اراده آهنین
مدیر توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری ایمیدرو از اراده آهنین صنعتگران برای تولید فولاد میگوید
تولید فولاد در کشور ظرف ماههای گذشته از روند رو به رشدی برخوردار بوده و واحدهای تولیدی تمامی تلاش خود را به کار بستهاند تا بتوانند نیاز داخلی را تامین کنند و از سوی دیگر، به دلیل جذابیتهایی که نرخ ارز برای آنها ایجاد کرده، مازاد نیاز داخلی را صادرات داشته باشند. در این میان خبرها حکایت از آن دارد که برخی از واحدهای تولیدی فولاد از جمله فولاد مبارکه، با جهش تولید مواجه شده و تولید آن از مرز سه میلیونتن در ماه گذشته است که خود میتواند الگویی دقیق برای واحدهای تولیدی کشور باشد. هر چه باشد، این تولیدکنندگان فولادی هستند که در سال گذشته همزمان با تلاطمهای ارزی از یکسو و کاهش فروش نفت از سوی دیگر، باید بار اصلی تامین ارز کشور را به دوش میکشیدند و تلاش میکردند تا با ارزآوری خود، نیازهای ارزی سایر صنایع کشور از جمله خودروسازی را تامین کنند. اکنون، برنامههای مفصلی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی تولید فولاد در کشور تدارک دیده شده که در جنبههای مختلف تولیدی و صادراتی، عزم جدی تولیدکنندگانی همچون فولاد مبارکه را میطلبد تا بتوانند بر اساس برنامههای ابلاغی، سهم تولید و صادرات فولاد را افزایش دهند؛ هرچند کمبود برق و قطعیهای مکرر آن منجر به توقف تولید برخی از واحدهای تولیدی در حوزه فولاد شده است. امیر صباغ، مدیر توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران بر این باور است که فولاد مبارکه، به عنوان بزرگترین فولادساز خاورمیانه توانسته ظرف ماههای اخیر، با راهبردهای مشخص، رکوردهای مناسبی را در حوزه تولید به ثبت برساند.
♦♦♦
سال 99 واحدهای تولیدکننده فولاد توانستند علاوه بر تامین نیازهای داخلی، در مسیر صادرات نیز گامهای جدی بردارند و رکوردهای مناسبی را در حوزه تولید و تامین ارز مورد نیاز کشور به ثبت برسانند. در سال جاری که البته با کمبود برقی که هماکنون با آن دستوپنجه نرم میکنیم، واحدهای فولادی در حال فعالیت هستند، چه میزان عملکرد برای سال 99 در آمار تجمیعی به ثبت رسیده و هدفگذاری برای تولید فولاد در سال جاری چقدر است؟
همانطور که شما هم اشاره کردید، واحدهای فولادی توانستند در سال گذشته، با افزایش تولید و رونق صادرات، سهم مناسبی را در تامین نیازهای فولادی کشور و صنایع پاییندستی به خود اختصاص دهند و در عین حال، با صادراتی که داشتند، نیازهای ارزی مورد نیاز صنایع دیگر را تامین کنند. بر این اساس، با توجه به عملکرد سال گذشته که 29 میلیونتن تولید فولاد را برای کشور به ثبت رسانده است و ظرفیت تولید فولاد کشور که بالای 35 میلیونتن برآورد میشود، امسال احتمالاً در محدوده 31 میلیونتنی تولید فولاد حرکت خواهیم کرد و این رقم از سوی واحدهای تولیدی محقق خواهد شد؛ اما باز هم همانطور که شما اشاره کردید، اگرچه وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی تولید، برنامههای تولیدی واحدها را به آنها ابلاغ کرده و تلاش دارد با پیگیری و رفع موانع، زمینه را برای تولید فراهم سازد، اما هماکنون با محدودیتهایی که بر سر راه تامین برق کشور در بخشهای مختلف خانگی و تجاری وجود دارد، ممکن است بخشی از این برنامهها تحتالشعاع قرار گیرند؛ به خصوص اینکه این محدودیتهای برقی هم اکنون وجود دارند؛ اما پیشبینیها بر این است که در هفتههای پیشرو تشدید شوند؛ ضمن اینکه با توجه به محدودیت تامین گازی که در زمستان سال گذشته رخ داد، این نگرانی وجود دارد که باز هم تولیدکنندگان فولاد با قطعی گاز مواجه شوند که به هر حال، این چشمانداز در تامین انرژی اعم از برق و گاز که مزیت تولید کشور به شمار میروند، باعث نگرانی تولیدکنندگان شده است و به طور قطع، بر عملکرد فولادسازان و تولید فولاد کشور اثر نامطلوب بر جای خواهد گذاشت؛ به همین دلیل، با توجه به اینکه در دو ماه پیشرو، محدودیتهای برقی خواهیم داشت، ممکن است بتوانیم صرفاً عملکرد سال گذشته را در عرصه تولید فولاد محقق کرده و به همین دلیل است که وضعیت مطلوب و جهشگونهای را در تولید برای کشور متصور نیستیم.
خب به هر حال موضوع برق یک موضوع جدی و بحرانی در کشور است که با توجه به اینکه سالهای سال سرمایهگذاری جدی در این حوزه صورت نگرفته بود، پیشبینی میشد که این اتفاق در صنعت برق کشور رخ دهد، چراکه نه تعمیرات نیروگاهی به موقع انجام شده بود و نه اینکه سرمایهگذاری توسعهای برای صنعت برق کشور به ثمر نشسته بود؛ اما سوال اینجاست که آیا واحدهای فولادی فکر جدی برای تامین برق مورد نیاز خود نکرده بودند؟
واقعیت این است که سال گذشته وضعیت کمبود برق به شکل کنونی نبود ولی اکنون، به دلیل برخی از اتفاقاتی که در اقتصاد ایران رخ داده، 11 هزار مگاوات کمبود برق در کشور پدیدار شده است که این یک تحول عادی نیست؛ به این معنا که بخشی از دلایل این کمبود، به فعالیت ماینرها و تولید رمزارز برمیگردد و مسبب بخشی دیگر، خشکسالی است؛ اگرچه نقش سوءمدیریت و عدم انجام به موقع تعمیرات نیروگاهی را هم نباید فراموش کرد؛ ضمن اینکه بخشی از این تعمیرات، در پیک مصرف رخ داده است و البته بخشی از برق نیز به سایر کشورها صادر شده و از سوی دیگر، روند واردات برق از سایر کشورها هم به درستی اجرایی و عملیاتی نشده است. تمامی اینها بر روی تامین به موقع برق کشور اثر گذاشته است و چون سیاستگذاری درون وزارت نیرو باید صورت گیرد، هیچ سیگنال و اعلامی نسبت به کمبود برق به فولادسازان صورت نگرفته و اکنون با بخشنامه گفته شده که در این حوزه، کمبود برق وجود دارد و باید فعالیت واحدهای فولادی متوقف شود؛ در حالیکه از گذشته باید برای مدیریت این موضوع، برنامهریزی صورت میگرفته است. نکته حائز اهمیت آن است که طبعاً وقتی که واحدهای فولادی به عنوان مصرفکنندههای برق، دیماند خریداری میکنند عملاً مفهوم آن، این است که وزارت نیرو باید برای پاسخگویی به این تقاضا و دیماند، ظرفیتسازی کرده و هزینه پرداختی از سوی واحدهای فولادی را صرف سرمایهگذاری در نیروگاهها کند؛ پس وقتی که دیماند پرداخت شده، این به معنای ضرورت تامین ظرفیت قابل تقاضا از سوی وزارت نیرو است؛ اما اینکه وزارت نیرو پول را سرمایهگذاری نکرده و منابع دیماند را در جای دیگری سرمایهگذاری کرده است؛ مسبب تعطیلی واحدهای فولادی میشود. به هر حال از زمانی که بحران تامین برق شروع شد، ما فولادسازان و تولیدکنندگان مس و آلومینیوم را جمع کردیم تا برای احداث 10 هزار مگاوات نیروگاه، برنامهریزی کنند؛ هرچند وزارت نیرو همین الان هم کارشکنی میکند و قصد دارد شرایطی را در این قراردادها تحمیل کند که عملاً احداث نیروگاه را غیراقتصادی کرده و انگیزه سرمایهگذاری واحدهای صنعتی را سلب میکند.
با وجود همه سختیهایی که از آن یاد کردید، فولاد مبارکه توانسته روند خوب تولید خود را حفظ کند و حتی افزایش دهد. این عملکرد فولاد مبارکه چطور به ثمر نشست؟
فولاد مبارکه بزرگترین فولادساز خاورمیانه است و از نظر مهندسی، یک شرکت قوی به شمار میرود که اتفاقاً نیروی انسانی و پرسنل قوی و خبرهای دارد، ضمن اینکه مشاوران صاحب صلاحیتی را در خود جای داده است؛ بنابراین ظرف سالهای گذشته توانسته گامهای خوبی بردارد و اکنون هم این شرکت مسیر توسعه خود را طی خواهد کرد؛ اگرچه بخشی از طرحهای توسعه آن باید مورد بازنگری قرار گیرد تا بتواند سرعت بیشتری پیدا کند. از سوی دیگر، این شرکت نیازمند منابع برای اجرای طرحهای توسعهای خود و تضمین تداوم رشد است که اتفاقاً به همین منظور، خوشبختانه از محل سود حاصل از فعالیتها و عدم تقسیم سود در مجامع، این منابع مالی را تامین کرده است که به نظر میرسد این شرکت برای رشد تولید و سرمایهگذاری آماده باشد؛ ولی اکنون فضای کلان کشور بر روی این رشد اثرگذار شده و اگرچه برنامههای فولادمبارکه برای سال جاری به لحاظ سرمایهگذاری خوب است؛ اما از نظر تامین زیرساختها با مسائلی مواجه است که البته این شرکت بزرگ فولادسازی توانسته با تامین بخشی از زیرساختها از جمله احداث 1500 مگاوات توان نیروگاهی و خط انتقال آبی که باید از خلیجفارس، آب پایدار آن را تامین کند، گامهای مثبتی برای تداوم فعالیتهای خود بردارد. به هر حال چالش زیرساخت باید برطرف شود. از سوی دیگر، تیمهایی نیز بر روی تامین مواد اولیه اعم از سنگآهن، فروسیلیس، فروکروم و سایر فروآلیاژها متمرکز شدهاند؛ اما فولاد مبارکه باید طبعاً پروژه «نورد 2» را تکمیل و طرحهای توسعه خود در چهارمحال و فولاد هرمزگان را نیز تکمیل کند؛ ضمن اینکه باید خطوط جدیدی نیز به خطوط فعلی اضافه کند تا بتواند محصولات کیفی مثل استنسیل استیل و ورق فولادی عریض را که مورد نیاز صنایع پاییندستی است تولید کند. به هر حال کشور از شرکت معظمی همچون فولاد مبارکه انتظار دارد به عنوان رهبر فولادسازان ایران و خاورمیانه، کارهای جدی در تولید و صادرات فولاد انجام دهد؛ اما به طور کلی، چشمانداز وزارت صنعت، معدن و تجارت نسبت به اجرای طرحهای توسعهای در فولاد مبارکه مثبت است.
در سال 99 یکی از منابع اصلی ارزآوری برای کشور، صنعت فولاد بود که به دلیل جذابیتهای نرخ ارز توانست صادرات کند و تامینکننده منابع ارزی مورد نیاز صنایع پاییندستی باشد. امسال هدفگذاری صادرات چقدر است و تعهدات هر شرکت مشخص شده است؟
امسال فکر میکردیم بتوانیم حدود 9 تا 10 میلیونتن فولاد و محصولات فولادی پاییندست اعم از لوله و پروفیل، میلگرد، شمش فولاد و آهن اسفنجی صادر کنیم؛ ولی به نظر میرسد که این عدد حداقل در دو سه ماه آینده محقق نشود و ما دوماه از سال را عملاً از دست بدهیم؛ ضمن اینکه با توجه به اولویتی که در سایر بخشهای غیرصنعتی برای مصرف برق وجود دارد، فکر میکنیم که مشتریان بینالمللی ایران، به جای فولاد ایران شاهد صادرات مواد خامتر مثل آهن اسفنجی باشند که تولید آن ارتباط مستقیمی با برق ندارد و ارزش و تناژ صادرات ایران کم میشود؛ یعنی احتمالاً حدود 15 تا 20 درصد کاهش صادرات را شاهد باشیم. البته باید توجه داشت که ما هنوز چشماندازی در مورد چگونگی و کیفیت تامین گاز واحدهای صنعتی در زمستان نداریم و بنابراین اگر قرار باشد بحران برق در تابستان و گاز در زمستان ادامه داشته باشد، شاید صادرات و تامین ارز کشور دچار مشکل شود.
به هر حال یکی از گلایههای همیشگی واحدهای فولادی قیمتگذاری دستوری وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که به نظر میرسد چند ماهی است این موضع تغییر کرده و خیلی قصد قیمتگذاری محصولات وجود ندارد، سیاستگذاریها در سال جاری به چه شکلی است؟
نظر وزیر و وزارت صنعت، معدن و تجارت این است که قیمتگذاری دستوری انجام نشود و بازار بر اساس عرضه و تقاضا حرکت کرده و قیمت در آن کشف و عملیاتی شود. ما اجرای این سیاست را در ماههای اخیر مشاهده کردهایم که خوشبختانه باعث بهبود فضای کسبوکار هم شده و به نظر میرسد که این سیاست در سال جاری هم ادامه یابد. البته سیاست خروج دولت از قیمتگذاری دستوری، مشوق تولید بوده و یک سیاست درست و منطقی است که بر این اساس، فولادسازان میتوانند از طریق عرضه محصولات خود در بورس کالا، به تقاضاهای داخلی پاسخ دهند و مازاد تقاضا را نیز اجازه دارند صادرات کنند. اینجاست که هم نیاز مصرفکننده ایرانی تامین میشود و هم تامین ارز کشور از سوی شرکتهای فولادساز صورت میگیرد.
برنامه بلندمدت وزارت صنعت، معدن و تجارت برای تولید و صادرات در صنعت فولاد چیست؟
من فکر میکنم که در افق بلندمدت، صنعت فولاد ایران ریسکهای زیادی را پیشرو دارد. از تحولات بر روی گازهای گلخانهای تا اعمال مالیات بر تولید کربن که در دنیا وضع شده است. به هر حال فولادسازان ایرانی از گاز استفاده میکنند؛ ولی آلایندگی زیادی دارند و ممکن است هدف تعرفههای محدودکننده صادرات چین و اروپا قرار گیرند که طبعاً باید مقررات و ساختارهای خود را متناسب با تحولات بینالمللی بهروز کنند تا بتوان روی صادرات مانور داد؛ ضمن اینکه در بحث تامین انرژی ریسک زیادی پیشروی واحدهای فولادی قرار دارد و حتماً باید وزارت صنعت، معدن و تجارت بر روی این حوزه برنامهریزی کند و ردپای تامین پایدار زیرساخت صنعت فولاد و صنایع بزرگ به خصوص انرژیبرها و ریل و آب در برنامههای پنجساله مورد بازنگری قرار گیرد؛ به نحوی که بتوانیم سرمایهگذاری را تقویت و راه توسعه را برای صنعت فولاد هموار کنیم. البته در حوزههای دیگر هم مشکلاتی وجود دارد که دامنه آن، از تکمیل زنجیره ارزش تا تامین سنگآهن کشیده شده که در افق میانمدت و بلندمدت، صنعت فولاد را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. در عین حال باید به سمت تامین از مبادی بینالمللی حرکت کنیم. طبعاً ممکن است معادنی در دنیا در اختیار فولادسازان قرار بگیرد که تحقق آن، حمایت وزارت خارجه و صنعت، معدن و تجارت را نیاز دارد تا این صنعت بتواند سرمایهگذاری کند. ریسک دیگر، محدودیتهای بینالمللی است؛ به خصوص اینکه اکنون خبری از برجام نیست و طبعاً باید صنایع خود را برای تامین اقلام مورد نیاز خود از داخل آماده کنند که این امر هم به افزایش بومیسازی و بهبود و دسترسی به فناوری مورد استفاده در صنعت فولاد نیاز دارد که باید برنامهریزی برای تحقق آن، جزو سیاستهای بلندمدت و میانمدتی باشد که وزارت صنعت باید بر روی آن کار کند و زمینه مناسبی برای بخش خصوصی فراهم کند.
برای تداوم رشد تولید در شرکتهای بزرگی همچون فولاد مبارکه چه باید کرد؟
تداوم رشد تولید مستلزم این است که تمام عواملی که محرک تولید هستند، همراستا باشند. ما نمیتوانیم شاهد محدودیت در فرآیند تولید باشیم و همزمان انتظار رشد تولید داشته باشیم. این عوامل از زمان سودآوری بنگاه، منابع بنگاه برای سرمایهگذاری و تامین زیرساختها باید مدنظر قرار گرفته و بانکها تجهیز شوند تا از تولید حمایت کنند؛ ضمن اینکه ارتباط با شرکتهای داخلی و خارجی دارای فناوری نیز باید هموار شود و بنگاه بتواند راحت سرمایهگذاری کرده و رشد تولید را تجربه کند و صادرات داشته باشد. در این مسیر، کشور دچار محدودیت در برخی بخشهاست.