فرار رو به جلو
تاثیرتحریم در وضع اقتصاد بیشتر است یا سیاستهای دولت؟
مرضیه محمودی: شرایط کنونی اقتصاد ایران، محصول تحریمهاست یا سیاستهای داخلی؟ سوالی تکراری که بعد از اظهارات رئیسجمهوری در مجمع عمومی سالانه بانک مرکزی مجدداً مطرح شده است. جایی که حسن روحانی در آن اعلام کرد: «من بلد نیستم کاری به دنیا نداشته باشم و برای حل مشکلات فقط به داخل نگاه کنم. اگر اقتصاددانی بلد است که تمام روابط خارجی خراب باشد اما اقتصاد مملکت دست نخورد به ما هم بگوید.»
1- تحریم و درهای بسته: تحریمها اقتصاد ایران را ناخوش کرده است. صادرات نفت به کمترین میزان خود در دهههای گذشته رسیده، کاهش صادرات نفت، منجر به کاهش درآمد دولت شده، کاهش درآمدها منجر به توقف پروژههای عمرانی شده و خود را در رشد منفی اقتصادی ایران نشان داده است. بودجه با کسری شدید مواجه است. تنها راه جبران کسری بودجه جبران آن از محل پایه پولی است. سیاستی که بارها تکرار شده و تنها نتیجهاش افزایش تورم است. تورم منجر به تشدید نابرابری و افزایش فقر میشود و دولت مجبور است برای جبران تورم و قدرت خرید در بازار مداخله کند و این دخالت منجر به کاهش بیشتر نرخ رشد اقتصادی میشود و چرخه بالا تکرار میشود. مگر اینکه درآمد جدید نفتی به اقتصاد تزریق یا سرمایه خارجی جذب شود که آن هم تا تحریمها برداشته نشود و روابط با دنیا از سر گرفته نشود ممکن نیست. از این منظر حق با حسن روحانی است. نهتنها اقتصاد ایران که هیچ اقتصادی بدون رابطه با جهان رشد نمیکند.
2- سیاستهای همیشگی: دولت فرصت اصلاحات را از دست داد و با سیاستهای خطا کشور را به عقب برگرداند. از سال 92، زمینه برای اصلاح ساختارهای اقتصادی مهیا بود. سرمایه اجتماعی دولت بالا بود، برجام امضا شده و برخی از تحریمها رفع شده بود. شاید کمترین کار دولت، واکسینه کردن نرخ ارز و تعدیل تدریجی آن بود تا تاثیر تکانههای خارجی را کمتر کند. دولت حداقل میتوانست رفتار مالی خود را اصلاح و کسری بودجه را مدیریت کند که نکرد. در دولت اول، دولت در سایه برجام نشست بدون هیچ اقدامی چراکه نفت صادر میشد و ارز آن به اقتصاد برمیگشت.
اما اولین تکانه خارجی، اقتصاد ایران را متلاطم کرد و نرخ ارز جهید. پس از آن خطا پشت خطا رخ داد. کنترل دستوری نرخ ارز، پرداخت ارز 4200تومانی، دخالت در بازار از یک طرف و اجرای دیرهنگام اصلاح قیمت بنزین و... رخ داد. هم تورم افزایش یافت و هم نرخ رشد اقتصادی کاهش یافت. دولت فرصت داشت که تاثیر تحریمها را کم کند، اما با سیاستهای خطا، اقتصاد را آسیبپذیرتر کرد. نبود روابط خارجی، حتماً بر اقتصاد تاثیر منفی میگذارد، اما ارتباط با دنیا، بدون اصلاح سیاستها هم قطعاً بیثمر است. حالا باید یکبار دیگر پرسید اقتصاد ایران با رفع تحریمها بهبود مییابد یا اصلاح سیاستهای خطا؟ البته سوال دیگری هم وجود دارد. اینکه چرا حسن روحانی، در ربع پایانی دولتش اعتراف میکند که اقتصاددان نیست و وعدههایش وعده دوران صلح بوده نه جنگ.