جنایت و مکافات
اقتصاد دیجیتال چگونه بر اثر اختلال اخیر در دسترسی به اینترنت آسیب دیده است؟
ارتباطات و فناوری اطلاعات نقش بارزی در اقتصاد و اجتماع امروزی پیدا کرده است، بهگونهای که شاهد بهبود عملکرد تمامی بخشها بر اثر بهکارگیری فناوریهای نوین ارتباطی هستیم. بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات در ایران یکی از اجزای مهم اقتصاد ملی را تشکیل میدهد. فناوری اطلاعات سبب افزایش بهرهوری تمامی بخشهای اقتصادی مانند صنعت، کشاورزی، حملونقل و تجارت شده است. با وجود نقش مهمی که بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات در اقتصاد ایران و جهان دارد، در طبقهبندی بینالمللی فعالیتهای اقتصادی1 بهصورت رشتهفعالیت جداگانه تعریف نشده و بین رشتهفعالیتهای مختلف اقتصادی مانند صنعت، خدمات بازرگانی و ارتباطات پخش شده است. نقش محصولات و خدماتی که با عنوان محصولات و خدمات ارتباطات و فناوری اطلاعات شناخته میشود در سالهای اخیر در بیشتر کشورهای دنیا برجستهتر شده و رشتهفعالیتهای تولیدی، توزیعی و افراد استفادهکننده از این محصولات مورد توجه همگانی قرار گرفتهاند.
در این یادداشت پس از معرفی اجمالی اقتصاد دیجیتال و اقتصاد پلتفرم و سهم آن از تولید ناخالص داخلی، آسیبهای کسبوکارهای آنلاین پس از فیلترینگهای گسترده و اختلالهای ایجادشده در دسترسی به اینترنت در مهر ۱۴۰۱ بررسی میشود.
اقتصاد دیجیتال
اقتصاد دیجیتال شبکهای جهانی از فعالیتهای اقتصادی، مبادلات بازرگانی و تعاملات حرفهای است که بهواسطه ارتباطات و فناوری اطلاعات بهوجود آمده است. بهطور خلاصه میتوان اقتصاد دیجیتال را اقتصاد مبتنی بر فناوریهای دیجیتال نامگذاری کرد. اقتصاد دیجیتال هستهای بهنام بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات دارد که بهطور مستقیم به این بخش از اقتصاد متصل است. بهطور مثال، ارزشی که اپراتورهای مخابراتی یا شرکتهای تولیدکننده سختافزار ایجاد میکنند در این بخش محاسبه میشود. بهعبارت دیگر، ارتباطات و فناوری اطلاعات بخش زیرساختی اقتصاد دیجیتال است اما همه آن را شامل نمیشود. وقتی کالا یا خدمتی بهشکل اینترنتی خریداری میشود از این بسترها استفاده شده و ارزش خریداریشده در آمار اقتصاد دیجیتال منظور میشود.
در سال ۲۰۲۰ در میان کشورهای دنیا، بالاترین سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی با بیش از ۳۵ درصد متعلق به چین بوده و آمریکا، آلمان، انگلستان و سنگاپور در رتبههای بعدی قرار داشتهاند. در ایران، سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی از 6 /2 درصد در سال ۱۳۹۲ به 2 /7 درصد در نیمه سال ۱۴۰۱ رسیده است. این در حالی است که در این بازه زمانی بیشتر صنایع وضعیت مناسبی نداشتهاند و حوزه فناوری از معدود حوزههایی بوده که توانسته روند رو به رشد خود را حفظ کند. با وجود آنکه متوسط رشد در این بخش از متوسط رشد در سایر بخشهای اقتصاد ایران بیشتر بوده، هنوز فاصله زیادی تا میانگین ارزش آن در اقتصاد جهان دارد. البته باید توجه داشت که سهم واقعی اقتصاد دیجیتال معمولاً بهمراتب بیشتر از چیزی است که محاسبه و اعلام میشود. سهم بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات (هسته اقتصاد دیجیتال) و سهم کل اقتصاد دیجیتال از اقتصاد جهانی از نگاه آنکتاد2 در سال ۲۰۱۹ به ترتیب 5 /4 درصد و 5 /15 درصد برآورد شده است. سهم 2 /7درصدی کل اقتصاد دیجیتال از اقتصاد ملی در کشورمان نشان میدهد تقریباً هسته اقتصاد دیجیتال به نقطه بلوغ خود نزدیک شده است، اما سهم کل اقتصاد دیجیتال کشور فاصله زیادی در مقایسه با متوسط جهان و کشوری مانند چین دارد.
برای ارتقای سهم اقتصاد دیجیتال لزوماً توسعه زیرساختهای ارتباطی و توسعه فناوریهای تحولآفرین نتیجهبخش نخواهد بود. در حال حاضر طبق گزارشهای بینالمللی، وضعیت کشور در زیرشاخصهای ارتباطی، مانند زیرشاخص دسترسی، در وضعیت مناسبتری نسبت به متوسط منطقه و جهان قرار دارد اما بهبود این جایگاه نیازمند توانمندسازی افراد، توسعه و تسهیل کسبوکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، توسعه اینترنت، بازنگری در قوانین مربوط به حوزه اقتصاد دیجیتال، گسترش همکاریها و تعاملات بینالمللی در سایه همکاری و تعامل سازنده میان همه بخشها و نهادهای مرتبط با اقتصاد دیجیتال در کشور است.
اقتصاد پلتفرم
پلتفرم یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد دیجیتال است. منظور از پلتفرم کسبوکاری بر پایه ایجاد تعاملات ارزشآفرین میان تولیدکنندگان خارجی و مصرفکنندگان است. پلتفرم زیرساختی مشارکتی و باز برای چنین تعاملاتی فراهم میکند. البته الگوی کسبوکار پلتفرم بهصورت اختصاصی به فضای دیجیتال تعلق ندارد. برای نمونه، یک پاساژ بزرگ که محلی برای اتصال فروشندگان مستقل با مشتریان است یک کسبوکار پلتفرم است که صاحب آن میتواند درآمد خود را یا از هزینه اجاره فروشگاهها تامین کند یا با فروشندگان در بخشی از فروش آنها شریک شود. پلتفرمها سبب تسهیل رابطه میان کاربران شده و با کاهش یکی از مولفههایی که در ادامه معرفی میشود موجب افت شدید هزینه انجام مبادله میشود. مهمترین روشهای خلق ارزش به وسیله پلتفرمها عبارت است از:
- کاهش هزینه جستوجو: از بزرگترین مزایای پلتفرمها اتصال دو طرف مبادله به یکدیگر است. پیش از ظهور پلتفرمها، بازارهای فیزیکی، بنگاههای واسطه مسکن، خودرو و کاریابی، نیازمندیهای روزنامهها و سایر واسطهها نقش اتصال دو طرف مبادله را بر عهده داشتند. نکته بسیار مهم این است که برخلاف برداشتهای مرسوم، پلتفرمها نهتنها سبب سریعتر و بهتر شدن روند اتصال میشوند، بلکه موجب شکل گرفتن مبادلاتی میشوند که پیش از این امکان تجاری شدن و مبادله شدن را نداشتند.
- کاهش هزینه انتقال: هزینههایی مانند هزینه انتقال پول، هزینه انتقال کالا، عدم موجودی کافی، عدم زمان کافی برای به سرانجام رساندن معامله و چانهزنی بر سر قیمت بخشی از هزینه مبادله محسوب میشود که پلتفرمها میتوانند با کاهش آن ارزشآفرینی کنند.
- کاهش هزینه اعتماد: هزینه اعتماد از عدم اعتماد دو طرف مبادله به یکدیگر بهوجود میآید. پلتفرمها در این زمینه دو ویژگی مهم دارند. نخست آنکه میتوانند از کاربران خود بازخورد بگیرند. این ویژگی سبب میشود با گذر زمان اطلاعات مهمی از کاربران پلتفرم جمعآوری شود. این قابلیت سبب میشود طرفهای عرضه و تقاضا تلاش کنند با توجه به معیارهای پلتفرم اعتبار کسب کنند. این نوع کسب اعتبار کمک میکند پلتفرمها بسیار مقیاسپذیر باشند زیرا با کاهش یکی از بالاترین هزینهها، که هزینه اعتماد برای انجام یک مبادله است، به آزاد شدن پتانسیل بخش بزرگی از اقتصاد منجر میشوند. روش دوم ایجاد اعتماد شناخت کاربران از طریق هوش مصنوعی است، بدین معنی که تنها کاربران نیستند که میتوانند به پلتفرم بازخورد دهند بلکه خود پلتفرم هم میتواند به شناخت کاربر اقدام کند. از آنجا که تمام تعاملات کاربران با پلتفرم قابلیت ردیابی دارد، این پلتفرمها میتوانند به کمک الگوریتمهای پیچیده و مولفههای متعددی که در این الگوریتمها دخیلاند، کاربران را بهتر بشناسند و اعتبارسنجی کنند.
دو عامل اثر شبکهای و هزینه رویگردانی ناشی از فعالیت کاربران، پلتفرمها را بسیار قدرتمند و ارزشمند کرده است. اثر شبکهای برای یک محصول به این معناست که در اثر استفاده هر کاربر جدید از محصول، ارزش محصول برای دیگر کاربران زیاد میشود. در کنار اثر شبکهای، فعالیت کاربران و تاریخچهای که از فعالیتهای آنها ایجاد میشود به بالا رفتن هزینههای رویگردانی برایشان میانجامد. فروشندگان آمازون با هر فروش بیشتر و دریافت نظرات کاربران و شناخت بیشتر پلتفرم از آنان اعتبار بیشتری کسب میکنند و مانند یک فروشنده که در محلی اعتبار کسب میکند، آنها نیز بهسختی میتوانند پلتفرم آمازون را رها و به پلتفرمهای دیگر کوچ کنند.
در نهایت باید به روند مهمی در کسبوکارهای فعلی اشاره کرد و آن اهمیت یافتن بیش از پیش «مشتری» است. در دنیایی که روشهای تولید هر روز کارآمدتر و ارزانتر شده و نگرانیهای سمت عرضه کم میشود، دسترسی به تقاضا اهمیتی بیش از پیش مییابد. ظهور ابزارهای فناوری اطلاعات و تقویت آنان مانند ابزارهای مدیریت ارتباطات با مشتری، اهمیت یافتن سرویسهای پس از فروش و همچنین ابزارهای ارتباط برای خلق مشتریان بالقوه و گستردهتر شدن تحلیل کسبوکار از شبکههای اجتماعی و ذینفعانی که لزوماً مشتری نیستند نشانگر این است که یکی از ابرروندهای قابل مشاهده در دنیای کسبوکار اهمیت یافتن تقاضا نسبت به عرضه است و در این شرایط پلتفرمها بهدلیل دسترسی به مشتری جایگاه ویژهای دارند.3
مهمترین زیانهای واردشده به کسبوکارهای آنلاین
همانگونه که توسعه اینترنت تسهیلکننده بزرگ شدن اقتصاد دیجیتال است، ایجاد موانع مختلف بر سر راه دسترسی آزاد به جریان اطلاعات نقش مخربی بر اقتصاد دیجیتال دارد. در نخستین ماه پاییز ۱۴۰۱ بهدلیل اختلالات ایجادشده در دسترسی به اینترنت و فیلترینگ تعدادی از شبکههای اجتماعی پرکاربر، زیان هنگفتی به تعداد زیادی از کسبوکارهای آنلاین وارد شد. سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران برای بررسی ابعاد مختلف این زیان، پرسشنامهای را برای شرکتهای عضو ارسال کرد که ۱۰۴ شرکت فعال در حوزههای مختلف به آن پاسخ دادند.
طبق نتایج بهدستآمده از این نظرسنجی، بیش از نیمی از شرکتها برآورد کردهاند که روزانه ۵۰ میلیون تومان بابت ادامه محدودیتهای فعلی ضرر میکنند. حدود ۲۰ درصد زیان آینده خود را بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان، حدود ۲۰ درصد بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان و مابقی بالاتر از ۵۰۰ میلیون تومان تخمین زدهاند. بهعلاوه، بیش از ۴۰ درصد از شرکتها اظهار کردهاند که ۲۵ تا ۵۰ درصد درآمد خود را در این مدت از دست دادهاند و حدود نیمی از آنها هم بیشتر از ۵۰ درصد کاهش فروش داشتهاند. یکی از علل کاهش فروش کسبوکارها اختلال در سرویسهای گوگل است. از سوی دیگر، برخی کسبوکارها مستقیم یا غیرمستقیم از شبکههای اجتماعی کسب درآمد میکنند. برای مثال، شرکتهای پرداختیاری یا شرکتهای حوزه تجارت اجتماعی بهطور عمده به کسبوکارهای کوچک و خانگی سرویس میدهند که روی اینستاگرام فعالاند. زمانی که اینستاگرام تعطیل میشود این کسبوکارهای کوچک هم دیگر نیازی به سرویس پرداخت، تبلیغات و لجستیک ندارند و شرکتهای سرویسدهنده به آنها هم درآمد خود را از دست میدهند. بسیاری از شرکتها اشاره کردهاند که بخشی از فروش آنها از طریق تبلیغات در اینستاگرام و ارتباط روی واتساپ با مشتریان قدیمی انجام میشده که این محدودیتها در عمل دسترسی مشتریان به آنها را مختل کرده است.
اهمیت این دو شبکه اجتماعی وقتی بهتر روشن میشود که بدانیم طبق نتایج منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران از فرهنگ رفتاری خانوار در سال ۱۳۹۹، در میان افراد بالای ۱۵ سالی که عضو شبکههای اجتماعی بودهاند واتساپ با ۸۸ درصد و اینستاگرام با ۶۸ درصد بهترتیب بیشترین میزان اقبال را داشتهاند. طبق گزارش وبسایت تکراسا در سال 4۱۴۰۱، بیش از ۴۰۰ هزار فروشگاه ایرانی در اینستاگرام فعال بودهاند که سالانه حدود ۱۸ تا ۳۲ هزار میلیارد تومان گردش مالی داشتهاند. پس از گذشت یک ماه از فیلترینگ اینستاگرام، تبلیغات ۹۵ درصد، فروش کسبوکارهای اینترنتی ۸۰ درصد و تعداد کاربران فعال ۶۴ درصد افت کرده و ۹۷ درصد بازدیدها از صفحات کسبوکارها در این شبکه اجتماعی کاهش یافته است. همچنین ۷۰ درصد تراکنش پرداختیارها نیز به همین علت کم شده است. ادامه فیلترینگ اینستاگرام سبب تعمیق رکود در بازار خردهفروشی آنلاین، افزایش بیکاری و تضعیف بیشتر اقتصاد دیجیتال خواهد شد.
شرکتهای فعال در زمینه طراحی سایت، تبلیغات دیجیتال، تحلیل داده در شبکههای اجتماعی، کلاد گیمینگ و تولید محتوا عمدتاً به کاهش شدید فروش اشاره کردهاند. همچنین شرکتهای فعال در زمینه اینترنت اشیا و نیز شرکتهایی که بر اساس اطلاعات مکانی لحظهای کار میکنند در زمانهایی که اینترنت بینالمللی غیرفعال است عملاً توقف فعالیت دارند و به همین دلیل درآمد از دست میدهند. بهعلاوه، محدودیت ابزارهای ارتباطی با مختل کردن ارتباطات درونسازمانی، مختل کردن ارتباط سازمان با مشتریان، ایجاد ناتوانی در ارتباط با مشتریان و وندورهای خارج از کشور و از بین بردن دسترسی به منابع دانشی مورد نیاز برای کارها سبب آسیب رساندن به فعالیتهای روزانه شرکتها شده است. از سوی دیگر با توجه به رواج دورکاری در تیمهای فنی، اختلالات اینترنت حجم قابل توجهی از کارها را چه در مرحله بهروزرسانی یا نگهداری محصول و چه در مرحله ارتباطهای بینتیمی دچار مشکل کرده و آسیب زیادی به تیمها وارد کرده است، بهگونهای که در مواقعی امکان کار کردن وجود ندارد. با توجه به اینکه بسیاری از نفرات شرکتها دورکارند، نیاز به ابزارهای ارتباطی برای پیشبرد عملیات جاری و کارهای شرکتها بیش از پیش حیاتی است که ناپایداری اینترنت و اختلالات سامانههای ارتباطی این موضوع را بسیار دشوار کرده است. در برخی شرکتها اتصال به سرویسها و پلتفرمهای خارج از ایران و دسترسی به داده روزانه برای پیشبرد کارهای جاری لازم است، که این موارد نیز با مشکل مواجه شده است.
در پارهای موارد عملیات جاری شرکت بهدلیل اختلال در تعامل با موسسات آموزشی و پژوهشی صدمه دیده است. اختلال در استفاده از موتور جستوجوی گوگل فعالیتهای تحقیقی را مختل کرده است. استفاده از منابع آموزشی سرویسهای بینالمللی ممکن نیست و حتی در برخی موارد که هزینه استاد خارجی پرداخت شده، بهدلیل اختلال در سرویسهای ویدئویی در عمل کلاسی برگزار نشده است. سرویسهای دانلود مقالات و مستندات نیز در موارد زیادی دچار مشکل شده است.
پینوشتها:
1- International Standard Industrial Classification of All Economic Activities
2- United Nations Conference on Trade and Development (UNCTAD)
3- برای جزئیات بیشتر، نگاه کنید به گزارش «اقتصاد پلتفرم: مسیر آینده اقتصاد جهان» که توسط هلدینگ سرآوا در بهار ۱۴۰۱ منتشر شده است.
4- گزارش بازار فروشگاههای اینستاگرامی و صنعت تجارت اجتماعی در ایران ۱۴۰۱