بهانهگیری
آیا صادرکنندگان این روزها به فکر خروج سرمایهاند؟
صادرات این روزها راه رفتن بر روی لبه تیغ است. هم خوب است و هم بد. حتی دولت هم به درستی تکلیفش را در مورد آن نمیداند، هم میخواهد ارزآوری داشته باشد و هم دست و پای صادرات را میبندد.
محبوبه فکوری: صادرات این روزها راه رفتن بر روی لبه تیغ است. هم خوب است و هم بد. حتی دولت هم به درستی تکلیفش را در مورد آن نمیداند، هم میخواهد ارزآوری داشته باشد و هم دست و پای صادرات را میبندد. هم پیمان ارزی میگیرد و هم آرزو میکند که صادرات در شرایط سخت تحریم، روزبهروز بیشتر شود. این بازی یک بام و دو هوا اما دیر یا زود اثرات منفی خود را به جای خواهد گذاشت. صادرکنندگان هم به خوبی این را میدانند.
از یکسو کار و زندگی و سرمایهگذاریشان در حوزه صادرات کالا بوده و با چنگ و دندان بهرغم همه بیمیلیهای دولت طی سالهای گذشته بازارهایی را به دست آوردهاند و از سوی دیگر، قوانین و مقررات ناموزون، بخشنامههای خلقالساعه و گذاشتن پوتین نظارتهای بیجا و بیبرنامه بر گلویشان، نفسشان را بریده است. بهخصوص آنهایی که یک پله از تولیدکنندگان بالاتر هستند و نهتنها کیفیت را برای بازار داخلی به خوبی فراهم کردهاند، بلکه توانستهاند در میدان پررقیب کنونی در بازارهای جهانی، برای خود سهمی بستانند. اکنون همه بلاتکلیف هستند؛ دولت هم هر روز یک آییننامه و مصوبه برای آنها مقرر میدارد؛ غافل از اینکه، بازار جهانی است و تعهد. اگر ذرهای بدقولی و بدعهدی در این بازار از سوی خریداران کالاهای ایرانی مشاهده شود، دیگر نه معاملهای در کار خواهد بود و نه اعتمادی. اینجاست که درست نقطهای شکل میگیرد که دیگر بازگشت اگر امکانپذیر هم باشد، اما انرژی و طاقتی فزاینده میخواهد. این شرایط را باید برای صادرکنندگان به بازارهای عراق و افغانستان که صادراتشان عمدتاً به دلیل مسائل و مشکلات بانکی و عدم تدبیر مناسب برای آن، ریالی است، با سختیهای دوچندانی مواجه میشود. اکنون هم که عبدالناصر همتی، رئیس کل تازهنفس بانک مرکزی اعلام کرده هر آن فردی که صادراتی به صورت ریالی دارد، حکم خروج سرمایه برایش صادر میشود. پس باید ارزش را برگرداند، در حالی که صادرکنندگان با اصل حرف او موافق نیستند و بر این باورند که منابع حاصل از صادرات باید به کشور برگردد، اما نه به این صورت که بازگشت ریال، برای دولت آن هم در بازاری که نه سیستم بانکی درستی دارد و نه مقامات بانک مرکزیاش، علاقهای به مراوده بانکی با ایران دارند، مذموم شمرده شود. آنگونه که صادرکنندگان میگویند، ایران با سیستم بانکی این دو کشور یعنی افغانستان و عراق، روابط بانکی ندارد؛ چراکه آمریکا به سیستم بانکی عراق تسلط کامل دارد و اجازه فعالیت رسمی با ایران به آنها نمیدهد؛ در عین حال افغانستان هم سیستم بانکی ندارد.
اینجاست که وارد آوردن این همه فشار به صادرکنندگان، نهتنها کار معقولی نیست، بلکه صادرات را کند کرده و کارتهای بازرگانی یکبارمصرف را رواج میدهد، پس نه ارزی به دولت برمیگردد و نه درآمدی ایجاد خواهد شد، فقط شفافیت را از عرصه صادرات میرباید. پس به اعتقاد خبرگان این کار، به نظر میرسد که فعلاً اگر دولت بخواهد شرایط را مدیریت کند، میتواند چند صراف مشخص را در این دو کشور به عنوان صراف رسمی خود بپذیرد و اعلام کند که حداقل خریداران کالاهای ایرانی در این کشورها، وجوه را به این صرافها بدهند و صادرکنندگان هم ریال آن را از طریق آنها دریافت کنند. این به نظر راهحل معقولی است. اما به گفته رئیس کنفدراسیون صادرات ایران هر جایی که بوی موضوعات قهری بیاید، سرمایه فرار میکند؛ بنابراین کار برای صادرات سخت پیش خواهد رفت.