اثر روانی رکود
متغیرهای منفی اقتصاد با روان آدمها چه میکنند؟
رکود معمولاً منجر به افزایش نرخ بیکاری جوانان میشود و جوانان را با مشکلات زیادی در یافتن شغل مواجه میکند. نگرانی در مورد تاثیرات بلندمدت بر جوانان به ویژه زمانی ایجاد میشود که نرخ بیکاری جوانان بسیار بالا باشد. مشاهده شده است که رکود اقتصادی تاثیری آزاردهندهتر و اساسیتر بر شروع و شکلگیری مشاغل و رفتارهای جنایی دارد.
جوانانی که در دوران رکود، تحصیل را ترک میکنند نسبت به افرادی که در حالی که بازار کار پررونقتر است، مدرسه را ترک میکنند به طور قابل توجهی بیشتر درگیر جرم و جنایت هستند. اما چرا رکود در زمان ورود به بازار کار بر میزان تمایل به انجام اعمال مجرمانه تاثیر میگذارد؟
بنابراین، چرا جوانانی که در دوران رکود، فارغ التحصیل میشوند، بیشتر در معرض جرم و جنایت هستند؟ کسانی که در دوران رکود، زمانی که نرخ بیکاری جوانان به ویژه بالاست، مدرسه را ترک میکنند، برای یافتن شغل تلاش میکنند اما هنوز هیچ بنیان مالی قابل قبولی ندارند. از اینرو، درآمد پایین در حوزه فعالیتهای قانونی ممکن است منجر به دخالت اولیه در جرمهای سبکتر و متعاقباً اولین برخورد با سیستم عدالت کیفری شود. اثر ضربهای میتواند منجر به مشاغل جنایی برای جوانان شود. از یکسو، کسانی که در ابتدا درگیر فعالیتهای مجرمانه میشوند، «دانش جنایی» را یاد میگیرند و از سوی دیگر، کسانی که در اوایل کار خود دارای سوابق کیفری هستند، ممکن است فرصتهای شغلی و بازده مورد انتظار خود را در بازار کار قانونی کاهش دهند.
حجم قابل توجهی از شواهد جرمشناسانه وجود دارد که اهمیت تجربه جوانان را برای درک جرم نشان میدهد. به طور خاص، تحقیقات موجود یک الگوی جنایت سنی قوی را ایجاد کرده است که میزان جرم و جنایت معمولاً در اواخر سالهای نوجوانی به اوج خود میرسد. بااینحال، جرم و جنایت تنها ویژگی سالهای نوجوانی نیست و میزان جرم و جنایت با افزایش سن کاهش مییابد اما متعاقباً ناپدید نمیشود. این موضوع نشان میدهد که یک اثر اولیه وجود دارد اما فعالیت مجرمانه تا حدودی در طول چرخه زندگی پایدار است.
آیا این تداوم با تاثیر بلندمدت رکود قابل توضیح است؟ یک رکود معمولی منجر به نرخ بیکاری پنج درصد بالاتر از نرخ بیکاری معمول میشود. تاثیر بلندمدت فارغالتحصیلی در چنین شرایطی چیست؟ تجزیه و تحلیل تجربی ما از پیوند بین جرم و بیکاری در ورود به بازار کار بر اساس انواع منابع دادهای در سطح گروهی و فردی در ایالات متحده و بریتانیاست. مشاهده شده است که در ایالات متحده میانگین نرخ بازداشت در گروهی که در زمان رکود اقتصادی فارغالتحصیل میشوند، 2 /10 درصد بیش از گروهی است که در زمان رونق اقتصادی وارد بازار کار پررونق میشوند. این میزان برای انگلستان چهار درصد است.
علاوه بر این، وقتی نرخهای بیکاری بعدی در طول چرخه زندگی وارد رگرسیون میشوند، متوجه میشویم که آنچه اهمیت دارد در واقع نرخ بیکاری در زمان ورود به بازار کار است. این یافته به درک این معما در ادبیات اقتصادی و جرمشناسی کمک میکند که چرا ارتباط کلی بین جرم و بیکاری نسبتاً ضعیف است. یافتههای جدید نشان میدهند که تاثیر کلیدی بیکاری بر جرم، تجربه اولیه بیکاری است و نه میانگین بیکاری تجربهشده در طول چرخه زندگی.
چگونه باید این نتایج را تحلیل کنیم؟ تفاسیر فوق به تاثیر بر میانگین بازداشت و میزان محکومیت اشاره دارد. احتمالاً، سهم بزرگی از افراد در یک گروه، مستقل از شرایط اولیه بازار کار، هرگز درگیر جرم نمیشوند. سهم بسیار کمتری در واقع در حاشیه تبدیل شدن به جنایتکار قرار دارند و از این نظر در بدو ورود به بازار کار تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار میگیرند. میانگین تاثیر ذکرشده در بالا ترکیبی از تاثیرات برای هر دو گروه است، به این معنی که تاثیر بر افراد در آستانه فعالیت مجرمانه ممکن است حتی بیشتر از تاثیر متوسط که نشان میدهد، باشد.
اگر اطلاعات در سطح فردی را تحلیل کنیم، تصویر دقیقتری از وضعیت جامعه را به دست میآوریم. دادههای موجود در ایالات متحده نشان میدهند که در دو دهه آینده به دلیل برخی از دورههای رکود، 5 /5 درصد میزان بازداشتی افزایش پیدا خواهد کرد. اگر وضعیت انگلستان را نیز مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که دورههای رکود باعث میشوند که احتمال بازداشت شدن افراد تا 7 /5 درصد افزایش را نشان دهد. این تاثیرات از نظر آماری معنیدار هستند. اگر تاثیر افرادی را نیز که زودتر از زمان درست، ترک تحصیل میکنند یا افرادی که مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار را ندارند در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم این برآورد، حتی شاید بیشتر هم باشد و درصد بیشتری از افراد با بازداشت شدن و مشکلات ناشی از آن روبهرو شوند.
اما تداوم اثر رکود و شکلگیری مشاغل مجرمانه چه تاثیری بر جای میگذارند؟ نمودارهای زیر به وضوح نشان میدهند که تاثیر ورود به بازار کار در دوران رکود پایدار است. اثر اولیه بیکاری، برخی از افراد را به سمت شغلهای مجرمانه سوق میدهد که حاکی از اثرات قابلتوجه و درازمدت است.
نمودار با فاصله اطمینان 95 درصد ضرایب برآوردشده را نشان میدهد. این نمودار بر این موضوع تمرکز دارد که ورود به بازار کار در زمان رکود و بیکاری، تا چند سال بعد بر فعالیتهای مجرمانه افراد تاثیر میگذارد. محور افقی سالهای ورود به بازار کار است و محور عمودی نشاندهنده فاصله اطمینان 95درصدی است.
نتایج بهدستآمده موضوعات مهمی را برای سیاستگذاران نمایان میسازند. مهمترین موضوع، پیامد درازمدت ورود به بازار کار برای جوانان است. جوانان هنگامی که در دوران رکود و بیکاری وارد بازار کار میشوند، تمایل بیشتری به ابراز رفتارهای مجرمانه از خود نشان میدهند و از سوی دیگر، در درازمدت نیز این اثر پایدار میماند. رکود نهتنها منجر به پیامدهای منفی کوتاهمدت در بازارکار میشود، بلکه در واقع میتواند مجرمان شغلی ایجاد کند. شواهد محکمی از تاثیر مخرب اولیه قوی و در نهایت طولانیمدت ورود به بازار کار در دوران رکود برای افراد حاشیهای وجود دارد، افرادی که در آستانه فعالیت مجرمانه قرار دارند و رکود موجود در بازار میتواند باعث شود آنها به سمت انجام فعالیتهای مجرمانه سوق پیدا کنند. این اثرات از نظر اقتصادی قابلتوجه و به طور بالقوه، نگرانکنندهتر از اثرات کوتاهمدت هستند.