گرای نهادگرایان
چرا حرفهای نهادگرایان وطنی خوشایند سیاستمداران است؟
فرشاد مومنی از دوران طلایی اقتصاد ایران در زمان جنگ میگوید: «قله افتخارات از لحاظ عملکرد اقتصادی به دوران جنگ تحمیلی تعلق دارد. از شروع تا پایان جنگ به همت و پایمردی استاد فقید ]مصطفی عالینسب[ نرخ ارز در حد هفت تومان ثابت نگه داشته شد.
هادی چاوشی: روایت اول: فرشاد مومنی از دوران طلایی اقتصاد ایران در زمان جنگ میگوید: «قله افتخارات از لحاظ عملکرد اقتصادی به دوران جنگ تحمیلی تعلق دارد. از شروع تا پایان جنگ به همت و پایمردی استاد فقید ]مصطفی عالینسب[ نرخ ارز در حد هفت تومان ثابت نگه داشته شد. اما شیادان و عوامفریبان بعداً گفتند نرخ ارز در آن دوران، در بازار سیاه بیش از هفت برابر نرخ رسمی بود. آنان که به طور حرفهای اقتصاد را رصد میکنند میدانند که مقایسه نرخ رسمی و بازار سیاه در دوران جنگ با دوران پس از جنگ، به هیچ وجه منطقی نیست؛ چراکه در دوره جنگ تمام نیازهای اساسی مردم و تولیدکنندگان با ارز رسمی تامین میشد و به همین خاطر، مردم هرگز احساس فشار نمیکردند.»1. آشنا نیست؟ البته که هست. همین شیوه استدلال را رئیسجمهور روحانی یک ماه قبل در جلسه هیات دولت بهکار برده است: «بر فرض آنکه واردات کالا و خدمات 10 درصد ]در تولید ناخالص داخلی] نقش دارد، باید ببینیم که از این میزان چه مقدار با ارز 4200 تومان، چه مقدار با ارز حدود 7000 تومان و چه میزان برای بازار سوم میماند. بازار سوم در برابر ارزش تولیدات داخلی کشور، کمتر از یک درصد یا 3 /1 درصد است. نباید اقتصاد کشور را بر اساس این رقم محاسبه کنیم و این به دور از عدل، کارشناسی، حق و انصاف است.»2
روایت دوم: عباس شاکری میگوید قیمت دلار باید 1850 تومان باشد: «طبق برآوردهای ما نرخ واقعی ارز باید 1850 تومان باشد. در این برآورد تفاوت تورم ایران و آمریکا را لحاظ کرده و سال پایه را زمانی که دلار هفت تومان بود، تعیین کردهایم.»3. چطور است؟ این یکی نیازی به نقلقول مستقیم هم ندارد؛ مشکل بتوان در میان سیاستمداران ایرانی کسی را پیدا کرد که از ایده دلار 1850تومانی بدش بیاید.
از این روایتها بسیار میتوان نقل کرد؛ از سنخ حرفهایی که اقتصاددانان نهادگرای ایرانی میزنند و به قول مسعود نیلی «دنیایی خیالی» را تصویر میکنند که سیاستمداران در آرزوی آن هستند: «شما دنیایی را ترسیم میکنید که هر سیاستمداری به دنبال آن میگردد. شما میگویید اکسیری به نام اقتصاد نهادگرا وجود دارد که میتوان با آن، بدون انجام اصلاحات قیمتی در بازارهای مختلف، فساد را کنترل کرد. میتوان با آن بدون انجام اصلاح قیمت انرژی، مصرف انرژی را کنترل کرد. شما میگویید میتوان دنیایی داشت که در آن، آب مجانی عرضه میشود، اما بحران آب نداشته باشیم. اکسیر دیگری هست که میگوید میتوان با پایین نگه داشتن نرخ ارز، واردات را کنترل کرد بدون آنکه مشکلاتی از قبیل قاچاق، فساد و رانت وجود داشته باشد.»4
هدف پرونده پیش رو، جستوجوی ریشههای این همآواییها-میان سیاستمداران و نهادگرایان وطنی- است.