شناسه خبر : 32627 لینک کوتاه

در مسیر باد

کاهش نرخ باروری در ایران تحت تاثیر چه عواملی رخ داده است؟

انسان فارغ از ویژگی‌های منحصربه‌فردی که دارد، از نظر زیستی یکی از موجودات زنده است. ما انسان‌ها مانند دیگر موجودات در زیستگاه‌هایی زندگی می‌کنیم. همه موجودات زنده با تغییر در شرایط زیستگاهشان میزان زادوولد خود را تغییر می‌دهند حتی باکتری‌ها هم اگر تغییری در محیط زندگی‌شان ایجاد شود و مثلاً دما کم و زیاد شود،‌ از زادوولد دست برمی‌دارند.

رسول رمضانیان/ مدرس دانشگاه و تحلیلگر اقتصاد

انسان فارغ از ویژگی‌های منحصربه‌فردی که دارد، از نظر زیستی یکی از موجودات زنده است. ما انسان‌ها مانند دیگر موجودات در زیستگاه‌هایی زندگی می‌کنیم. همه موجودات زنده با تغییر در شرایط زیستگاهشان میزان زادوولد خود را تغییر می‌دهند حتی باکتری‌ها هم اگر تغییری در محیط زندگی‌شان ایجاد شود و مثلاً دما کم و زیاد شود،‌ از زادوولد دست برمی‌دارند. پس تاثیر شرایط محیطی بر میزان زادوولد امری طبیعی است و منحصر به انسان نیست. خیلی از حیوانات هستند که در باغ وحش‌ها زادوولد نمی‌کنند یا حیواناتی که گله‌ای زندگی می‌کنند مثل غزال و بز و آهو با کم شدن علوفه در مراتع زیستگاهشان از زادوولد خودداری می‌کنند. درواقع قانون طبیعت به شکلی طراحی شده که جمعیت گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری با توجه به شرایط زیستگاه‌ها کنترل می‌شود. اما موضوع باروری و زادوولد در انسان‌ها پیچیده‌تر از سایر موجودات است به ویژه در چند دهه اخیر که با رشد بهداشت، موضوع جمعیت در جوامع انسانی دچار تحولاتی شده است. همچنین ما انسان‌ها توانسته‌ایم با کنترل نیروهای طبیعت، زیستگاه‌های جدیدی برای خود بسازیم. در دورانی که امکانات بهداشتی وجود نداشته و انسان‌ها کنترل کمتری بر طبیعت و عوامل طبیعی داشته‌اند، نرخ رشد جمعیت انسان به صورت طبیعی حدود نیم درصد بوده است، اما امروز نرخ رشد جمعیت انسان‌ها بیشتر از یک درصد است. البته این برای کره زمین خطر بزرگی محسوب می‌شود چون با تغییر نرخ رشد جمعیت و افزایش آن به بیش از یک درصد، محیط زیست هم تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر کرده است. به عنوان مثال شهری مثل دامغان در منطقه سمنان،‌ شهری کویری است و به صورت طبیعی نمی‌تواند از حد مشخصی بیشتر موجود زنده در خود داشته باشد؛ خواه این موجودات زنده انسان باشند یا پرنده یا بز کوهی. امروز با کمک تکنولوژی و مهار نیروهای طبیعت، جمعیت انسانی در این منطقه افزایش پیدا کرده است به حدی که بحث انتقال آب دریای خزر به این منطقه مطرح شده است. اگر آب هم به منطقه نرسد، احتمالاً این جمعیت با مهاجرت به مناطقی مثل شمال باعث از بین رفتن جنگل‌ها می‌شوند. مخاطرات زیست‌محیطی که بر اثر رشد جمعیت ایجاد شده، در سال‌های اخیر نگرانی‌های زیادی ایجاد کرده است. در این شرایط طبیعی است که تمایل به زادوولد در انسان‌ها کاهش پیدا کند. هر موجود زنده‌ای حتی باکتری که مغز ندارد،‌ در شرایط و محیط نامساعد تکثیر خود را متوقف می‌کند. ما نیز به عنوان انسان، حتی فارغ از قدرت تفکر و تعقل، حتی با یک دریافت خیلی ابتدایی‌تر و شاید به صورت غریزی وقتی می‌بینیم شرایط زندگی برایمان مناسب نیست، زادوولد خود را کاهش می‌دهیم.

مسکن به عنوان سرپناه یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده سطح رفاه انسان محسوب می‌شود. وقتی شرایط زندگی انسان‌ها دشوار می‌شود و از جمله مسکن به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده رفاه، گران می‌شود، میزان زادوولد انسان‌ها هم کاهش می‌یابد. حتی دو پرستو هم برای زادوولد به سرپناه مناسب نیاز دارند و نمی‌توانند در مسیر باد لانه بسازند.‌ انسان‌ها هم در شرایط سخت و دشوار شدن تهیه مسکن، نمی‌توانند به تشکیل خانواده و فرزندآوری بپردازند. بنابراین وقتی قیمت مسکن افزایش پیدا می‌کند، به طور کاملاً طبیعی ازدواج‌ها به تعویق و فرزندآوری به تاخیر می‌افتد. در نتیجه می‌توان ادعا کرد که تاثیر افزایش قیمت مسکن و دشواری تامین معاش بر میزان زادوولد تاثیری است کاملاً ابتدایی و طبیعی که حتی باکتری‌ها هم بر اساس آن عمل می‌کنند. وقتی شرایط زیستگاه مناسب نیست، زادوولد موجودات زنده از باکتری‌ها تا خزندگان و پرندگان و پستانداران کاهش پیدا می‌کند. ما انسان‌ها نیز که از جمله جانداران هستیم،‌ حتی بدون در نظر گرفتن عقل انسانی، از این قاعده مستثنی نیستیم.

پرندگان بی‌بال

 مساله دیگر تاثیر وضعیت شاخص‌های اقتصاد کلان بر امید به تشکیل خانواده و فرزندآوری است. فردی که بیکار باشد، مثل پرنده‌ای است که بال ندارد تا برای پیدا کردن خوراک پرواز کند، در نتیجه زادوولدش را کاهش می‌دهد. گذشته از این عقل ابتدایی، انسان یک عقل بالاتر هم دارد که بر اساس آن میل دارد به اینکه برای فرزندانش زندگی مناسب‌تری فراهم و تضمین کند. بیشتر افرادی که صاحب فرزند می‌شوند، می‌گویند برای فرزندانمان زندگی می‌کنیم. شاید افراد تا 40سالگی برای خود و والدین‌شان زندگی کنند، اما از سنی به بعد دیگر فقط می‌خواهند زندگی را برای آیندگان و فرزندانشان بسازند. وقتی افراد ببینند امیدی به آینده بهتر وجود ندارد،‌ ترجیح می‌دهند ‌ اصلاً فرزندان و آیندگانی نداشته باشند. البته این یک موضوع رفت و برگشتی است به این معنی که اگر فردی فرزندی نداشته باشد و آینده‌ای برای خود متصور نباشد، احتمالاً برای ساختن آینده هم تلاشی نمی‌کند. اما در زیست‌بومی که به افراد اجازه ساختن آینده داده نمی‌شود، تمایل افراد به فرزندآوری کاهش می‌یابد.

البته این رفتارها معمولاً بیشتر به شکل غریزی و ناخودآگاه در حال رخ دادن است. این‌طور نیست که هر کدام از شهروندان ما بنشینند و فکر کنند و بر اساس شرایط آگاهانه تصمیم‌گیری کنند که فرزندی نداشته باشند. کاهش نرخ باروری در شرایط دشوار اقتصادی لزوماً به این معنا نیست که افراد با عقل خودآگاه خود به تصمیم برای فرزند نداشتن رسیده باشند. واقعیت این است که بخش زیادی از این مساله بیشتر از اینکه حاصل تصمیم‌گیری مستقیم استدلالی افراد باشد، حاصل ناامیدی از آینده است. این ناامیدی‌ها حتی بر تمایلات جنسی و غریزی افراد هم تاثیر می‌گذارد.

آمارها می‌گویند در سه ماه اول سال ۹۸ میزان تولد در مقایسه با سه ماه اول سال ۹۷ معادل ۱۳درصد کاهش یافته است، اما برای نتیجه‌گیری از این آمار، باید دو موضوع را در نظر گرفت؛ یکی اینکه آیا تعداد خانوارها و تعداد ازدواج‌ها هم کاهش پیدا کرده است یا نه و دیگر اینکه دهه شصتی‌ها به‌تدریج در حال خارج شدن از سن ازدواج و باروری هستند و جمعیت متولدین دهه‌های بعدی از متولدین این دهه کمتر است. به همین علت تغییر ناگهانی نرخ رشد جمعیت طبیعی است.

متغیر اثرگذار دیگر بر نرخ باروری موضوع تغییرات فرهنگی است. رشد صنعت آزادی انسان‌ها را بیشتر کرده است به این معنا که انسان وقت آزاد بیشتری پیدا کرده تا به خودش فکر کند و به خودش برسد. گویی نوعی تغییر فرهنگی رخ داده است. در واقع انسان‌ها زمان بیشتری برای توجه به خودشان پیدا کرده‌اند و در نتیجه خودپسندی و خودخواهی در انسان تشدید شده است. این برای خود بودن در انسان‌ها مفهومی کاملاً جدید است که شاید 80 سال پیش کاملاً بی‌معنی بوده است.

تغییر بزرگ دیگری که در جوامع انسانی رخ داده و بر رشد جمعیت اثر گذاشته تغییرات پزشکی در زمینه باروری است. اخیراً یک جامعه‌شناس در مقاله‌ای پیش‌بینی کرده بود تا صد سال آینده زنان بچه‌دار شدن را تا 50سالگی به تعویق بیندازند و فرآیند بارداری هم به یک فرآیند آزمایشگاهی تبدیل شود.

آثار اقتصادی نامتوازن شدن جمعیت

با وجود اثرگذار بودن مولفه‌های جمعیتی بر اقتصاد، به نظر نمی‌رسد در سال‌های آتی صرف کاهش جمعیت سبب مشکل اقتصادی در ایران شود، بلکه ناموزونی جمعیت مشکل اقتصادی بزرگی برای ما ایجاد خواهد کرد. دهه شصتی‌های ما جمعیت بزرگی هستند که در حال از دست دادن بهترین سن فعالیت اقتصادی‌شان بر اثر مسائل مختلف از جمله تحریم‌ها هستند. این جمعیت وقتی به سالمندی پا بگذارد، به تامین اجتماعی نیاز خواهد داشت، اما در مقابل در کشور به اندازه‌ای جمعیت جوان نداریم که به عنوان نیروی کار ثروت‌آفرینی کند و تامین اجتماعی سالمندان را با پرداخت مالیات و حق بیمه فراهم کند. درواقع احتمالاً جامعه ما در سال‌های پیش رو ناگهان با یک فضای خالی از جمعیت روبه‌رو می‌شود. به احتمال زیاد با ادامه این روند، تعداد واحدهای تجاری خالی تا 20 سال بعد بیشتر و تعداد نیروی کار کمتر خواهد شد. این در حالی است که ایران یک کشور مهاجرپذیر نیست و نمی‌توانیم امیدوار باشیم که این مشکلات در آینده از طریق مهاجران حل شود. بنابراین به نظر می‌رسد در سال‌های آینده نامتوازن شدن جمعیت یک معضل اساسی اقتصادی و اجتماعی برای کشور خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...