کانون تنش
بیکاری و بیمهارتی چگونه تنش به بار میآورد؟
حداقل یک نفر از هر 10 نوجوان اروپایی و بزرگسالان 15 تا 29ساله از مسیرهای ناموفق کنارهگیری از بازار کار و تحصیل در سال 2021 پیروی میکنند، نرخی که به اصطلاح «نه در اشتغال، آموزش یا مهارتآموزی» (NEET) نامیده میشود و این میزان در هلند 5 /5 درصد و در ایتالیا تا 1 /23 درصد میرسد. وضعیت NEET نهتنها با انتخابها و ویژگیهای فردی (به عنوان مثال، جنسیت و میزان تحصیلات) بلکه با ویژگیهای پیشینه خانوادگی (مانند تحصیلات والدین و شرایط بیکاری، وضعیت نیروی کار خواهر و برادر، والدین مهاجر) و عوامل اجتماعی-اقتصادی توضیح داده میشود. بهرغم اینکه خود مفهوم NEET تا حدودی مشکلساز است (به عنوان مثال، به گروه ناهمگنی از مردم اشاره میکند، جوانان را با عبارات منفی تعریف میکند و آنچه را که نیستند برجسته میکند)، پدیده NEET افزایش توجه کارشناسان بهداشت، سلامت عمومی و جامعهشناسان را میطلبد. وضعیت NEET طولانیمدت (بیش از پنج ماه) با عوامل خطر مانند ایفای نقش شغلی، گوشهگیری در خانه، درگیر شدن در فعالیتهای انحرافی، اعتیاد یا مشکلات سلامتی مرتبط است. عدم تحرک و ناراحتی و احساس عدم اطمینان و بیثباتی با وضعیت NEET همراه است. مشکلات همدورهایها و علائم آسیبشناسی روانی عموماً مقدم بر موضوع NEET هستند. مطالعهای که بهتازگی در ژاپن انجام شده، خطر به حاشیه رانده شدن از نظر اجتماعی و اقتصادی را در ژاپن مورد بررسی قرار داده و نشان داد که بیش از نیمی از شرکتکنندگان در وضعیت NEET بودند. بر این اساس، وضعیت NEET میتواند تمایلات روانشناختی مرتبط با کنارهگیری شغلی و اجتماعی را نشان دهد.
خطر حاشیهنشینی با تغییرات اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی مانند رکود اقتصادی، ناامنی شغلی و جهانیشدن همراه است. پیشنهاد شده است که وجود جوانانی که از زندگی اجتماعی یا شغلی کنارهگیری میکنند ممکن است یک استراتژی زندگی عملی مرتبط با جوامع با منابع فراوان باشد که با جوامع فقیر ناسازگار است. بر این اساس، نرخ NEET بهطور مثبت با تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه و سیاستهای کمکهای اجتماعی در سطح تجزیهوتحلیل جمعیت همبستگی مثبت دارد. برای توضیح ارتباط بین در دسترس بودن منابع و خطر به حاشیه رفتن، برخی از نویسندگان به نظریه تاریخچه زندگی اشاره کردهاند. این نظریه فرض میکند که ارگانیسمها استراتژیهایی را دنبال میکنند که به بهترین وجه به آنها کمک میکند تا انرژی را به فعالیتهای مختلف مرتبط با بقا و تولیدمثل تخصیص دهند، بهگونهای که تناسباندام آنها را به حداکثر میرساند. غیرقابلپیشبینی بودن و سختی اکولوژی (به عنوان مثال، سطوح عوارض و مرگومیر، در دسترس بودن منابع، تراکم جمعیت، رقابت بینجنسی، و تهدید شکارچی) عوامل اصلی در تعیین استراتژی بهینه تخصیص انرژی هستند.
مطالعات اندکی عوامل کلان تعیینکننده NEET را بررسی کردهاند. برونو و همکاران ارتباط بین تولید ناخالص داخلی و نرخ NEET را در مناطق اروپایی بین سالهای 2000 و 2010 مورد تجزیهوتحلیل قرار دادهاند. بینگول ارتباط بین تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، هزینههای آموزشی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، دادههای شاخص توسعه انسانی و نرخ NEET را در شش کشور (یعنی روسیه، برزیل، هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و ترکیه) بین سالهای 2005 و 2018 بررسی کردند. یکی از پژوهشها، تعیینکنندههای کلان مختلف (یعنی انتقال از مدرسه به کار، بازار کار، و متغیرهای نهادی) وضعیت NEET در 21 کشور اروپایی را در دو سال منتخب، 2007 و 2016 تجزیهوتحلیل کردند. در این مطالعات ارتباط منفی بین نرخ NEET و تولید ناخالص داخلی (یعنی با افزایش تولید ناخالص داخلی، نرخ NEET کاهش مییابد)، هزینههای آموزشی (به عنوان مثال، با کاهش هزینههای آموزشی، نرخ NEET کاهش مییابد)، و سیاستهای فعال بازار کار مورد بررسی قرار گرفتند. علاوه بر این، ارتباط مثبت بین نرخ NEET و شاخص توسعه انسانی و یارانههای غیرفعال به بیکاران مشاهده شده است. در مقابل، مطالعه دیگری یک همبستگی مثبت بین تولید ناخالص داخلی و نرخ NEET را برجستهتر کرد.
نتایج تحلیلهای اصلی و حساسیت بهطور پیوسته ارتباط منفی بین تولید ناخالص داخلی ملی (سرانه) و نرخ NEET را نشان میدهند. به عنوان مثال، با افزایش تولید ناخالص داخلی، نرخ NEET کاهش مییابد. این نتایج با نتایج تحقیقات اخیر که ارتباط قابل توجهی بین این متغیرها را هم در اقتصادهای شکننده و هم در کشورهای اروپایی نشان میدهند، مطابقت دارد. در مطالعات پیشین، تولید ناخالص داخلی سرانه ملی حتی پس از کنترل ویژگیهای شخصی مستعد وضعیت NEET (به عنوان مثال، جنسیت، تحصیلات والدین، وضعیت تاهل، شرایط ناتوانی، وضعیت مهاجرت) تاثیر قابلتوجهی بر نرخ NEET داشت. یافتههای جدید، یافتههای تحقیقات قبلی را گسترش داده و نشان میدهند که ارتباط منفی معنیداری بین تولید ناخالص داخلی و نرخ NEET در کشورهای اروپایی و غیراروپایی در یک دوره زمانی طولانی، یعنی بین سالهای 1997 تا 2020 وجود دارد. این نتیجه نشان میدهد که اقدامات سیاستی مناسب با تمرکز بر عوامل اجتماعی-اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری و بهرهوری در سطح کشور میتواند نرخ NEET را کاهش دهد. علاوه بر این، نتایج تجزیهوتحلیل آماری ارتباط مثبتی بین هزینههای اجتماعی و نرخ NEET نشان میدهد. مطالعات پیشین ارتباط مثبتی بین یارانههای غیرفعال به بیکاران و نرخ NEET نشان میدهند.
علاوه بر این، برخی از جنبههایی که نشاندهنده سختی محیطی یا شرایط نامطلوب ملی هستند، مانند نابرابری اجتماعی که با شاخص جینی و نرخ فقر اندازهگیری میشود، با نرخ NEET در سطح جمعیت، همبستگی مثبت دارد. این یافتهها دانش علمی را در مورد عوامل اجتماعی و اقتصادی تعیینکننده NEET گسترش داده و نشان میدهد که با افزایش نابرابری اجتماعی و فقر یک کشور، نرخ NEET افزایش مییابد. نکته مهم این است که تمایل به یک ارتباط منفی معنادار بین هزینههای آموزشی و نرخ NEET نیز مشاهده میشود. یعنی با افزایش هزینههای آموزشی، نرخ NEET کاهش مییابد. در مجموع، مشخص است که نرخ NEET ممکن است از شرایط نامطلوب عینی در سطح کشور ناشی شود، تثبیت شود یا گسترش یابد. در نتیجه، برنامههای فعال بازار کار، دورههای کارآموزی، آموزش حرفهای و برنامههای آموزشی اقدامات مفیدی هستند که میتوانند برای بهبود وضعیت اجرا شوند.
وضعیت NEET در ایران
در طول سالها، موضوع افراد NEET در ایران چندان مورد توجه سیاستگذاران و تصمیمگیران قرار نمیگرفت. اما نرخ رشد سریع بیکاری در سالهای اخیر و پذیرش تعداد بسیار زیاد دانشجو در دورههای دانشگاهی، نشان از عقب افتادن دوره NEET شدن افراد دارد.
اما آمارهای موجود در مورد تعداد این افراد در ایران بهشدت نگرانکننده است. برخی آمارها نشان از این واقعیت دارد که تعداد این افراد در ایران در سالهای اخیر افزایش چشمگیری پیدا کرده و بهجایی رسیده که یکی از کشورهای جهان با بیشترین تعداد NEET، ایران است.
به نمودار یک دقت کنید. مقایسه ایران و برخی کشورها در زمینه تعداد این افراد را مشاهده میکنید
هرچند این موضوع با دادههای دقیق و استفاده از تحلیلهای عمیق مستند میشود، اما در همین نمودار هم مشاهده میشود که هر چه تولید ناخالص داخلی یک کشور بیشتر باشد، این کشور تعداد کمتری NEET دارد. هرچه افق زمانی طولانیتر بوده و امید افراد به آینده بیشتر باشد، وضعیت بهتر میشود.
همانطور که در نمودار یک دیده میشود، کشورهایی که نرخ بیکاری بالاتری دارند، بیشتر در معرض ناآرامیهای اجتماعی قرار دارند و نرخ بیکاری آنها نیز بالاتر است.
همانطور که میبینید، ایران، کلمبیا و تونس سه کشوری که در چند سال اخیر با ناآرامیهایی مواجه بودهاند، در صدر کشورهای دارای جمعیت NEET هم قرار دارند.
مشکل آنجا بدتر میشود که بدانیم بیشترین درصد جمعیت NEET در میان کشورهای جهان، افغانستان است که بنا بر آمارها بیش از 60 درصد از جمعیت این کشور، نه در حال تحصیل هستند، نه شغلی دارند و نه در حال مهارتآموزی هستند.
آمارهای بیکاری در کشور ما تقریباً از میانه دهه 90 رو به وخامت گذاشتند و در میانه این دهه برای نخستین بار، درصد افراد تحصیلکرده بیکار از تعداد افراد بدون تحصیلات عالی بیکار فراتر رفت. واقعیت این است که افراد بسیار زیادی در حال تحصیل در دانشگاهها بودند و این مراکز به دلیل تقاضای بالای تحصیلات، سعی در افزایش ظرفیت خود داشتند تا جایی که تعداد دانشجویان کشور در حداکثر تعداد خود به بیش از 5 /4 میلیون نفر رسید.
در میانه دهه 90 این افراد از دانشگاه فارغالتحصیل شدند و به صورتی باید وارد بازار کار میشدند، اتفاقی که شاید هیچوقت نیفتاد و هماینک کشور را با بحران تعداد بسیار زیاد تحصیلکردههای دانشگاهی نامرتبط روبهرو کرده است. این افراد پس از خروج از دانشگاه با بازار کار نامناسب کنونی روبهرو میشوند.
واقعیت این است که یافتههای مطالعات موجود نشان میدهند که افزایش نرخ NEET میتواند ناشی از شرایط نامطلوب در سطح کشور باشد. این مطالعات بر لزوم افزایش رشد اقتصادی برای کاهش نرخ NEET تاکید میکنند. هزینههای اجتماعی، نابرابری اجتماعی و فقر با نرخ NEET همبستگی مثبت دارند، درحالیکه افزایش هزینههای آموزش ممکن است باعث افزایش انگیزه افراد برای ورود به دورههای تحصیلی شوند. بنابراین، کاهش نابرابری و بهبود فرصتهای اقتصادی و هزینههای آموزشی (به عنوان مثال، برنامههای انتقال از مدرسه /دانشگاه به محل کار) ممکن است به مهار و کاهش نرخ NEET کمک کند.
به نمودار شماره 2 دقت کنید. ایران پایینترین نرخ رشد اقتصادی را در میان کشورهای منتخب این گزارش دارد. پس باید آماده افزایش چشمگیر تعداد افراد NEET باشد.
ایران حتی در 10 سال اخیر رشد اقتصادی متوسط حدود یکدرصدی داشته که بسیار ناامیدکننده است.
پس همهچیز دست در دست هم میدهد تا تعداد افراد NEET ایران با رشدی قابلملاحظه روبهرو شود. این رشد، همزمان با ورود پنجره جمعیتی گسترده ایران معروف به دهه شصتیها به بازار کار اتفاق میافتد، یعنی دقیقاً در دورهای که ایران دارای جمعیت جوان و فعال است، به جای آنکه از این جمعیت برای رشد اقتصادی استفاده کند، آنها را به سمت بیکاری و بیهنری سوق داده است. نرخ NEET جوانان در ایران در سال 1397 چیزی نزدیک به 30 درصد بوده است که یعنی از جمعیت 15 تا 29ساله کشور، 30 درصد از آنها نه در حال تحصیلاند، نه کاری دارند و نه مهارتآموزی میکنند. این موضوع یعنی آماده شدن این افراد برای ایجاد تنشها و آسیبهای اجتماعی و بزهکاری که عملاً برای کشور یک تهدید امنیتی محسوب میشود.
اگر برخی از ناآرامیهای اخیر در کشور را نیز مشاهده کنیم، متوجه میشویم که این جمعیت، نقش بسیار پررنگی در این ناآرامیها داشتهاند. این مشکل حتی در برخی استانها تشدید میشود. سرشماری سال 1395 نشان از گسترش عجیب این نرخ در استانها دارد. هرچند که هماینک آمار جدیدتری در دسترس نیست، اما شواهد نشان از وخیمتر شدن اوضاع دارد. مثلاً در استانی همچون سیستان و بلوچستان که امنیت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، این نرخ نزدیک به 50 درصد است. در خوزستان بیش از 40 درصد و در استانهای نسبتاً محرومتر همچون لرستان نیز بالای 40 درصد است. زنگ خطر اینجاست که به صدا درمیآید.
در حال حاضر با نرخ بیکاری بسیار بالا، نرخ NEET بسیار بالا، تعداد بسیار بالای مدرکداران دانشگاهی بیکار و مشکلات عدیده کلان اقتصادی روبهرو هستیم. در این وضعیت، باید توجه سیاستگذاران به حل مشکلات اصلی اقتصادی و بهبود چشمانداز آینده کشور معطوف شود تا نسل جدید و آماده ورود به بازار کار بتواند از نهایت ظرفیت خود برای ایجاد رشد و توسعه اقتصادی استفاده کند.