری است و کتاب سوم او «تحلیل بنیادین بازار ارزها»ست که درباره آن نوشته‌ایم.

آشنایی حسین راهداری نویسنده کتاب با بازار ارزها به زمان دانشجویی‌اش در دانشگاه تهران بازمی‌گردد؛ وقتی‌ که در دانشکده فنی دانشگاه تهران، مهندسی برق می‌خواند. یک شاخه مهم در مهندسی برق مدل‌سازی و تحلیل سیگنال‌هاست. سیگنال نشان‌دهنده تغییرات حالت است که در طول زمان رخ می‌دهد. به‌عنوان نمونه، این سیگنال‌ها هم می‌توانند سیگنال‌های مخابراتی باشند و هم می‌توانند قیمت سهام یا نرخ ارزها را شامل شوند. مشخصه مشترک همه اینها این است که در طول زمان نوسان دارند و زیبایی مدل‌سازی در این است که از اطلاعات گذشته، بتوان الگوهای رفتاری را استخراج و به این طریق، آینده را پیش‌بینی کرد. اساس تحلیل تکنیکال هم دقیقاً همین فرض است که با تحلیل اطلاعات گذشته، می‌توان الگوها را شناسایی کرده و رفتارهای آینده را پیش‌بینی کرد اما از همان زمان متوجه شدم که تحلیل داده‌های مالی و پیش‌بینی بازارهای مالی به‌خصوص نرخ ارزها، از تحلیل سیگنال‌های مهندسی برق بسیار پیچیده‌تر و سخت‌تر است. مهم‌ترین دلیل این اتفاق هم پیچیدگی عوامل مختلف سیاسی و اقتصادی موثر بر بازارهای مالی بود که می‌توانست این بازارها را به سمت‌وسویی ببرد که حتی گاه بزرگ‌ترین معامله‌گران دنیا هم از پیش‌بینی درست آن عاجز بودند. خبر ورشکستگی نهادهای مالی در اثر شوک‌های قیمتی که گاه‌وبیگاه در اخبار منتشر می‌شوند، خود گویای آن است که پیش‌بینی در بازارهای مالی کار ساده‌ای نیست و حتی بزرگان هم ممکن است اشتباه کنند. به ‌این ‌ترتیب نویسنده کتاب، بعد از مدتی متوجه می‌شود که با همه احترام و علاقه‌اش به ریاضیات و مدل‌سازی آماری یا به عبارتی نگاه تکنیکال به تحلیل، چیزی در بازار ارزها هست که از فرمول‌ها و نمودارها استخراج نمی‌شود. نویسنده اسم آن را «دانش تحلیل تجربی سیاسی-اقتصادی بازار ارزها» می‌گذارد. منظورش از این عنوان طولانی این است که بیان کند که بازار ارزها، بازاری متاثر از پارامترهای سیاسی و اقتصادی است که درک این پارامترها و روابط علت‌ومعلولی میان آنها نیاز به تجربه عملی چندین‌ساله دارد. یک تحلیلگر بنیادین بازار ارزها باید بتواند از پارامترهای سیاسی و اقتصادی، روندهای بازار ارز را پیش‌بینی کند یا حداقل بتواند با این ابزارها، اتفاقات گذشته را توضیح دهد.

در ایران عده‌ای سیاست خوانده‌اند یا کار سیاسی می‌کنند. این عده فقط حرف از سیاست می‌زنند و همه اموراتشان بر حول مساله سیاست می‌چرخد. عده‌ای اقتصاد خوانده‌اند و از فرمول‌ها و تئوری‌های اقتصادی بیرون نمی‌آیند. اما بازار ارز در تمامی دنیا، چه در اقتصادهای پیشرفته و چه در اقتصادهای توسعه‌نیافته، بازاری پیچیده و ترکیبی از رویدادهای مختلف سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی است و به همین دلیل، تحلیلگر خبره بازار ارز باید دانش تحلیلی عمیقی از هر دو حوزه داشته باشد. نمونه این تحلیلگران بازار ارز را می‌توان در موسسات بزرگ مالی دنیا از جمله بانک‌ها، بورس‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و مشابه آنها مشاهده کرد. در دنیای امروز حتی تحلیلگر متخصص «دلار آمریکا» داریم و این تخصص گران‌قیمت و ارزشمندی است از آنجا که سرنوشت تریلیون‌ها دلار ذخایر ثروت دنیا و قیمت بسیاری از کالاها از جمله نفت و طلا به ارزش دلار آمریکا وابسته است. متاسفانه این نوع از تحلیلگری به‌عنوان یک حرفه و تخصص در ایران رشد نداشته است.

نویسنده توضیح داده است که بخشی از محتوای کتاب سال‌ها در دوره‌های آموزشی مختلف از جمله موسسه آموزش دنیای اقتصاد ارائه شده و این کتاب بیش از آنکه محصولی آکادمیک و تحقیقاتی باشد، محصول سال‌ها تجربه، رصد روزانه بازار ارزها و کنجکاوی نویسنده در بازار ارزهاست. این کتاب محصول سال‌ها معامله‌گری آماتور در بازار ارز، دنبال کردن اخبار سیاسی و اقتصادی دنیا، مشاهده اثرات آنها بر بازار ارزها و تحلیل این اتفاقات است. می‌تواند ابزاری برای آموزش بازار ارز، دنبال کردن و تحلیل اخبار روزمره این بازار باشد.

مثال‌های روشن

سال 1401 یکی از پرنوسان‌ترین سال‌ها برای اقتصاد ایران بود. سالی که با امیدواری برای زنده‌ شدن دوباره برجام آغاز شد اما رفته‌رفته همه متوجه شدند برجام دست‌کم در این سال غیرقابل بازگشت است. در نتیجه در سال 1401 اقتصاد کلان به ثبات نرسید و بازارها بیشتر از همیشه گرفتار نااطمینانی شدند. در حال حاضر چند نااطمینانی پیرامون اقتصاد کشور وجود دارد. اولین نااطمینانی مربوط به بی‌ثباتی متغیرهای اقتصاد کلان است. نقدینگی همچنان در حال افزایش است و تورم به وضعیت نگران‌کننده‌ای رسیده است. در کنار اینها رشد حجم پول هم بسیار نگران‌کننده است. تحت تاثیر این روند، جذابیت پس‌اندازهای با ماندگاری بیشتر در بانک‌ها کاهش پیدا کرده و در نتیجه فعالان بازارها تلاش می‌کنند پول را تبدیل به کالاهایی کنند که با افزایش تورم، افزایش قیمت پیدا می‌کند. در نتیجه قیمت ارز، طلا، مسکن و خودرو افزایش پیدا می‌کند.

برای اغلب تحلیلگران، عبور قیمت دلار از محدوده 40 هزار تومان در سال 1401 محتمل بود. عوامل اقتصادی و البته بنیادهای بازار ارز نشان می‌داد رسیدن دلار به این نقطه قطعی است اما شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که قیمت دلار به پایان سال نرسیده به مرز 60 هزار تومان برسد. اگر عوامل بنیادین را کنار بگذاریم، ریشه افزایش قیمت دلار در روزهای گذشته چیست؟

بعید است ایرانی‌ها در خانواده خود با قدیمی‌ترها صحبت کنند و از شنیدن برخی ارقام و اعداد هزینه‌هایی که قدیمی‌ترهای خانواده در جوانی خود تجربه کرده‌اند، شوکه نشوند. بیشتر این اعداد برای نسل‌های امروزی چیزی شبیه خواب و رویا هستند. مثلاً یک کیلو پسته یک قران. یک دلار هفت تومان. خانه 200متری حیاط‌دار 5000 تومان. ماشین پیکان 30 تومان. این اعداد و ارقام برای نسل امروزی که پسته را کیلویی 500 هزار تومان تا یک میلیون تومان می‌خرد یا برای دلار حدود 60 هزار تومان در بازار آزاد می‌پردازد یا در آرزوی خرید یک آپارتمان 40متری در منطقه متوسط تهران با قیمت دو میلیارد تومان است، واقعاً شبیه رویاست. البته همین ارقام امروز ممکن است 30 سال بعد برای نسل‌های بعدی خواب و رویا باشد. اما جالب این است که قیمت‌های بالای امروزی به همین اندازه نیز برای قدیمی‌ترهایی که آن قیمت‌های پایین را تجربه کرده‌اند، شوک‌آور است.

واقعاً چه اتفاقی رخ داده است؟! چه اتفاقی افتاده که قیمت دلار در عرض 40 سال، از هفت تومان به بالای 60 هزار تومان رسیده است و هنوز هم چشم‌انداز کاهشی برای آن وجود ندارد؟! آیا این اتفاقات به ‌دلیل وجود تورم بالا رخ داده یا دلیل کاهش ارزش ریال، چاپ پول بدون پشتوانه توسط بانک مرکزی و دولت بوده است؟ آیا تورم ایران هم در اثر چاپ پول بدون پشتوانه رخ داده است یا مافیای خاصی در اقتصاد کشور وجود دارد که فارغ از نرخ ارز، همیشه همه‌چیز را گران می‌کنند؟ آیا کشورهای دیگر هم پول بدون پشتوانه چاپ می‌کنند یا فقط این معضلی است که «اقتصاد بیمار ایران» و اقتصادهای بیمار مشابه به آن مبتلا هستند؟ آیا افزایش شدید قیمت‌ها و افت ارزش ریال، تقصیر افزایش نقدینگی بوده است؟ چرا نقدینگی ایران این‌قدر زیاد است و هر سال نیز به میزان آن افزوده می‌شود؟

همان‌طور که اشاره شد، خواننده با مطالعه این کتاب، نگاهی جامع به بازار ارز به دست می‌آورد و می‌تواند با تحلیل تحولات بازار ارز کشورهای مختلف، به‌خصوص تحلیل ریال و نیز ارزهای عمده از جمله دلار و یورو، از بسیاری اتفاقات اقتصادی روزمره اقتصاد کشور و دنیا رمزگشایی کرده و تصمیمات ارزی بهتری را اتخاذ کند. در نهایت اینکه شاه‌بیت تحلیل بازار ارز در اقتصاد امروز دنیا، تحلیل شرایط تورمی و پیش‌بینی «سیاست‌های پولی» بر اساس آن است. اما مسلماً بازار ارز و پیچیدگی‌های تحلیل آن بیشتر از آن است که بتوان آن را در یک کتاب گنجاند. در واقع، هیچ کتابی نمی‌تواند تمامی زوایا و ابعاد بازار ارزها و بازارهای مشابه را به علاقه‌مندان بیاموزد، از آن‌رو که بخش مهمی از دانش تحلیلی بازارها فقط در تجربه واقعی معامله‌گری قابل‌حصول است. توصیه نگارنده هم این است که علاقه‌مندان به هر بازاری، از جمله بازار ارز، تلاش کنند تا علاوه بر آموختن تئوری‌های مختلف، در دنیای واقعی نیز به‌صورت علمی و با مدیریت ریسک، به آزمون آموخته‌های خود بپردازند و به‌طور مستمر سعی کنند دانش خود را به محک اتفاقات دنیای واقعی بگذارند. این تجربه عملی سبب می‌شود یادگیری هدفمند باشد و از بی‌روح و بی‌ثمر بودن آموخته‌ها جلوگیری شود. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها