تکرار اشتباه
تفاهمنامه توسعه اشتغال روستایی چقدر کارآمد است؟
هفتههای خنک تابستانی سال 96 هم کمکم سپری میشود و دولت، میخواهد این خنکای تابستانی را با برخی خبرهای به ظاهر داغ در حوزه اشتغال و صنعت کمی گرمتر کند.
هفتههای خنک تابستانی سال 96 هم کمکم سپری میشود و دولت، میخواهد این خنکای تابستانی را با برخی خبرهای به ظاهر داغ در حوزه اشتغال و صنعت کمی گرمتر کند. درست میانه شهریورماه بود که در یک مراسم صبحگاهی آن هم در سازمان برنامه و بودجه، علاوه بر رئیس سازمان، وزیر صنعت، معدن و تجارت و برخی استانداران هم حضور یافتند تا به گفته دولتمردان، طرحی را مطرح کنند که دو سال با انجمن صنایع پوشاک ایران، بر روی آن وقت گذاشتهاند؛ طرحی که اگرچه بخش خصوصی و فعالان اقتصادی که خود درگیر تدوین آن بودند، چندان امیدواری ندارند که با توجه به موانع کلی اقتصاد ایران، به سرانجام دلخواه برسد. به خصوص اینکه، هنوز هم پای قوی بانکهای دولتی و وزارتخانههای حاکمیتی در میان است تا بلکه چرخ صنعت و اقتصاد این کشور بچرخد، اما واقعیت آن است که دولت متاسفانه بهرغم همه خوشبینی که به طرحهای اشتغالزا و رونق صنعتی داشته، هیچگاه با توزیع منابع مالی، جواب مشخصی نگرفته است؛ نمونههای آن هم در اقتصاد ایران کم نیست و هر دولتی که روی کار میآید، تلاش میکند تا با ابداع یا اصلاح طرحهای دولتی، چرخ صنعت کشور را بچرخاند و در سایه آن، اشتغال ایجاد کند؛ یعنی بهرغم اینکه اجرای چنین سیاستهایی، دیگر در اقتصاد رقابتی امروز دنیا منسوخ شده، اما دولت هنوز هم، به فکر اقتصاد یارانهای و تولیدی است و میخواهد طرحهایی را اجرایی کند که حمایت دولتی را یدک میکشند.
نکته اصلی اینجاست که بهرغم اینکه دولت میخواهد با تزریق منابع هم که شده، مناطق کمتر برخوردار را وارد عرصه توسعه صنعتی و اشتغالزا کند، اما هیچگاه آنگونه که میخواسته عمل نشده و تا حدود زیادی، طرحهای اینچنینی تنها به اتلاف منابع تبدیل شدهاند.
همانطور که به تعبیر برخی اقتصاددانان، دیگر دولتها نمیتوانند مثل کیمیاگران، مس را به طلا تبدیل کنند؛ بلکه با روشهای منسوخ، حتی تلاش میکنند که منابع مالی را به مثابه ریگهای بیابان، کمارزش کرده و هدر دهند. دولت هیچگاه در اقتصاد ایران نتوانسته، بدون توجه به سیاستهای کلان اقتصادی که در همه جای دنیا برای توسعه، تجربه شده است، کاری از پیش ببرد و به خاطر همین هم هست که هنوز، با گذشت دههها از عمر ایجاد صنعت و تولید در کشور، بسیاری از ابتداییترین شرایط و ضوابط رقابت رعایت نمیشود.
تولیدکنندگان هم گویا عادت کردهاند که همیشه برای گرهگشایی از کارشان، به دولت و منابع دولتی چشم داشته باشند و تلاش کنند، تا با یک قران و دوزار دولت، چرخ صنعت خود را بچرخانند؛ در حالی که باید به صراحت اعلام کرد اجرای چنین طرحهایی در اقتصاد ایران، خاصه در صنایع اشتغالزا و پرپتانسیلی که اندکی فضای باز بازار آزاد و فراهم کردن پیششرطهای رقابتی، میتواند جهشی در آنها ایجاد کند، محکوم به شکست است.