دوراهی خانه و اداره
محل کار چه تاثیری در بهرهوری نیروی کار دارد؟
امروزه مشاغل خانگی زودبازده و کسبوکارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای خوداشتغالی و ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان به حساب میآیند. از اواخر سالهای 1970 میلادی زمانی که افراد به رایانهها و اینترنت دسترسی پیدا کردند، رویای کار در خانه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. جک ام. نیلز جزو اولین کسانی بود که به فکر دورکاری افتاد و با وسایل الکترونیکی ساده آن زمان در تلاش بود تا راهی برای کار کردن غیرحضوری پیدا کند. با پیشرفت تکنولوژی، در دهه 1990 بود که دورکاری شکوفا شد و در فرهنگ عامه غرب، کارهای دولتی، شرکتها و حتی سازمانهای غیرانتفاعی مورد توجه قرار گرفت. امروزه دورکاری رواج بیشتری یافته و کشورهای صنعتی با استفاده از دورکاری در فعالیتهای خود، به نتایج قابل قبولی دست یافتهاند. این نوع کار کردن، همچنین مزایای چشمگیری برای کارفرمایان و کارمندان دارد. از مزایای دورکاری برای کارفرمایان میتوان به صرفهجویی در امکانات و منابع و کاهش هزینهها مخصوصاً هزینه فضای فیزیکی مانند اجاره مکان، فضای کاری و هزینههای سیستمها و انرژی، هزینه جابهجایی و همچنین بهبود زندگی کارکنان اشاره کرد. علاوه بر این، در دورکاری تعارضات و چالشهای مدیریت کمتر میشود و کارفرما آرامش روحی بیشتری دارد. از طرفی دیگر، کارمندانی که به دورکاری مشغول میشوند، دیگر دغدغه هزینههای رفتوآمد به محیط کار و پوشش خود را ندارند. همچنین در زمان خود صرفهجویی میکنند و وقت بیشتری را در کنار خانواده خود سپری میکنند، که باعث کاهش فشارهای روانی میشود. با افزایش دورکاری و کار خانگی، یکی از دغدغههای سیاستگذاران و کارفرمایان این است که آیا این نوع مشاغل، باعث کاهش بهرهوری میشود یا خیر؟ این سوال که مشاغل خانگی چه تاثیری در بهرهوری نیروی کار دارد، به مطالعات و تحقیقات زیادی در این زمینه منجر شد. مطالعاتی همچون لاپورتا و شلیفر (2014) و مک کایگ و پاوچنیک (2018) نشان دادهاند که بهرهوری در شرکتهای کوچک خانگی بهطور قابل ملاحظهای کمتر از شرکتهای بزرگتر است. مشاهدات زیادی نیز نشان میدهد که رابطهای میان گسترش سریع اشتغال در کارخانهها و ادارات و نرخهای بالای رشد هم در زمان انقلاب صنعتی اروپا و هم در اقتصادهای آسیای شرقی وجود دارد. انگار کوچ کارگران از شرکتهای کوچک و خانگی به سمت مشاغل اداری یا کار در کارخانههای بزرگ، نقش اساسی در بهبود بهرهوری و استانداردهای زندگی ایفا میکند. با شروع همهگیری کرونا بحث در مورد هزینه و مزایای دورکاری مورد توجه همگان حتی در کشورهای توسعهیافته، قرار گرفت؛ با این حال، بسیاری از افراد معتقدند که کار در یک محیط اداری یا کارخانهای به دلیل وجود مقررات و نظم بیشتر، هزینه کمتری دارد. اما همچنان اطلاعات نسبتاً کمی در مورد اینکه آیا کارگران در خانههایشان بهرهوری بیشتری دارند یا کمتر، موجود است. در همین راستا، دیوید اتکین، آنتوانت شوار و سامیت شینده در مقالهای که تحت عنوان «کار در خانه و توسعه کارگران» در آوریل امسال در ژورنال NBER به چاپ رسید، به بررسی این موضوع پرداختند. در این مقاله، هدف آنها اندازهگیری تفاوتهای بهرهوری میان تولیدات مشاغل خانگی و تولیدات کارخانههای بزرگ و همچنین دلایل چنین تفاوتی است. بهرهوری ممکن است در این دو نوع محیط کاری به دلایل مختلف متفاوت باشد. بدیهی است که اگر تولید کارآمدتر باشد یا اگر یادگیری در محیط اداری سریعتر باشد، تفاوت بهرهوری مشاهدهشده بین کار اداری و خانگی ممکن است صرفاً ناشی از اثر روشهای تولید باشد. از طرف دیگر، بهرهوری ممکن است به دلیل تفاوت در ترجیحات افراد توانمند و کمتوان باشد. به عنوان مثال ممکن است کارگران با توانایی بالا یا پرتلاش، غالباً محیط کار بزرگ و کار در کارخانه را ترجیح دهند و کارگران کمتوان تمایل به کار در خانه داشته باشند. در این صورت، محیط کار بیرون به عنوان یک وسیله دستهبندی کارگران مولد عمل میکند و مقایسهای که بین تخمین بهرهوری نیروی کار شاغل در کارخانهها و دفاتر اداری و بهرهوری کارگران شاغل در مشاغل خانگی انجام میشود، تورشدار خواهد بود و به سمت بالا سوگیری دارد. در ادامه توضیح داده میشود که علت تفاوت بهرهوری نیروی کار در این دو محیط چیست.
مثالی از بهرهوری در محیط کار بزرگ و کوچک
در سالهای 1958 تا 1962 در چین، مائو تسه تونگ، رهبر چین، برای رفع مشکلات اقتصادی دستور ساخت کورههای تولید فولاد خانگی در هر منطقه از چین را صادر میکند. کورههایی که با آجر و ساروج ساخته میشدند و چهار تا پنج متر ارتفاع داشتند و آتش درون کوره میتوانست فلزات دورریختنی مردم را ذوب و تبدیل به شمش فولاد کند. این کورهها با هدف تولید فولاد باکیفیت در ذهن مائو نقش بسته بودند. روستاییان و کشاورزان باید تلاش میکردند با استفاده از این کورهها، از آهن ضایعاتی، فولاد تولید کنند. اما برای تامین سوخت این کورهها، کار به جایی رسیده بود که در محیط، هیچ چوبی یافت نمیشد زیرا روستاییان مجبور بودند برای روشن نگه داشتن کورههای خانگی فولاد، وسایل چوبی و اسباب و اثاثیه و حتی درهای خانه خود را درون این کورهها بیندازند. همچنین دیگها، ماهیتابهها و سایر وسایل فولادی در کورههای خانگی ریخته میشدند تا به فولاد تبدیل شوند. با ادامه این وضع، مردم مجبور شدند ظروف و حتی ادوات کشاورزی خود را در کورهها بریزند. گذشته از آن، فولاد تهیهشده در کورههای خانگی آنقدر بیکیفیت بود که به درد هیچ کاری نمیخورد. همچنین بسیاری از کشاورزان مرد، همانند کارگران تعداد زیادی از کارخانهها و حتی کارمندان مدارس و بیمارستانها، به منظور افزایش تولید فولاد، به کورههای خانگی منتقل شدند. با همه اینها نتیجه این اقدام مائو، چیزی نبود جز تولید بیکیفیت آهن که تقریباً ارزش اقتصادی هم نداشت. این سیاست اشتباه شاید بتوان گفت مثال خوبی برای نشان دادن تفاوت بهرهوری نیروی کار در محیطهای بزرگ و کوچک است. اما باید توجه داشت که همه مشاغل اینگونه نیستند. برخی از شغلهای خانگی نیز وجود دارند که افراد فعال در آن، محصولات باکیفیتی تولید میکنند که قابل رقابت با تولیدات کارخانهها هستند ولی در بسیاری از مشاغل وضعیت بهرهوری نیروی کار چنین است. نویسندگان این مقاله علت این اختلاف را در مسائلی همچون ترجیحات افراد توانمند در کار در محیط کار بزرگ میجویند. آنها بیان میکنند که کارکنان با توانایی بالا ممکن است دارای مهارتهایی باشند که مکمل کار اداری هستند، مانند توانایی یادگیری از همکاران خود که در نتیجه آنها ممکن است با احتمال بیشتری کار اداری یا کار در کارخانه را انتخاب کنند. البته، این امکان نیز وجود دارد که انتخاب برای کار در خارج از خانه، توسط عواملی که با بهرهوری در تضاد هستند، محدود شود. برای مثال، برخی از مولدترین کارگران ممکن است در خانه تعهداتی مانند مراقبت از کودک یا سالمندان داشته باشند، یا از کار خانگی به عنوان راهی برای فرار از بیکاری استفاده کنند در حالی که به دنبال شغل دیگری برای خود میگردند. در این موارد بسته به بزرگی محدودیتها، انتخاب کارگران ممکن است با بهرهوری رابطه منفی داشته باشد.
روششناسی پژوهش
برای پاسخ به سوال این مقاله، نویسندگان آن آزمایشی را طراحی میکنند و در این آزمایش، از اطلاعات مربوط به نیروی کار شاغل در حوزه «ورود داده» (data entry) شهر چنای هند استفاده کردند. بخش ورود داده هند یک محیط عالی برای بررسی سوال این پژوهش است. اولاً، در این بخش، امکان کار از خانه وجود دارد. دوم، ثبت میزان بهرهوری و تلاش کارکنان از طریق نرمافزار ورود داده بر روی لپتاپهای آنها امکانپذیر است. سوم، ورود داده بخشی است که غالباً برونسپاری میشود و از طرفی بخش مهم و روبهرشدی در هند است، کشوری که در آن سهم بزرگی از تولید در خانه انجام میشود. با این اطلاعات، نویسندگان این مقاله میتوانند اثر محیط (خانه یا شرکت بزرگ) را از اثر انتخاب کارمندان پرتلاش و توانمند در این محیطهای کاری جدا کنند. علاوه بر این، آنها میتوانند بررسی کنند که آیا محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی بر توانایی کارگران برای طبقهبندی و انتخاب مشاغل مختلف تاثیر میگذارد یا خیر. وظایف کارکنان حوزه ورود داده برای تعیین توانایی از طریق آزمونهای ورود داده که سرعت و میزان خطا را ثبت میکند، اندازهگیری میشود. در این مرحله از متقاضیان خواسته میشود که ترجیح خود را بین کار در محیط اداری یا کار در خانه با شرایط مشابه و تجهیزات یکسان اعلام کنند. سپس همه متقاضیان به صورت تصادفی در محل کار اداری یا خانگی برای یک کار ثبت داده، هشتهفتهای استخدام میشوند. بهرهوری دقیقهبهدقیقه و همچنین زمانهای بیکاری کارکنان از طریق نرمافزار ورود داده، بهطور دقیق ثبت میشود. اثرات محیط کار با مقایسه افرادی که به صورت تصادفی در کار خانگی انتخاب شدهاند با افرادی که به صورت تصادفی در گروه کار در اداره قرار گرفتهاند، برای هر یک از محیطهای کاری اندازهگیری میشود. باید توجه داشت که این افراد به صورت تصادفی در این دو محیط قرار داده شدهاند و قرارگیری آنها در این محیطهای کاری ربطی به ترجیحات آنها برای کار در این محیطها نداشته است.
یافتههای مقاله
با توجه به نتایج آزمایش، مشخص میشود که بهرهوری کارگرانی که بهطور تصادفی به کار از خانه اختصاص داده شدهاند 18 درصد کمتر از کارگرانی است که در گروه کارکنان اداری قرار دارند. دوسوم این تفاوت بلافاصله از روز اول کار خود را نشان میدهد. و یکسوم باقیمانده هم نتیجه یادگیری کندتر برای گروه خانگی در ادامه کار است. این نتایج همچنین برای تواناییهای پایه و سایر معیارهای مهم این کار مانند سرعت تایپ، دقت ورود داده یا سرعت ورود داده که برای سختی کار تنظیم میشود قابل تعمیم است. به عبارت دیگر نتایج این مقاله نشان میدهد که اثر محیط کار به ویژه زمانی که به کارگران وظایف سختتری داده میشود، بسیار بیشتر است. علاوه بر این، یافتههای این مقاله تاثیرپذیری متفاوت از انواع مختلف کارگران را نیز نشان میدهد. طبق این نتایج، برخی از گروههای خاص همچون کارگران فقیرتر، کارگرانی که کار نیمهوقت را ترجیح میدهند و زنانی که تعهدات مراقبت از خانواده دارند، اثر ناچیزی از محیط کار خود میگیرند. اما در طرف مقابل، کارکنان زن با سن بالاتر، کارکنان ثروتمندتر و کارکنان متاهل، تاثیرات بیشتری از خود نشان میدهند.
یافته دوم مقاله نشان از تاثیر منفی انتخاب کارکنان در کار اداری دارد. به عبارت دیگر، زمانی که توانایی ورود داده کارگران در مصاحبه اولیه آزمون میشود، کارگرانی که ترجیح میدهند در خانه کار کنند، 12 درصد سریعتر هستند، نه کندتر. آنها همچنین دقت بالاتری در ورود داده دارند و زمان بیکاری کمتری را نشان میدهند. این دقیقاً برخلاف تصور اولیه مقاله مبنی بر این است که کارگران توانمند ترجیح به کار در اداره دارند. چه چیزی باعث به وجود آمدن این تاثیر منفی در انتخاب میشود؟ در مقاله گفته میشود که این نتایج به دلیل تاثیر انتخاب نیست. تخمینهای این مقاله از اثر انتخاب بر روی بهرهوری، نتیجه بالا را رد میکند. طبق نتایج این تخمین، کارگرانی که کار در خانه را ترجیح میدهند، زمانی که در خانه کار میکنند، بهطور متوسط 27 درصد بهرهوری کمتری نسبت به زمانی که در اداره کار میکنند، دارند. در حالی که این شکاف برای کارگرانی که کار در اداره را ترجیح میدهند تنها 13 درصد است. به عبارت دیگر، کارگرانی که ترجیح میدهند در اداره کار کنند، زمانی که به اداره اختصاص مییابند، تنها 13 درصد بهرهوری کمتری نسبت به زمانی دارند که برخلاف ترجیحشان به کار در خانه مشغول میشوند. بهطور کلی نتیجه این تخمین نشان میدهد کارگرانی که کار از خانه را ترجیح میدهند، هنگام کار از خانه تاثیر منفی زیادی دارند. بنابراین، انتخاب منفی کارگران با بهرهوری پایین به دفتر کار به این دلیل نیست که این گروه بیشترین مزایا را دارند. در عوض، این نتایج نشان میدهد که حداقل برخی از گروههای کارگران در انتخاب محل کاری که در آن بیشترین بهرهوری را داشته باشند، محدودیت دارند. برای مثال، هنجارها ممکن است مانع از کار زنان تحصیلکرده یا کسانی که مسوولیت مراقبت در منزل دارند، در خارج از خانه خود شوند. در بخشی از این مقاله، تعدادی از محدودیتها را بررسی میکنند. طبق یافتهها، این محدودیتها برای افراد با موقعیت نامناسب و آنهایی که فشارهای متعدد، مسوولیتها و حواسپرتی دارند، بیشترین قدرت توضیحی را دارند. به عبارت دیگر کارگران با مسوولیتهای مراقبت از خانواده -به ویژه زنان با چنین مسوولیتهایی- کارگران با درآمد کم، کارگران دارای فرزند و کارگران مسنتر محدودیتهای زیادی دارند که باعث میشود این کارگران، محل کاری را انتخاب کنند که در آن بهرهوری کمتری دارند.
پرده پایانی
مطالعات زیادی به بررسی تاثیر محل کار بر روی بهرهوری کارگران پرداختهاند. این تفاوت در بهرهوری ممکن است به خاطر تاثیر مثبت اداره یا به این دلیل باشد که کارگران توانمند تمایل دارند در محیط اداری کار کنند. بررسیهای این مقاله نشان میدهد که اگرچه کار کردن در یک اداره مزایای بهرهوری قابلتوجهی دارد، اما بسیاری از کارگران ترجیح میدهند از خانه کار کنند که بسیاری از آنان، کارکنانی با توانایی بالا هستند- و حتی کسانی که بیشترین بهرهوری را در کار اداری دارند. البته برای بررسی بهینه بودن چنین انتخابهایی باید ترجیحات کارگران را بهتر درک کنیم و با محدودیتهایی که با آن روبهرو هستند، بیشتر آشنا شویم. بسیاری از این کارگران مسوولیتهایی همچون مراقبت از فرزندان و سالمندان در خانه دارند. علت چنین محدودیتهایی هرچه باشد، نشان از اولویتبندی کارگران برای انتخاب محل کار خود بر اساس این محدودیتها دارد که نهایتاً به کاهش قابل توجهی در بهرهوری نیروی کار منجر میشود. از اینرو، دولتها میتوانند با اجرای سیاستهایی که این محدودیتها را کاهش میدهند، مانند ارائه مراقبت جهانی از کودک، اثرات مثبت قابل توجهی بر بهرهوری کل داشته باشند.