کوچه قدیمی ما کوچه بنبسته1
نظام بودجهریزی ایران چگونه به بنبست رسید؟
«نظام بودجهریزی کشور به بنبست رسیده است.» این را رئیس کل دیوان محاسبات میگوید. عادل آذر که سابقه عضویت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هفتم را دارد و دستکم چهار سال از نزدیک درگیر بودجهنویسی بوده، حالا 16 ماه بعد از رسیدن به ریاست کل دیوان محاسبات از بنبست بودجهریزی سخن میگوید.
هادی چاوشی: «نظام بودجهریزی کشور به بنبست رسیده است.» این را رئیس کل دیوان محاسبات میگوید. عادل آذر که سابقه عضویت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هفتم را دارد و دستکم چهار سال از نزدیک درگیر بودجهنویسی بوده، حالا 16 ماه بعد از رسیدن به ریاست کل دیوان محاسبات از بنبست بودجهریزی سخن میگوید. آذر این حرف را در جلسه علنی بیستودوم آبانماه مجلس - در حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه- گفته و اضافه کرده است: «چارهای جز تغییر نظام بودجهریزی نداریم و این باید مطالبه مجلس از دولت باشد.»2
در تشریح نشانههای این بنبست، رئیس کل دیوان محاسبات از فقر روزافزون اعتبارات عمرانی دولت یاد کرده است: «روی کاغذ هر سال بودجه عمرانی افزایش مییابد اما در عمل سال به سال میزان اعتبارات دولت برای اجرای پروژههای عمرانی کاهش پیدا میکند به طوری که به طور میانگین ۸۷ درصد بودجه دولت مربوط به اعتبارات هزینهای است. با بودجهریزی فعلی باید آرامآرام پروژههای عمرانی را تعطیل کرد.» تراز عملیاتی منفی بودجه هم از دیگر علائم این بیماری در روایت عادل آذر بود: «تراز عملیاتی که در واقع تفاوت درآمدهای واقعی (از طریق مالیات، عوارض یا درآمدهای سالم و خوب) با اعتبارات هزینهای است، سال به سال افزایش پیدا کرده و در سال ۹۵ به منفی ۶۸ هزار میلیارد تومان رسیده است... تاکنون برای تامین بودجه، نفت و شرکتها فروخته میشد اما حالا اتفاق عجیب آن است که اعتبارات از محل فروش اوراق مشارکت و اسناد خزانه تامین میشود. این یعنی ما اوراق را با اوراق پاس میکنیم و آینده فرزندانمان را برای تامین بودجه میفروشیم.»
هشدارهای رئیس کل دیوان محاسبات البته لحن نگرانکنندهای دارد اما جنس آنها همان است که پیش از این مسعود نیلی در تحلیل خود از شش ابرچالش اقتصاد ایران برشمرده است. دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقتصادی از «کسری بودجه مزمن» به عنوان «اساسیترین بیماری» و یکی از ابرچالشهای اقتصاد ایران یاد کرده و نقطه آغاز آن را دهه 1340 شمسی میداند. با این حساب، نه این درد در تن صدساله نظام بودجهریزی ایران تازگی دارد و نه تشخیص آن. اما شاید حالا که رئیس کل دیوان محاسبات به عنوان مسوول رسیدگی به حساب و کتاب بودجه3 از بنبست بودجهریزی سخن گفته، وقت مناسبی باشد که سیاستگذاران بار دیگر از خود بپرسند «چه شد که نظام بودجهریزی ایران به بنبست رسید؟ آیا گیر کار در روشهای بودجهریزی بود یا تصمیمات سیاسی و سیاستی؟» پرونده پیش رو تلاشی است برای یافتن پاسخ این سوال که با سوالات پرشمار دیگری در هم تنیده است.