فرصت طلایی
چرا شناورسازی قیمت بنزین ایده کارآمدی است؟
قیمت نفت، ذاتاً نوسانی است. طبیعتاً قیمت فرآوردههای نفتی از جمله بنزین، گازوئیل، نفت کوره و حتی گاز طبیعی نیز نمیتوانند دارای قیمتهای ثابتی باشند. بنابراین هر مکانیسم یا فرمولی که بخواهد نرخ فرآوردههای نفتی را برای مدتی ثابت نگه دارد، محکوم به شکست است. زیرا با فرض وجود تعادل در قیمت نفت خام و یکی از فرآوردههای مهم آن مثل بنزین، چنانچه قیمت بنزین ثابت باشد و قیمت نفت خام افزایش یابد، به معنای تحمیل زیان بر تولیدکننده بنزین است، زیرا نفت خام را با قیمت بالاتری خریداری کرده اما مجبور است بنزین را با قیمت پایین عرضه کند.
قیمت نفت، ذاتاً نوسانی است. طبیعتاً قیمت فرآوردههای نفتی از جمله بنزین، گازوئیل، نفت کوره و حتی گاز طبیعی نیز نمیتوانند دارای قیمتهای ثابتی باشند. بنابراین هر مکانیسم یا فرمولی که بخواهد نرخ فرآوردههای نفتی را برای مدتی ثابت نگه دارد، محکوم به شکست است. زیرا با فرض وجود تعادل در قیمت نفت خام و یکی از فرآوردههای مهم آن مثل بنزین، چنانچه قیمت بنزین ثابت باشد و قیمت نفت خام افزایش یابد، به معنای تحمیل زیان بر تولیدکننده بنزین است، زیرا نفت خام را با قیمت بالاتری خریداری کرده اما مجبور است بنزین را با قیمت پایین عرضه کند.
و همینطور در شرایطی که قیمت نفت خام با کاهش مواجه میشود، اما قیمت بنزین ثابت میماند، این به معنای اجحاف در حق مصرفکننده بوده و سبب افزایش سود ناعادلانه تولیدکننده بنزین خواهد شد.
بهطور کلی، قیمت فروش هر محصولی باید تابعی از قیمت تمامشده آن باشد، در غیر این صورت بازار عرضه و تقاضای آن محصول با مشکل عرضه زیاد (قیمت پایین و غیراقتصادی) یا تقاضای زیاد (قیمت بالا) مواجه خواهد شد.
جلوگیری از وقوع این نوسان و تثبیت قیمت بنزین، دو پیامد مستقیم به دنبال خواهد داشت: اگر قیمت نفت خام افزایش یابد، قیمت بنزین «زیان عرضهکننده» را در پی دارد و با اختصاص سوبسید بسیار زیاد همراه میشود. در ایران نیز که انحصار بنزین در دست دولت است، این ضرر به شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بهعنوان یک شرکت دولتی وارد میشود که مستقیماً به بودجه کشور تحمیل خواهد شد. از طرف دیگر، اگر قیمت جهانی نفت با کاهش همراه شود، به دلیل ثابت بودن قیمت بنزین در کشور، عملاً در حق مصرفکننده اجحاف صورت میگیرد چرا که مصرفکننده مستحق خرید بنزین با قیمتی پایینتر، مطابق با قیمت روز نفت است اما کماکان قیمت پیشین را پرداخت میکند. بنابراین، شناور شدن قیمت، تعادل ایجاد میکند و مانع از تحمیل ضرر به هر دو طرف معامله یعنی تولیدکننده و مصرفکننده میشود.
علاوه بر موارد پیشین، اثر نوسان قیمت نفت بر قیمت بنزین، کاملاً بر حجم مصرف تاثیرگذار است. در سنوات قبل و در زمانی که با افزایش قیمت بنزین مواجه بودیم، همواره شاهد کاهش یکباره مصرف هم بودهایم و معمولاً این کاهش مصرف تا چندین ماه ادامه داشته است.
مثلاً در آبان سال 1398، افزایش ناگهانی قیمت بنزین، موجب افت شدید مصرف شد. در این سال و قبل از افزایش نرخ بنزین، مصرف روزانه بنزین حتی به رقمی بیش از 100 میلیون لیتر نیز رسیده بود که با تغییر قیمت در آبانماه، به کمتر از 60 میلیون لیتر رسید. این امر، نشاندهنده اثر قیمت بر میزان مصرف است و طبیعتاً اگر مصرف تعدیل شود، اثرات جانبی همچون ترافیک و آلودگی هوا نیز کاهش خواهد یافت. بر مبنای چنین استدلالی، شناور شدن قیمت بنزین، هم به مدیریت سود و ضرر کمک میکند و هم اصلاح رفتار مصرفکننده را موجب میشود. مثالی که در مورد رفتار مصرفکننده میتوان به آن اشاره کرد، مساله سرویس مدارس دانشآموزان است. استفاده دانشآموزان از این سرویسها امروزه مسالهای متداول است درحالیکه چند دهه قبل، درصد ناچیزی از خانوادهها، فرزندان خود را با استفاده از این امکانات، راهی مدارس میکردند. ارزان بودن بنزین موجب شده است که خانوادهها فرزندان خود را حتی به نقاط دوردست در شهرهای محل سکونت خود برای تحصیل بفرستند که یکی از دلایل اصلی ترافیکهای سنگین صبحگاهی در شهرهای بزرگ نیز ناشی از همین مساله است؛ بهگونهای که در روزهای تعطیلی مدارس، بار ترافیکی با افت بسیار محسوسی همراه میشود. مجموع این مسائل و آثار جانبی آنها بر یکدیگر، موجب افزایش شدیدتر ترافیک روزانه میشود. لازم به تاکید است که تصور وجود ارتباط خطی بین تعداد خودروها و بار ترافیکی، فرضیهای نادرست است زیرا افزایش 20درصدی خودروها میتواند بار ترافیکی را حتی تا دو برابر تشدید کند.
با این حال، در ایران، عدم شفافیت نرخ دلار موجب ناممکن شدنِ تعیین قیمت بنزین بر اساس نرخ این ارز شده است. راهحل چنین معضلی، آزادسازی قیمت بنزین، مستقل از نرخ ارز است و یکی از راههایی که مردم میتوانند با این مساله به شکلی محسوس روبهرو شوند، اعطای سهمیه قابل مبادله به شهروندان است. قیمت مبادله سهمیه بنزین آزاد که بهصورت الکترونیکی قابل مبادله باشد، موجب کشف قیمت در بازار خواهد شد و این در حالی است که نرخ دلار نیز در آن مستتر خواهد بود. در شرایطی که تحریمها نیز بر قیمت کالاها تاثیرگذار خواهد بود، شرایط بازار میتواند قیمت را بهطور کامل تنظیم کند. طبیعتاً قیمت ساختگی بنزین با فرمولهایی چون ضربِ «قیمت بنزین جهانی» در «قیمت دلار»، قابل پذیرش نیست و فرآیند تعیین قیمت و تبعیت از قیمت دستوری، رویهای نادرست است. از آنجا که قیمت دلار، قیمتی دستکاریشده است و بهطور واقعی، قیمت بنزین جهانی نیز وجود خارجی ندارد، این مساله عقلانی به نظر نمیرسد. قیمت جهانی بنزین در 15 کشور همسایه اطراف ایران در بازهای بین 2 /0 تا 1 دلار است که نشان میدهد قیمت ثابت جهانی برای بنزین عملاً وجود ندارد.
بر همین اساس، اگر مردم بتوانند با توسل به یک سامانه الکترونیکی خریدوفروش، سهمیه بنزین خود را مبادله کنند، قیمت و ارزش حقیقی بنزین به دست خواهد آمد و به این شکل، مردم قادر خواهند بود با دقت در مصرف، هزینه خود را کاهش دهند. در این شرایط اگر کسی به دنبال صادرات و واردات بنزین باشد میتواند با توجه به قیمت بازار و نیاز مصرفکننده، اقدام به واردات بنزین با کیفیت بالاتر و قیمت ارزانتر از بنزین داخلی کند زیرا میزان تقاضا و نیاز بازار بهروشنی مشخص میشود.
در حال حاضر و باتوجه به افت قیمت جهانی نفت، قیمت آزاد بنزین ایران در حدود 2400 تا 2500 تومان برآورد میشود. اگر دولت در شرایط کنونی به آزادسازی قیمت بنزین اقدام کند، قیمت بنزین آزاد برای مردم کمتر از قیمت فعلی دولتی است و همین مساله میتواند فرصت مناسبی برای آزادسازی از سوی دولت در نظر گرفته شود. در آینده نیز افزایش قیمت بنزین، گلایهای را متوجه دولت نخواهد کرد چرا که در این صورت، مبادله بنزین عملاً بر دوش مردم قرار خواهد گرفت. چنین مسالهای به معنی فروش آزاد بنزین از سوی دولت نیست بلکه قرار دادن اختیار تبادل بنزین بر عهده خود مردم و بخش خصوصی است. دولت در ایران بهطور روزانه تقریباً 65 میلیون لیتر سهمیه به مردم اختصاص میدهد درحالیکه در برخی از روزها مصرف بنزین زیر 50 میلیون لیتر است. این به معنی عدم استفاده از بنزین در برخی از ماهها و ذخیره آن برای ماههای آینده است درحالیکه این ذخیره میتواند با عرضه در بازار، آزادانه مبادله شود.
متاسفانه، موضوع آزادسازی قیمت بنزین و اصلاح بازار انرژی ایران (بهصورت کلی) با یکدیگر خلط شده و در نهایت به بودجه دولت گره خورده است. به دلیل ورود مستقیم درآمدهای نفت و فرآوردههای نفتی ازجمله بنزین در بودجه، اینگونه تصور میشود که سود حاصل از فروش بنزین به سود دولت است اما در حقیقت، لازم است که این دو مساله از یکدیگر جدا شود. اگر به دنبال کسب دستاورد اقتصادی بزرگ برای کشور هستیم، باید مساله بنزین و حاملهای انرژی را از مبحث بودجه جدا کنیم. بنزین هیچگاه نتوانسته است کمکی به کسری بودجه کند و بنابراین، اگر دولت سهمیهای همانند 60 لیتر بنزین کنونی را به مصرفکنندگان اختصاص دهد (و بهجای اختصاص 60 لیتر به هر خودرو، سهمیه 15 تا 20 لیتر در ماه به کد ملی افراد تعلق بگیرد) آزادسازی بنزین، دولت را برای همیشه از تعیین قیمت دستوری بنزین رها خواهد کرد.
این مساله از سال 1343 تاکنون برای همه دولتها در ایران دردسر ایجاد کرده است. و این مساله کماکان حلنشده باقی مانده است و حل و فصل این موضوع توسط دولت میتواند بهعنوان دستاوردی ارزنده و تاریخی در نظر گرفته شود. خلاصی از نرخگذاری بنزین، دولت و جامعه را از جهش یکباره قیمت، اعتراضات اجتماعی و ترافیک ناشی از مصرف مازاد حاملهای انرژی، رها کرده و بزرگترین دستاورد اقتصادی را برای دولت به همراه خواهد آورد.