حسابسازی یا بیماری حسابداری
حسابسازی چگونه در ایران رواج یافته است؟
حسابسازی، که در انگلیسی False Accounting گفته میشود گونهای کلاهبرداری و عمل ناشی از نادرستی و فریب در حسابها و صورتهای مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی است که به منظور سوءاستفاده خود یا دیگری یا به منظور ضرر رساندن به شخصی انجام میگیرد و در نتیجه حسابی، ثبتی یا سندی که به منظور حسابداری تهیه شده نابود، مخدوش، نهفته یا دستکاری میشود. یا در حالتی دیگر در تهیه اطلاعات مورد نیاز، کسی از حسابی، ثبتی یا سندی استفاده کند، که بداند در موردی گمراهکننده، تقلبی و فریبنده است.
حسابسازی، که در انگلیسی False Accounting گفته میشود گونهای کلاهبرداری و عمل ناشی از نادرستی و فریب در حسابها و صورتهای مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی است که به منظور سوءاستفاده خود یا دیگری یا به منظور ضرر رساندن به شخصی انجام میگیرد و در نتیجه حسابی، ثبتی یا سندی که به منظور حسابداری تهیه شده نابود، مخدوش، نهفته یا دستکاری میشود. یا در حالتی دیگر در تهیه اطلاعات مورد نیاز، کسی از حسابی، ثبتی یا سندی استفاده کند، که بداند در موردی گمراهکننده، تقلبی و فریبنده است.
حسابسازی از جمله پدیدههای قدیمی است که ریشههای آن در اوایل قرن نوزدهم در اشکال مختلف جوانه زد که در ابتدا به صورت هموارسازی سود (Profit smoothing) و سپس به صورت اندوختههای پنهان ایجادشده ظاهر شد.
حسابسازی که بعضاً به آن حسابآرایی نیز گفته میشود در واقع نمایش غیرمنصفانهای از حسابهای مالی به وسیله فن تولید و نمایش است یعنی مواردی پیش میآید که حسابداران و بنگاههای تجاری بنا بر منافع مد نظر، حقایق حسابداری و مالی را به صورت غیرمنصفانهای به تصویر بکشند؛ به عنوان نمونه نمایش نادرست اطلاعات از میزان سودآوری شرکت یا ارائه گزارشهای مالی زیانآور از عملکرد یک سازمان، که این نمایش نادرست از اطلاعات صحیح مالی یک سازمان باعث میشود در بعضی موارد حتی حسابرسان نیز دچار سردرگمی بشوند.
نام دیگر حسابسازی، حسابداری جسورانه است. در حسابسازی تغییر در صورتهای مالی ارقام درجشده سبب میشود تا این صورتهای مالی از نظر ظاهری کاملاً قانونی به نظر بیاید و از لحاظ استانداردهای حسابداری نیز مشکلی نداشته باشد.
از اهداف حسابسازی میتوان به نمایش غیرواقعی سود اشاره کرد که برای رسیدن به چنین اهدافی از ترفندهای مختلفی استفاده میشود که برای نمونه میتوان از تامین مالی برونترازنامهای، شناسایی بیشتر درآمدها و گزینههای دیگر در این زمینه نام برد. تسلط فرد حسابساز به روشها و استانداردهای حسابداری و توان بهکارگیری هدفمند از آنها برای وارونه یا متفاوت نشان دادن اطلاعات مالی، در این فرآیند نقش بسزایی دارد.
حسابسازی از طریق هموارسازی سود، یکی از شیوههای رایج در این زمینه است. از دیدگاه حسابداری هموارسازی سود به معنای این است که با اعمال تغییرات در ثبت هزینهها و درآمدها باعث شویم تا سود کلی شرکت در سالهای متمادی تغییرات اندکی را نشان دهد به گونهای که روند سود شرکت تغییرات عمدهای را نشان ندهد.
در واقع هموارسازی سود به معنای کاهش نوسانهای دورهای سود است. این عمل که ممکن است با انگیزههای متفاوتی انجام بگیرد میتواند کیفیت سود را بهطور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.
سرمایهگذاران بر این باور هستند که شرکتهایی برای سرمایهگذاری مناسبتر است که از یک روند سودآوری ثابت برخوردار باشند زیرا سرمایهگذاری در شرکتهایی که سوددهی متغیری دارند دارای ریسک زیادی است.
نکته حائز اهمیت در این زمینه این است که هموارسازی سود باعث افزایش سود یک شرکت میشود و بهطور بالقوه سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری ترغیب میکند.
متاسفانه برخی از تلاشهای استانداردهای حسابداری برای مقابله با حسابسازی در حسابداری حتی با وجود تغییرات عمده در استانداردها با شکست مواجه میشود زیرا حسابدارانی که دست به چنین کارهایی میزنند روشهایی را برای دور زدن این استانداردها بهکار میگیرند.
در این راستا میتوان به عوامل زیر به عنوان عوامل زمینهساز برای حسابسازی اشاره کرد:
ساختار مبهم برخی رویهها، قوانین و استانداردهای حسابداری
ممکن است برخی رویهها، قوانین و استانداردهای حسابداری دارای ساختاری ابهامبرانگیز و منعطف باشند، از اینرو سبب میشود تا سلیقه در بهکارگیری این رویهها دخالت داشته باشد که در حسابرسی از اصطلاحی به نام نواحی خاکستری از آن نام برده میشود. این رویهها به خاطر داشتن ابهام و چندپهلو بودن، امکان حسابسازی را فراهم میآورد.
سبقت گرفتن پیشرفتهای فناوری از فرآیندهای تدوین و تنظیم قوانین و استانداردهای حسابداری
تغییرات روزانه فرآیندهای فناوری و روشهای تجاری باعث شده است تا روشهای حسابداری از آنها عقب بمانند و به گونهای حسابداری دنبالهرو فناوری و تجارت است. به همین دلیل است که حرفه حسابداری با فقدان رویهها و استانداردهای خود روبهرو است و این مساله میتواند زمینهای برای حسابسازی ایجاد کند.
پذیرش مسولیت پاسخگویی در قبال تخصیص منابع به روشی نادرست
رقابت سبب میشود تا شرکت تحت تاثیر فشارهایی قرار بگیرد و این امر سبب میشود تا نتایج و گزارشهای مالی دچار مبالغه شوند. بازار رقابت عامل اصلی ارائه صورتهای مالی رضایتبخش برای سرمایهگذاران و سهامداران یک سازمان است.
انگیزههای حسابسازی میتواند گوناگون باشد. مواردی همچون فرار مالیاتی، پوشش اشتباهات و سوءعملکردها، افزایش غیرواقعی قیمت سهام در بورس، مثبت نشان دادن وضعیت شرکت برای جذب مشتری یا دریافت وام و اعتبار و انگیزههای رقابتی در بازار، از جمله این انگیزههاست. در مجموع میتوان گفت آنچه یک حسابساز طی فرآیند حسابسازی به دنبال آن است متفاوت نشان دادن واقعیت عملکرد مالی شرکت است و چون استفادهکنندگان از صورتهای مالی در بسیاری از اوقات دسترسی به اسناد مثبته ثبتها و روشها و فرضیات بهکار رفته توسط حسابدار ندارند ممکن است مورد فریب فرد حسابساز قرار بگیرند. نتیجه چنین کاری نیز رساندن اطلاعات و دادههای نادرست به تصمیمگیران است که پیامد آن نیز گرفتن تصمیمات نادرست است که میتواند در زمینههای مختلف موجب تخصیص غیربهینه منابع و ضرر و زیانهای احتمالی شود. مثلاً در بازار سرمایه وجود چنین پدیدهای میتواند فرآیند سرمایهگذاری و سرمایهپذیری را در بلندمدت به شدت خدشهدار کند و باعث بیاطمینانی و فرار سرمایهگذاران شود. همچنین با انجام حسابسازی، همهساله مقادیر قابل توجهی فرار مالیاتی در جهان اتفاق میافتد که زیانهای بزرگی را نیز به اقتصادهای کشورهای مختلف وارد میکند. رسواییهای مالی مختلفی که در شرکتهای بزرگ ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد نمونهای از حسابسازی در حسابداری است. مثال شرکت بزرگ انرون یکی از این نمونههاست که با وجود دارا بودن سهام بسیار زیاد در زمینه انرژی، به دلیل حسابسازی از لیست بهترین شرکتهای آمریکایی در مدت زمان کوتاهی حذف شد.
همچنین رسوایی مالی شرکت عظیم مخابراتی ورلدکام که بازارهای مالی دنیا را دچار بحران کرد و حسابرس این شرکت فاش کرد که در حسابهای شرکت دست برده و سود شرکت را نزدیک به چهار میلیارد دلار بیشتر نشان داده است.
وجود بازار متشکل بورس، نقطه عطفی در این زمینه است. شرکتهای داوطلب ورود به بورس میبایست الزامات متعددی را بگذرانند و استانداردها و حداقلهای ویژهای را داشته باشند. علاوه بر این، میبایست بهطور مستمر گزارشهای دورهای را برای سرمایهگذاران و ناظران بورسی ارسال و افشا کنند. این الزامات در کنار رسیدگیهای دقیق حسابرسان معتمد بورس، باعث میشود تا امکان حسابسازی در شرکتهای بورسی تا حد امکان پایین بیاید و سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری اقدام به خرید سهام شرکتهای بورسی کنند.
بیشک پدیده حسابسازی با هر انگیزهای که باشد به دلیل نبود نظارت و کنترل کافی رخ میدهد و با تشدید نظارت و سنگین کردن جرائم ارتکاب آن میتوان تا حد زیادی احتمال رخ دادن آن را پایین آورد.