گفتوگو با محمود صدری ویراستار ترجمه فارسی «سرمایه مالی»
جوجه اردک زشت
جلد اول کاپیتال سال ۱۸۶۷ و جلدهای دوم و سوم آن ۱۸۸۵ و ۱۸۹۴ منتشر شدند.
مارکسیستهای نامداری مانند کارل کائوتسکی و برونو باوئر از کتاب «سرمایه مالی» ستایش کردهاند و حتی آن را ادامه و تکمله کاپیتال مارکس خواندهاند. اهمیت این کتاب در چیست؟
جلد اول کاپیتال سال 1867 و جلدهای دوم و سوم آن 1885 و 1894 منتشر شدند. یعنی از زمان انتشار جلد اول تا جلد سوم آن 27 سال طول کشید. در این 27 سال دو رخداد مهم، این کتابها و خود مارکس را در کانون توجهات قرار داد. رخداد اول، نقدهای صریح لیبرالها و در راس آنها اوژن بوهم باورک، و نقدهای پوشیدهتر سوسیالیستها به مطالب کاپیتال بود. این نقدها، سوسیالیسم مارکسی را در تنگنا قرار داده بود. اتفاق دیگر این بود که سیر تحولات جهان در این 27 سال و 10 سال پس از آنکه نگارش «سرمایه مالی» آغاز شد، صورتبندیهای اقتصادی را تغییر داده بود و سیمای جهان با آنچه مارکس بر اساس آن تحلیل میکرد، فرق کرده بود. مثلاً مارکس تحولات بازار سرمایه را به شکلی که در اوایل قرن بیستم پدید آمد، در تحلیلهایش لحاظ نکرده بود. سرمایهداری به آن بحرانی که مارکس انتظارش را میکشید دچار نشده بود و سوسیالیستها ناگزیر بودند علت آن را توضیح دهند. رودولف هیلفردینگ،
وضع جدید جهان را توضیح داد و این توضیح بهگونهای بود که برای سوسیالیستها ابزار تئوریک نیرومندی ایجاد میکرد. در واقع او بخشی از کارهای به زمینمانده مارکس را در حوزه اقتصاد تکمیل کرده بود و طبیعی بود که کتاب سرمایه مالی جلد چهارم یا ادامه کاپیتال شمرده شود.
از انتشار سرمایه مالی به زبان آلمانی (1910) تا انتشار ترجمه انگلیسی آن (1981) هفت دهه طول کشید. علت این تاخیر چه میتواند باشد؟
درباره این تاخیر هنوز توضیحی داده نشده است. اما میتوان فرض کرد که کتاب سرمایه مالی، در آن زمان حکم «جوجه اردک زشت» را پیدا کرده بود. از سویی مارکسیستها بهویژه احزاب کمونیست اروپایی، آن را خلاف آموزههای مارکس میدانستند و نقدی که لنین به این کتاب وارد کرده بود، آنها را به احتیاط وادار کرده بود و از سوی دیگر ایرادهایی که هیلفردینگ به نظام سرمایهداری وارد کرده بود از ایرادهای مارکس، تازهتر و قدرت اقناعی آن بیشتر بود و طبعاً ناشران راستگرا انگیزه چندانی برای نشر آن نداشتهاند. اما به هر حال اینها همه حدس و گمان و احتمال است و نمیتوان بر آنها پافشاری کرد.
کتابی که بیش از 100 سال از انتشارش میگذرد، امروزه به چه درد میخورد؟
به دلایلی که خواهم گفت، سرمایه مالی را میتوان در زمره آثار کلاسیک اقتصاد سیاسی به حساب آورد. این کتاب با وجود اینکه تا سال 1981 به انگلیسی ترجمه نشد، نشانههای آن در جای جای ادبیات مارکسیستی قرن بیستم دیده میشود. نسخههای آلمانی، فرانسوی و اسپانیایی آن بارها چاپ شد و بسیاری از مارکسیستهای نوگرا از جمله نظریهپردازان توسعه و وابستگی از آن الهام گرفتند. حتی شاید بتوان گفت نظریه امپریالیسم لنین، نظریه پهنه جهانی رزا لوکزامبورگ و بعدها والرشتاین، مفاهیم متروپل و پیرامون، مبارزه با کارتلها و تراستها و امثال اینها ماخوذ از نظریات کتاب سرمایه مالی هستند. به همین علت فهم اقتصاد سیاسی مارکسیستی که اکنون در قالبهایی دیگر در جهان رواج دارند، با خواندن کتاب سرمایه مالی عمیقتر خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید