بازیگران توسعهآفرین
عملکرد احداث خط لوله نفت از گوره به جاسک چگونه بوده است؟
در اولین روزهای تیرماه جاری، خبر مشارکت قابل تحسین فولاد مبارکه در راهاندازی خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک که به بیان مقام معظم رهبری یک طرح استراتژیک و مهم برای دولت بوده، رسانهای شد و ظرفیت بالای بخش صنعت داخلی در رشد و توسعه و خودکفایی کشورمان را به رخ همگان کشید. «خط لوله گوره به جاسک» احتمالاً مهمترین ایده اقتصادی و صنعتی دولت به شمار میآید.
طبق پیشبینیها این خط لوله با ظرفیت یک میلیون بشکه به کار خود ادامه میدهد. اهداف کلان این خط لوله در پروژه در چند بخش تعریف شده است. هدف از اجرای طرح راهبردی و ملی انتقال نفت خام از گوره به جاسک، ایجاد ظرفیت انتقال یک میلیون بشکه نفت خام در روز، ذخیرهسازی و صادرات آن از طریق پایان جدید جاسک، تضمین استمرار صادرات نفت خام، تمرکززدایی از پایانههای صادراتی و متنوعسازی آن و توسعه پایدار و اشتغالزایی در سواحل مکران است. مبدأ این خط لوله منطقه گوره از توابع شهرستان گناوه استان بوشهر است که پس از عبور از استانهای بوشهر، فارس و هرمزگان از 60کیلومتری غرب شهر جاسک به ترمینال و تاسیسات دریایی صادرات و واردات که احداث آن نیز برنامهریزی شده است، متصل میشود. طول این خط لوله یک هزار کیلومتر است و باید سراسر مسیر خط لوله سازگار با نفت ترش باشد.
در مسیر این خط لوله پنج تلمبهخانه و سه ایستگاه بینراهی جانمایی شده است. از سوی دیگر در بخش اجرا و ساخت این طرح شش گستره خط لوله، پنج تلمبهخانه، سه ایستگاه توپکرانی بینراهی و پایانی، 10 پست برق، 400 کیلومتر خطوط انتقال نیرو، سه گوی شناور، 40 کیلومتر خطوط لوله زیردریایی و 20 مخزن ذخیرهسازی نفت خام تعریف شده که به صورت کامل به دست پیمانکاران و مشاوران ایرانی در حال ساخت است. در حال حاضر بیش از 800 دستگاه ماشینآلات سنگین و پنج هزار نفر نیروی مستقل کاری در سراسر گستره کاری این طرح مشغول فعالیت هستند.
چرا طرح جاسک مهم است؟
خط لوله جاسک، عمق استراتژیک انتقال نفت ایران را تغییر میدهد. بهطوریکه نفت را از بوشهر به آن سوی تنگه هرمز هدایت میکند. در این شرایط اتفاقاتی مانند بسته شدن تنگه هرمز برای ایران بیاهمیت میشود و همزمان طرفهای دیگر حاضر در مناقشه نفتی منطقه همیشه باید نگران سرنوشت تنگه هرمز باشند؛ چراکه نفت آنها دقیقاً از همین منطقه عبور میکند. حسن روحانی، رئیسجمهور نیز در مراسم افتتاحیه این خط لوله به این موضوع اشاره کرد: تنها کشوری که در صورت بسته شدن تنگه هرمز صادرات نفت آن کلاً قطع میشد ایران بود. ما شعار میدادیم که «ما در کنار تنگه هرمز هستیم و آبراه در اختیار ماست. این حرف کاملاً درست بود، اما برای روز مبادا مشکل عظیمی برای خودمان به وجود میآمد، ولی ما از این مشکل عبور کردیم. در دولت یازدهم طرح لولهگذاری گوره-جاسک را خدمت مقام معظم رهبری توضیح دادم و ایشان فرمودند استراتژیکترین طرح دولت شما این طرح است. این طرح مهمترین طرح، نهتنها از لحاظ اقتصادی، بلکه از لحاظ امنیت ملی و امنیت اقتصادی و امنیت انرژی است. بنابراین میتواند مشتریان را کاملاً به ما مطمئن کند و کسی که از ما نفت میخرد باید مطمئن باشد که در هر شرایطی میتواند نفت ما را برداشت کند».
فولاد چه نقشی دارد؟
جاسک یکی از شهرهای بندری باقدمت و استراتژیک ایران در استان هرمزگان و در جنوب ایران، مقصدی است که نفت گوره برای صادرات از طریق آبهای آزاد و اقیانوس هند با هزار کیلومتر خط لوله 42 اینچ به آنجا منتقل میشود. از طریق بندر جاسک میتوان با مسقط، صحار، سلاله، دوبی، ابوظبی، کویت، قطر، چابهار و... ارتباط داشت. ارتباطی که از طریق تولیدکنندگان فولاد کشور به تحقق میپیوندد و مشخص است که صنایع فولادی به صنایع استراتژیک تبدیل شدهاند. این اقدام از خروج میلیونها یورو ارز از کشور جلوگیری کرده است.
احداث خطوط 42 اینچ انتقال نفت خام از تلمبهخانه گوره به پایانه جاسک بهطور تقریبی هزار کیلومتر نیز از طرف شش پیمانکار ایرانی در حال انجام است که هر گستره به ترتیب شامل 148، 157، 134، 157، 164 و 235 کیلومتر خط لوله است. در محل اراضی غرب جاسک هم احداث دو پالایشگاه و سه مجتمع پتروشیمی در دستور کار است که از سوی سرمایهگذاران بخش خصوصی انجام میشود. اگرچه پروژه خط انتقال نفت جاسک پروژهای نفتی است و قرار است تنگه هرمز با آن دور زده شود، اما بدون حضور شرکتهای فولادی چنین اقدامی غیرممکن بود. شرکتهایی که با داخلیسازی و تهیه مقدمات کار، پروژه را به پیش میبرند و به صنعتی استراتژیک در کشور تبدیل شدهاند.
البته فولاد در همه جای دنیا نقش استراتژیک دارد. طبق گزارش ایمیدرو، «صنعت فولاد علاوهبر صنعتی شدن کشورهای غربی و بلوک شرق سابق، در توسعه کشورهای شرق آسیا نیز نقش محوری بازی کرده است. در این میان، کشورهای بدون منابع طبیعی و مواد اولیه لازم برای ایجاد صنعت فولاد نیز به استقرار این صنعت در کشور خود مبادرت ورزیدند. ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، توســعه و تداوم خود را بر آهن و فولاد بنا نهاد و اکنون اساس صنایع شیمیایی و صنایع سنگین این کشور بر صنعت فولاد تکیه دارد. کره جنوبی همانند ژاپن بدون داشتن مواد اولیه و منابع انرژی و حتی بازار داخلی مناسب برای توسعه خود به این صنعت روی آورد.
تولید سالانه حدود 780 میلیون تن فولاد توسط چین و رشد دورقمی اقتصاد این کشور حتی در شرایط بحرانهای اقتصاد جهانی، نمونههایی از نقش محوری صنعت فولاد در توسعه صنعتی است. با توجه به این شواهد، سیاستهای صنعتی کشورهای توسعهیافته بهخصوص نقش سیاستهای صنعتی ژاپن و ببرهای آسیای شرقی و چین، درسهای جدیدی برای توسعه محسوب میشوند.
از نکات مهم موردتوجه در تجربه توسعه کشورهای شرق آسیا اینکه در این کشورها هم نقش دولت توسعهگرا و هم نقش اقتصاد آزاد و بخش خصوصی برجسته است. البته نباید فراموش کرد که تحقق توسعه صنعتی توسط بخش خصوصی، بدون تقبل انجام سرمایهگذاریهای زیربنایی و ایجاد زیرساختها توسط دولت امکانپذیر نیست. بلکه پیشگامی دولتها در فراهم آوردن این زیرساختها و هدایت و برنامهریزی آنها برای تکمیل حلقههای مفقوده توسعه و تعالی جوامع عقبمانده از ضروریات است.
به این ترتیب سالهاست که کشورهای پیشرفته از فولاد بهعنوان راهی برای رسیدن به توسعه استفاده میکنند و موفق هم بودهاند. باید دستاندرکاران تاثیرگذار زیر یک چتــر فرماندهی واحد اقدامات صورتگرفته در حوزه معدن و فولاد را موردبازنگری و ارزیابی قرار دهند، زیرا اگر فکری برای رشد و توسعه نامتوازن و ناهماهنگ صنعت فولاد فعلی کشور نشود، هیچ تناسبی میان حلقههای زنجیره بهرغم تلاشها ایجاد نخواهد شد. در واقع هنگامی که بدانیم جنس فولاد متاثر از بخش معدن، بخش خصوصی سرمایهگذار در آن، بخش دولتی، صنعت حملونقل، واحدهای ذوب، احیا و نورد و بازار و بورس است، لزوم وجود یک مرکز فرماندهی برای سامان دادن به اقدامات بیضابطهای که در آن انجام شده بیشازپیش پررنگ میشود.
به نظر میرسد فولاد صنعتی استراتژیک است که میتوان از طریق آن مسیرهای توسعه در دیگر بخشهای اقتصاد را طی کرد.