راهحل نهایی ایران
بررسی عاقبت برجام در گفتوگو با مهرداد عمادی
مهرداد عمادی میگوید: حتی اگر آمریکا به صورت یکطرفه از برجام خروج کند، از نظر من ایران به هیچوجه نباید از برجام خارج شود. اما این نگاه متاسفانه در میان سیاستمداران داخلی وجود ندارد. در داخل کشور بسیاری از افراد معتقدند نهتنها باید از برجام خارج شد بلکه باید از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی نیز خروج کرد.
در حالی که فرصت کمی به تصمیم دولت ترامپ در خصوص ماندن یا خروج از برجام باقی مانده است، به نظر میرسد کشورهای بزرگ اروپایی سعی دارند ترامپ را از خروج از این توافق بینالمللی منصرف کنند. با این حال آینده برجام تا حد بسیار زیادی به تصمیم 22 اردیبهشت ترامپ بستگی دارد. به منظور بررسی سناریوهای مختلف عاقبت برجام، گفتوگویی را با مهرداد عمادی اقتصاددان و مشاور اقتصادی پیشین اتحادیه اروپا انجام دادیم، عمادی معتقد است ترامپ در سه سناریوی مختلف به این نتیجه رسیده است که باید تغییرات اساسی در برجام ایجاد شود و قصد دارد با ایجاد تغییرات، توانایی ایران برای روابط بینالمللی را محدود کرده و فشار بیشتری به این کشور وارد کند. او بر این باور است که بیتوجه به تصمیم آمریکا در خصوص برجام، ایران باید به دنبال توسعه روابط اقتصادی و صنعتی خود با کشورهای اروپایی و همچنین ژاپن و کره جنوبی باشد. عمادی کلید خروج اقتصاد ایران از رکود را افزایش سرمایهگذاریها و تقویت روابط خارجی با جهان میداند.
♦♦♦
با توجه به شعارهای انتخاباتی ترامپ که برجام را یک توافق بد دانست و اظهارنظرهای روزهای اخیر در مورد ایجاد تغییرات عمده در برجام، به نظر شما دونالد ترامپ چه سناریویی را در رابطه با برجام در سر میپروراند؟
در نشستی که پنجشنبه قبل در لندن برگزار شد به صورت وسیعی در مورد انتخاب گزینههای مختلف از سوی آمریکا بحث شد و همچنین درباره عکسالعمل اتحادیه اروپا و انگلیس درباره انتخاب آمریکا صحبت شد که در نهایت سه سناریو به وجود آمد که تقریباً این سناریوها به هم پیوسته هستند.
اولین سناریو این بود که آمریکا تا جایی که میتواند باید نشان دهد که ایران در عمل به تعهداتش غیرشفاف بوده و در مرحله مذاکراتی که به برجام منتهی شد راستگو نبوده است. همانطور که بنیامین نتانیاهو در سفر خود به آمریکا ادعا کرد مهم نیست الان ایران راست میگوید یا خیر، چراکه در زمان مذاکرات ایران راست نمیگفت و زیرساختها و زیربناها و ذخیرههای هستهای زیادی را در تهران و اصفهان و قم پنهان کرده بود. در واقع در این سناریو ایالاتمتحده به کمک رژیم صهیونیستی به دنبال آن هستند که اعتبار راستیآزماییها و رفتار و شفافیت ایران را نهفقط زیر سوال ببرند بلکه به کلی به صفر برسانند. بخش دوم این سناریو که به نظر من موفق هم بوده است این است که با وجود مسائلی که در یمن و سوریه شاهد آن هستیم ایران چه مستقیم و چه غیرمستقیم در این مناطق حضور و نفوذ دارد؛ سناریویی که میخواهد نشان دهد ایران کشوری تهاجمی در منطقه است. حالا اینکه آمریکا چند پایگاه در همین 180کیلومتری (شمال و جنوب و شرق و غرب) دارد، فاقد اهمیت است چراکه به ادعای آنها اگر ایالاتمتحده کاری انجام دهد برای امنیت جهان است و اگر ایران اقدامی کند به خاطر منافع خود بوده و رفتاری تهاجمی و تروریستی دارد. کمااینکه در هفتههای اخیر سیاست تهاجمی علیه ایران مجدداً در کاخ سفید به جریان افتاده است.
این دو سناریو به سناریوی سومی ختم میشود که از آن میتوان نتیجه گرفت از آنجا که شرکای تجاری و متحدان اروپایی ما برایمان مهم هستند، و آنها مذاکره و راههای دیپلماتیک را ترجیح میدهند، آمریکا ترجیح میدهد که به صورت مستقیم وارد عمل نشود. موضوعی که متاسفانه در کشور به آن توجهی نمیشود این است که آمریکا به بهانه کمک به متحدان منطقهای خود میتواند وارد عمل شود. همانطور که در کمکهای تسلیحاتی آمریکا به برخی کشورهای خلیج فارس و همچنین برخی همسایههای شمالی ما این موضوع قابل مشاهده است.
در نتیجه به نظر میرسد، دولت ترامپ در مسیری که از پیوند این سه سناریو حاصل میشود، در حال پیشبرد اهداف خود در خصوص برجام است. با توجه به این سه سناریو این موضوع مطرح میشود که برجام باید تغییرات اساسی داشته باشد.
در صورت تغییرات اساسی در برجام، چه تغییراتی میتواند بهترین شرایط را برای آمریکا ایجاد کند؟ در واقع تغییرات ایدهآل در برجام از نظر آمریکا چه میتواند باشد؟
آمریکا به دنبال تغییرات اساسی در برجام است. این تغییرات به منزله نظارت مستقیم و بیپایان بر تاسیسات، فعالیتهای هستهای و حتی پروژههای پژوهشی در ایران است. یعنی خط زمانی در این نظارت به هیچ وجه وجود ندارد. چنین تغییراتی در را برای افزودن تقاضاهای بیشتر از سوی ایالاتمتحده باز میکند. موضوعی که مطمئناً برخلاف میل ایران خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران این شروط اضافی را نخواهد پذیرفت. البته نهفقط ایران بلکه هیچ کشوری حاضر نیست هزینه چنین درخواستهایی را بدهد. در همین راستا ما احتمالاً شاهد نظارت بر برنامههای موشکی و محدود کردن فعالیتهای موشکی ایران به زیر 700 کیلومتر نیز خواهیم بود. در واقع آمریکا به دنبال محدود کردن برد موشکهای ایران است به نحوی که اسرائیل از گزند آنها در امان بماند. درخواستی که به نظر میرسد از سوی سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز پذیرفته شده است. در چنین حالتی است که اگر ایران برای توافق جدید اعلام آمادگی نکند، آنگاه ایالاتمتحده با امید حمایت احتمالی سه کشور اروپایی خواهان خروج یک طرفه از برجام خواهد شد. البته این خروج به صورت یکدفعهای نخواهد بود به طوری که تمام روابط قطع شود بلکه خروجی اساسی خواهد بود به طوری که زمینه را برای بازگشت تحریمها فراهم کند. تحریمهایی که چند روز پیش مجلس نمایندگان آمریکا تعیین کرد، در واقع همان پیشنویسی بود که هفت ماه پیش کاخ سفید آن را تهیه کرده بود.
در صورت خروج احتمالی آمریکا از برجام، ایران چه راههایی پیش رو خواهد داشت؟
از آنجا که من از بیرون نظارهگر شرایط هستم شاید برای درک تصویر کلی وضعیت بهتری داشته باشم. حتی اگر آمریکا به صورت یکطرفه از برجام خروج کند، از نظر من ایران به هیچوجه نباید از برجام خارج شود. نگاهی که متاسفانه در میان سیاستمداران داخلی کشور وجود ندارد. در داخل کشور بسیاری از افراد معتقدند نهتنها باید از برجام خارج شد بلکه باید از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی نیز خروج کرد. پیمانی که در دهه 1970 به امضای ایران رسید. به نظر من این صحبتهای عمومی برخی افراد میتواند بیشترین هزینه و خسارت را به ایران وارد کند. به طور کلی اگر ایران یک آنالیز هزینه و فایده انجام دهد به این موضوع خواهد رسید که خروج از برجام در راستای خواستههای تلآویو و ریاض خواهد بود. در صورتی که اگر ما از برجام خارج نشده و همکاری خود را با اتحادیه اروپا ادامه دهیم، منجر به انزوای ایالاتمتحده و دو متحد اصلی این کشور در خاورمیانه خواهیم شد. موضوعی که نهتنها در راستای منافع استراتژیک ملی ما خواهد بود بلکه فشار اقتصادی را بر کشور به شدت کاهش خواهد داد.
اگر آمریکا همانند گذشته قید خروج از برجام را بزند و مجدداً پای این توافق را امضا کند، با توجه به شرایط پیشآمده بهترین تصمیم برای ایران چه خواهد بود؟
سناریوی محتمل ایران در صورت عدم خروج آمریکا از برجام باز هم باید بر تقویت روابط با کشورهای اروپایی به ویژه کشورهای شمال اروپا، کشورهای نوردیک (سوئد، نروژ، دانمارک و فنلاند) در حوزههای انرژی و IT و کامپیوتر استوار باشد. از سوی دیگر توسعه روابط صنعتی با آلمان، اتریش و اسپانیا و فرانسه نیز میتواند جایگاه ایران را از نظر اقتصادی در سطح بینالمللی بهبود بخشد. همزمان با این روابط، توسعه عمیق روابط صنعتی با ژاپن و کره جنوبی باید در چارچوب سیاستهای دولت ایران قرار بگیرد. به هر حال این دو کشور میتوانند نقش مهمی در آینده اقتصاد ایران داشته باشند. اگر آمریکا از برجام خارج نشود و بخواهد تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کند، در سه ماه پیشرو اگر بتوانیم روابط خود با ژاپن و کره جنوبی و حتی هند را عمیقتر کنیم، هزینه آمریکا برای اعمال محدودیتهای جدید بر جمهوری اسلامی بسیار بالا خواهد رفت. به نظر من این موضوع بسیار مهمی است که حتماً باید روی آن تاکید شود. در این میان باید تقویت روابط تجاری با چین (که از نظر من شریک بسیار بهتری از روسیه میتواند باشد) نیز به صورت مجزا در دستور کار قرار گیرد. به هر صورت، به نظر من تمرکز روی ژاپن و کره جنوبی در آسیا به عنوان نزدیکترین متحدان ایالاتمتحده و ایجاد فاصله میان روابط آنها میتواند از فشار تحریمهای احتمالی بر ایران به شدت کم کرده و به امنیت کشور کمک کند.
در هفتههای اخیر شاهد سفر ماکرون و سپس مرکل به آمریکا برای گفتوگو با ترامپ در خصوص برجام بودیم، به نظر شما چرا اتحادیه اروپا به دنبال منصرف کردن ترامپ برای خروج از برجام است؟
اتحادیه اروپا به ایران به عنوان کشوری بسیار نزدیک هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر نگاه ایران به مسائل جهانی نگاه میکند. با وجود تلاشهایی که در راستای تخریب تصویر ایران در جامعه جهانی میشود، اتفاقاً در 55 سال اخیر خطر ایران برای امنیت اروپا بسیار بسیار کمتر از خطر کشورهایی چون عربستان یا پاکستان بوده است. اگر به حوادث تروریستی این چند سال در اروپا نگاهی بیندازیم به وضوح متوجه چنین موضوعی میشویم. اینجاست که اهمیت ایران برای اتحادیه اروپا مشخص میشود. در بعد اقتصادی نیز اگر ایران بتواند به یک کشور مستقل از نظر صادرات گاز تبدیل شده و بتواند بهتنهایی به اروپا گاز صادر کند، امنیت اروپا به شدت افزایش خواهد یافت. چراکه در 9 سال اخیر هرگاه عدم توافقی میان روسیه و کشورهای اروپایی صورت گرفته، روسها به شدت از اهرم صادرات گاز برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کردهاند. شاید بتوان اینگونه اذعان داشت که همکاری در این مسیر با روسیه بهجای اینکه به نفع ما باشد بیشتر در راستای منافع روسیه است. اینجاست که اتحادیه اروپا به ایران به عنوان یک وزنه قابل اتکا برابر روسیه در صادرات گاز نیاز دارد، از سوی دیگر از سالهای پیش در اتحادیه اروپا این باور وجود دارد که یک ایران مستحکم، امن و توسعهیافته از نظر اقتصادی میتواند موجب کاهش تنش و تلاطم در منطقه شود. البته به نظر میرسد برخی افراد در داخل کشور این کاهش تنش را نمیخواهند و این موضوع از رفتارهایی که از خود بروز میدهند مشخص است. در این راستا اتحادیه اروپا این دیدگاه را دارد که هرگاه برخوردی در منطقه ایجاد شده که یک طرف آن آمریکا بوده است، این اتحادیه هزینههای زیادی را متحمل شده است. موضوعی که در جنگهای افغانستان و عراق با افزایش افراطیگری و همچنین افزایش هزینههای اقتصادی قابل مشاهده بوده است.
اگر اتحادیه اروپا ایالاتمتحده را در راه خروج از برجام همراهی نکند، موضع ایران چه باید باشد؟
از نظر من ایران باید روابط اقتصادی خود به ویژه روابط صنعتی خود را توسعه دهد. توسعه پروژههای مشترک صنعتی با اروپا، میتواند موجب شود شرکتهای بزرگ اروپایی در مذاکره با دولتهای خود پشتیبان ایران باشند. شرکتهایی مانند زیمنس، دویچه بانک، سئات اسپانیا و پروژه فیبرنوری که با آلمان مذاکره شد، همه میتوانند برای ایران سودبخش باشند. من تصور میکنم اگر ایران به چنین سمتی حرکت کند، به منافع خود کمک کرده و از سوی دیگر خود را از درگیریای که ریاض و تلآویو به شدت به دنبال آن هستند کنار بکشد. اگر چنین بهانهای دست آمریکا نیفتد، انجام جنگ مستقیم با ایران برای آمریکا از نظر هزینهها قابل قبول نخواهد بود و در خود کابینه ترامپ افرادی خواهند بود که اجازه چنین کاری را نخواهند داد.
در صورت خروج همزمان آمریکا و ایران از برجام، آیا ایران به کلی منزوی خواهد شد؟ چه راهکاری میتواند در چنین شرایطی ایران را از عقبگرد سیاسی و اقتصادی نجات دهد؟
در چنین سناریویی آمریکا زیان چندانی نخواهد کرد و بیشترین هزینه بر دوش ایران و اتحادیه اروپا خواهد بود، هر چند این سناریو بسیار بعید است اما از نظر من، حتی در چنین شرایطی نیز به سود ایران خواهد بود که به سمت توسعه تسلیحات هستهای پیش نرود. اما در چنین شرایطی ایران نباید دست روی دست بگذارد و باید روابط خود را به سمت کره، ژاپن، چین، هند و کشورهای صنعتی دیگر متمرکز کند. به نظر من در چنین شرایطی نیز ایران نباید تمرکز خود را بر گسترش روابط صنعتی با روسیه بگذارد چراکه این کشور اگرچه با کمک سرمایهگذاری توانسته در برخی از بخشها عملکرد خوبی داشته باشد اما از نظر اقتصاد، روسها واقعاً ضعیف هستند. در واقع در چنین شرایطی تمرکز ایران باید روی اقتصاد باشد. اگر ایران نتواند از این رکود عمیق سرمایهگذاری نجات پیدا کند، محتملترین شکست ایران از طریق مشکلات اقتصادی خواهد بود. آمارهای کلی نشان میدهد اقتصاد ایران واقعاً در وضعیت خوبی به سر نمیبرد.
چه آیندهای برای برجام متصور هستید؟ آیا برجام به پایان خود خواهد رسید؟
برای کسی که از سال 2010 تا 2015 وقت خود را صرف تشویق کشورهای اروپایی بهخصوص آلمان، بریتانیا و فرانسه به سمت قبول توافق کرد، هنوز این امید را دارم که این پایان برجام نباشد. اما تصور میکنم اگر ایران هوشیارانه و با نگاه درازمدت و با کم کردن افراطیگری در داخل کشور رفتار کند و مجدداً وزارت خارجه در راس سیاستهای خارجی و مذاکره قرار بگیرد، برجام به پایان خود نخواهد رسید. اما اگر برجام با شکست مواجه شود، دومین آرزوی بزرگ ریاض و تلآویو محقق خواهد شد چراکه زمینه را برای تحریمهای سنگین علیه ایران فراهم خواهد کرد. هر چند امیدوارم اشتباه کنم اما پیشبینی میکنم در این صورت تحریمهای جدید از تحریمهای قبلی نیز سنگینتر باشد و حتی روسیه نیز ناچار خواهد شد همکاریهای نفتی و دفاعی خود با ایران را کاهش دهد. چراکه روسیه نیز به دنبال سود خود است و تا جایی حامی ایران خواهد بود که ضرری برای این کشور نداشته باشد. البته در این میان چین میتواند یک استثنا باشد چراکه این کشور میخواهد در آینده خودش را به عنوان بازیگر اصلی جهان مطرح کند. البته که این کشور با 5 /3 هزار میلیارد دلار ذخیره ارزی توان انجام کارهای بسیاری را دارد.
در چنین شرایطی ایران بسیار تنها خواهد بود و اقتصاد ایران بسیار پسرفت خواهد کرد. اگر نگاهی به تجربه کشورهای دیگر داشته باشیم شاید بتوان عمق چنین مشکلی را بهتر درک کرد. حتی در بدترین حالت نیز ایران باید به ارتباط خود با جهان ادامه داده و دنبال انزواگری نباشد. البته تا زمانی که کاسبان تحریم در داخل، برای دولت تلاطمهایی ایجاد میکنند، رسیدن به ثبات بسیار دشوار خواهد بود.