کاهش شادکامی و افزایش نگرانی
کنکور با دانشآموزان و سیستم آموزشی چه کرده است؟
بخش عمده سرنوشت یک جوان در یک روز و طی فقط چند ساعت تعیین میشود، این امر را با چه استدلالی میتوان توجیه کرد؟ نتایج برگزاری کنکور ورودی دانشگاهها بهصورت کنونی نهتنها نتایج عادلانه و تفکیک عادلانهای را به دنبال نخواهد داشت، بلکه دارای اثرگذاری منفی و نامناسبی بر روحیه نوجوانان و جوانان خواهد بود.
بخش عمده سرنوشت یک جوان در یک روز و طی فقط چند ساعت تعیین میشود، این امر را با چه استدلالی میتوان توجیه کرد؟ نتایج برگزاری کنکور ورودی دانشگاهها بهصورت کنونی نهتنها نتایج عادلانه و تفکیک عادلانهای را به دنبال نخواهد داشت، بلکه دارای اثرگذاری منفی و نامناسبی بر روحیه نوجوانان و جوانان خواهد بود. اگر مساله کنکور از نگاه اقتصاد و با تحلیلهای حاکم بر آن بررسی شود، میتوان از آنالیز هزینه-فایده بهره گرفت و با سنجش مزایا و فایدههای اجرای این طرح گزینشی با معایب و هزینههای آن به نتیجهگیری رسید. از جمله مزایایی که بر اجرای این طرح مترتب است، سهولت اجرایی مساله تعیین جایگشت صندلیهای دانشگاه و دانشآموزان است. میتوان گفت این روش گزینش دانشجو کمهزینهترین و سادهترین روش اجرایی برای دولت و وزارت مربوطه است. پایین بودن زمان اجرای گزینش دانشجو در قیاس با سایر روشهایی که در سایر کشورها پیاده میشود، یکی از عوامل ترغیبکننده ادامه روش فوق برای تعیین تکلیف ورودیهای دانشگاه است. از دیگر مزایایی که طرفداران کنکور از آن نام میبرند، عدم دخالت سلیقه شخصی در گزینش دانشجو در دانشگاهها و وجود عدالت در این نوع گزینش دانشجو است که البته این استدلال با وجود اعمال نفوذهایی که در نتایج کنکور در سالهای اخیر گزارش شده و تغییر متناوب سهمیههای مختلف بنا به قدرت و نفوذ افراد ذینفع، معتبر نیست.
حال برای بررسی هزینهها و ضررهای اجرای کنکور سراسری به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
تعیین بخش عمده راه آینده زندگی یک فرد و تشخیص صلاحیتهای کلی او فقط از خلال انجام یک آزمون در چند ساعت: با هیچیک از معیارهای اجتماعی، اخلاقی، روانشناسی، اقتصادی و... همخوانی ندارد. اگر دانشآموز به هر دلیل محتملی از سلامت جسمی کامل در آن روز موعود برخوردار نباشد، بهراحتی با کاهش کارایی و هدررفت زحمات و هزینههای چندسالهاش مواجه میشود. اساساً حتی مصاحبههای استخدامی در مشاغل کماهمیت هم در یک مرحله تصمیمگیری نمیشود. با این تفاوت که فرد میتواند برای یافتن شغل و استخدام به چند جا و در زمانها و مکانهای مختلف مراجعه کند ولی برای ورود به دانشگاه فقط در یک روز و چند ساعت در موردش تصمیمگیری میشود. البته در مخالفت با این نظر میتوان به اثرگذاری مثبت نمره دیپلم در نتایج نهایی اشاره کرد ولی با توجه به اینکه اولاً سهم کمی دارد و صرفاً اثرگذاری مثبت است پس تنوعبخشی در ابزار گزینش دانشجو را به میزان کافی فراهم نمیکند.
تمرکز بیش از حد سیستم آموزشی مدارس و دانشآموزان بر موفقیت در این آزمون و مرگ خلاقیت: در حال حاضر دانشآموزان دوره دوم دبیرستان تقریباً در کل دوره خود و دانشآموزان نظامهای پیشین هم به صورت مشابه سه، چهار سال آخر تحصیل خود را با هدف موفقیت در کنکور سراسری برنامهریزی میکنند. این نوع نگرش به پویایی و خلاقیت دانشآموزان ضربه میزند.
زمانی را که دانشآموز میتواند صرف تجارب علمی و پرورش خلاقیت و نوآوری خود کند باید صرف محفوظات و بالا بردن سرعت تستزنی و آشنایی با انواع مختلف سوالات کنکور کند. این دانشآموزان در زمانی که باید خلاقیت را دستمایه یافتههای خود میکردند و نکردند در نهایت با ورود به دانشگاه و اتمام دوره تحصیلات دانشگاهی زمانی که وارد بازار کار میشوند، تواناییهای لازم برای پیشبرد کارهای خود در محیط کار را به میزان کافی نخواهند داشت. آموزشهای اجتماعی و یادگیری مهارتهای زندگی و تاکید بر آنها با وجود این سیستم سهمگین گزینش دانشجو به پایینترین مقدار خود میرسد. البته این ایراد در سیستم حاکم بر آموزش و پرورش و عدم تاکید این سیستم به میزان کافی بر آموزش مهارتهای اجتماعی و زندگی نیز نشأت میگیرد. بهعبارت دیگر هم سهم این نوع آموزشها در سیستم آموزشی مدارس ایران کم است و هم با وجود هجمه کنکور این مقدار کم از اولویت خاصی برخوردار نیست.
فشار ذهنی، استرس و ناراحتیهای روحی- جسمی ناشی از استرس: این مشکل را تقریباً تمام دانشآموزان به خصوص در سال کنکور تجربه میکنند. آمارها و پژوهشها از شیوع بیماریهای گوارشی و سردردهای ناشی از استرس، نامنظمی در برنامه خواب و بسیاری از دیگر بیماریها با منشأ عصبی در بین دانشآموزان منتظر فرآیند کنکور اشاره دارد. متاسفانه مدارس غیرانتفاعی در این بین بیشترین ضربه را به دانشآموزان میزنند. در اغلب مدارس غیرانتفاعی از سالها قبل از کنکور، آموزش برای کنکور، کلاسهای اضافه، منابع اضافه و... برای دانشآموزان برای تقویت و آشنایی پایه فراهم میشود و دانشآموزان این مدارس سالها قبل از وقوع حادثه کنکور در زندگیشان، دچار زحمات و هزینههای آن میشوند.
هزینههای استفاده از کلاسهای آموزشی تقویتی و کلاسهای کنکور و تستزنی: زمانی را که دانشآموزان در این کلاسها و رفتوآمد برای این کلاسها میگذرانند اگر به هر نوع آموزش دیگری تخصیص داده شود در نهایت بهرهوری شخصی بیشتری را به دنبال خواهد داشت. اساساً در ایران متوسط ساعت آموزشهای مدارس و آموزشهای کلاسهای خارج از مدارس از متوسط زمانی که دانشآموزان در سایر کشورها به این امر تخصیص میدهند بسیار بالاتر است ولی نتیجه آن میشود که آقای رئیسجمهور فرمودند که «کتابهای درسی، دانشآموز را بهجای تربیت برای فردا، برای دیروز تربیت میکند».
کاهش شادکامی دانشآموزان: دوران تحصیل در مدرسه باید بهترین دوران زندگی یک فرد باشد از آن جهت که هنوز وارد دنیای مسوولیتها نشده و از چتر حمایتی خانواده به صورت کامل برخوردار است و باید بتواند شادترین بخش زندگی خود را تجربه کند، ولی آیا این وضعیت در سیستم آموزشی ایران حکمفرماست؟ پیدا کردن فرد جوان و میانسالی که اذعان داشته باشد زمان دبیرستان و نوجوانی بهترین دوران زندگیاش بوده کاری بس دشوار است و تقریباً همه از این دوران با عنوان دوران استرس، بلاتکلیفی و سختی یاد میکنند و اثرگذاری منفی سیستم پذیرش در تحصیلات دانشگاهی با کنکور سراسری طی سالها مشهود است.
بررسی روند پذیرش دانشجو در سایر کشورها: با توجه به مزایا و معایب مطروحه برای روند پذیرش دانشجو با کنکور سراسری، نویسنده به این نتیجه میرسد که تداوم روند کنونی به لحاظ منطقی مناسب نیست و نیاز به تغییر اساسی در آن وجود دارد. حال برای داشتن یک ایده از اینکه در سایر کشورهای موفق به لحاظ تحصیلات دانشگاهی، چه میگذرد و آنها چگونه و از چه روشی طرح جایگشت داوطلب ورود به دانشگاه در دانشگاهها را انجام میدهند، مناسب به نظر میرسد که به مطالعه روند حاکم آنها پرداخته شود. در کشور انگلیس برای گزینش دانشجو دانشگاهها مستقل ولی از طریق یک سیستم یکپارچه عمل میکنند. دانشآموزان از دو سال آخر خود با تمرکز بر دروسی که دوست دارند، واحدهای درسی مورد علاقه و متناسب با رشتههای دانشگاهی را که میخواهند ادامه دهند انتخاب میکنند. تعداد این واحدهای درسی بسیار محدود و متمرکز بوده و به جهتدهی دانشآموزان برای انتخاب رشته مناسب در دانشگاه برای ادامه تحصیل کمک میکند.
آزمون این دروس به صورت سراسری و یکپارچه در کشور برگزار میشود. هر دانشآموز چهار تا پنج درس کلی را در ترمهای آخر دبیرستان گذرانده و همانها را بهصورت سراسری امتحان خواهد داد. نمرات این دروس، توصیهنامههای معلمها، موفقیتهای درسی و غیردرسی دانشآموزان طی دوران تحصیل، تخصصهای ورزشی یا هنری که دانشآموز علاوه بر تحصیل خود کسب کرده، انجام کارهای داوطلبانه و خیریه پرونده یک دانشآموز را به منظور اقدام برای پذیرش از سوی دانشگاهها تشکیل میدهند. دانشآموزان در سیستم سراسری کشور ثبتنام و مدارک خود را ارائه و تعداد محدودی رشته-دانشگاه را انتخاب میکنند. بررسی اولیه حائز شرایط بودن افراد از سوی سیستم سراسری کشور انجام شده و مدارک برای بررسی دانشگاههای انتخاب دانشآموز ارسال میشود. هر دانشگاه با توجه به سیاستهای خود و با استقلال کامل از میان پروندههای متقاضی ورود، تعدادی را که متناسب با استانداردهای دانشگاه هستند حائز شرایط پذیرش میداند.
در نهایت برای جمعبندی و نتیجهگیری مطالب میتوان گفت اجرای سیستم کنکور سراسری اثرات و لطمات جبرانناپذیری بر دانشآموزان و سیستم آموزشی کشور داشته و تداوم روند فوق بهرغم ایجاد زیرساختها برای تغییر روش پذیرش دانشجو، منطقی نیست.