محافظ تورم برای کمدرآمدها
تیمور رحمانی اثر تورم بر دهکهای درآمدی را بررسی میکند
سیاستهای بازتوزیعی مناسب که به شکل مالیات و اعطای یارانه نقدی صورت میگیرد، میتواند از کمدرآمدها در مقابل افزایش سطح عمومی قیمتها محافظت کند، اما آیا در شرایط کنونی و با توجه به اینکه دولت از کسری تراز بودجه رنج میبرد، این موضوع باعث افزایش مجدد نرخ تورم نخواهد شد.
سیاستهای بازتوزیعی مناسب که به شکل مالیات و اعطای یارانه نقدی صورت میگیرد، میتواند از کمدرآمدها در مقابل افزایش سطح عمومی قیمتها محافظت کند، اما آیا در شرایط کنونی و با توجه به اینکه دولت از کسری تراز بودجه رنج میبرد، این موضوع باعث افزایش مجدد نرخ تورم نخواهد شد. تیمور رحمانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با تجارت فردا، مکانیسم اثر تورم بر دهکها را بررسی کرده است. از نگاه او، هنگامیکه شوک تورمی اتفاق میافتد، از یک جهت به منشأ این شوک ارتباط دارد که چگونه بر دهکها اثرگذار است و از جهت دیگر، به طول کشیدن دوران گذار این شوک بستگی خواهد داشت. همچنین در این خصوص واکنش سیاستگذار در مقابل شوک تورمی نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. نمیتوان نسخه کلی پیچید که حتماً شوک تورمی باعث بهبود یا بدتر شدن وضعیت برخی از دهکها خواهد شد. این کارشناس اقتصادی معتقد است که اثر تورم بر روی دهکهای درآمدی نیاز به یک کار جامع و کارشناسی دارد که البته، او چنین پژوهشی را در دست اقدام دارد. به گفته تیمور رحمانی، اعطای یارانه نقدی یک سیاست مالی است نه یک سیاست پولی، به این معنی که یک سیاست مالی برای بهبود توزیع انجام میدهیم. به طور طبیعی اعطای یارانه نقدی، مانند هر عامل دیگر عوارض دیگری دارد، مانند نرخ تورم، اما چون هدف اصلی این سیاست بازتوزیع به نفع دهکهای کمدرآمد است میتواند در مجموع آثار رفاهی منفی بر روی دهکهای پایین نداشته باشد و حتی بهبود نیز ایجاد کند.
♦♦♦
به طور کلی اثر تورمی بر دهکهای درآمدی متفاوت است، هنگامیکه سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد، انتظار بر این است که دهکهای کمدرآمد به دلیل افزایش هزینه از این محل آسیب ببینند، اما وضعیت دهکهای میانی و پردرآمد چطور است، آیا افزایش نرخ تورم در کوتاهمدت و بلندمدت اثری در روند خانوارها دارد؟ آیا باعث افزایش نابرابری میان خانوارها خواهد شد؟
البته من به طور شخصی روی مسالهای که عنوان کردید مطالعه و پژوهشی انجام ندادم، به همین دلیل نیز نمیتوانم به طور قطعی اعلام کنم، مکانیسم اثر تورم بر دهکهای مختلف به چه صورت است. البته در یکی از پژوهشها برای پایاننامه دانشجوی دکترا این موضوع مورد بررسی قرار گرفته که در آنجا این موضوع بررسی میشود که اثر شوک تورمی در دهکها و اثر توزیع درآمدی به چه شکل است، اما اگر بخواهم موضوعی را به طور کلی عنوان کنم، هنگامیکه شوک تورمی اتفاق میافتد، از یک جهت به منشأ این شوک ارتباط دارد که چگونه بر دهکها اثرگذار است و از جهت دیگر، به طول کشیدن دوران گذار این شوک بستگی خواهد داشت. همچنین در این خصوص واکنش سیاستگذار در مقابل شوک تورمی نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. نمیتوان نسخه کلی پیچید که حتماً شوک تورمی باعث بهبود یا بدتر شدن وضعیت برخی از دهکها خواهد شد. اما با مشاهده شوکهای تورمی در دهههای اخیر، این موضوع نشان میدهد که عموماً دهکهای کمدرآمد، در مقابل شوکهای تورمی آسیب و صدمه بیشتری دیدند. در واقع میتوان اینطور عنوان کرد که شوک تورمی آثار توزیعی دارد که بیشتر به ضرر دهکهای کمدرآمد عمل میکند و دهکهای پردرآمد نیز از آن بیشتر نفع میبرند. شواهدی از این موضوع وجود دارد، در مواقعی که شوک تورمی ایجاد میشود، به طور طبیعی، خانوارهای پردرآمد به دلیل داشتن داراییهایی که با افزایش نرخ تورم، سطح قیمتی آن افزایش مییابد، دارای حفاظ تورمی هستند و نرخ تورم، بر رفاه این دهکها اثر کمتری دارد.
اما اقشار کمدرآمد به دلیل آنکه دارایی قابل توجهی ندارند که با افزایش نرخ تورم، ارزش آن نیز افزایش یابد، در نهایت این انتظار وجود دارد که افزایش نرخ تورم به این گروهها آسیب بزند. این موضوع پیچیدهای نیست و میتوان انتظار داشت که در زمان شوک تورمی این اثر بر دهکها وجود داشته باشد. اما اینکه در بلندمدت وضعیت دهکها به چه شکل خواهد شد و آیا دهکهای پردرآمد نیز به مرور با کاهش سطح درآمد روبهرو میشوند؟ این موضوعی است که باید بررسی شود و در حال حاضر، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
موضوع بعدی این است که در دورههای مختلف نیز امکان دارد نتایج متفاوت باشد و نمیتوان نسخه کلی برای هر دورهای داشت. باید مشخص شود که منشأ ایجاد تورم چه بوده است و شوک تورمی چگونه بوده است. همچنین چه رخدادهایی موازی با آن رخ داده و واکنش سیاستگذار در آن برهه زمانی به چه شکل بوده است. این موضوعات اگر دقیق مورد بررسی قرار گیرد، میتوانیم مشاهده کنیم که اثر توزیعی شوک درآمد به چه شکل خواهد بود.
در خصوص منشأ تورمی دیدگاههای متفاوتی نیز وجود دارد، در این خصوص برخی معتقدند اگر منشأ تورم به وسیله سیاستی باشد که برای حمایت از گروههای کمدرآمد، ایجاد شده باشد مانند پرداخت یارانههای نقدی، در مقایسه با تورمی که از افزایش نرخ ارز یا بدهی بانکها ایجاد شده باشد، اثر متفاوتتری خواهد داشت. آیا میتوان چنین استدلالی را قبول کرد؟
باید توجه داشته باشید که اعطای یارانه نقدی یک سیاست مالی است نه یک سیاست پولی، به این معنی که یک سیاست مالی برای بهبود توزیع انجام میدهیم. به طور طبیعی اعطای یارانه نقدی، مانند هر عامل دیگر عوارض دیگری دارد، مانند نرخ تورم، اما چون هدف اصلی این سیاست بازتوزیع به نفع دهکهای کمدرآمد است میتواند در مجموع آثار رفاهی منفی بر دهکهای پایین نداشته باشد و حتی بهبود نیز ایجاد کند. فرض کنید شوکهای منفی عرضه به ویژه شوکهایی که از ناحیه ایجاد تحریم صورت میگیرد، به دلیل آنکه علاوه بر ایجاد تورم به کاهش تولید و اشتغال میانجامد، قاعدتاً باید اثر تخریبی بیشتری بر دهکهای کمدرآمد ایجاد کند. به این دلیل که منشأ آن تحریم بوده، اثرات زیانبار بیشتری را بر دهکهای کمدرآمد خواهد داشت و میتوانیم این موضوع را به این شکل تحلیل کنیم.
مرکز آمار ایران به تازگی گزارشی ارائه میکند که نشان میدهد، اثر نرخ تورم ماههای اخیر بر دهکهای درآمدی متفاوت است. اگرچه انتظار میرفت که نرخ تورم در دهکهای کمدرآمد بیشتر باشد، اما مطابق این گزارش که آمار شهریورماه را مورد ارزیابی قرار میدهد، نرخ تورم در دهکهای پردرآمد بیشتر بوده است، دلیل این موضوع از نگاه شما چیست؟ آیا افزایش قیمت داراییها باعث شده که تورم این دهکها بیشتر باشد؟
در حال حاضر سیاستگذار ارز ارزانقیمت به کالاهای اساسی تخصیص میدهد، بنابراین قیمت کالاهای اساسی که در سبد خانوار وجود دارد و در دهکهای پایین نمود و اهمیت بیشتری دارد، در یک سطحی کنترل شده است. اما دهکهای پردرآمد در شرایط کنونی، کالاهایی که مصرف میکنند با نرخ ارز آزاد بوده و قیمتگذاری میشود. در نتیجه در برخی ماهها ممکن است این شرایط وجود داشته باشد. اما تا آنجا که در مطالعات قبلی بررسی شده است، در بلندمدت نرخ تورم صدمه بیشتری بر دهکهای کمدرآمد میزند و دهکهای پردرآمد اثرپذیری کمتری نسبت به دهکهای کمدرآمد داشتهاند.
گفتههای شما، به این معنی است که سهم کالاهای غیرخوراکی برای دهکهای پردرآمد بیشتر بوده و اثر آن باعث افزایش نرخ تورم شده است؟
در دهکهای پردرآمد وزن کالاهای ضروری مانند اقلام خوراکی در شاخص مصرفکننده کمتر است و در نتیجه این موضوع بر روند محاسبه نرخ تورم اثرگذار خواهد بود.
با توجه به این وضعیت سیاستگذار باید با چه ابزاری این روند را بهبود ببخشد؟ آیا در شرایطی که ما با رکود تورمی روبهرو هستیم میتوانیم با اخذ مالیات یا توزیع یارانه این اثر تورم در دهکهای مختلف را بهبود دهیم؟
به طور معمول باید با بهرهگیری از یک سیاست مالی، اثربخش این آسیبپذیری را جبران کرد. در اینجا، نوع اخذ مالیات نیز مهم است، اصولاً در کشورهای دیگر، مالیات بر مجموع درآمد اخذ میشود و انواع درآمد مالیاتهای متفاوتی دارند، که در نتیجه این مالیاتها آثار توزیعی بهتری در پی خواهد داشت، هر نوع مالیاتی در این شرایط راهگشا نخواهد بود.
پیشتر یکی از اقتصاددانان کشور پیشنهاد داده بود که میتوان با مکانیسمی مالیاتی را از صدک پردرآمد کشور اخذ کرد و آن را به دهک کمدرآمد داد، آیا این روش میتواند در شرایطی که خانوارها با شوک تورمی روبهرو هستند راهگشا باشد؟
باید مشخص کنید که شما از چه گروههایی میتوانید در شرایط کنونی مالیات اخذ کنید، در شرایط حاضر، به نظر میرسد که تمام کسبوکارها نیز نسبت به اخذ مالیات اعتراض میکنند و معتقدند در شرایطی نیستند که بتوان از آنها مالیات اضافی اخذ کرد. این موضوع به این دلیل است که مکانیسم اخذ مالیات در داخل کشور به درستی کار نمیکند. اگر شرایطی وجود داشت که میتوانستیم مالیات را از مجموع درآمد کسب کنیم، میشد از صدک پردرآمد مالیاتی را برای دهکهای کمدرآمد استفاده کرد. در این شرایط که مکانیسم مالیاتی بر اساس مجموع درآمد تعریف نشده، عملاً این کار نیز با مشکلاتی روبهرو است. در قانون مالیاتی کشور، نیز اشارهای نشده که باید مالیات از مجموع درآمد اخذ شود و مالیات ایران اصولاً، منبعمحور است و هدفگذاری میکند که از چه محلی مالیات اخذ کند. در نتیجه به درآمدها و اشخاص کاری ندارد تا هدفگذاری کند که درآمدهای افراد بر چه اساسی مرتب میشود تا از آن مالیات اخذ کند.
بحث دیگری که مطرح است این بود که در حال حاضر در دهکهای متوسط، فاصله درآمدها بسیار اندک است و اگر در سیستمهای بازتوزیعی، به یک دهک منابع تخصیص یابد، اما دهکهای مجاور نادیده گرفته شود، امکان جابهجایی خانوارها در دهکها وجود دارد، در این خصوص به چه شکل باید نقیصه را برطرف کرد؟
این یکی از ایرادهای توزیع درآمد نابرابر است و در این شرایط سیاست بازتوزیع سختتر میشود. اگر مساله این بود که در دو طیف درآمدی، چالش وجود داشته باشد، شرایط بهتر بود، اما در شرایط کنونی تمامی دهکها درگیر هستند و در این شرایط، کار سختتر خواهد بود.
نتایج یک بررسی نشان میدهد که میزان هزینه سرانه خانوار به عنوان شاخصی برای رفاه افراد در دو شوک تورمی سالهای 1386 و 1390 در تمام دهکهای اول تا نهم با کاهش روبهرو بوده است. بررسیها نشان میدهد در شوک تورمی سال 1386 چند دهک کمدرآمد جامعه با کاهش رفاه روبهرو نشدهاند، آیا میتوان گفت که در سالهای 1386 تا 1390، یارانههای پرداختی از دهکهای کمدرآمد محافظت کرده است؟
اگر یک بررسی اجمالی نیز داشته باشیم، تورم سال 1386 به شکل یک شوک ایجاد نشد و با توجه به میانگین سالهای اخیر، نمیتوان عنوان کرد که در این سال افزایش تورم قابل توجهی در اقتصاد به وجود آمده است. اما در سالهای 1391 و 1392 نرخ تورم به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد و بر اساس بررسیهای صورتگرفته، این شوک بر رفاه خانوارها نیز اثر گذاشته است. همچنین در دهه 1370 و در شرایط کنونی نیز شوک تورمی اتفاق افتاده و نرخ تورم نسبت به میانگین کل دورهها افزایش قابل توجهی داشته است.
در خصوص نرخ تورم نیز بسیاری از نگرانیها در اقتصاد وجود دارد و شرایط نسبت به سالهای قبل متفاوت شده است، آیا میتوان با اجرای سیاستهایی از شدت نرخ رشد تورم کاست و این متغیر مهم اقتصادی را کنترل کرد؟
در حال حاضر نرخ تورم تا حدودی تخلیه شده و سیاستگذار میتواند تا حدودی از شدت آن بکاهد. در حال حاضر تورم قابل توجهی وجود دارد و مدتهاست که این فرآیند شروع شده است و حتی با اجرایی کردن یک سیاست بیعیب و نقص نیز نمیتوان به صورت جدی، تورم را کاهش داد و به سطح 10 تا 15 درصد رساند، بنابراین به طور اجتنابناپذیر یک دوره تورم بالای 30 درصد خواهیم داشت. اما میتوان امیدوار بود که به تدریج نرخ تورم کنترل شود که البته این روند نیز منوط به اجرای برخی سیاستهای مناسب است.
جدیدترین آمارها از بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که نرخ تورم در سال جاری و سال آینده بالای 20 درصد میشود، آیا این آمار میتواند منطقی باشد؟ در حقیقت این آمار نشان میدهد که تورمهای سهرقمی در انتظار اقتصاد نیست؟
نه، نمیتوان گفت که ما به نقطه تورمهای سهرقمی حرکت میکنیم، تا چند ماه آینده نرخ تورم شدت کنونی را حفظ خواهد کرد، اما اگر شوک ارزی متوقف شود و همچنین نرخ رشد نقدینگی نیز کنترل شود در نهایت به طور طبیعی نرخ تورم شروع به کاهش خواهد کرد. برای کنترل تورم نیاز به ابزارهایی است که ما تاکنون نداشتهایم و کلیات تصمیمات جدید بانک مرکزی در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، برای فراهم کردن ابزار کافی و کنترل تورم است.
باید به این نکته توجه کرد که تجربه ناموفق ما در کاهش و تکرقمی کردن تورم و ثبات اقتصاد کلان که از ابتدا معلوم بود ناپایدار است به آن معنی نیست که هدف کاهش تورم و تکرقمی کردن آن اشتباه بوده و دیگر نباید دنبال شود. بدون کاهش و تکرقمی کردن تورم و پایداری آن امکان دستیابی به رشد پایدار اقتصادی بسیار ضعیف است. از اینرو همچنان هدف کاهش تورم و ثبات اقتصاد کلان امر مثبتی است و اگر نمیتوانیم در یک بازه دوساله به آن دست یابیم باید در یک بازه پنجساله به دنبال آن باشیم، اما باید پیشنیازهای این تورم پایین پایدار را فراهم کنیم. در واقع، آنچه سبب ناموفق بودن ما شد هدف کاهش تورم نبود بلکه نوع روش کاهش تورم و به ویژه در شرایط شکلگیری ناترازی شدید نظام بانکی بود که اسباب عدم توفیق را فراهم کرد. بنابراین این گزاره که دولت باید بیشتر به فکر رفع رکود باشد، نه کنترل تورم، گزاره صحیحی نیست چراکه تداوم تورم بالا به معنی متوسط رشد پایین اقتصادی است که نوعی رکود دائمی است.
آمارها نشان میدهد که در ماههای گذشته نرخ رشد نقدینگی نیز روند نزولی داشته است، این موضوع به چه دلیل است و آیا میتواند در ماههای آینده بر نرخ تورم اثر کاهشی داشته باشد؟
در این خصوص اتفاق خاصی نیفتاده و میتوان پیشبینی کرد به دلیل اینکه شبهپول، سیال شده است، ضریب فزاینده نقدینگی کاهش یافته است. البته من در ماههای اخیر ارزیابی دقیقی از وضعیت نداشتم، اما به احتمال زیاد ضریب فزاینده نقدینگی افزایش یافته است و این احتمال وجود دارد که این روند در ماههای آتی نیز ادامه داشته باشد. اما همانطور که عنوان کردم باید در این خصوص یک بررسی دقیق صورت بگیرد و نمیتوان بر اساس حدس و گمان عنوان کرد که دلیل کاهش نرخ رشد نقدینگی چه بوده است.