درسهایی از برجام
سیاست بهینه در شرایط تحریمی جدید چیست؟
لغو برجام و اقداماتی که باید در مقابل آن انجام داد این روزها به موضوعی تبدیل شده است که بسیار در مورد آن سخن گفته میشود.
لغو برجام و اقداماتی که باید در مقابل آن انجام داد این روزها به موضوعی تبدیل شده است که بسیار در مورد آن سخن گفته میشود. علت نیز آن است که نشانهها از اینکه ممکن است ایالات متحده آمریکا به تعهدات برجامی خود پایبند نباشد و لغو تحریمها به موجب برجام را تمدید نکند بسیار است. با این حال لغو برجام، مساله سادهای نیست و علت هم آن است که برجام، یک سند بینالمللی چندجانبه است که واکنشهای طرفین مختلف نسبت به آن لزوماً یکسان نخواهد بود.
در صورتی که ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شود و از تمدید لغو تحریمها خودداری کند، مهمترین موضوعی که بازیگران بینالمللی توجه خود را به آن معطوف خواهند کرد واکنش ایران است. آیا ایران هم بلافاصله از برجام خارج خواهد شد یا اینکه تامل خواهد کرد تا واکنش اروپا و سایر کشورها نسبت به اقدام آمریکا را ارزیابی کند؟ این نکته روشن است که ایران به محکوم کردن لفظی اقدام آمریکا از سوی اروپا راضی و خرسند نخواهد شد و نوعی اقدام عملی به نفع خود و علیه آمریکا را از اروپا انتظار دارد اما اینکه دامنه انتظارات تهران تا چه حد است، هنوز روشن نیست. آیا ایران به باقی ماندن اروپا در برجام و لغو تحریمهای اروپا قانع خواهد بود؟ آیا ایران از اروپا توقع دارد که لغو تحریمهای جدیدی را انجام دهد تا ایران همچنان به برجام پایبند بماند؟ برای پرسشهایی از این دست، هنوز نمیتوان پاسخ قاطعی ارائه کرد.
واکنش تعیینکننده ایران
با این حال این نکته روشن است که واکنش ایران برای اروپا تعیینکننده خواهد بود. اگرچه به احتمال زیاد ایران به فرآیند حل و فصل اختلاف که در برجام ذکر شده متوسل خواهد شد تا آمریکا را در آن چارچوب محکوم کند و حقانیت خود را که از اجرای کامل تعهدات هستهای مندرج در برجام ناشی میشود و عدم حقانیت آمریکا را رسماً اثبات و احراز کند و در زمانی که آن فرآیند در حدود سه ماه در حال طی شدن است، واکنش اروپا را هم زیر نظر خواهد داشت اما در همان زمان، اروپا نیز واکنش ایران را زیر نظر خواهد داشت و بررسی میکند که ایران فعالیتهای هستهای خود را در چه سطح و با چه گسترهای از سر گرفته است. به عبارت دیگر هم ایران و هم اروپا در آن بازه زمانی مشغول ارزیابی یکدیگر خواهند بود.
وضع در فضای اقتصادی نیز در همین دوران به نسبت ملتهب و منتظر تحولات آتی خواهد بود. اگر قرار بر این باشد که ایران و اروپا به برجام پایبند بمانند و نوعی برجام اروپایی شکل بگیرد، احتمالاً فروش نفت ایران به اروپا تداوم خواهد داشت و شاهد افت محسوسی در درآمدهای نفتی دولت نخواهیم بود. احتمالاً روابط بانکی در اروپا نیز دچار مشکل نخواهد شد چراکه آن دسته از بانکهای اروپایی که در فضای بعد از برجام حاضر به برقراری روابط با بانکهای ایرانی شدهاند، بانکهایی هستند که رابطهای با آمریکا ندارند-بانکهای بزرگ و آنهایی که با آمریکا رابطه دارند، بعد از برجام به دلیل تحریمهای باقیمانده از همکاری با بانکهای ایرانی خودداری کردند. بنابراین عملاً روابط محدود بانکی ایران و اروپا نیز بعد از برجام چندان دستخوش تغییر نخواهد شد. ممکن است قراردادهای فاینانس در برخی کشورها با محدودیتهایی مواجه شود و اجرای برخی پروژههای عمرانی و تولیدی کشور که با فرض انعقاد و اجرایی شدن این قراردادها طراحی و برنامهریزی شده بود با چالشهایی مواجه شود اما این امر، اثر جدی و فوری بر اقتصاد ایران نخواهد گذاشت.
احتمال دیگر این است که اروپا پس از بررسی واکنش ایران به اقدام آمریکا، تصمیم به ترک برجام و پیوستن به جبهه ایالات متحده آمریکا بگیرد. در این صورت، ایران در فضای اقتصادی بینالمللی بیش از پیش به سمت چین و روسیه سوق داده خواهد شد. چین و روسیه نشان دادهاند که حتی در سختترین سالهای تحریمها نیز سطحی از روابط اقتصادی با ایران را در حوزههای گوناگون حفظ کرده و آن را ادامه دادهاند. با این حال برای اقتصاد بزرگ ایران بسیار دشوار خواهد بود که صرفاً با اتکا به این کشورها کلیه نیازهای اقتصادی بینالمللی خود را رفع کند و در عین حال، از بهرهبرداریهایی که آنها ممکن است از این وضعیت به نفع خود داشته باشند به طور کامل اجتناب کند.
آمادگی حداکثری
جدا از مسائل سیاسی که باید در نظر گرفته شود، از جهت اقتصادی نکاتی وجود دارد که در شرایط بازگشت تحریمها باید مورد نظر قرار گیرد. در صورت بازگشت تحریمها هیچکس نمیداند این تحریمها برای چه مدت و در چه سطحی بازخواهند گشت و عقل و تدبیر اقتضا میکند که حداکثر آمادگی برای تحریمهای طولانیمدت وجود داشته باشد. در چنین شرایطی، ذخایر ارزی کشور باید با نهایت دقت و وسواس هزینه شوند لذا احتمال تغییر برخی سیاستهای تجاری کشور با توجه به فضای سیاسی بینالمللی وجود دارد. متاسفانه در شرایط فعلی اقتصادی کشور شاهد آن هستیم که واردات کالاها به کشور صرفاً با محدودیتهای فنی، شرعی و تعرفهای روبهرو است و هیچ محدودیت دیگری برای واردات اعمال نمیشود. به عبارت دیگر بسیاری از کالاها که یا در داخل تولید میشوند یا جزو کالاهای لوکس و تجملی هستند، به طور رسمی و قانونی وارد کشور میشوند و طبعاً برای آنها تامین ارز نیز صورت میگیرد. یکی از مسائلی که حتماً باید در مورد آن بررسی و تجدیدنظر شود، سیاستهای تجاری کشور و محدودیت ورود کالاهایی است که در شرایط تحریم نباید ذخایر ارزشمند ارزی کشور صرف واردات آنها شود.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، تلاش برای کاهش محدودیتهای بانکی غیرتحریمی است. میتوان گفت یکی از درسهایی که ایران در این سالها آموخت این بود که حل مشکلات و معضلات داخلی و بینالمللی خود را به تعویق نیندازد و همزمان وقت و انرژی برای مقابله با چالشها البته در حد امکان بگذارد. به عنوان مثال، در سالهای گذشته که ایران، مشمول تحریمهای هستهای قرار داشت، مساله گروه اقدام مالی و خروج از فهرست آن به تعویق انداخته شد تا تحریمها رفع شود. این در حالی است که میشد به موازات مذاکرات هستهای، اقدامات لازم برای رفع این محدودیت را انجام داد و قوانین و مقررات لازم را تصویب کرد تا سرعت رفع محدودیتها بیشتر شود. در صورتی که تحریمهای علیه ایران اعاده شوند نیز باید به این نکته توجه داشت که نباید صرفاً به دلیل وجود تحریمها سایر مسائل و مشکلات را فراموش کرد و حل آنها را به زمان بعد از رفع تحریمها واگذار کرد بلکه باید شرایطی را فراهم کرد که بعد از رفع تحریمها، ایران با سرعت به شرایطی بازگردد که بتواند حداکثر استفاده و بهرهبرداری را از نظام مالی بینالمللی داشته باشد.
ترسیم نقشه تحریمها
در نهایت اینکه تجربه تاریخی نشان میدهد حتی در سختترین شرایط نیز مذاکرات میان دولتها ادامه مییابند و هیچگاه مسیر مذاکرات به طور کامل بسته نخواهد شد. تجربه برجام، به ایران نشان داد که برای آنکه رفع تحریمها مفید و موثر باشد، باید جامع و فراگیر باشد و برداشتن برخی تحریمها و حفظ برخی دیگر از آنها، نمیتواند راهگشا باشد. لذا یکی از مهمترین اقداماتی که باید مقامات اقتصادی دولت انجام دهند، تهیه نقشه تحریمها و محدودیتهای بینالمللی است. در آن نقشه باید تمامی تحریمها و محدودیتها برشمرده شده و مشخص باشند و ارتباط هرکدام از آنها با دیگری معین شده باشد و خواسته ایران، باید رفع بیکموکاست تمامی تحریمها به همراه تضمینهای متقن برای دوام و ماندگاری رفع تحریمها باشد. البته حصول چنین خواستهای ساده نخواهد بود اما تجربه برجام نشان داد که رفع بخشی از تحریمها و باقی ماندن برخی دیگر از تحریمها وضعیت پیچیدهای را ایجاد خواهد کرد که منجر به این میشود که بسیاری از فعالان اقتصادی خارجی از بیم تحریمهای باقیمانده از همکاری با ایران خودداری خواهند کرد.