ماشین تخریب
آفرودسواران چگونه طبیعت ایران را به صحنه جنگ تبدیل کردهاند؟
لاستیکهای غولپیکر خودروهای آفرود، یکی از عوامل تخریب طبیعت ایران محسوب میشوند. مثل هر عامل تخریب دیگری، آفرود از خلأهای قانونی، بیانضباطی ساختاری و هوسهای شخصی افراد برای لذت بیشتر سود میبرد و دشتها، کویرها، جنگلها و عرصههای طبیعی ایران را زیر چرخهای بزرگ و بیریختش تخریب میکند.
شاید تصاویر روزهای اخیر حضور خودروهای شاسیبلند آفرود را در سواحل جنوب ایران و دقیقاً لب دریا دیده باشید. خودروها تمام ساحل را اشغال کرده و بستر نرم و شنی ساحل را تخریب کردهاند. حتماً تا رسیدن به دریا هر چه را بر سر راه خود دیدهاند، زیر گرفتهاند. بدتر از آن رد لاستیکهای زمخت آفرودسواران به ظاهر طبیعتدوستی است که، زمین کشاورزی را در جاده پاوه به جوانرود چنان شخم زدهاند که دیگر امسال هیچ محصولی نمیدهد. زمینی که زیر کشت پاییزه نخود بود ولی آفرودسواران کمخرد لذتجو، عملاً برداشت محصول آن را در سال جاری از بین بردند و دسترنج کشاورز را به باد دادند.
بر اساس مطالعات صورتگرفته در برخی از استانهای کشور که کانونهای تولید گردوغبار در آنجا فعال است، آفرودسوارها یکی از عوامل اصلی تخریب خاک، فرسودگی و بلند شدن ریزگردهای کمتر از 5 /2 میکرون هستند. دشتهای خراسان جنوبی که با بحران فرونشست دشتها ناشی از کاهش منابع آب زیرزمینی دستوپنجه نرم میکند، یکی از مقاصد آفرودسوارهاست. البته در همه جای ایران از جنگلهای سبز هیرکانی، تا کوهستانهای زاگرسی و سواحل دریای خلیجفارس و چشماندازهای کویری و بیابانی ایران رد تخریب لاستیکهای آفرود خودنمایی میکند.
مثل هر ابزار، صنعت، تکنولوژی مدل خودرو، لاستیک و... آفرود نیز مدلی وارداتی از سرگرمی با خودرو است. به قولی یک خودرو شاسیبلند دو دیفرانسیل میتواند از هر طبیعتی بگذرد، از دامنههای پرشیب تا درههای سخت، از صخرههای سترگ، تا جنگلهای پوشیده از خزه و... حتی یک خودرو دودیفرانسیل شاسیبلند با لاستیکهای مجهز تا نوک کوه دماوند هم میتواند بالا برود و هر آنچه بر سر راهش است را نابود کند. اگر تعداد این خودروها زیادتر هم شود، دسته هیولا با غرش سهمگین موتورهایشان میتوانند حیات وحش و هر جنبندهای را برای همیشه در مامن طبیعت هم هراسان کنند.
فقدان آموزش صحیح رانندگی در چنین شرایطی از یکسو، سهلانگاری و مماشات نهادهای ناظر قضایی و خلأ حکمرانی قوی محیط زیستی و گردشگری از سوی دیگر سبب شده نوعی بیاعتنایی نظاممند به قوانین طبیعت از سوی آفرودسوارها اتفاق بیفتد. گروهی که در پی هیجان و سرگرمی بکرترین چشماندازها و مناطق طبیعت ایران را پایمال میکنند. آنها عمدتاً از طبقات اجتماعی و اقتصادی با دهکهای درآمدی بالای جامعه هستند و کنترل آنها لطمهای به معیشت و موقعیت شغلی آنها نمیزند. اما به دلایلی که شاید چندان هم پنهان نباشد، اندک موردی از برخورد قانونی با چنین فاجعهای در نظام قضایی و نظارتی ایران را شاهد هستیم چرا که ردپای پول و نفوذ در ساختارهای قانونی کشور، راه گریز آفرودسوارهای تخریبگر در ایران است.
تاریخچه ساخت خودروهای آفرود
حتماً در همه جای جهان چنین گروههایی برای گردشگری، سرگرمی و تفریح و حتی ورزش وجود دارند. اما در نظامهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی متوازن، روندهای تخریب کنترل میشود. اگرچه ریشه شکلگیری آفرود در غرب به صنایع نظامی برمیگردد. نگرشی که برای موفقیت و پیروزی بر دشمن، از هر ابزاری حتی کشندهترین سلاحها استفاده میکرد. طبیعی است که بعد از چیرگی بر طبیعت وحشی و تخریب آن از طریق خودروهای با قدرت موتور بالا و لاستیکهای مناسب، طبیعت بکر دیگر اهمیت چندانی نداشت. جاهطلبیهای نظامی همزمان با جنگ جهانی دوم سبب گسترش دامنه جنگ به مناطقی دوردست در طبیعت بهخصوص صحراها و دشتها و کوهستانها شد که برای رسیدن به آن نیازمند موتورها و لاستیکهای مخصوص برای سیستم حملونقل خود بودند. «گسترش خودروهای آفرودی همزمان با جنگ جهانی دوم و تولید و توسعه تکنولوژی چرخهای Kegresse بود. آدولف کگرس در سال 1906 برای تزار نیکلاس دوم روسیه شروع به کار کرد و طی 10 سال بعد، نوع جدیدی از وسیله نقلیه را اختراع کرد که مخصوص رانندگی در شرایط سخت (سنگلاخ و برف و یخبندان و...) بود. ارتش ایالاتمتحده قبل از شروع جنگ جهانی دوم به این فناوری علاقهمند شد و در دهه 1920 چندین خودرو سیتروئن را با لاستیک Kegresse خریداری کرد و با این کار توانست این ماشینها را بر اساس میزان مقاومتشان در زمان جنگ ارزیابی کند. نازیها نیز از این فناوری برای جابهجایی تجهیزات و تسلیحات در سطوح غیر سنگفرش استفاده کردند. این اقدامات همچنین به گسترش جنگ به قارهها و مناطق جدیدی که قبلاً برای وسایل نقلیه نامناسب تلقی میشدند کمک کرد. بهطور کلی، جنگ به توسعه خودروهای آفرود سرعت و آنها را از نظر سرعت و عملکرد ارتقا بخشید. این وسایل نقلیه عمدتاً برای مقاصد تجاری و صنعتی مورد استفاده قرار میگرفتند. برای اولینبار در دهه 1940 یکی از اولین خودروهای غیرنظامی آفرود، یعنی لندرور بریتانیایی در دسترس عموم قرار گرفت که در ساخت آن تا حد زیادی از وسایل نقلیه مورد استفاده در جنگ جهانی دوم الگوبرداری شد.»
اثرات ویرانگر آفرود
نگاهی گذرا به نحوه شکلگیری ساخت خودروهای آفرود، ما را به خشونت و بیرحمی اندیشههای سازنده این خودروها میرساند. با این گذر ساده میتوان سیمایی کلی از ذهن کسانی ترسیم کرد که پشت فرمان خودروهای آفرود مینشینند تا هیجانی کاذب و بعضاً مرگبار را تجربه کنند. خودروهایی که رد خون انسان و طبیعت را میتوان از ابتدا تا امروز بر روی مسیر گذر سهمگینشان در طبیعت مشاهده کرد؛ اکنون تخریب طبیعت و کشتار حیات وحش با لاستیکهای سنگین و موتورهای قوی هیولاهای آهنی آفرود، یکی از مهمترین دغدغههای فعالان محیط زیست ایران و جهان است.
آنها بر این باور هستند که «آفرودسواری به دلیل ترد کردن خاک، جابهجایی سنگها، فرسودگی گیاهان و کاهش اندازه و پوشش گیاهی، میتواند به تخریب محیط طبیعی و اکوسیستمهای زیستی بینجامد. فعالیتهای آفرودسواری در محیط طبیعی ممکن است به تخریب زیستگاه حیوانات و تخریب ارتباطات طبیعی آنها منجر شود. این امر میتواند موجب کاهش تعداد حیوانات، ازبینرفتن گونهها و تخریب تعادل زیستی منطقه شود. استفاده از خودروهای سنگین و با قدرت بالا در مناطق طبیعی میتواند به تولید گازهای آلاینده، آلودگی آبوهوا، ورود روانآبها به رودخانهها و تغییر کیفیت منابع آب منطقه منجر شود. بسیاری از مناطق طبیعی و حفاظتشده مختصات خاصی دارند و استفاده از خودروها در این مناطق ممکن است مخالف قوانین و مقررات حفاظت از محیط زیست باشد».
فعالیت در طبیعت ایران سختگیرانه نیست
محمد الموتی، فعال محیط زیست و دبیر شورای هماهنگی شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور، با دستهبندی آفرودسواران به مخرب و محافظ محیط زیست به تجارت فردا میگوید: ما در ایران هیچ قوانین و مقررات خاصی برای کنترل آفرودسواری در طبیعت ایران نداریم. از اوایل دهه 90 کمیته طبیعتگردی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکل گرفت که چهارچوبهایی را برای طبیعتگردی تنظیم میکرد و بخشی از آن هم به همین فعالیت آفرودسواران در طبیعت برمیگشت. در نهایت کمیته طبیعتگردی در معاونت گردشگری سازمان وقت مثل یک زائده بود و اشکال ساختاری داشت و بهرغم اینکه کارهای جدی و مطالعات دقیقی هم در این حوزه صورت داده بود اما هیچ وقت به یک جریان یا فرآیند مدیریتشده تبدیل نشد و عملاً حذف شد. از طرفی یگانهای حفاظتی در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری رویکرد حفاظت از ابنیههای میراثی دارند و عمدتاً در بخش حفاظت از طبیعت و کنترل گردشگران مخرب طبیعت توان و امکان فعالیت ندارند. در نهایت برخلاف کشورهایی که کنترل فعالیت در طبیعت را سختگیرانه دنبال میکنند در ایران عملاً چنین سختگیری وجود ندارد. در سایتهای گردشگری جهان قوانین سفت و سختی وجود دارد. از سویی مسائل فرهنگی در مدیریت و کنترل وندالیسم و تخریب طبیعت دخیل است. در ایران همه این مسائل رها شده است. سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به تنهایی توان مدیریت همان 10 درصد حفاظتشده خود را ندارد. از سویی سازمان منابع طبیعی که مدیریت 90 درصد دیگر طبیعت آزاد ایران را به عهده دارد، اساساً رویکرد حفاظتی ندارد و همه چیز به حال خود رهاست و هر کس با هر ترفند و روشی میتواند در طبیعت فعالیت کند. از سویی این ذهنیت وجود دارد که طبیعت بیصاحب است و به کسی ارتباط ندارد که خودرو دودیفرانسیل آفرود کجا وارد میشود. اگر یک مرور ساده داشته باشیم متوجه میشویم که تقریباً آفرودسواران در ایران در همه مناطق طبیعت ایران از کویر تا کوهستان و دریا و... حضور دارند و عمدتاً حضور مخربی هم دارند. بیشک در هیچ نقطهای از دنیا که دولتی مسئول مستقر باشد، شاهد چنین ولنگاری در رها بودن طبیعت نخواهیم بود. حتی در کشورهای پیشرفته مسیر گردشگر مشخص است، چه برسد به اینکه آفرودسوار باشد. اگر از منظر کلان قصه را نگاه کنیم، گردشگری در ایران به عنوان تفرج در نظر گرفته شده و چه گردشگر پیاده، چه گردشگر آفرودسوار، هیچکدام قاعده خاصی برای مدیریت آنها در طبیعت وجود ندارد. نتیجه این ولنگاری نیز حجم بالای پلاستیک و زباله رهاشده در طبیعت است، همچنین تخریب و فرسایش خاک در هر نقطهای که آفرودبازها حضور دارند.
باید یک توصیف و تقسیمبندی از آفرودسوارها در ایران داشته باشیم. چون همه یکشکل و یکدست نیستند. این گروه از گردشگران چه به لحاظ فرهنگی، چه به لحاظ اجتماعی متفاوت هستند. یک موضوع مهم که وجود دارد این است که نوعی علاقهمندی هیجانی در برخی از افراد وجود دارد که ما نمیتوانیم درباره کمیت و کیفیت آن اظهارنظر کنیم. این افراد علاقهمند هستند که با ابزاری به نام خودرو آن هم خودرویی با خصوصیات ویژه، به طبیعت بروند و در عرصههایی ورود پیدا کنند که هیجانآور است. در واقع این افراد در ژانر گردشگری هیجانی علاقهمند هستند کار کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا قانون و مقررات ویژه این اقدام وجود دارد و افراد مختلف به راحتی میتوانند تجربه کنند. مسائل نظارتی و بیمه و... البته وجود دارد و میتواند این تجربه هیجانی را، ویژه و لذتبخش کند. اما از نظر فرهنگی در ایران این مدل تفرج، طوری تبلیغ شده که گویی فقط برای یک قشر جوان ثروتمند این هیجان جذاب است. از طرفی در این زمینه هیچ کار آموزشی و فرهنگی و اطلاعرسانی هم صورت نگرفته است و فعالان این حوزه، به شکلی این گردشگری را تبدیل به تخریب طبیعت میکنند. از نظر تقسیمبندی قشری میتوان گفت تقریباً اکثر جوانان گرایش دارند چنین تجربه ویژهای در طبیعت داشته باشند. البته همیشه کسانی هستند که دغدغههای بزرگتری دارند و برای مثال دغدغههای محیط زیستی افراد بعضاً باعث میشود در میان آنها کسانی باشند که تمایل دارند به طبیعت خسارت کمی وارد شود. نکته مهمی در این زمینه وجود دارد که چون این موضوع یک موضوع ظریف اجتماعی است و هر نوع نامگذاری و توصیف این افراد میتواند تبعاتی داشته باشد، بسیار کار سختی است که بخواهیم آنها را بهطور دقیق دستهبندی یا اهداف آنها را عنوان کنیم. اما آنچه نمود بیرونی عملکرد آنهاست، تخریب بخش مهمی از خاک و طبیعت کشور است. در نهایت تیپ فرهنگی این افراد تیپ خاص مربوط به یک بازه زمانی خاص است. آنها در پاسخ به هیجانات خاصی دست به این اقدام میزنند. متاسفانه چون مطالعه دقیقی بر روی تعداد و میزان اثر آنها بر طبیعت صورت نگرفته نمیتوان آمار دقیقی داد. اما زمانی عدد صد هزار آفرودسوار عنوان شد. از طرفی برخی دیگر هر نوع ماشین دودیفرانسیلی را که قابل استفاده در طبیعت بود در آمار دخیل کردند و عددی حدود یک میلیون آفرودسوار را مطرح کردند که هیچکدام از این آمارها جنبه دقیق علمی ندارد و فاقد سندیت است. نکته دیگر این است که تیپ اقتصادی این افراد طوری است که عمدتاً از طبقات اقتصادی بالاتر هستند. چون تهیه این خودروها و تجهیزات سوار بر این خودروهای ویژه هزینه بالایی دارد. پس باید گفت این افراد از بخشهای خاصی از دهکهای اقتصادی هستند و عموم مردم را دربر نمیگیرد. این نافی این نیست که در دهکهای دیگر این افراد حضور ندارند. همیشه افرادی هستند که عاشق خودرو هستند و آفرود را دوست دارند و این خودرو را با هر زحمتی که هست تهیه میکنند. اما قاطبه این افراد از دهکهای بالای اقتصادی هستند.
الموتی با مرور یادداشتی که پیشتر در رسانه دیگری در این زمینه منتشر شده میگوید: «نمیتوان به راحتی همه آفرودرها را در یک کفه قرار داد و اساساً نگاه تکبعدی به یک گروه میتواند در پیدا کردن راهحل ما را به خطا بیندازد. آیا واقعاً تمام آنها افرادی بیمسئولیت هستند که هیچ از اکوسیستم طبیعی و محیط زیست نمیدانند؟ ما چالشی ۱۰ساله برای تعامل با برخی از آفرودرهای ایرانی و نشستهایی با این گروهها داشتهایم که باعث شده شناخت خوبی از آنها به وجود بیاید. باید همه طرفهای این مسئله را دید و همه این گروهها رفتاری شبیه به هم ندارند. بخشی از این افراد اساساً دوستدار محیط زیست و علاقهمند به طبیعت هستند و این علاقه باعث میشود مرزهای اخلاقی رفتار با طبیعت را رعایت کنند که شاید بخش کوچکی از این جامعه باشند. بخش دیگر آنها به واسطه علاقهمندی به ماشینها وارد این ورزش شدهاند و به فضای اجتماعی که این نوع طبیعتگردیها برای آنها به وجود میآورد دلبسته هستند؛ آزادی دارند، جمع خودمانی است، قدرتنمایی میکنند و محلی برای نشان دادن مهارت و قدرت آنهاست. یک بخش کوچک دیگر هم داریم که لذت آنها در تخریب هرچه بیشتر است. آنها به جاهایی میروند که به قول خودشان «فتحنشده» است و اتفاقاً با قصد و غرض قبلی میروند که آن حیات وحش را تعقیب کنند و لذت ببرند یا آن پوشش گیاهی را از بین ببرند تا به قول خودشان راه را باز کنند یا نشانی از خودشان بر جای بگذارند تا گروههای بعدی به قلمرویی بروند که آنها فتح کردهاند. عدد این گروه هم مانند گروه اول کوچک است و ما در واقع یک گروه میانه داریم که عمده آفرودرها را تشکیل میدهد. یکی از رفتارهای مثبت این گروهها را میتوان حضور بیچشمداشت آنها در بحرانهایی مانند سیل و زلزله دانست. بهخصوص در پیمودن راههای صعبالعبور کوهستانی که رفتن به آنجا برای ارگانهای دولتی کار راحتی نیست. در سیل فروردین ۱۳۹۸ که در آققلا استان گلستان روی داد حضور داشتم و شاهد بودم یکی از اولین گروههایی که برای کمکرسانی بهخط شده بودند گروههای آفرودسوار بودند که بهواسطه مهارت در رانندگی و ماشینهای شاسیبلند توانسته بودند خودشان را به مردم گرفتار در سیل برسانند و به آنها کمکرسانی کنند» (روزنامه اعتماد).
قانونی برای مدیریت بیراههسواری نیست
بحران تخریب طبیعت از سوی آفرودسواران چنان بیخ پیدا کرد که معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خواستار آییننامهای بر آفرودسواران برای جلوگیری از تخریب شده است. علی سلاجقه تاکید کرد که قانونی برای مدیریت «بیراههسواران» نیست. آفرودسواران در طبیعت آشفتگی ایجاد میکنند، هم از لحاظ صوتی و هم آواره کردن زیستمندان مناطقی که از آن عبور میکنند. چون هیچ قانونی بر فعالیت آنها حاکم نیست، از اینرو موجب تخریب محیط زیست میشوند و چرخ خودروهایشان خاک مسیر را میکوبد و منطقه را برای بروز گردوغبار آماده میکند. ما از این افراد میخواهیم که طبیعت را آشفته و مغشوش نکنند. طبیعت نظم خودش را دارد که اگر به هر دلیلی به هم بخورد به ضرر انسان خواهد بود. آنطور که از متن خبرها برمیآید، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در مانوری که در جمع آفرودسواران بوده، میثاقنامهای را امضا و تایید کرده که بر اساس آن آفرودسواران مکلف هستند آییننامهای خاص برای مدیریت آفرود تهیه کنند که در طبیعت شبیه یک راهنما عمل کند و بر اساس این آییننامه مسیر خودرو و لوازمی که میتوانند با خود به طبیعت ببرند، مشخص شود.
چند مقصد آفرودسواران در ایران
در این گزارش چند منطقه از صدها منطقه طبیعی حفاظت شده و نشده ایران را معرفی میکنیم که طبیعتبکرشان زیر لاستیک خشن آفرود تخریب شده و یا در آستانه تخریب فرار دارد. به نظر هم نمیرسد با این روند مدیریتی در کشور، این مناطق طبیعی الزامات خاصی برای حفاظت در برابر لذتجویی آفرودسواران داشته باشند.
۱- دریاچه نئور تا جنگل لیسار
در دره کوهستان تالش و نزدیک به سوباتان دریاچهای قرار دارد به نام نئور. نئور در مرز اردبیل و گیلان است. مکان دریاچه نزدیک به روستای عباسآباد، بعد از خلخال است. منطقهای سرسبز، بکر و چشمنواز در دل طبیعت که امکان برپایی کمپ، دوچرخهسواری، کوهنوردی و... را دارد.
۲- دریاچه قوچ گلی داغی
این دریاچه در ۳۰کیلومتری تبریز قرار دارد. دریاچه قوچ گلی در جنوب روستای ثمر خزان است. در مسیر به منطقه چمنزار در بستر رودخانه حدیر چایی میرسید و در انتهای آن به چشمه آب سرد. دریاچه قوچ گلی در قسمت شمالی قلهای به همین اسم است که مکان آبشخور قوچ و بز وحشی و کل بوده است. این دریاچه، آب شیرین و با حداکثر دو متر عمق است. دریاچه علاوه بر آنکه مقصد آفرودسواری است. این منطقه بکر است و امکانات رفاهی و تفریحی ندارد.
۳- کویر چوپان
در روستای چوپان با 116 سال قدمت، بکرترین کویر به همین نام قرار دارد. کویر مخوفی در نزدیکی شهر اصفهان و معروف به ریجن یا ریگجن که نزدیک انارک است. این کویر پر از تپههای بسیار بلند است که منظره زیبایی را برای گردشگران خلق میکند. تپههای مرتفع کویر ریجن، روستای چوپان را در دل خود جای داده است. ارتفاع کوهمانند این کویر، آن را به مقصد آفرودسواری تبدیل کرده است.
۴- منطقه درفک
قله درفک در ۳۰کیلومتری رودبار از زیباترین مناطق گیلان است. این منطقه مقصدی برای آفرودسواری است. در اینجا پستی و بلندی رسی، جنگلی و کوهستانی وجود دارد که این منطقه را برای آفرودسوران جذابتر میکند.
۵- جنگلهای مازیچال
مازیچال، دهکدهای ییلاقی و منطقه جنگلی و کوهستانی نزدیک به کلاردشت است. این دهکده بر فراز ابرها قرار دارد. مسیر دسترسی به این جنگلهای انبوه و زیبا، خاکی و پر از پیچ و خم است. به همین دلیل تبدیل به مقصد آفرودسواری شده است. منطقهای که وسعت دیدی از چالوس تا رامسر را به راحتی (در صورت ابری نبودن) در اختیار گردشگران میگذارد.
6- پارک لار تهران
یکی از شلوغ ترین مکانها برای آفرود، پارک لار در 70کیلومتری شرق تهران است. این منطقه از پوشش گیاهی بسیار زیبایی برخوردار است و به همین علت روزانه افراد گردشگر بیشماری را به سمت خود جذب میکند اما اکنون در برابر آفرود تخریب شده است. در پارک ملی لار چشمههای درمانی زیادی وجود دارد که بیم تخریب آنها در آینده بر اثر تخریبی که محصول فعالیت غیرمسئولانه است، وجود دارد.
7- کویر مصر
در 45کیلومتری شهرستان جندق و 30کیلومتری شهرستان خور میتوان از کویر مصر دیدن کرد. این کویر زیبا دارای تپههای شنی فوقالعاده جذابی است که شرایط لازم را برای آفرود به وجود آورده است. کویر مصر جزو معروفترین مکانهای آفرود ایران بهشمار میرود و همهروزه گردشگران زیادی به این منطقه سفر میکنند. امیدواریم این مناطق با رعایت قواعد و قوانین استاندارد آفرود از گزند تخریب در امان باشد و به نسلهای بعد نیز برسد.
8- رودهن تهران
در شرق تهران و نزدیکی شهر دماوند در رودهن، یکی از بهترین مکانها برای آفرود را میتوان پیدا کرد. رودهن یک منطقه کوهستانی است که برای انجام تفریح آفرود بسیار مناسب دارد و افرادی که ساکن استان تهران هستند، میتوانند دسترسی راحتی به آنجا داشته باشند. اما این منطقه مقل بقیه جاها دستخوش تخریب قرار گرفته است. رودهن از جادههای کوهستانی پرپیچوخمی برخوردار است و افراد میتوانند در این منطقه به تمرین و تفریح بپردازند. در رودهن تهران هر چند وقت یکبار مسابقات آفرود با سطح بالا نیز برگزار میشود و شما میتوانید در این مسابقات هم شرکت کنید.
9- منطقه سوادکوه
سوادکوه نیز یکی از مکانها برای آفرود بهشمار میرود که دارای منطقهای کوهستانی است. این منطقه آبوهوای بسیار ایدهآلی برای گردشگری دارد و افرادی که به آنجا سفر کنند، میتوانند از جنگل لفور نیز دیدن کنند که به عنوان زیباترین جنگل منطقه سوادکوه شناخته شده است. علاوه بر جنگل، در این منطقه آبشارها، رودخانهها، روستاها و غارهای بینظیر زیادی نیز وجود دارد که میتوانید از آنها هم بازدید کنید و سفری پر از زیبایی و هیجان داشته باشید اما این منطقه نیز به دلیل تردد خودروهای افرود، آسیب دیده است.
10- لتمال کن
لتمال کن یک پارک جنگلی بسیار تماشایی است که در مسیر همت غرب واقع است. در مسیر این پارک جنگلی تفریحات سالمی مانند دوچرخهسواری، کوهنوردی و پیادهروی انجام میشود. اما در اکثر مواقع گروههایی با موتورهای مجهز برای تمرین آفرود نیز به این منطقه میآیند.
11- کیش
جزیره زیبای کیش یکی از پرطرفدارترین مقصدهای گردشگری در ایران است که جاذبهها و تفریحات بیشماری را در خود جای داده و افرادی که به این جزیره تماشایی سفر کنند علاوهبر تفریحات آبی، میتوانند آفرود را نیز تجربه کنند. البته جزیره کیش به دلیل قوانین و ملاحظاتی که به درستی در آن لحاظ میشود، شاهد تخریب طبیعت نیستیم بلکه در یک بستر حرفهای افرود مدیریت میشود.
12- کویر سمنان
یکی دیگر از مسیرهای آفرود که ویژگیهای خاصی دارد، کویر سمنان است. کویر سمنان پیش از آنکه یک فضای بسیار مناسب برای آفرودسواری باشد و روزانه آفرودسواران حرفهای زیادی به این منطقه بطلبد، یک منطقه دارای تنوع زیستی بسیار بالایی است که متاسفانه خارج از دید نهادها و سازمان های متولی طبیعت، دستخوش دگرگونی و تخریب ناشی از فعالیتهای انسانی و گردشگری بیضابطه از جمله آفرود است. این منطقه از تپههای شنی و ماسهای بسیار زیبایی تشکیل شده که جانوران و گیاهان بومی خود را دارد.
13- کویر ریگ زرین
یکی دیگر از مکانها طبیعی که مورد علاقه آفرودبازان است، در 40کیلومتری کویر بافق یزد واقع شده است و آن را با نام کویر ریگ زرین میشناسند. این کویر جذاب با نام مغستان نیز شناخته شده و دارای شنهای روان و ریز است. کویر ریگ زرین منظرهای بسیار زیبا و تماشایی دارد که شوربختانه از تیررس تخریب در امان نمانده است. این کویر جزو پرمخاطبترین کویرهای ایران است و روزانه افراد زیادی را به سمت خود میکشاند و طرفداران زیادی دارد.
14- کویر مرنجاب
در نزدیکی شهرستان آران و بیدگل، یک کویر زیبا واقع شده است که آن را با نام کویر مرنجاب میشناسند. این کویر به بهشت آفرودسواران نیز شهرت دارد و در آن تپههای شنی بسیار زیادی جای گرفته است. کویر مرنجاب همهروزه مقصد گردشگران و آفرودسواران زیادی است که همین موضوع سبب شده آسیبهای زیادی به تنوع زیستی و منحصربفرد آن وارد شود. به نظر میرسد مناطقی مثل مرنجاب بیش از دیگر مناطق نیازمند کنترل و مدیریت است تا این تفریح و ورزش به شکل پایداری در آن جریان داشته باشد.
15- کویر قم
کویر قم در اطراف دریاچه نمک واقع شده است و افرادی که به آفرودسواری علاقهمند هستند، میتوانند به راحتی به این منطقه سفر کنند. بهطور کلی قسمتهای عظیمی از این کویر به دریاچه نمک و نمکزار قم ختم میشود. این منطقه نیز از اسیب در امان نمانده است.
16- جواهردشت
یکی از زیباترین ییلاقات استان گیلان جواهردشت است. این ییلاق زیبا با داشتن طبیعتی بکر، ارتفاعات سرسبز، جادههای پرپیچوخم زیبا، چشماندازهای طبیعی بینظیر و... توجه افراد زیادی را به خود جلب کرده است و روزانه گردشگران زیادی به آنجا میروند که شوربختانه افرودسواری درآن بسیار زیاد است و یکی از دلایل تخریب این منطقه نیز تردد بیش از اندازه خوردوهای سنگین در این منطقه است. اگر این منطقه مدیریت نشود شاید در سالهای آینده چیزی از طبیعت آن باقی نماند.
17- کویر ورزنه
یکی دیگر از کویرهایی که در استان اصفهان واقع شده است، کویر ورزنه نام دارد. این کویر فاصله کمی با روستای قهی دارد و با زایندهرود، باتلاق گاوخونی و شهرستان ورزنه در همسایگی است. در این کویر معروف، تپههای شنی بسیار زیادی وجود دارد که به جای آنکه مقصد گردشگری پایدار باشد، مقصدی برای آفرودسواران است. این منطقه نیز مانند دیگر مناطق طبیعی ایران دستخوش دگرگونی شدید در اثر تخریب آفرودسواری و گردشگری ناپایدار قرار گرفته است. امید است با برنامهریزی واموزش مردم، تخریب طبیعت ایران متوقف شود.