«ترکاندنی» در کار نیست
آیا انتشار دادههای باز شهرداری تهران سرآغاز یک تحول است؟
هر سازمانی در لحظه حجم زیادی از داده را جمعآوری میکند و از این منظر شهرداریها احتمالاً با حجم عظیمتری از دادههای تولیدی مواجه هستند؛ دادههایی که البته میتواند در یک بستر مناسب به خلق ایدههای تازه و راهاندازی کسبوکارهای متقدم منجر شود که در نهایت معطوف به رفاه بیشتر شهروندان به عنوان مصرفکننده نهایی است. بهطور کلی دادههای شهرداری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دادههایی که از طریق عملکرد خود این سازمان تولید میشود، مثل ساعت ورود و خروج قطار شهری به هر ایستگاه و دادههایی که توسط کاربران آن سازمان تولید میشود، مانند تعداد ورودی شهروندان در هر دقیقه به یک ایستگاه مترو یا اتوبوس.
هر سازمانی در لحظه حجم زیادی از داده را جمعآوری میکند و از این منظر شهرداریها احتمالاً با حجم عظیمتری از دادههای تولیدی مواجه هستند؛ دادههایی که البته میتواند در یک بستر مناسب به خلق ایدههای تازه و راهاندازی کسبوکارهای متقدم منجر شود که در نهایت معطوف به رفاه بیشتر شهروندان به عنوان مصرفکننده نهایی است. بهطور کلی دادههای شهرداری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دادههایی که از طریق عملکرد خود این سازمان تولید میشود، مثل ساعت ورود و خروج قطار شهری به هر ایستگاه و دادههایی که توسط کاربران آن سازمان تولید میشود، مانند تعداد ورودی شهروندان در هر دقیقه به یک ایستگاه مترو یا اتوبوس.
در چند سال اخیر، موضوع شهر هوشمند در دنیا بسیار مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است و ایجاد دادههای باز (Open API) از طرف شهرداری برای کسبوکارهای نوین یکی از فرآیندهای هوشمندسازی شهر محسوب میشود. این اقدام در کشور ما نیز کمسابقه نیست، همانطور که نگارنده، شخصاً در سال 1395، دبیری کارگاه شهر هوشمند سازمان بینالمللی متروپلیس را برعهده داشت.
شهرداری تهران نیز به تازگی، در وبسایتی «رابط برنامهنویسی اپلیکیشن (نرمافزار کاربردی)» یا همان APIهای مربوط به شهر تهران را منتشر کرده است. نکتهای که در همان شروع تحلیل این اقدام باید به آن اشاره کرد، این است که انتشار عمومی دادههای باز توسط شهرداری تهران یک کار جدید محسوب نمیشود و اکثر شهرهای اروپایی این امکان را در چند سال گذشته فراهم کردهاند؛ حتی در ایران هم این فعالیت جدید نیست و برای نمونه مشهد، پیش از این سیستم دادههای باز را برای استفاده کسبوکارهای شهری فعال کرده است.
همچنین از لحاظ فنی، ایجاد دادههای باز یک کار سطح بالا و پیچیده محسوب نمیشود، اما طراحی صحیح آن بسیار حائز اهمیت است. برای نمونه دو نکته مهم که باید در طراحی مدنظر قرار گیرد این است که نخست پاسخ درخواستها با بیشترین سرعت ممکن داده شود، و دوم اینکه تعداد درخواستها حداقل باشد. لحاظ کردن این دو نکته اصلی در طراحی فنی بسیار مهم است و در این موضوع، شهرداری تهران باید تعامل بسیار خوبی با توسعهدهندگان دادهها و کسبوکارهای برآمده از این بستر داشته باشد.
بررسی اولیه دادههای ارائهشده در صفحه وبسایت API شهرداری تهران، نشان میدهد که در حال حاضر این دادهها بیشتر از نوعی است که خود سازمان شهرداری آنها را تولید کرده است (نوع اول)، نه دادههایی که توسط مردم تولید میشود و شهرداری به آنها دسترسی دارد. اما واقعیت این است که دادههای نوع دوم برای کسبوکارها جذابتر هستند. برای مثال فرض کنید، یک شرکت فعال در حوزه فناوری، قصد داشته باشد اپلیکیشنی طراحی کند که به شهروند اطلاع دهد که در هر ساعت از چه ایستگاههای مترو و اتوبوس استفاده کند که هم خلوتتر باشند و هم سریعتر به مقصد برسد. برای این اپلیکیشن نیاز به دادههایی است که نشان دهد در هر لحظه در هر ایستگاه چند بلیت خریداری شده است تا بتوان حجم درخواست آن ایستگاه را محاسبه کرد. برای ارائه چنین اطلاعاتی به شهروندان، دادههایی در حد و اندازه صرف زمان حرکت قطارها کمککننده و راهگشا نیست.
با این همه تمام مزیت انتشار چنین دادههایی مربوط به کسبوکارها نیست، بلکه پروژهها و پایاننامههای دانشگاهی نیز میتوانند بدون نامهنگاری و کسب مجوز و... به این دادههای باز دسترسی داشته و به این ترتیب کارهای پژوهشی را آسانتر انجام دهند.
متاسفانه به علت ساختار ناکارآمد اداری و بوروکراسی ایران دسترسی به دادههای باز بسیار دیر و با تاخیر فراهم شده است. این تاخیر نه به علت مسائل فنی، بلکه به علت ساختار اداری است. با اینکه ساختار اداری به عنوان پشتیبان بخش خدمات و تولید در سازمانها ایجاد شده، اما متاسفانه در ایران این ساختار در دولت، شهرداریها و نهادهای عمومی، آنقدر عریض و طویل شده است که اصل کار را که ارائه خدمات و تولید است مورد تاثیر منفی قرار داده.
داده به مثابه کالا
احتمالاً این دغدغه در آغاز کار میتواند برای توسعهدهندگان اپلیکیشنها و استارتآپها محل سوال باشد که آیا شهرداری قصد دارد در هر بخشی از فرآیند انتشار داده، آن را به کاربران بفروشد و از این محل درآمدزایی داشته باشد. نگارنده از این مساله اطلاعی ندارد اما سوال اولیه این است که آیا دادههایی که توسط مردم تولید میشود و شهرداری به آنها دسترسی دارد از لحاظ حقوقی متعلق به شهرداری است و آیا شهرداری میتواند آنها را به فروش بگذارد؟ این سوالی است که ابتدا به ساکن باید برای دادن پاسخ درست به احتمال فروش دادهها، پاسخ داده شود. اما مستقل از موضوع حقوقی، دادهها نیز کالا محسوب میشوند و اگر کالایی مشتری داشته باشد، با توجه به تقاضا قیمت آن قابل تشخیص است.
بخشی از دادههای شهرداری ممکن است نهتنها قیمت مثبت نداشته باشد و هیچ کسبوکاری مشتری آنها نباشد، بلکه حتی قیمت منفی هم داشته باشد و چهبسا شهرداری برای ارائه خدمات بهتر به مردم از اپلیکیشنها بخواهد این دادهها را در ازای دریافت پول به کاربرانشان نمایش دهند.
از طرفی اینکه چگونه استارتآپها با خلاقیت خود، بتوانند دادههای خام را به شکلی دربیاورند که برطرفکننده نیاز تعداد زیادی شهروند باشد و شهروندان برای برطرف کردن نیاز خود، اپلیکیشن طراحیشده برای آن منظور را دانلود کنند، اصلیترین کاری است که میتواند دادههای فعلی را ارزشمند کند. یعنی اگر خلاقیت استارتآپها نباشد، صرف داده ارزش خاصی ندارد. حالا اگر شهرداری بعد از خلاقیت ایجادشده بخواهد برای دادههای خود پول طلب کند، یک سؤال ظریف اینجا ایجاد میشود که این دادهها بدون خلاقیت ایجادشده ارزشی نداشتهاند و این ارزش به خاطر خلاقیت است. سوال این است که آیا دستگاه حقوقی ما میتواند این ظرافت را داوری کند؟
تجربیات پیشین
همانطور که در ابتدای این یادداشت عنوان شد، پیشتر شهرداری مشهد نیز اقدام به انتشار داده باز کرده است. این دادهها حداقل تاکنون دو کاربرد داشته که البته یکی عاری از خلاقیت و صرفاً نمایش دادن است. در کاربری نخست اپلیکیشنی برای رزرو پارکینگ در سطح شهر با استفاده از این دادهها طراحی شد؛ به این ترتیب که کاربر میتوانست با رصد شلوغی یک منطقه و یافتن پارکینگهای خالی، یک جای پارک برای خودرو خود رزرو کند و ظرف مدت زمان مشخصی خودش را به محل برساند و تا آن زمان، محل پارک خالی برای او رزرو میشد. در کاربرد دوم هم یک اپلیکیشن پیامرسان برای جذابیت بیشتر و جلب کاربر، اطلاعات اولیه شهری را میدهد و نه بیشتر. در واقع اینجا خلاقیت مشخصی رخ نداده است. قاعدتاً نباید این تصور شکل بگیرد که دادههای باز شهرداری باعث تحول عجیبی میشود، این کسبوکارها هستند که با دادههای جمعآوریشده توسط خودشان میتوانند منشأ تحول شوند. برای نمونه اپهای مسیریاب در زندگی فرد تغییر ایجاد میکند، شاید دو دهه بعد افراد در کلانشهرها دیگر آدرس بلد نباشند و این گوشیهای تلفن همراه آنهاست که راهبلد است و میداند که باید از کدام خیابان و کوچه حرکت کرد تا به مقصد رسید. صرف نمایش اطلاعات نه خلاقیت ویژهای دارد و نه تحولی ایجاد میکند.
نوآوری جایی اتفاق میافتد که کاری که قبلاً توسط مغز انسان انجام میشده از طریق هوش مصنوعی انجام شود. به نظر هنوز زیستبوم فناوری در کشور ما آنقدر رشد نیافته است که انتظار تحولات عجیب، خلاقیتهای بزرگ یا سرمایهگذاری عظیم برای آن داشته باشیم. در شهرهایی مانند آمستردام که از پیشروان شهرهای هوشمند جهان است اتفاق زیادی در مورد دادههای باز شهرداری آمستردام دیده نشده است. با این حال واقعیت افزوده در بازدید از مکانهای تاریخی به واسطه گردشگرپذیر بودن زیاد مورد توجه قرار گرفته است، رخدادی که هنوز در شهرهای ایران زیاد مورد توجه قرار نگرفته و البته با توجه به تعداد اندک گردشگر در مورد توجیه اقتصادی آن هم تردید وجود دارد. در نهایت بهطور خلاصه ضمن استقبال از انتشار APIها میتوان گفت اگر این تصور وجود دارد که انتشار داده باز به قول مصطلح «میترکاند» باید گفت خیر، چنین خبری نیست؛ هنوز راه درازی مانده است.