ترکیب تکنولوژی و علم مالی
آنچه خوب است درباره فینتکها بدانیم
بخش خدمات مالی در کشورهای توسعهیافته و بعضی از کشورهای در حال توسعه، چند سالی است که دچار تغییر شده است. استارتآپها بهواسطه تکنولوژیهای جدید، جای خود را در بازار خدمات مالی پیدا کردهاند. شرکتهایی که با نام فینتک (FinTech) شناخته میشوند، راهحلهای جایگزین و مدلهای کسبوکار جدیدی را ارائه میکنند که میتواند فرآیند بانکداری سنتی را در بسیاری از حوزهها از میان بردارد. با نگاه به دادههای مربوطه، این روند جهانی در مورد تغییرات بازار خدمات مالی بهواسطه ظهور فینتکها، واضح خواهد بود.
بخش خدمات مالی در کشورهای توسعهیافته و بعضی از کشورهای در حال توسعه، چند سالی است که دچار تغییر شده است. استارتآپها بهواسطه تکنولوژیهای جدید، جای خود را در بازار خدمات مالی پیدا کردهاند. شرکتهایی که با نام فینتک (FinTech) شناخته میشوند، راهحلهای جایگزین و مدلهای کسبوکار جدیدی را ارائه میکنند که میتواند فرآیند بانکداری سنتی را در بسیاری از حوزهها از میان بردارد. با نگاه به دادههای مربوطه، این روند جهانی در مورد تغییرات بازار خدمات مالی بهواسطه ظهور فینتکها، واضح خواهد بود.
از طرفی این تغییرات فرصتهایی را نهتنها برای فینتکها بلکه برای بانکها نیز فراهم میآورد؛ فرصتهایی که سرچشمههای جدیدی را برای درآمدزایی ایجاد میکنند.
همچنین بسیاری از بانکها در حال باز کردن حسابهای دیجیتال برای مشتریان خود هستند. سهم بانکداری بهواسطه گوشیهای هوشمند نیز رو به افزایش گذاشته است. فینتکها در این زمینهها بسیار قدرتمند هستند و اگرچه چالشی برای بانکها به حساب میآیند اما میتوانند بهعنوان شریک نیز در کنار آنها کار کنند.
ویژگی فینتکها
بیش از 12 هزار فینتک در سراسر جهان وجود دارد. موسسه مککینزی تعداد 1500 تا از این فینتکها را که بیش از 200 مورد آنها در آلمان فعالیت میکنند، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بررسی مککینزی از این فینتکها که برای درک چگونگی عملکرد و موفقیت آنها انجام شده است، علاوه بر طبقهبندی دادهها، شامل خدماتی که فینتکها ارائه میدهند و همچنین مدلهای کسبوکار آنها نیز میشود. بهطور ویژه فینتکها دارای ویژگیهای زیر هستند:
♦ فینتکها ناب، سریعالانتقال و خلاقانه هستند. اساساً استارتآپهایی که بر جدیدترین تکنولوژیها متکی هستند، نیازی نیست که نگران میراثی که از معماری ساختارشان باقی خواهد ماند، باشند و تنها بهطور جزئی، به قواعدی که بانکهای سنتی برایشان در نظر میگیرند، محدود میشوند. پویایی فینتکها استعداد دیجیتال را به خود جذب میکند. همچنین آنها بهواسطه سریعتر برآورده کردن انتظارات مشتریان از خدمترسانی مالی از طریق فرآیندهای پرشتاب، فروش خدمات بانکها را کاهش میدهند. آنها دست بانکها در برقراری رابطه میان مشتریان را قطع میکنند و اجازه میدهند افراد بهطور مستقیم و بدون هیچ واسطهای و تنها از طریق نرمافزار یا سایت با یکدیگر ارتباط داشته باشند. علاوه بر انجام خدمات مالی قدیمی بانکها به سبک نوین و سریعتر، فینتکها خدمات جدیدی را نیز ارائه میدهند؛ خدماتی همچون پرداختهای نظیر به نظیر یا i(Peer to peer) P2P ، قرضدهی خرد (micro-lending) و پلتفورمهای سرمایهگذاری روباتیک (robo-investment platforms) که تمام فرآیندهای آن بر پایه الگوریتمها و حداقل نیاز به دخالت انسان است از جمله خدمات نوین فینتکها هستند. تحت این شرایط، سوددهی بسیاری از شرکتهای خدمات مالی که برای کارشان از نیروی انسانی استفاده میکنند، از بین میرود. همچنین افراد استفاده از فینتکها را بر بسیاری از خدمات بانکها ترجیح خواهند داد.
♦ فینتکها روی بخشهای فردی زنجیره ارزش متمرکز میشوند. از ابتدای امر امکان انجام تراکنشهای پرداخت و نقلوانتقال پول با موانع کمتر، تمرکز اولیه فینتکها در حوزه خدمترسانی مالی بود. در ادامه نیز انجام تراکنش از طریق تلفنهای هوشمند و تبلتها توسعه یافت. یکی از بزرگترین شرکتهای فینتک که در حوزه پرداخت فعالیت خود را آغاز کرد، پِیپال (PayPal) است که قبلاً شرکتی وابسته به eBay بود. فینتکها میتوانند بهطور قابلتوجهی هزینههایی را که برای تراکنشهای پرداخت به بانکها پرداخت میکنیم، کاهش دهند. یک فینتک واقع در بریتانیا که در حوزه انتقال پول P2P فعالیت میکند، امکان انجام تراکنشهای بینالمللی را با هزینه 90 درصد کمتر از بانکهای سنتی فراهم کرده است. علاوه بر پرداخت، فینتکها محصولاتی را برای مدیریت حساب مشتری، چیدمان وام و تامین مالی و مدیریت دارایی، روانه بازار خدمات مالی کردهاند.
♦ فینتکها تاکنون به دنبال مشتریان شخصی بودهاند. دلیل اصلی تمرکز فینتکها روی جذب مشتریان شخصی این است که موانع ورود به این بازار اندک است. جذب مشتریان شخصی مزیتهایی دارد که فینتکها میتوانند از آنها بهخوبی بهره ببرند. برای مثال امروزه تقریباً هر کسی یک تلفن همراه هوشمند دارد که میتواند از آن برای انجام تراکنش استفاده کند. بیشتر از 20 درصد تمام حسابهای پسانداز و سرمایهگذاری، امروزه قابلیت این را دارند که بهصورت آنلاین کنترل شوند. پیشبینی میشود تا سال 2020 این مقدار به 35 درصد برسد. اما ارائه خدمت و پیشنهاد راهحل برای مشکلات مشتریان شرکتی در انجام فعالیتهای مالی، مشکلتر است. برای جذب مشتریان شرکتی، فینتکها باید متخصصانی را برای بازاریابی خدماتشان به استخدام درآورند که برای جذب مشتریان شخصی، استفاده از چنین متخصصانی الزامی نیست. با این حال کسبوکارهای کوچکمقیاس پتانسیل خوبی دارند که مورد توجه فینتکها قرار گیرند. امروزه بیش از 200 میلیون شرکت کوچکمقیاس و متوسطمقیاس یا SME(small and medium-sized enterprises) در سراسر جهان وجود دارند که ارائه خدمات مالی به آنها بهصورت کارا صورت نمیگیرد. فقط در اروپا، 60 درصد از SMEها آماده این هستند که از مزایای خدماترسانی مالی آنلاین فینتکها بهره ببرند.
بسیاری از فینتکها یا موفق هستند یا پتانسیل این را دارند که به موفقیت برسند. سرمایهگذاری روی این شرکتهای جدید در سال 2015 بیش از 15 میلیارد دلار برآورد شده است. تعدادی از این فینتکها همچون فاندینگ سیرکل (Funding Circle)، سوفی (SoFi)، لندینگ کلاب (Lending Club) و پراسپر (Prosper)، بیش از یک میلیارد دلار از سوی سرمایهگذارانشان ارزشگذاری شدهاند.
مقر اصلی تعداد زیادی از فینتکها در ایالات متحده و بریتانیاست که بعضی از آنها در بازارهای بینالمللی مشغول فعالیت هستند. در آلمان در پایان سال 2015، بیش از 200 فینتک در مقیاس قابل قبول وجود داشت. بخش وامدهی فینتکهای کشور آلمان امروزه مورد توجهات بینالمللی قرار دارد.
سه مولفهای که ظهور و رشد فینتکها را هدایت میکند
از منظر مصرفکننده، سه شاخص اصلی وجود دارد که منجر به ظهور فینتکها میشود. اولین فاکتور، ترکیب تکنولوژیهای جدید ارتباط اطلاعات با تلفنهای هوشمندی است که به مشتری اجازه میدهند اطلاعاتی را که سابق بر این نمیتوانست از موسسات مالی سنتی، بهسادگی به دست آورد، کسب کند. تکنولوژیهایی مانند «سرویس اطلاعرسانی ساده» یا SNS (Simple Notification Service)، «رایانش ابری»(Cloud Computing) و «اینترنت اشیا» یا IoT (Internet of Things).
مولفه دوم، گروهی از مشتریان کلیدی، بهخصوص از «نسل هزاره» (millennials) یا همان «نسل وای» (Generation Y) است یعنی نسلی که از اوایل دهه 1980 تا سال 2000 میلادی به دنیا آمدهاند و بهشدت به تکنولوژی و اینترنت وابسته هستند. این مشتریان ترجیح میدهند تراکنشهای مالی خود را بهواسطه تلفنهای همراه خود انجام دهند. مولفه سوم، نیاز به فینتکهاست. بعد از بحران مالی سال 2008 که هم اعتبار و هم سوددهی موسسات مالی سنتی کاهش یافت، تقاضا برای خدمات مالیِ جایگزینِ خدماتی که بانکها ارائه میکردند، بسیار بالا رفت. اخیراً دولتهای سراسر جهان درصدد بر آمدند که بفهمند چگونه رشد فینتکها اشتغال را افزایش میدهد و رشد اقتصادی را تقویت میکند. بنابراین بهصورت فعال شروع به تقویت فینتکها کردند و قوانینی را که مانع رشد و نوآوری آنها بودند، از میان برداشتند.
فرصتها و چالشهای پیش روی فینتکها
بزرگترین فرصت پیش روی فینتکها برای رشد، موبایلها هستند تا جایی که در یک گزارش معتبر در مورد فینتکها که در سال 2017 از سوی موسسه مگناکارتا (MagnaCarta) انجام شد، 52 درصد از متخصصان این حوزه که از آنها در مورد بزرگترین فرصتهای فینتکها سوال شده بود، به این موضوع که فینتکها میتوانند از طریق تولید نرمافزارهایی برای تلفنهای هوشمند کسبوکار خود را توسعه بخشند، اشاره کردند و 44 درصد فعالیت در زمینه خدمات مالی دیجیتال و خودکار را فرصت بزرگ فینتکها میدانستند. همچنین 30 درصد از پاسخدهندگان اذعان داشتند که فعالیت در زمینه تجزیهوتحلیل دادهها میتواند فرصت خوبی برای فینتکها باشد. 26 درصد از آنها فعالیت در حوزه پول دیجیتال را بهعنوان یکی دیگر از فرصتهای پیش روی این شرکتهای نوظهور قلمداد کردند. همچنین 22 درصد به ورود به حوزه امنیت و مدیریت کلاهبرداری، 13 درصد به حوزه ابزارهای مالی و چهار درصد نیز فعالیت در زمینه تجارت الکترونیک را از بهترین فرصتهایی دانستند که فینتکها میتوانند با سرمایهگذاری در آنها، سود بالایی کسب کنند.
از طرف دیگر در پاسخ به سوال بزرگترین چالشهای پیش روی فینتکها که از متخصصان حوزه خدمات مالی دیجیتال و موسسات مالی پرسیده شد، 61 درصد اذعان داشتند که رسیدن به مقیاس بزرگ فعالیت، بزرگترین مشکل حال حاضر فینتکهاست. 57 درصد نیز تامین مالی و جذب سرمایهگذاری را یکی از چالشهای مهمی که فینتکها امروزه درگیر آن هستند، میدانستند. 52 درصد از پاسخدهندگان اظهار داشتند که مورد توجه قرار گرفتن و چگونگی جلب توجه مشتریان، از مهمترین مشکلات این شرکتهاست. 39 درصد نیز مسائل مربوط به قوانین را بهعنوان مانعی که سر راه فینتکها قرار دارد، بهعنوان یک مشکل مهم میدانستند. 35 درصد به چگونگی درآمدزایی پایدار، 30 درصد به دسترسی به مشتریان و اطلاعات آنها، 26 درصد به جلب اعتماد مشتری، 17 درصد به مسائل امنیتی و 13 درصد به رقابتی بودن بازار فینتکها، بهعنوان اصلیترین چالشهای پیش روی این شرکتها اشاره داشتند. جالب توجه است که هیچکدام از پاسخدهندگان، مسائل مربوط به وفاداری و ابقای مشتریان سابق را بهعنوان یکی از چالشهای فینتکها معرفی نکردند.
همکاری فینتکها با بانکها، دلایل، طرق و منافع
در گزارش مگناکارتا در سال 2017 در مورد فینتکها، (گزارشی با نام Fintech Disruptors Report)، 74 درصد از مصاحبهشوندگان بر این باور بودند که فینتکها برای اینکه بتوانند با مشتریان تعامل برقرار کنند و به کانالهای مشتریان دسترسی داشته باشند، باید با بانکها همکاری کنند. 48 درصد نیز اعتقاد داشتند برای دسترسی به اطلاعات مشتریان این همکاری باید صورت گیرد. همچنین 48 درصد اظهار کردند فینتکها برای اینکه بتوانند اعتماد مشتریان خود را به دست آورند، باید به فکر برقراری ارتباط با بانکها باشند. 35 درصد نیز اذعان داشتند برای اینکه فینتکها بتوانند راحتتر و کاملتر به مشتریان خدماترسانی کنند و فرآیندهای عملیاتی خود را انجام دهند، بهتر است با بانکها همکاری کنند. 13 درصد نیز مدیریت امنیت و کلاهبرداری را بهعنوان یکی از دلایل اصلی نیاز به ارتباط فینتکها و بانکها برشمردند.
سوال دیگری که ممکن است به ذهن برسد، این است که فینتکها چگونه میتوانند به بانکها کمک کنند که به اهدافشان برسند؟ با توجه به گزارش مگناکارتا، 78 درصد از مصاحبهشوندگان اظهار داشتهاند که همکاری مستقیم و بهنوعی شریک شدن با آنها میتواند بسیار برای بانکها مفید باشد. 44 درصد نیز معتقد بودند استفاده بانکها از تکنولوژی فینتکها در فضای اینترنتی، بانکها را به اهدافشان نزدیکتر خواهد کرد. 27 درصد بر این عقیده بودند که بانکها باید با فینتکها ادغام شوند. 22 درصد نیز اظهار کردند بانکها باید به این فکر باشند که فینتکهایی را بهعنوان زیرمجموعه برای خود تاسیس کنند.
اما مزایای همکاری فینتکها با بانکها چه خواهد بود؟ در گزارش مگناکارتا، 64 درصد از مصاحبهشوندگان بر این باور بودند که همکاری فینتکها و بانکها، جریانهای درآمدی جدیدی را به وجود خواهد آورد. 59 درصد به افزایش تجربه مشتری در زمینه دریافت خدمات مالی بهعنوان یک مزیت توجه داشتند. تولید و ارائه نرمافزارهای جدید خدمات مالی بهعنوان یکی دیگر از مزایای همکاری فینتکها و بانکها مد نظر پاسخدهندگان بود. 41 درصد نیز کاهش هزینه را از دیگر منافع این همکاری قلمداد کردند. همچنین 30 درصد از پاسخدهندگان خلق مدلهای جدید کسبوکار و 29 درصد از آنها اتوماتیک شدن فرآیندهای دستی را بهعنوان مهمترین مزایای همکاری بانکها و فینتکها برشمردند.
سه فینتک از چین، آمریکا و سوئد
در ردهبندی «Fintech100»، شرکت «انت فایننشال» (Ant Financial) از چین، رتبه نخست را کسب کرده است. لوسی پنگ (Lucy Peng)، مدیر ارشد اجرایی این فینتک بیان میکند که «چین هیچ وقت کمبود بانک نداشته است زیرا 200 تا از آنها دارد اما ما فرصت این را داریم که از روشهای اینترنتی، تکنولوژی اینترنتی و تفکر اینترنتی، امور مالی سنتی را از بین ببریم.» انت فایننشال که در سال 2004 تاسیس شد و با نام علیپی (Alipay) نیز شناخته میشود، رهبر فینتکهایی است که در حوزه خدمات پرداخت، فعالیت میکنند.
دیگر فعالیتهای این فینتک شامل مدیریت ثروت، رتبهبندی اعتباری مستقل شرکتها، بانکداری خصوصی و دیگر خدمات اینترنتی است.
اسکار (Oscar)، فینتک آمریکایی است که در ردهبندی «Fintech100» در سال 2016 در جایگاه سوم قرار دارد. ماریو اشلوسر (Mario Schlosser)، مدیر اجرایی اسکار اذعان میدارد که «ما سه سال پیش، با ایده تبدیل شدن بهواسطهای برای مراقبتهای بهداشتی و بهخصوص بیمه سلامت، شروع به کار کردیم». اسکار، شرکت بیمهای است که از تکنولوژی و دادهها برای کاراتر شدن استفاده از بیمه سلامت به وجود آمد. این فینتک با تیمی از متخصصان حوزه تکنولوژی و مراقبتهای بهداشتی بر آن شد که سیستم سنتی را تغییر دهد. بنابراین نحوه ارائه خدمات بهداشتی به مشتریان را دگرگون ساخت و شفافیت استفاده از بیمههای سلامت را افزایش داد.
«کلارنا» (Klarna) در ردهبندی «Fintech100» در سال 2016 در رتبه یازدهم قرار دارد. این شرکت سوئدی که در سال 2005 تاسیس شد، در حوزه پرداخت فعالیت میکند. سباستین سیمیاتکُوسکی (Sebastian Siemiatkowski)، مدیر اجرایی این شرکت میگوید «مردم احساس راحتی بیشتری میکنند که بیرون از منزل کالاها را تست کنند و آنها را بخرند زیرا میدانند تا زمانی که کالاها را ندیدهاند، پولی پرداخت نخواهند کرد. دیدن است که انسان را به باور میرساند.» کلارنا راهحل پرداخت آنلاین و تجارت الکترونیک را برای فروشندگان و خریداران خود فراهم میآورد. این فینتک، به فروشگاههای اینترنتی، پرداخت آسان و ایمن را پیشنهاد میدهد. در هسته خدمات کلارنا، مفهوم پرداخت بعد از تحویل (after delivery payment) نهفته است که به خریداران این اجازه را میدهد کالاهایی را که سفارش دادهاند، پیش از پرداخت، ارزیابی کنند. همچنین کلارنا با تضمین اینکه خردهفروشان پولشان را دریافت خواهند کرد، ریسک مورد کلاهبرداری قرار گرفتن را کاهش میدهد. این فینتک بیش از 1400 کارمند دارد و در 18 بازار فعال است. کلارنا به بیش از 45 میلیون مشتری در سراسر جهان خدمترسانی میکند و با 65 هزار تاجر در ارتباط است.
آینده فینتکها
شاید اکنون بهتازگی در مورد ایجاد و توسعه فینتکها شنیده باشید اما تا سال 2020، در مورد چگونگی استفاده از خدمات فینتکها صحبت خواهید کرد. در مقایسه با حبابداتکام، به نظر میرسد که درباره فینتکها، روند رشد این شرکتها بر اساس بنیانهای قویتری جلو میرود.
حولوحوش سال 2000 تعداد شرکتهای اینترنتی بهسرعت در حال افزایش بود و شرکتی که پسوند «اینترنتی» را با خود یدک میکشید، در بازارهای مالی ارزش بیشتری داشت. همین امر موجب شد ارزش شرکتهای اینترنتی بیش از حد برآورد شده و آیندهای فراتر از واقعیت برایشان در نظر گفته شود. نتیجه این وضعیت که به حبابداتکام معروف است، سقوط سهام بسیاری از شرکتهای اینترنتی و ورشکستگی آنها بود که توضیح چگونگی این رخداد در این مطلب نمیگنجد. اما نکته مرتبط این است که هماکنون تعدادی از اقتصاددانان بر این باورند که ممکن است وضعیتی مشابه حبابداتکام برای فینتکها نیز رخ دهد یعنی بیش از حد برآورد کردن ارزش فینتکها، در نهایت بازار خدمات مالی را دچار مشکل کند که البته همانطور که گفتیم، فینتکها از بنیانهای قویتری برخوردار هستند. بنابراین بهرغم نگرانیهایی که در مورد ارزشگذاری بیش از حد فینتکها وجود دارد، به نظر میرسد وضعیت ترسناک نباشد.
در گزارش مگناکارتا در مورد فینتکها در سال 2017، پاسخ مصاحبهشوندگان به سوالی که در مورد چشمانداز فینتکها پرسیده شد، پیشبینی میکند که کدام کشورها در سال 2020 یکی از قطبهای فینتک در جهان خواهند بود. منطبق بر این گزارش، 79 درصد از پاسخدهندگان بیان کردند که ایالات متحده و کانادا همچون امروزه در سال 2020 نیز از قطبهای اصلی فینتک به شمار میروند. همچنین 67 درصد به بریتانیا، 43 درصد به اتحادیه اروپا، 41 درصد به چین، 38 درصد به آسیای جنوب شرقی، 17 درصد به آفریقا و 10 درصد به خاورمیانه بهعنوان یکی از قطبهای فینتک جهان در سال 2020 اشاره کردند.
همچنین طبق گزارش جهانی فینتک در سال 2017 که از سوی شرکت PwC منتشر شده است، 82 درصد از موسساتی که امروزه سردمدار خدمترسانی در حوزه مالی هستند، بر این عقیدهاند که در سه تا پنج سال آینده، مشارکت فینتکها در این حوزه بهشدت افزایش خواهد یافت. همین موضوع باعث شده که 88 درصد از موسسات مالی سنتی نگران از دست رفتن درآمد خود در بخشهایی از فعالیتهایشان باشند. اما عدهای نیز بر این عقیدهاند که رشد فینتکها نهتنها برای موسسات مالی سنتی زیانبخش نخواهد بود بلکه آنها با تغییراتی میتوانند از حضور این شرکتها در بازار خدمات مالی بهره ببرند. فقط کافی است به آنها بهعنوان همکاران جدیدشان و نه رقیب، نگاه کنند.
همچنین گزارش PwC نشان میدهد موسسات مالی سنتی در کشورهای مختلف برنامه دارند طی سالهای آینده با فینتکها همکاری کنند. بهعنوان مثال امروزه 63 درصد از موسسات مالی سنتی آفریقای جنوبی با فینتکها همکاری میکنند و انتظار میرود درصد این همکاری تا حداکثر پنج سال آینده، به 96 درصد برسد. این درصدها برای آلمان بهترتیب 70 و 78 درصد، برای فنلاند 62 و 100 درصد و برای ایالات متحده 53 و 88 درصد است. در مورد تعدادی از کشورها اگرچه امروزه سطح همکاری موسسات مالی سنتی با فینتکها پایین است اما تا حداکثر پنج سال آینده، انتظار میرود این همکاری افزایش یابد. برای مثال امروزه تنها 14 درصد از موسسات مالی سنتی کره جنوبی با فینتکها همکاری میکنند، اما انتظار میرود طی پنج سال آینده این همکاری به 76 درصد برسد. این اعداد بهترتیب برای ترکیه 22 و 76 درصد و برای ژاپن 22 و 76 درصد است.