همسایهها
آیا اقتصاد ایران پاکستانیزه میشود؟
اواخر فروردینماه 98، مهرداد عمادی، اقتصاددان، در یادداشتی که برای شماره 311 هفتهنامه تجارت فردا نوشت عنوان کرد که ایالاتمتحده قصد جنگ با ایران را ندارد و پروژه بزرگتری را دنبال میکند؛ پروژه «پاکستانیزه کردن اقتصاد ایران». به این معنا که تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه ایران را کاهش و وابستگی اقتصادی را افزایش دهد.
رضا طهماسبی: اواخر فروردینماه 98، مهرداد عمادی، اقتصاددان، در یادداشتی که برای شماره 311 هفتهنامه تجارت فردا نوشت عنوان کرد که ایالاتمتحده قصد جنگ با ایران را ندارد و پروژه بزرگتری را دنبال میکند؛ پروژه «پاکستانیزه کردن اقتصاد ایران». به این معنا که تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه ایران را کاهش و وابستگی اقتصادی را افزایش دهد. نمونه آنچه دههها در کشور همسایه جاری بوده و نتیجه آن بیثباتی سیاسی و امنیتی، کودتاهای پیاپی، وابستگی بالای اقتصادی به دیگر کشورها از جمله کمکهای آمریکا و توسعه نامتقارن و نامتوازن بوده است. اقتصاد پاکستان با درآمد سرانه 8 /1472 دلاری قابل قیاس با اقتصاد ایران با درآمد سرانه 7 /5627 دلاری نیست اما آمار نشان میدهد که درآمد سرانه در پاکستان از سال 2009 به بعد مرتب صعودی بود اما نمودار درآمد سرانه ما به نوار قلب شباهت دارد.
حالا مسعود نیلی، اقتصاددان، میگوید عدم توازن مصرف در اقتصاد ما به سمتی میرود که شهروندان انرژی با قیمت نسبی ارزان داشته باشند و با ولع مصرف کنند اما از تامین نیازهای اصلی به اندازه کافی ناتوان باشند، سفرهای کمبنیه در خانهای پر از نور و گرما؛ نمونهای کاریکاتورگونه از مصرف، کمی شبیه به پاکستان. اما چنین وضعیتی چگونه در ایران در حال رخ دادن است؟
از ابتدای انقلاب تاکنون 10 بار قیمت بنزین، به عنوان یکی از مهمترین حاملهای انرژی، مشمول اصلاح شده، در حالی که هیچ قدمی برای اصلاح بازار انرژی برداشته نشده است. در حالی که باید بهجای افزایش مقطعی قیمتها، سازوکاری طراحی میشد که در آن «تعدیل طبیعی قیمت انرژی» جایگزین «افزایش سیاسی قیمت» شود. علاوه بر این اصلاح دستوری و مصنوعی، هیچگاه اصلاح قیمت با اصلاح ساختاری برای کنترل عواملی که تورم را تعیین میکنند، همراه نبوده است. به همین دلیل هر تعدیل قیمتی در یک بازه زمانی، بسته به آهنگ رشد تورم، بیاثر شده و مساله اصلاح قیمت انرژی به فرآیندی بیانتها تبدیل شده است. اصلاح قیمت انرژی فارغ از تورم، همواره باعث شده تا قیمت نسبی انرژی کمتر و به عبارتی ارزانتر از قیمت سایر کالاهایی باشد که با توجه به نرخ تورم رشد میکنند؛ و این یعنی تشویق مصرفکننده ناتوان از خرید کافی دیگر کالاها، به مصرف بیشتر انرژی در دسترس و ارزان؛ همان سفره خالی در اتاقی پر از نور. اصلاحات قیمتی اعمالشده توسط دولتها از آنجا که باعث جابهجاییهای مهم بین منتفعشوندگان و متضررشوندگان سیاست موجود میشود، از نظر اقتصاد سیاسی دارای تبعاتی است که وجود اعتماد به دولت و بهطور کلی تصمیمگیرندگان نقش مهمی در موفقیت اجرای آن دارد. در شرایطی که اعتماد عمومی به تصمیمگیرندگان کاهش زیادی پیدا کرده باشد، اجرای اصلاحات اقتصادی با چالش جدی مواجه میشود. اقتصاد ایران در حال حاضر با یک پارادوکس مواجه است که از یک طرف اصلاحات اقتصادی با تنوع و عمق زیاد برای آن دارای ضرورتی حیاتی است و از طرف دیگر کشور با ضعف مفرط اعتماد اجتماعی و تفرق زیاد سیاسی در حوزههای مرتبط با تصمیمگیریهای اقتصادی مواجه است. همین دلایل است که میتواند آهنگ حرکت اقتصاد ایران به سمت پاکستانیزه شدن را افزایش دهد. گفتوگوی صفحات بعدی با دکتر مسعود نیلی، تشریحکننده ناکامی اصلاح قیمتی صرف بدون اصلاح ساختار است.