شناسه خبر : 45484 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

قضاوت در آفساید

چرا نهاد قضاوت در فوتبال ایران درست کار نمی‌کند؟

 

وحید نمازی / روزنامه‌نگار و پژوهشگر فوتبال 

وقتی گل واضح فرانک لمپارد در بازی مقابل آلمان در جام جهانی 2010 از سوی داور نادیده گرفته شد، فیفا بی‌توجه به کنایه رسانه‌های خشمگین انگلیسی که حذف تیم کشورشان را توطئه سپ بلاتر می‌دانستند، اعلام کرد برای اصلاح اشتباهات داوری وارد عمل خواهد شد و برنامه‌ای را اجرا می‌کند تا میزان اشتباهات انسانی به حداقل برسد.

 هشت سال بعد، جام جهانی روسیه با حضور کمک‌داور ویدئویی (Video Assistant Referee) برگزار شد و به مرور براساس قانونی که فیفا وضع کرد، تمام لیگ‌ها و تورنمنت‌ها مکلف شدند تا از این امکان به عنوان بخشی جدید از ابزارهای لازم برای انجام یک مسابقه فوتبال استفاده کنند.

پنج سال پس از جام جهانی روسیه، فوتبال ایران هنوز به VAR مجهز نشده و تنها تجربه حضور کمک‌داور ویدئویی در ایران به دو بازی پرسپولیس-النصر و نساجی- الهلال در لیگ قهرمانان آسیا مربوط می‌شود. سیستم عاریتی فدراسیون فوتبال آسیا تنها برای چند روز مهمان استادیوم آزادی بوده و بعد از پایان بازی‌ها هم برچیده می‌شود. چند هفته بعد، در یکی از بازی‌های مهم لیگ بین پرسپولیس و گل‌گهر و در همان استادیوم، ضربه سر مهاجم تیم مهمان به شکلی مشکوک از درون دروازه توسط علیرضا بیرانوند بیرون کشیده شد و موجی جدید از اعتراض‌ها، بیانیه‌ها، شکوائیه‌ها و اتهام زدن‌ها به راه افتاد.

در این میان، شاید مظلوم‌ترین و نادیده‌گرفته‌شده‌ترین افراد درگیر در رقم خوردن این اشتباه فاحش، داور و کمک‌داور آن بازی باشند که با کمترین امکانات ارتباطی و تنها با چشم خود باید گل شدن یا نشدن آن توپ را حدس می‌زدند. تازه فکرش را بکنید که این قضاوت در بهترین و بزرگ‌ترین استادیوم کشور رقم خورده و داوری و تشخیص صحنه‌های سخت این‌چنینی در شهرهایی مثل انزلی، قائمشهر، اراک و قزوین با آن نور نامناسب و جو عجیب ناشی از هیجان تماشاگران حاضر در استادیوم‌های غیراستاندارد آن شهرها که دیگر جای خود دارد.

این گزارش قرار است به این پرسش پاسخ دهد که «چرا نهاد قضاوت در فوتبال ایران درست کار نمی‌کند؟».

♦♦♦

مهرماه 1367 است. نوجوانم و تشنه فوتبال. یکی، دو ماه پیش، برای نخستین‌بار طعم استادیوم رفتن و دیدن بازی از نزدیک را در استادیوم آزادی چشیده‌ام و حالا پایم را توی یک کفش کرده‌ام که باید امروز هم برای دیدن یکی از دو بازی حساس جام باشگاه‌های تهران به استادیوم بروم. پدر مخالف است. می‌گوید باید درسم را بخوانم و حواسم روی مدرسه متمرکز باشد. با هر زحمتی هست راضی‌اش می‌کنم. آماده می‌شوم تا از خانه بیرون بزنم که می‌گوید: «من هم می‌آیم» دهانم باز مانده. بابا و استادیوم؟

پرسپولیس در آزادی بازی دارد، ولی ما از استادیوم پیر شهر در خیابان مفتح سر درمی‌آوریم. چون بازی مرگ و زندگی آنجا برگزار می‌شود؛ استقلال در برابر دارایی. پرسپولیس صدر جدول را چسبیده و رهایش هم نمی‌کند. استقلال و دارایی برای گرفتن سرخ‌ها باید تمام امتیازات را جمع کنند تا در هفته‌های بعد به تیم علی پروین برسند. ماشین را در یکی از کوچه‌های اطراف استادیوم پارک می‌کنیم و راه می‌افتیم. جمعیت موج می‌زند. مردم همدیگر را هل می‌دهند و به زور وارد استادیوم می‌شوند. یک جای خالی هم روی سکوها وجود ندارد و تماشاگران چند ردیف در پشت فنس‌ها هم ایستاده‌اند و برای دیدن بازی سرک می‌کشند. به پدر می‌گویم: «جا نیست. بیا برگردیم.» نگاهم می‌کند: «من که گفتم نیا. حالا که اومدیم، می‌مونیم. هم فاله و هم تماشا.» 40 هزار استقلالی پشت تیمشان هستند، اما روز، روز استقلال نیست. دارایی، تیم قلدر و پولدار آن سال‌ها، گل می‌زند و مردم کُفری می‌شوند. رکیک‌ترین فحش‌ها از هرسو شنیده می‌شود. جرأت نمی‌کنم سرم را بالا بیاورم و به بابا نگاه کنم. استقلال گل دوم را می‌خورد. سکوتی خشمگینانه سکوهای شیرودی را می‌بلعد و ناگهان، آتشفشان خشم هواداران است که فوران می‌کند. 40 هزار مرد خشمگین، به شکل کاملاً هماهنگ و با بلندترین صدای ممکن، تا ته توان و نفس، «شیر سماور...» را نثار داور می‌کنند. آنها تصمیم داور را قبول ندارند و این عدم مقبولیت تا پایان بازی ادامه پیدا می‌کند. استقلال سومی را هم می‌خورد. رویای رسیدن به صدر جدول خراب می‌شود. و هزاران شیر سماور، برای همیشه در کوله‌بار خاطرات داور نگون‌بخت آن بازی سنگینی می‌کند.

البته رقم خوردن این تراژدی خشمگینانه در فوتبال ایران همیشه هم از سوی تماشاگر به قاضی میدان نبوده. بسیار اتفاق افتاده که داورها -چه بر اثر اشتباه و چه شوربختانه به دلیل غش کردن به سمت یکی از تیم‌ها- خودشان موجب تحریک تماشاگر خشمگین شده‌اند. اما بدتر از آن، اگر از هر دو عامل رقم خوردن این تراژدی هم بگذریم، نحوه برخورد با این مشکل بزرگ در فوتبال ایران، از دهه‌های 40 و 50 گرفته تا خود امروز، سیاست منفعلانه، غیراصولی و نادرست «کدخدامنشی» بوده. چه از روز 17 بهمن 1348 که داربی پایتخت به دلیل اشتباه ابوالقاسم حاج ابوالحسن در مردود دانستن گل درست پرسپولیس، برای اولین بار به جنجال کشیده شد و عزیز اصلی دروازه‌بان و کاپیتان پرسپولیس به داور سیلی زد تا داور زمین را ترک کند و برای ابد برای قرمزها به «تاج ابوالحسن» تبدیل شود گرفته، تا همین چند هفته پیش که در یک مسابقه از لیگ یک ایران بین خیبر خرم‌آباد و داماشیان رشت، بازیکنان به رای داور اعتراض کردند، به او حمله‌ور شدند، کتکش زدند و بازی را نیمه‌کاره گذاشتند، این «زخم» کهنه‌تر شده که درمان نشده است. کار به جایی رسیده که این «آنارشی» به فوتبال پایه هم وارد شده و مثلاً همین یک ماه پیش و در یک بازی دسته اول جوانان تهران (بین تیم‌های آریا پارس و عقاب آریا نقش)، بازیکنان و کادر فنی تیم عقاب داور بازی را مضروب کردند.

صرف‌نظر از اینکه تقصیر با داور بوده یا نه، هربار که جنجالی بر سر قضاوت در مسابقات فوتبال راه افتاده، نهادهای حاکم بر قضاوت در فوتبال ایران تنها با حذف صورت مساله (مثل آوردن داور خارجی برای داربی که حتی در دهه‌های 40 و 50 هم سابقه داشته) یا جریمه‌های مقطعی (مانند محرومیت‌های چندجلسه‌ای و چندماهه برای بازیکنان یا داوران)، زخم کهنه را تنها پانسمان کرده‌اند. اما عفونتی که در دل این زخم رخنه کرده همواره فراموش شده است. عفونتی که پایه قضاوت در فوتبال ایران را سست کرده و تن نحیفش را به مسلخ کشیده است.

29

چرا «نهاد قضاوت» در فوتبال و سرمایه‌گذاری در آن مهم است؟

همان‌گونه که یکی از چهار پایه توسعه در اقتصاد، نهاد قضاوت است که موجب استحکام قراردادها، تضمین اجرای وظایف و سودآوری می‌شود، راه‌های حل‌وفصل اختلافات را تبیین می‌کند و راه را برای سرمایه‌گذاری ایمن هموار می‌کند، سلامت و کارایی نهاد داوری در فوتبال هم برای رقم خوردن یک رقابت سالم و هموار کردن مسیر برای توسعه یکی از مهم‌ترین پدیده‌های امروز جهان که موج فزاینده سرمایه‌گذاری‌ها را به همراه داشته، واجب است. گرچه داوران به ندرت اعتباری را که شایسته‌اش هستند دریافت می‌کنند، اما شاید داور مهم‌ترین شخص در یک زمین فوتبال باشد. با اینکه تصمیم‌های «اشتباه» داور و پیامد آن ضرر زدن به تیم‌های کهکشانی، موجب انواع هجمه‌ها به سوی او می‌شود، اما وقتی داور در طول بازی تصمیمات درستی می‌گیرد یا قضاوتی چشمگیر دارد، معمولاً مورد تحسین قرار نمی‌گیرد. با این حال و براساس قانون، داور «نقش اصلی» اجرای قوانین بازی است و فیفا به عنوان بالاترین مرجع فوتبال، با قوانین ویژه‌اش دست داوران را برای تصمیم‌گیری صحیح باز می‌گذارد تا آنها از ترس عواقب سوت‌هایی که در یک بازی می‌زنند (مثل ضرر مالی احتمالی که ممکن است در نتیجه تصمیم در مورد یک بازیکن یا باشگاه رخ دهد) قانون را نادیده نگیرند، چون قانون بر همه چیز و همه‌کس باید ارجح باشد. و درست به همین دلیل هم هست که تهدید داور، محرومیت‌های سنگینی برای تهدیدکنندگانش به دنبال خواهد داشت. فیفا و سایر نهادهای حاکم بر فوتبال مانند بُرد بین‌المللی (IFAB)، همواره در حال توسعه راه‌های جدیدی برای بهبود عملکرد داوران بوده‌اند تا نتیجه قضاوت با کاهش رقم خوردن اشتباه (چیزی که اجتناب‌ناپذیر است و صفرشدنش غیرممکن)، به افزایش اطمینان ارکان درگیر در این بازی مهم و در نتیجه پیشرفت فوتبال کمک کند. تغییرات منابع انسانی و تکنولوژیک مختلف، تنها بخشی از اقدامات نهادهای حاکم بر فوتبال برای بهبود زیرساخت‌های نهاد قضاوت بوده (مانند افزایش نقش داور چهارم از سال 1991 برای کمک به داور در کنترل بازی، گماردن دو کمک‌داور اضافی به تیم داوری و... سرانجام ورود کمک‌داور ویدئویی  (VAR) به فوتبال) و نشان می‌دهد که فیفا به عنوان زمامدار فوتبال، چقدر برای داوری، ارکان آن و البته تضمین سرمایه‌گذاری کلان برندهای جهانی در این بازی اهمیت قائل است.

در لیگ‌ها یا تورنمنت‌هایی که گردش مالی هر فصل یا دوره آنها بیش از ده‌ها میلیارد دلار است و قراردادهای حق پخش تلویزیونی‌شان به رقم نجومی 10 میلیارد دلار تنه می‌زند، توجه به نهاد قضاوت نه‌تنها میزان اهمیت و منزلت داوری را نشان می‌دهد، بلکه به تضمین سرمایه‌گذاری و تبدیل فوتبال به بستری امن برای ورود سرمایه‌های بیشتر کمک می‌کند و گرایش به توسعه مداوم و تلاش برای کسب سودهای چندجانبه اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را موجب می‌شود.

بی‌تردید در جهان امروز که مولفه‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی در آن حرف اول را می‌زند، تامین امنیت برای افراد و سرمایه‌ها به عنوان شاخصه‌های اصلی این دو مولفه، مهم‌ترین وظیفه نهادی است که افراد و سرمایه‌ها را جذب کرده. تغییرات گسترده (در قوانین و شیوه‌های اجرایی) و تلاش برای پیشرفت داوری فوتبال به منظور اتخاذ تصمیمات «درست‌تر» در کشورهای خط مقدم در توسعه و پذیرش سرمایه در فوتبال هم دقیقاً به همین دلیل رخ داده و همچنان رخ می‌دهد. وقتی ریسک سرمایه‌گذاری در یک باشگاه فوتبال به دلیل یک سوت اشتباه توسط داور و از کف رفتن امتیازهای باارزش تیمی که سرمایه‌گذار پولش را در آن تزریق کرده بالا برود، توجه «جریان پول» به سویی دیگر معطوف خواهد شد و در نتیجه، درآمد آنهایی که بر سر سفره فوتبال نشسته‌اند آب خواهد رفت.

اهمیت زیرساخت

سال‌هاست که درک این نکته برای کشورهای صاحب لیگ‌های چندده میلیارددلاری موجب شده تا به دنبال تامین، تقویت و توسعه «زیرساخت‌های نهاد قضاوت» باشند و لیگ‌های فوتبالشان را به زمینی کم‌ریسک برای سرمایه‌گذاران تبدیل کنند. وقتی نهاد قضاوت کارش را درست انجام دهد، سرمایه‌گذاری (شامل زیرساخت‌های ورزشی و تامین نیروی انسانی باکیفیت) هم هدر نخواهد رفت. به همین ترتیب، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و این اواخر عربستان هم که همواره رقبای درجه یک آسیایی ایران در فوتبال بوده‌اند، با همین رویکرد و همزمان با توسعه لیگ‌ها، پذیرش سرمایه‌های بخش خصوصی و نهادهای عمومی و جذب فوتبالیست‌های کارآمد و ستاره‌های جهانی، به توسعه نهاد قضاوت در فوتبال هم می‌پردازند تا نهایت امنیت را برای سرمایه (نیروی انسانی و پول) فراهم کنند.

اما تنها پول نیست که می‌تواند موجب پیشرفت داوری در فوتبال شود. نهاد قضاوت در فوتبال علاوه بر سرمایه‌گذاری، به زیرساخت مناسب، سیاستگذاری صحیح و به‌روز و هم‌سطح‌سازی دستمزدهای داوران با ستارگان تیم‌های داخل زمین هم نیازمند است. همزمان با تصمیمات فیفا و برد بین‌المللی فوتبال برای توسعه داوری و وارد کردن فناوری‌های نوین در ادوار مختلف (مانند ارتباط همزمان رادیویی داوران در داخل زمین یا ورود کمک‌داور ویدئویی)، کشورهای جهان هم به فراخور جایگاه و اهمیت لیگ‌هایشان در کنار اصلاح سیاست‌های رایج، به اصلاح یا ایجاد زیرساخت‌های لازم برای اعمال این تغییرات کمک کردند. از سوی دیگر، در کنار تعریف قوانین بازدارنده و به شدت سختگیرانه در مورد برقراری ارتباطات غیرمتداول با داوران از سوی باشگاه‌ها و سازمان‌های ذی‌نفع، داوری فوتبال را به شغلی جذاب و دارای درآمد مناسب تبدیل کردند تا شائبه‌های رایج در مورد رشوه‌دهی و رشوه‌پذیری به حداقل برسد و نزدیک شدن به این دو عمل آنقدر پرریسک و دارای عواقب باشد که دیگر کسی نه‌تنها هوس «جاسازی سکه‌های طلا در داخل جعبه‌های گز» یا «کارت به کارت کردن هزینه غش کردن به سمت تیمی خاص» به سرش نزند، بلکه به این چیزها فکر هم نکند! داوری که علاوه بر پوشش تامین قانونی، تامین درآمدی هم داشته باشد، باید دیوانه باشد که سوت در دهانش چپ بچرخد و حق را ناحق کند.

عربستان علاوه بر رونالدو، داور بزرگ هم می‌خرد

پیش از آنکه موج عظیم سرمایه‌های کشورهایی مانند قطر، امارات و عربستان به لیگ‌های داخلی خودشان برسد، آنها سرمایه‌گذاری در باشگاه‌های اروپایی مانند بارسلونا، پاری‌سن‌ژرمن، منچسترسیتی و نیوکاسل را تجربه کردند تا با انجام یک تمرین جدی در بالاترین سطح ممکن، آموخته‌های اروپایی خود را در کشورهایشان خرج کنند. و البته، نگاه توسعه‌محور آنها به فوتبال تنها به باشگاه‌ها و سرمایه‌هایشان نبود. نهاد قضاوت در این کشورها نیز همزمان توسعه یافت و علاوه بر اقدام بسیار بنیادین، مهم و لازم «آموزش داوران» و افزایش سطح دستمزدهای آنان برای داشتن پوشش حمایتی مالی، از تجربه نهادهای داوری درجه یک جهان هم استفاده کرد.

یکی از نخستین اقدامات توسعه‌ای عربستانی‌ها برای پیشرفت نهاد داوری لیگ این کشور، استخدام مارک کلاتنبرگ و هاوارد وب، داوران مشهور سابق لیگ برتر انگلیس به عنوان «مدیر تشکیلات داوری و آموزش داوران» در فوتبال عربستان سعودی بود. کلاتنبرگ در فوریه 2017 از لیگ برتر انگلیس برای حضور در عربستان سعودی (که دو سال به طول انجامید) کنار رفت و گرچه فرصت داوری در تورنمنت‌های بزرگ جهانی و اروپایی را به دلیل قوانین آن سال‌ها از دست داد، ولی نقشی کلیدی در پیشرفت داوری فوتبال عربستان ایفا کرد. او مشکل بزرگ عدم آمادگی بدنی و خوب تمرین نکردن داوران عربستانی را دید و به مرور سعی کرد استانداردهای اولیه داوری و درک قوانین فوتبال را بین داوران عربستانی افزایش دهد. حالا و پس از گذشت شش سال از آن روز، با اینکه اوضاع داوری در عربستان بهتر شده، اما مسوولان لیگ برتر عربستان علاوه بر تداوم وظایف خود در توسعه آموزش و استانداردهای قضاوت داوران بومی، به‌وضوح مشتاق خرید تجربه‌های جهانی هم هستند. دلیل آن هم ساده است؛ سازمان لیگ حرفه‌ای عربستان که کریستیانو رونالدو، کریم بنزما، سادیو مانه، انگولو کانته و جردن هندرسون را با پرداخت دستمزدهای نجومی به باشگاه‌های عربستانی پیوند زده، باید داورانی داشته باشد که در سطح این ستاره‌ها باشند. این‌چنین شد که آنها داوران لیگ برتر انگلیس را هدف گرفتند و پس از برقراری ارتباط با مسوولان انگلیسی، پیشنهادی روی میز گذاشتند که می‌تواند دستمزد معاف از مالیات بیش از 300هزارپوندی برای داوران شاغل در لیگ برتر انگلیس به همراه داشته باشد.

 استرالیا و سنگاپور

صرف‌نظر از عربستان که با صندوق سرمایه‌گذاری عمومی کشور (PIF) با صدها میلیارد دلار اندوخته، پروژه‌های بلندپروازانه را کلید زده و ریخت‌وپاش می‌کند، بد نیست نگاهی به دو نمونه متفاوت دیگر و از دو سطح گوناگون کیفی در آسیا بیندازیم تا ببینیم سطح دستمزد داوران فوتبال در استرالیا و سنگاپور چقدر است.

استرالیا به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در فوتبال آسیا، رقیب جدی ایران در عرصه‌های بین‌المللی است. با اینکه استرالیا از نظر توسعه‌ای یک کشور نسبتاً پیشرفته و دارای زیرساخت‌های مناسب است، اما دست‌کم، سطح فوتبال ایران و استرالیا را می‌توان در یک رده به حساب آورد. با این حال، مولفه توسعه منابع انسانی در نهاد قضاوت فوتبال استرالیا بسیار جلوتر و غنی‌تر از ایران است. مهاجرپذیری و اجازه به ورود نخبگان در رشته‌های مختلف موجب شده تا نیروی انسانی ماهر به یکی از ابزارهای قدرتمند این کشور (مانند دیگر کشورهای پیشرفته) تبدیل شود. علیرضا فغانی که در داوری فوتبال ایران به اوج رسید، در جام جهانی و المپیک قضاوت کرد و در سطح جهانی تحسین شد هم یکی از همین نخبگان مهاجر جذب‌شده از سوی استرالیاست. لیگ حرفه‌ای فوتبال استرالیا با سرمایه‌گذاری روی منابع انسانی و استفاده از تجربه نخبگان داوری و فوتبال، راه خود را به تدریج باز کرده و به استانداردهای جهانی نزدیک شده است. دستمزد داوران در لیگ استرالیا به دو شکل پرداخت می‌شود؛ چهار داور به شکل تمام‌وقت برای لیگ و فدراسیون کار می‌کنند و حقوق ثابت ماهانه می‌گیرند و آنهایی که در استخدام فدراسیون نیستند، برای هر بازی دوهزار دلار استرالیا (هر دلار استرالیا حدود 32 هزار تومان است) دریافت می‌کنند که این دستمزد به ازای کمک‌داوران و داوران چهارم به حدود 1500 دلار می‌رسد.

نمونه دیگر سنگاپور است. کشوری پیشرفته با درآمد سرانه بالا که البته جایگاهی در فوتبال آسیا نداشته و ندارد. آنها به داوران باتجربه‌ای که سابقه هشت سال داوری داشته باشند، سالانه بیش از 51 هزار دلار سنگاپور (هر دلار سنگاپور حدود 36 هزار تومان است) می‌پردازند و داورانی که تجربه کمتری دارند هم حدود 31هزار دلار درآمد سالانه دارند. انتظار می‌رود که این درآمدها در سال 2028 حدود ده درصد افزایش داشته باشد (نرخ رشد تورم نزدیک به صفر!) و داوران سطح‌اول سنگاپوری در آن سال حدود 56 هزار دلار درآمد داشته باشند.

30

بهشت داوران فوتبال کجاست؟

اما داوران «سطح یک» جهانی چقدر درآمد دارند و لیگ‌های معتبر دنیا چه دستمزدی به داوران شاغل در کشورشان می‌پردازند، یا فیفا و کنفدراسیون‌های فوتبال قاره‌ای که مسابقات بین‌المللی را برگزار می‌کنند چقدر برای داوری هزینه می‌کنند؟ دستمزدهایی که در پی خواهد آمد، وابسته به عوامل مهمی همچون تجربه و رده داور، اهمیت مسابقه‌ای که داور در آن سوت می‌زند و شهرت و میزان توجه اسپانسرهای شخصی به آنها هم هست.

1- لیگ برتر (انگلیس): لیگ برتر برای کاهش نیافتن جذابیت جهانی و مسابقات هیجان‌انگیزش کاری کرده که زحمات داورانش به خوبی جبران شود. یک داور تازه‌کار در این لیگ می‌تواند سالانه حدود 42 هزار پوند درآمد کسب کند. با این حال، داوران باتجربه لیگ برتر برای 28 تا 30 بازی که در سال سوت می‌زنند، بیش از 70 هزار پوند (بدون احتساب پاداش‌ها و هزینه‌های مسابقه که حدود 1500 پوند در هر بازی است) درآمد دارند که این رقم با احتساب پاداش‌ها و... به 200 هزار پوند هم می‌رسد. دستمزد ثابت داوران در «لیگ قهرمانی» که رده دوم مسابقات فوتبال در انگلیس محسوب می‌شود نیز مانند لیگ برتر است، با این تفاوت که هزینه‌های پرداختی برای هر مسابقه به ازای هر داور در لیگ قهرمانی حدود 600 پوند است.

2- لالیگا (اسپانیا): الگوی دستمزد داوران لالیگا شبیه حقوق داوران در لیگ برتر انگلیس است؛ دستمزد تازه‌کارها می‌تواند به حدود 70 هزار یورو در سال برسد، اما داوران باتجربه درآمدی حدود 250 هزار یورو در سال (برای 20 قضاوت در طول فصل) خواهند داشت. هزینه‌های پرداختی برای مسابقات هم درآمد دیگری است که دریافتی آنها را تا شش هزار یورو در ماه افزایش می‌دهد.

3- بوندس‌لیگا (آلمان): داوران آلمانی که تازه در بوندس‌لیگا قضاوت می‌کنند، می‌توانند دستمزدی حدود 40 هزار یورو در سال داشته باشند، اما کسب تجربه و شناخت بیشتر، درآمد سالانه آنها را (برای 20 قضاوت در سال) تا 80 هزار یورو هم می‌رساند. آنها برای هر مسابقه هم کمک‌هزینه‌ای بین چهار تا پنج هزار یورو دریافت می‌کنند.

4- سری آ (ایتالیا): در سری آ، داوران کارشان را با دستمزدی حدود 50 هزار یورو در سال شروع می‌کنند. با این حال داوران رده‌بالای متخصص‌تر و مشهورتر می‌توانند درآمدشان را تا 200 هزار یورو در سال (برای 16-15 قضاوت) هم برسانند. هزینه پرداختی برای هر مسابقه در سری آ هم می‌تواند از 2500 تا 4500 یورو متغیر باشد.

5- لیگ 1 (فرانسه): دستمزد داوران لیگ 1 فرانسه با 35 هزار یورو در سال شروع می‌شود. اما کسب تجربه و عملکرد ثابت و عالی داوران موجب می‌شود تا درآمد آنها تا 100 هزار یورو (برای 24-23 قضاوت در سال) افزایش یابد. در فرانسه، سوت زدن در هر مسابقه هم می‌تواند بین 2500 تا 3500 یورو به درآمد داور اضافه کند.

6- لیگ MLS (آمریکا): داوران تازه‌کار در MLS با درآمدی حدود 600 دلار در هر مسابقه شروع می‌کنند که این دستمزد با کسب تجربه و بالاتر رفتن اهمیت و مراحل مسابقات به 1500 دلار هم می‌رسد. بنابراین دستمزد یک داور MLS می‌تواند بین 30 تا 45 هزار دلار در سال در نوسان باشد که این درآمد بستگی به تعداد مسابقات و تجربه آنها دارد.

7- مسابقات و تورنمنت‌های بین‌المللی:‌ داوری در صحنه بین‌المللی یا در طول تورنمنت‌های بزرگ می‌تواند سودآورتر باشد. به عنوان مثال، فیفا برای هر داوری که در دو جام جهانی اخیر سوت زد رقمی بین 70 تا 90 هزار دلار (برای حضور در جام جهانی) اختصاص داد و سه‌هزار دلار هم به ازای قضاوت در هر مسابقه پرداخت. این رقم برای کمک‌داوران به ترتیب 25 تا 35 هزار دلار و دوهزار دلار به ازای قضاوت در هر مسابقه بود. مهم‌ترین تغییر قوانین فوتبال در سال‌های اخیر، معرفی کمک‌داور ویدئویی (VAR) بود. 24 داور VAR برای جام جهانی 2022 انتخاب شده بودند که هر کدامشان برای هر مسابقه حدود سه‌هزار دلار دستمزد گرفتند و در مراحل نهایی هم پاداش آنها به حدود پنج‌هزار دلار رسید. فیفا همچنین برای قضاوت تک‌بازی‌هایی که به داوران می‌سپارد، روزی 500 دلار (350 دلار برای کمک‌داور) به ازای هر چند روزی که داور در سفر باشد پرداخت می‌کند. یوفا هم داوران با تجربه بیش از پنج سال قضاوت در لیگ‌های داخلی را به لیگ قهرمانان اروپا دعوت می‌کند و حدود هفت‌هزار یورو به ازای هر بازی به آنها می‌پردازد. کنفدراسیون فوتبال آسیا هم مدت ماموریت برای قضاوت در یک بازی را چهار روز محسوب می‌کند و به ازای هر روز 300 دلار به اضافه 100 دلار هزینه‌های اضافی می‌پردازد.

داوری فوتبال در ایران؛ سوت زدن در جهنم!

دوستی داشتم که چند سال پیش به شکل جدی وارد عرصه داوری شد. از صفر شروع کرد و آرام‌آرام از قضاوت بازی‌های نونهالان و نوجوانان، به قضاوت در لیگ‌های رده پایین استان تهران رسید و در یکی از داوری‌هایش در یکی از شهرهای اطراف تهران، وقتی سوتش به مذاق تیم میزبان خوش نیامد، تماشاگران میزبان خودرو شخصی‌اش را خرد و خاکشیر کردند و چنان کتکی به او زدند که داوری را بوسید و کنار گذاشت. این چند سطر، خلاصه اوضاع داوری در فوتبال ایران بود!

حدود یک دهه قبل، فدراسیون فوتبال طبق اساسنامه‌اش و به منظور اصلاح ساختار داوری، مجموعه جدیدی به اسم دپارتمان داوری را خلق کرد تا بازوی اجرایی کمیته داوران باشد. طبق اساسنامه، کمیته داوران باید سیاستگذاری‌های داوری فوتبال در کشور (مانند آموزش، توسعه و...) را انجام می‌داد و دپارتمان هم قوانین وضع‌شده از سوی کمیته داوران را اجرا می‌کرد، اما ضعف ساختار، اختلاف نظر، اعمال سلیقه‌های شخصی و از همه مهم‌تر ضعف فدراسیون‌های ادوار مختلف در 10 سال گذشته چنان بلایی بر سر داوری کشور آورد که حالا کم‌و‌بیش در معرض نابودی قرار دارد. تشکیلات داوری در فدراسیون فوتبال یکی از ضعیف‌ترین بخش‌های بدنه اجرایی فوتبال کشور است که با گذشت هر فصل و به دلیل ضعف مفرط فدراسیون و همچنین ناکارآمدی کمیته داوران در جذب اسپانسر یا دریافت کمک از بخش‌های متمول فدراسیون، داوری فوتبال در ایران را به کویری بی‌آب و علف رهنمون می‌شود.

از کمیته داوران تنها نامی باقی است و در عمل یک نفر همه کارها را با تصمیمات خودش انجام می‌دهد. جلسات این کمیته منظم نیست و اعضایش مدام با رئیسش اختلاف دارند. دپارتمان داوری هم فقط مثل یک دبیرخانه عمل می‌کند و آبش با کمیته در یک جوی نمی‌رود. تعداد داورانی که بازی‌های لیگ برتر را سوت می‌زنند به شدت افزایش یافته و بی‌تجربگی تعداد زیادی از آنها، داد تمام تیم‌ها را درآورده. افزایش فاصله قضاوت‌های یک داور یا یک تیم داوری در لیگ برتر به اندازه‌ای است که وقتی تصویر داوران یک بازی از تلویزیون پخش می‌شود، یادت می‌آید که نام او هم امسال در میان داوران حاضر در لیگ وجود داشته!

سطح داوری فوتبال ایران به شدت پایین آمده و پس از مهاجرت علیرضا فغانی، عملاً داوران ایرانی هیچ مسابقه مهمی در سطح قاره یا جهان را سوت نزده‌اند و کارشناسان باتجربه می‌گویند کار به جایی رسیده که سطح داوری ما حتی از کشورهای ازبکستان، قطر، امارات و چین هم عقب مانده است. اشتباهات داوری در بازی‌ها به حداکثر مقدار خود رسیده و برنده و بازنده را شاکی کرده است. داوران بی‌انگیزه و سرخورده از بی‌توجهی فدراسیون، تلاشی برای بهبود وضع جاری نمی‌کنند و ارتقای سطح کیفی داوری هم در هیاهوی دعوای اعضای کمیته داوران با یکدیگر یا با دپارتمان داوری به فراموشی سپرده شده است. ورود سیستم کمک‌داور ویدئویی (VAR) به ایران، از یک رویا به یک کمدی درام تبدیل شده و سیستمی که چند سال است در فوتبال دنیا استفاده می‌شود، هربار با بهانه‌هایی مانند تحریم، خلف وعده شرکت ارائه‌کننده این خدمات، عدم آمادگی زیرساخت در استادیوم‌های برگزارکننده بازی‌های لیگ و عدم همکاری فیفا و ای‌اف‌سی با فدراسیون، به کشور وارد نمی‌شود.

در حالی که تراکنش مالی لیگ برتر فوتبال ایران به حدود هفت هزار میلیارد تومان رسیده و مجموع دستمزد بازیکنان در هر فصل به رقم ماورایی سه هزار میلیارد تومان نزدیک می‌شود، داوران با درآمدهای پنج، شش‌میلیونی در هر بازی و حداکثر 70-60 میلیون برای قضاوت در یک فصل (که تازه باید مالیات و هزینه‌های درمانی ناشی از مصدومیت و فیزیوتراپی هم از آن کسر شود)، در عمل به شکل مجانی قضاوت می‌کنند و عملاً هیچ احترامی نمی‌بینند.

خودتان را جای یکی از داوران لیگ برتر ایران بگذارید؛ دارید بازی دو تیمی را سوت می‌زنید که جمع رقم قرارداد بازیکنان حاضر در زمینشان حدود 300-200 میلیارد تومان می‌شود. یادتان می‌آید داورانی با تجربه و سن شما در اسپانیا و انگلیس، حدود 250 برابر شما در سال درآمد دارند و از سوی فدراسیون و قانون حمایت می‌شوند. تصمیمات اشتباهشان با کمک VAR قابل اصلاح است و در صورت اشتباه تاثیرگذار، از سوی تماشاگران تیم‌ها تهدید به مرگ، تعرض و... نمی‌شوند. شما باشید، آیا به سوت زدن در این جهنم ادامه می‌دهید یا مثل آن دوست کتک‌خورده من، جانتان را برمی‌دارید، به پشت فرمان اتومبیل خرد و خاکشیر‌شده‌تان می‌پرید و دیگر از چندکیلومتری فوتبال هم رد نمی‌شوید؟