چنته تحریم
موعد 13 آبان برای بازارها چقدر مهم است؟
موعد 13 آبان و ادعای ایالات متحده در خصوص شدیدترین تحریمها علیه ایران نزدیک میشود. اعمال مجدد تحریمهای مالی علیه کشور در شرایطی آغاز میشود که بازار ارز و طلا در طول ماههای اخیر با شوکهای متوالی قیمت مواجه بوده و در مقایسه با یک سال گذشته ارزش برابری ریال ایران در مقابل دلار آمریکا کاهش چشمگیری یافته و در بازار آزاد تا حوالی 20 هزار تومان نیز رسیده است.
علی طهماسبی: موعد 13 آبان و ادعای ایالات متحده در خصوص شدیدترین تحریمها علیه ایران نزدیک میشود. اعمال مجدد تحریمهای مالی علیه کشور در شرایطی آغاز میشود که بازار ارز و طلا در طول ماههای اخیر با شوکهای متوالی قیمت مواجه بوده و در مقایسه با یک سال گذشته ارزش برابری ریال ایران در مقابل دلار آمریکا کاهش چشمگیری یافته و در بازار آزاد تا حوالی 20 هزار تومان نیز رسیده است. در همین حال قیمت هر قطعه سکه طلا ضربشده توسط بانک مرکزی ایران نیز حوالی پنج میلیون تومان را تجربه کرده است. وضعیت کنونی هم چندان رضایتبخش نیست. این روزها سهامداران در تالار حافظ درگیر معاملات هیجانیاند و فعالان بازار ارز نیز در فضای بیخبری، به معاملات خود با نرخهایی غیرهمسان مشغولاند. در هفتههای قبل شاهد بودیم که نرخ ارز به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت. نکتهای که باید در نظر داشت این است که چنین شوکهای مثبت سیاسی داخلی و خارجی میتواند صرفاً به طور موقت ما را از وضعیت بحرانی خارج سازد و شاید نرخ تعادلی با توجه به شاخصهای اقتصادی کشور در مقادیر دیگری باشد. از این منظر، شاید بیش از تحریمها، آن چیزی که اقتصاد ایران را با مشکل مواجه کرده، نوع نگرش سیاستگذاران اقتصادی قلمداد شود. بهعلاوه، شاید کاهش ناگهانی قیمت ارز در هفتههای قبل عموم مردم را خرسند ساخته است ولی چه جهشهای صعودی و چه تنزلهای پرشتاب، هیچیک مطلوب نیست و هر دو تن رنجور اقتصاد را رنجورتر میکنند. از اینرو هرچند از تب و تاب هفتههای قبل در این بازار خبری نیست ولی در همین شرایط هم هنوز هیچکس نمیتواند با ضریب اطمینان بالایی از فردا سخن بگوید. عدم قطعیت در بازارها موج میزند. چه از بازار سهامی که چند روز هماهنگ پشت سر هم افت یا رشد میکند و چه از بازار ارزی که هنوز به آتش زیر خاکستر میماند. برای همین در چنین فضایی غالب افراد دستبهعصا هستند. هر روز و هر لحظه ممکن است که ورق برگردد و هرگونه تصمیمگیری که تا پیش از این زیرکانه و پربازده تلقی میشد، حال به بدترین شکل ممکن در حال رقم خوردن باشد. در فضای عدم اطمینان نمیتوان آینده را پیشبینی کرد و تصمیمات اقتصادی با پشتوانه و قاطعی گرفت. پس به طور کلی عدم قطعیت در اقتصاد دربردارنده سه اثر است: الف- مصرفکنندگان؛ که از هزینههای جاری خود کاسته و بیشتر پسانداز میکنند، ب-تولیدکنندگان؛ که از تولید، سرمایهگذاری و جبران خدمات کارکنان خود کاسته و ج- بازارهای مالی که با تلاطم بیشتری مواجه میشوند.
بازارهای مالی و فیزیکی اکنون تشنه آرامشاند. آرامش زمانی فرا میرسد که هم کشور در ثبات سیاسی قرار گرفته و هم دولت دست از سرکوب قیمتها بردارد. به همین منظور حتی اگر 13 آبان تحریمهای جدیدی از راه برسند که شعله دیگری بر پیکر نفتی اقتصاد ایران وارد سازند، باید توجه داشت که اقتصاد سالهاست در آتش سیاستگذاریهای غلط دولتی میسوزد. پس اگر مترصد بهبود فضای اقتصادی هستیم، نخست باید در افکار و اندیشههای اقتصادی خود بازنگری کنیم. در این مسیر شنیدن و بهکاربستن توصیههای اقتصاددانان دلسوز و غیرمنفعتطلب نیز راهگشاست. البته کمی دل بریدن از منافع شخصی و حزبی نیز چاشنی کار خواهد بود.