رفیق نیمهراه
به بهانه ایجاد محدودیتهای صادراتی از سوی عراق و سوریه
اگر ناآرامیهای چند سال اخیر در عراق و سوریه سبب کاهش حجم تجارت فرامرزی این دو کشور شد اما این انتظار نیز وجود داشت که پس از فروکشیدن این تنشها و برقراری آرامش نسبی در این دو کشور -البته با یاری و هزینهکرد جمهوری اسلامی ایران حاصل شد- ورق به نفع بازرگانان ایرانی برگردد و حجم روابط تجاری حتی از سالهای پیش از بحران نیز فراتر رود.
مجیدرضا منصورخاکی: اگر ناآرامیهای چند سال اخیر در عراق و سوریه سبب کاهش حجم تجارت فرامرزی این دو کشور شد اما این انتظار نیز وجود داشت که پس از فروکشیدن این تنشها و برقراری آرامش نسبی در این دو کشور -البته با یاری و هزینهکرد جمهوری اسلامی ایران حاصل شد- ورق به نفع بازرگانان ایرانی برگردد و حجم روابط تجاری حتی از سالهای پیش از بحران نیز فراتر رود. اما اکنون نهتنها این انتظار تحقق نیافته است که به گواه فعالان اقتصادی، مانعتراشیها دوچندان شده است. چنانکه نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران به تازگی خبر داده دو کشور سوریه و عراق با افزایش تعرفه برای کالاهای ایرانی و همچنین ایجاد مانع در خطوط اعتباری، در تجارت با ایران سنگاندازی میکنند. حسین سلاحورزی گفته است: «در حالی که ایران با سوریه توافقنامه تجارت ترجیحی دارد و خط اعتباری یک میلیارددلاری در اختیار این کشور قرار داده اما سوریه برای صادرات محصولات ایرانی یکسری محدودیتهایی ایجاد کرده است.» میگویند، بازار مصرف سوریه از کالاهای قاچاق ترکیه لبریز شده و مردم این کشور نیز به مصرف این کالاها تمایل نشان میدهند. حال آنکه ایران نقش غیرقابل انکاری در تامین امنیت سوریه ایفا کرده و در این راه هزینههای مادی و معنوی زیادی داده است. افزون بر این، ایران بخش قابل توجهی از بازسازی زیرساختهای انرژی در کشور سوریه را عهدهدار شده است. مسوولان عراقی نیز در اقدامی قابل تامل، تعرفه واردات لبنیات را یکشبه افزایش چشمگیری دادهاند. تعرفهای که اگرچه گفته میشود برای تمامی کشورها اعمال شده اما با نگاهی به موافقتنامههای تجاری میان عراق و سایر کشورها، ملاحظه میشود این افزایش تعرفه تنها برای کالاهای ایرانی کارکرد دارد و بازار این کشور برای کالاهای کشورهای دیگر از جمله عربستان سعودی فراخ شده است. از سویی عمده صادرات ایران به عراق را مواد لبنی تشکیل میدهد که این سنگاندازیها زیان قابل توجهی به واحدهای تولیدی کشور وارد خواهد ساخت. پیشتر نیز ایرانیها کالاهایی با حجم بسیار از جمله سیمان و سیب به این کشور صادر میکردند که آنها هم با محدودیتهایی مواجه شد. ایرانیانی که در بیرون راندن گروه تروریستی داعش از خاک عراق، سهم بسزایی ایفا کردند. سوالی که طبیعتاً به ذهن متبادر میشود این است که مقامات این دو کشور چرا هزینههای گزاف جمهوری اسلامی ایران در تامین امنیت و ثبات کشور خود را نادیده گرفتند و در عوض، بدهبستان تجاری را با کشورهایی رونق دادند که در مقاطع بحرانی بعضاً حتی در مقابل آنها ایستادند. فعالان اقتصادی اما تضعیف موقعیت خود در این دو بازار را ناشی از ضعف دیپلماسی اقتصادی کشور میدانند. آنان بر این باورند که ضعفهای پرشمار دیپلماسی اقتصادی مانع از توسعه تجارت -به ویژه توسعه صادرات که بیش از هر زمانی اقتصاد کشور به آن نیازمند است- حتی میان ایران و کشورهای همسایه شده است. البته نباید این مساله را از نظر دور داشت که بخشی از دلایل، تزلزل موقعیت کالاهای ایرانی در بازار کشورهای همسایه را نیز باید در ساختارهای معیوب موجود در اقتصاد کشور جستوجو کرد که توان رقابت بینالمللی را از تولیدکنندگان داخلی سلب کرده است. اما این پرسش همچنان باقی است که آیا فعالان اقتصادی ایرانی امکان حضور در بازار عراق و سوریه و نیز مشارکت در بازسازی این دو کشور را مییابند؟