شناسه خبر : 27236 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کوچک همیشه زیبا نیست

پیام کوچک ماندن کسب‌وکارها در ایران چیست؟

وزارت صنعت، معدن و تجارت بر اساس عرف و بر پایه نیاز جامعه آمارهای سالانه از فعالیت‌های صنعت ایران را منتشر می‌کند. آخرین سالنامه منتشرشده از سوی این وزارتخانه، مربوط به فعالیت‌های صنعت در سال 1395 است. بر اساس اطلاعات این وزارتخانه در سال یادشده، 16895 جواز تاسیس صنعتی برای متقاضیان احداث واحد صنعتی صادر شده است.

 حسین سلاح‌ورزی/ نایب‌رئیس اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی ایران

وزارت صنعت، معدن و تجارت بر اساس عرف و بر پایه نیاز جامعه آمارهای سالانه از فعالیت‌های صنعت ایران را منتشر می‌کند. آخرین سالنامه منتشرشده از سوی این وزارتخانه، مربوط به فعالیت‌های صنعت در سال 1395 است. بر اساس اطلاعات این وزارتخانه در سال یادشده، 16895 جواز تاسیس صنعتی برای متقاضیان احداث واحد صنعتی صادر شده است. شمار مجوزهای صنعتی صادرشده در سال 1394 نیز، 16073 مجوز گزارش شده است. همین آمار نشان می‌دهد در سال‌های 1395 و 1394 به ترتیب، 5692 و 5106 واحد صنعتی، پروانه بهره‌برداری گرفته‌اند. یک محاسبه ساده نشان می‌دهد در دو سال یادشده، واحدهای به بهره‌برداری رسیده تنها حدود 30 درصد بنگاه‌های دارای مجوز تاسیس بوده‌اند. این روند را اگر دنبال کنیم، در یک روند طولانی، شاهد همین نسبت خواهیم بود. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری پیش‌بینی‌شده برای 16895 مجوز تاسیس در سال 1395 رقمی برابر با 126421 میلیارد تومان گزارش شده است. یک محاسبه ساده نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری پیش‌بینی‌شده برای تاسیس هر واحد صنعتی در سال 1395 به طور میانگین، حدود هشت میلیارد تومان بوده است. همین آمار نشان می‌دهد در سال 1395 شمار شغل ایجادشده در 5692 بنگاه صنعتی دارای پروانه بهره‌برداری نزدیک به 90 هزار شغل بوده است. یک محاسبه کوتاه نشان می‌دهد هر بنگاه صنعتی در سال یادشده، به طور میانگین 15 شغل ایجاد کرده است. ارقام و اعداد یادشده، با این هدف بیان شد که نشان دهیم در ایران، گرایش صاحبان سرمایه یا متقاضیان سرمایه‌گذاری صنعتی ایجاد بنگاه‌های کوچک است.

کوچک زیباست؟

 در دهه 1970 و در شرایطی که جنگ سرد میان اردوگاه سوسیالیستی و جهان آزاد به اوج رسیده بود و در کنار اندیشه‌های دو سر طیف اقتصاد آزاد و اقتصاد متمرکز دولتی، برخی آرمان‌های تازه با همان ذهنیت اجتناب از نابرابری و کوچک کردن بنگاه‌ها با هدف رفع انحصار و کوتاه کردن دست بزرگ سرمایه‌داران از سر کارگران در حال رویش بود. در همان دهه بود که کتاب «کوچک زیبا نیست» اثر شوماخر منتشر شد. شوماخر که شاید کمی از مارکسیست‌های ارتدوکس دورتر و به حزب سبزها نزدیک بود، آسمان را به ریسمان دوخت و به علاقه‌مندان نشان داد که برای جلوگیری از انحصار تولیدکنندگان بزرگ و برای نگهداشت محیط‌زیست، باید از تاسیس بنگاه‌های غول‌پیکر صنعتی دست شست و به سوی تاسیس بنگاه‌های کوچک رفت. از نظر این نویسنده، بنگاه‌های بزرگ راهی به سوی ادغام اقتصاد و صنعت کشورها در مسیر جهانی شدن است و به همین دلیل باید از این کار دوری کرد. اندیشه «کوچک زیباست»، در میان سیاستمداران مخالف اقتصاد آزاد و سرمایه‌داری جای بزرگی برای خود باز کرد. در حالی که اندیشه شوماخر درکانون بحث‌های کارشناسی-‌روشنفکری بود، در ایران انقلاب اسلامی رخ داد. انقلابیون ایرانی که طیف‌های گوناگون با اندیشه‌های متفاوت بودند که به دو گروه انقلابیون مذهبی و انقلابیون غیرمذهبی تقسیم می‌شدند، در یک چیز اشتراک داشتند و آن محصول بزرگ سرمایه‌داران صنعتی بود. در حالی که هنوز راهبرد اقتصادی در ایران ناروشن بود، شورای انقلاب اسلامی به توصیه مردانی همانند شادروان عزت‌الله سحابی، تاسیس بنگاه‌های کوچک را در دستور کار قرار دادند و برای تاسیس این بنگاه‌ها، از منابع بانکی و بودجه‌های عمومی، تسهیلات ارزان‌قیمت ارائه دادند. به این ترتیب بود و هست که در ایران، تاسیس بنگاه‌های کوچک و متوسط رونق دارد. دولت هنوز نیز امیدوار است با دادن وام‌های ترجیحی، از این بنگاه‌ها حمایت کند. تجربه نشان می‌دهد اما بنگاه‌های کوچک، با کوچک‌ترین باد ناموافق مالی، فروش و افزایش هزینه تولید از هم می‌پاشند و تعبیر شوماخر را ابطال می‌کنند.

پیامدهای ویرانگر کوچک‌های رانتی

همان‌طور که در سطرهای پیشین یادآور شدم در ایران به ویژه تاسیس بنگاه‌های کوچک از پشتیبانی یک اندیشه راهبردی متصل به اندیشه‌های دولت‌گرایی برخوردار بوده و هست. پشت و پس راه‌اندازی بنگاه صنعتی کوچک در ایران، این بوده است که به منابع بانک‌ها یعنی پول مردم متصل شویم و دولت را در موقعیتی قرار دهیم که به دلایل سیاسی، از بنگاه‌ها تا آخر حمایت کند. این اندیشه، ویرانگرترین اثر شروع به کار بنگاه‌های کوچک ناکارآمد است. به این معنا که هر بنگاه کوچک در اندازه داشتن نیروی کار زیر 10 نفر، تا زمان زیادی از بیم دولت برای اجتناب از بیکاری استفاده کرده و وابستگی ابدی-رانتی پدیدار می‌شود. تجربه پرداخت 16 هزار میلیارد تومان منابع بانکی به 20 هزار بنگاه دارای مشکل در سال 1396 یادآور همان کاری است که تحت عنوان بنگاه‌های زودبازده در دولت اول محمود احمدی‌نژاد انجام شد. این وابستگی و ذهن رانت‌جوی شمار قابل اعتنایی از ایرانیان برای استفاده از منابع ارزان، پیامد دهشتناک است که باید روزی از ریشه کنده شود. به این ترتیب، بنگاه‌های کوچک و متصل به جیب مردم، از طریق بانک‌ها یا وصل شدن به منابع عمومی و بودجه‌های عمومی در بدترین روزگار از نظر تامین منابع مالی هستند و به ویژه در سال‌ها و مقاطعی که بانک‌ها در موقعیت دشوار قرار دارند یا درآمد دولت‌ها از فروش نفت خام کاهش می‌یابد، با کمبود منابع مالی مواجه شده و قادر به خرید و تولید تجهیزات و ماشین‌آلات روزآمد و وصل به تحولات عمومی تکنولوژی نیستند. این یک واقعیت تلخ است که بنگاه‌های کوچک به دلیل دور بودن از تکنولوژی روز دنیا، تولیداتشان از نظر کیفیت، تنوع و عمق تکنولوژی، قابل مقایسه با غول‌های بزرگ نیستند و در نتیجه کالاهای آنها برای مشتریان مطلوبیت ندارند. تکنولوژی قدیمی در اکثریت بنگاه‌های کوچک ایرانی، یکی از پیامدهای ناساز و ناجور در دوره حاضر است که ایران را قبرستان ماشین‌آلات از رده خارج کرده است.

قیمت تمام‌شده بالا و فساد

تولید در مقیاس کوچک در بنگاه‌های کوچک، هزینه متوسط تولید در این بنگاه‌ها را در مقایسه با بنگاه‌های بزرگ در سطح بالاتری قرار می‌دهد و قابلیت رقابت موثر آنها را کاهش می‌دهد. فرض کنید یک بنگاه تولید اتومبیل سواری با ظرفیت تولید سالانه 10 هزار اتومبیل فعالیت می‌کند و قیمت تمام‌شده نیز برای هر اتومبیل یک میلیون تومان است. حال اگر بنگاه خودروسازی با ظرفیت 100 هزار تولید در سال فعالیت کند، هزینه‌ متوسط این بنگاه کاهش چشمگیری خواهد داشت. اگر سیاست دولت این باشد که به جای یک کارخانه‌دار بزرگ که بتواند یک کارخانه با 100 هزار دستگاه تولید راه بیندازد، بهتر است 10 کارخانه‌دار کوچک با ظرفیت 10 هزار دستگاه تولید اتومبیل داشته باشیم، معنایش این است که قیمت تمام‌شده تولید اتومبیل در ایران را بالا نگه داریم و در این صورت توان رقابت قیمتی با تولیدکنندگان بزرگ را از دست می‌دهیم. در ادامه اما به دلیل ترس از رشد بیکاری به این واحدهای کوچک امتیاز استفاده از تعرفه‌های بالا را می‌دهیم و این داستان تلخ ادامه می‌یابد. در این شرایط است که رانت و فساد را خواسته یا ناخواسته توسعه داده‌ایم.

هدر دادن‌ها را خاتمه دهیم

برای اینکه بتوانیم همانند سایر سرزمین‌ها از بنگاه‌های کوچک در مسیر رشد رقابت در درون هر صنعت استفاده کرده و بنگاه‌های کوچک را از گیر افتادن در زنجیره دیوانسالاری دور نگه داریم و د‌ر ضمن مصرف‌کنندگان را نیز در دام انحصارگران نیندازیم، می‌توان به زنجیره‌ای شدن بنگاه‌ها در اندازه‌های گوناگون رسید. به این معنا که در کنار هر بنگاه بزرگ صنعتی، می‌توان به شکل اقتصادی بنگاه‌های متصل به بنگاه‌های بزرگ را تاسیس و البته از دادن امکانات رانتی بلندمدت اجتناب کرد. اگر این اتفاق رخ ندهد و شرایط همانی باشد که الان هست و سالانه هزاران نفر از کسانی که به هر حال در خود این استعداد را می‌بینند که سرمایه‌گذاری صنعتی کنند، آنها را به بیراهه می‌کشانیم و سرمایه مالی و انسانی بزرگی را هدر می‌دهیم. باید حداقل‌هایی از شرایط پایداری بنگاه‌های کوچک تعریف کرد و به شهروندان آموزش داد که به جای سرمایه‌گذاری فردی و خانوادگی، می‌توانند سهامدار بنگاه‌های موجود شوند تا آنها به سوی بزرگ و اقتصادی شدن پیش بروند. از پیامدهای توسعه صنایع کوچک، غیرپویا و غیراقتصادی تبدیل کردن ایران به قبرستان تکنولوژی‌های فرسوده و هزاران هزار بنگاهدار مستاصل است که نمی‌توانند کالای خود را بفروشند و برای ادامه کار و بقای خود به دولت وصل می‌شوند.  

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها