جلب توجه
مردم چگونه به اطلاعات اقتصادی واکنش نشان میدهند؟
محیطی که در آن زندگی میکنیم، عقاید و رفتارهایمان را شکل میدهد. به عنوان مثال آنهایی که در دوران رکود عظیم 1930 آمریکا بزرگ شدند در پذیرش ریسکهای مالی محتاطترند، یا آنهایی که در دوران ابرتورمها زندگی کردند تجربه ناخوشایند یکسانی را به خاطر دارند و با احتمال کمتری در داراییهای ریسکی سرمایهگذاری میکنند. در حالی که اثرگذاری ادوار تاریخی روی رفتار مردم معمولاً سالها بعد مورد مطالعه قرار میگیرد، اما فهم چگونگی اثرپذیری رفتار و عقاید مردم در زمان حال بهخصوص برای سیاستگذاران از اهمیت بیشتری برخوردار است، هرچند تجزیه و تحلیلهای آن چالشبرانگیزتر است. در این رابطه گروهی از اقتصاددانان دانشگاهها و نهادهای اقتصادی برجسته دنیا (12 تن)، در مقالهای که به تازگی (جولای 2023) در تارنمای انجمن ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا به چاپ رسیده است با قدم نهادن به حوزه مذکور این موضوع را مورد بررسی قرار میدهند که در شرایط تورمی مختلف، مردم چه واکنشی به اطلاعات اقتصادی جدیدی که به آنها ارائه میشود دارند؟ اسامی و عناوین این اقتصاددانان عبارت است از: مایکل وِبر از مدرسه کسبوکار بوث دانشگاه شیکاگو، برناردو کاندیا و یوری گورودنیچنکو از دانشگاه کالیفرنیا برکلی، تیزیانو روپله از بانک مرکزی ایتالیا، رودریگو لوبرس از دانشگاه اُآرتی اروگوئه، سرافین فراچه از دانشگاه مونتهویدئو اروگوئه، برنت مِیر از بانک مرکزی ایالت آتلانتا آمریکا، ساتن کومار از دانشگاه فنی اوکلند، دیمیتریس جورگاراکوس و گئوف کنی از بانک مرکزی اتحادیه اروپا، اولیویر کویبیون از دانشگاه تگزاس در آستین و جورگ پونسه از بانک مرکزی اروگوئه. به منظور تجزیه و تحلیل اینکه چگونه یادگیری مردم تحت تاثیر محیط اقتصادی قرار میگیرد، در این مقاله از طیف متنوعی از آزمایشهای کنترلی تصادفی در کشورها و طی زمانهای مختلف بهره گرفته شده است. مبنا هم اطلاعاتی است که در زمینه تورم از قبیل تازهترین نرخ تورم یا نرخ هدف بانک مرکزی به آگاهی عموم مردم میرسد. بر این اساس به میزانی که مردم در واکنش به این اطلاعات، انتظارات و پیشبینیهای اقتصادی خود را تغییر میدهند، میتوان پیرامون یادگیری آنها قضاوت کرد. بهطور خلاصه، زمانی که بازیگران اقتصاد به اطلاعاتی که به آنها میرسد اهمیت فراوانی میدهند، میتوان گفت که آن اطلاعات برایشان جدید است و پیشتر آن اطلاعات را در اختیار نداشته و توجهی به تورم نداشتند. در مقابل زمانی که مردم از قبل اطلاعات کافی از تورم دارند، اطلاعاتی که به آنها داده میشود تاثیر چندانی روی انتظارات آنها نخواهد داشت. بنابراین میزان واکنش و انتظارات مردم به اطلاعات از بیرون ارائهشده میتواند میزان توجه و اهمیت مردم به موضوع تورم را نشان دهد. در این مقاله نشان داده میشود که در سالهای اخیر نرخ تورم بهخصوص در کشورهای پیشرفته به بالاترین سطوح تاریخی خود رسیده است. از طرفی در جاهایی نظیر آمریکا و ناحیه یورو، اطلاعات بیشتری پیرامون افزایش تورم در اختیار خانوارها و کسبوکارها قرار گرفته است، بنابراین در آزمایشهای اطلاعاتی پیرامون تورم، به اطلاعاتی که به آنها ارائه میشود حساسیت کمتری نشان میدهند. با این حال با تغییر چشمانداز اقتصادی، میزان توجه یا عدم توجه مردم به محیط و شرایط اقتصادی نیز تغییر مییابد. ارزیابی تغییر در توجه مردم به اطلاعات تورمی آن هم در نظامهای تورمی متنوع کشورها از لحاظ تجربی چالشبرانگیز است. در یک محیط در حال تغییر، بازیگران اقتصاد تحت تاثیر شوکهای رفتاری کلان هستند که با توجه به خصلتهای متفاوت بازیگران، اثرپذیریشان هم از شوکها متفاوت است. در نتیجه، خصلتهای غیرقابل مشاهده و در طول زمان متغیر بازیگران اقتصاد (مانند تمایلات اقتصادی یا میزان ریسکپذیری) بستگی به شرایط حاکم خواهد داشت و به احتمال زیاد توجه آنها به تورم را تحت تاثیر قرار میدهد. نوآوری این مقاله نسبت به مطالعات کنونی این است که برای ارزیابی چگونگی تغییر توجهات در محیطهای اقتصادی مختلف از آزمایشهای کنترلی تصادفی پیاپی استفاده میشود. توزیع تصادفی بازیگران اقتصادی (و خصلتهای نامشهود آنها) میان دو گروه آزمایش و کنترل این امکان را فراهم میکند تا در هر نقطه از زمان «تغییر توجهات» مورد ارزیابی قرار گیرد، و مقایسههای معتبری در میان نظامهای تورمی مختلف به دست آید. به این منظور، با بهرهگیری از نظرسنجیهای ملی از خانوار و بنگاههای کشورها و دورههای زمانی مختلف، مجموعه منحصربهفردی از آزمایشهای کنترلی تصادفی ساختهشده است که میتواند معیاری برای ارزیابی توجهات مردم به اطلاعات تورمی باشد. اولین مجموعه این آزمایشهای کنترلی تصادفی پیاپی در نظرسنجی خانوار آمریکایی به کار گرفته شده است. نخستین مجموعه نظرسنجی مربوط به فصل دوم 2018 است، زمانی که نرخ تورم آمریکا نزدیک به دو درصد بود. هفت نظرسنجی بعدی طی سالهای 2021 تا 2023 انجام شد، زمانی که نرخ تورم به شدت رو به افزایش گذاشت. بر این اساس نشان داده میشود که با افزایش تورم، مشارکتکنندگان در نظرسنجی بهطور قابل توجهی کمتر به منابع اطلاعات بیرونی پیرامون تورم واکنش نشان میدهند. این یافته سازگار با این واقعیت است که آنها پیشتر خود از تورم اطلاعاتی داشتند. بهطور مشابه دومین مجموعه آزمایشهای تصادفی پیاپی با بهرهگیری از نظرسنجی انتظارات مصرفکنندگان بانک مرکزی اتحادیه اروپا ابتدا در هلند (فصل دوم 2018) و سپس در ناحیه یورو (سالهای 2021 تا 2023) به اجرا درآمد. همانند مورد آمریکایی، یافتههای این آزمایشها نیز حاکی از آن است که واکنش خانوار اروپایی به اطلاعات تورمی زمانی که نرخ تورم افزایشی است کمتر است. در نهایت با استفاده از نظرسنجی انتظارات تورمی کسبوکارها، که از سوی فدرالرزرو ایالت آتلانتا آمریکا انجام میگیرد، دو مجموعه آزمایش کنترلی تصادفی برای کسبوکارهای آمریکایی به اجرا درآمد. نتایج این آزمایشهای تجربی نیز نشان میدهد که کسبوکارها مانند خانوارها زمانی که تورم افزایشی است، کمتر به اطلاعات تورمی واکنش نشان میدهند. اما چرا این تغییرات زمانی اثرپذیری گروه آزمایش به محیطهای تورمی مختلف نسبت داده میشود؟
1- از نظرسنجی انتظارات مصرفکنندگان بانک مرکزی اتحادیه اروپا شواهدی بهدست آمده است مبنی بر اینکه اکنون 60 درصد از خانوارها گزارش میکنند که نسبت به گذشته اهمیت بیشتری به تورم میدهند. به علاوه، خانوارهایی که اعلام کردند به تورم اهمیت میدهند نسبت به آنهایی که گزارش کردند توجه چندانی به تورم ندارند، انتظارات تورمی نزدیکتر به سطوح واقعی و تحققیافته تورم دارند.
2- به منظور ارزیابی اثرگذاری ارائه اطلاعات تکراری در محیطی که بهطور معمول نرخ تورم بالاست، چهار مجموعه آزمایش کنترلی تصادفی در میان کسبوکارهای اروگوئه انجام گرفت، کشوری که طی دوره مورد بررسی 2018 تا 2023 نرخ تورم آن همواره بالا و نزدیک به هشت درصد بوده است. بر این اساس نشان داده میشود که انتظارات تورمی کوتاهمدت کسبوکارهای اروگوئهای در مواجهه با ارائه اطلاعات تورمی یا اهداف تورمی بانک مرکزی چندان تغییر نمیکند. این یافته شاید به آن خاطر باشد که در جاهایی که نرخ تورم بالاست، بازیگران اقتصاد بهطور معمول اهمیت بیشتری به تورم میدهند و پیرامون آن اطلاعات دارند.
3- در کشوری مانند نیوزیلند که عموماً نرخ تورم پایین است نیز در میان کسبوکارها چهار مجموعه آزمایش کنترلی تصادفی با استفاده از نظرسنجیهای سال 2014 تا 2019 انجام گرفت. نتایج این آزمایشهای کنترلی حاکی از آن است که همه اطلاعات ارائهشده اثرگذاری قابل توجه و معناداری روی انتظارات تورمی بنگاهها دارند. برخلاف مورد قبل در اینجا میتوان گفت که در جاهایی که نرخ تورم پایین است، بازیگران اقتصاد توجه کمی به تورم میکنند و ارائه اطلاعات تورمی میتواند شاخکهای آنها را بجنباند. با توجه به این آزمایشهای تجربی بهطور کلی ذکر این نکته حائز اهمیت است که یک رابطه منفی میان روند تورم و اثرپذیری گروه آزمایش از ارائه اطلاعات تورمی وجود دارد.
آزمایشهای اطلاعاتی تصادفی
زمانی که تجزیه و تحلیل اطلاعات برای بازیگران اقتصادی هزینهبر است، طبیعی است که باید انتخاب کنند که چقدر از توجه خود را صرف حوزههایی کنند که ممکن است روی آنها اثر بگذارد. در این باره احتمالاً یکی از حوزههای اصلی، محیط اقتصاد کلان است. به عنوان مثال، زمانی که شرایط اقتصادی پرنوسان یا ریسکی است نسبت به زمانهای عادی بازیگران توجه بیشتری به محیط اقتصادی خود دارند. اما چگونه توجه مردم با تغییر شرایط اقتصادی، تغییر مییابد؟ دو اقتصاددان به نامهای براچا و تانگ در مطالعهای (2019) با بهرهگیری از نظرسنجی مصرفکنندگان دانشگاه میشیگان آمریکا، این پرسش را برای خانوارهای آمریکایی مورد ارزیابی قرار دادند. آنها در مطالعه خود نشان میدهند بخشی از خانوارها از یک طرف انتظار ثابت ماندن تورم را دارند و از طرفی دیگر از نرخ تورم کنونی بیاطلاع هستند. بر اساس شواهد، این بیاطلاعی که آنها به عنوان بیتوجهی از آن یاد میکنند، زمانی که نرخهای تورم آمریکا پایین است قابل توجهتر است. آنها در مقاله خود شواهد مشابهی از ناحیه یورو ارائه میکنند. بر این اساس با بهرهگیری از شاخصی برای مقایسه تورم مورد انتظار خانوار با نرخهای تورم واقعی تحققیافته، نشان داده میشود خانوارهایی که توجه بیشتری دارند نسبت به آنهایی که بیتوجه هستند، اطلاعات بهتری از نرخهای تورم اخیر در اختیار دارند. در شکل1، نرخ تورم مورد انتظار خانوار آمریکایی (که بر مبنای نظرسنجی نیلسن محاسبه شده) در برابر نرخ تورم تحققیافته این کشور و همچنین برای ناحیه یورو (با استفاده از آمارهای بانک مرکزی اتحادیه اروپا) به تصویر کشیده شده است. همانطور که مشاهده میشود در هر دو نمودار زمانی که نرخ تورم پایین است، مردم تورم را بسیار بیش از حد مقدار واقعی برآورد میکنند. اما زمانی که تورم روندی افزایشی مییابد، تورم مورد انتظار مردم به مقدار تحققیافته نزدیک میشود. کورِنوک، مونرو و چِنگ در مطالعهای (2023)، با استفاده از حجم جستوجوهای گوگل پیرامون تورم، میزان توجه مردم به تورم را مورد ارزیابی قرار دادهاند. آنها نشان میدهند در بسیاری از کشورها، زمانی که تورم از یک آستانه بالاتر میرود، توجه مردم با افزایش سطح تورم بیشتر میشود. پیفائوتی در مقاله خود (2023) به این موضوع پرداخته است که در آمریکا چگونه انتظارات دو گروه مردم عادی و صاحبنظران به خطاهای پیشبینی گذشته واکنش نشان میدهد. او به این نتیجه رسید که در دورههای با تورم بالا، واکنشها به خطاهای پیشبینی گذشته بیشتر است. در نظرسنجی انتظارات مصرفکنندگان بانک مرکزی اتحادیه اروپا از خانوارها پرسش میشود که چقدر به تورم اهمیت میدهند. بر اساس آمارها در ماه نخست 2023، تنها 20 درصد خانوارها گفتند که توجهی به تورم ندارند یا به آن کمتوجه هستند. این یافته بیانگر آن است که تورم برای عمده خانوارها اهمیت دارد. همچنین پرسشی دیگر از خانوارها پرسیده شد مبنی بر اینکه نسبت به 12 ماه قبل که نرخهای تورم در سطوح پایینتری قرار داشت، توجه شما به تورم بیشتر شده است یا کمتر. بر این اساس 60 درصد از خانوارها پاسخ دادند نسبت به گذشته، اهمیت بیشتری به تورم میدهند، یافتهای که سازگار با واقعیت پیشین است مبنی بر اینکه با تغییر سطح تورم، توجهات مردم هم تغییر میکند. بهعلاوه خانوارهایی که گزارش کردند به تورم اهمیت بیشتری میدهند، پیشبینی نزدیکتری به نرخهای تورم اخیر داشتهاند. البته توجه بیشتر به معنی اطمینان بیشتر نیست: طبق شواهد نااطمینانی در پیشبینی تورم همراستا با افزایش توجه کاهش نیافت. البته باید خاطرنشان کرد که با توجه به اینکه این شواهد بر مبنای گزارشدهی خود افراد است و نمیتوان رابطه علّی مشخصی تعیین کرد، نتایج بیشتر حالت پیشنهادی دارند.
کلام پایانی
این هفته مقالهای مورد بررسی قرار گرفت که با استفاده از آزمایشهای کنترلی تصادفی در کشورهای مختلف، به بررسی این موضوع پرداخت که شرایط حاکم بر محیط اقتصادی، یادگیری بازیگران اقتصاد را چگونه تحت تاثیر قرار میدهد. تمرکز اصلی مقاله هم روی نرخ تورم و واکنش مردم به اطلاعات تورمی است. بر این اساس نشان داده شد زمانی که تورم بالاست، خانوارها و بنگاهها اهمیت بیشتری به این شاخص میدهند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که توجه و اهمیت دادن بازیگران اقتصاد به تورم نسبت به این معیار درونزاست و با تغییر سطح تورم، تغییر مییابد. این درونزا بودن توجه مردم نسبت به نرخ تورم، برای سیاستگذار اهمیت دارد. به عنوان مثال زمانی که تورم برای بازیگران اقتصاد اهمیت ندارد و به آن بیتوجه هستند، منحنی فیلیپس (منحنی که رابطه معکوس نرخ تورم و بیکاری را به تصویر میکشد) خوابیدهتر است و تله نقدینگی (نرخ بهره اسمی نزدیک به صفر) با شدت بیشتری سیاستهای پولی را محدود میکنند. در این باره یکی از موضوعاتی که لازم است در مطالعات آتی مورد توجه قرار گیرد، بررسی احتمال نظاممند بودن این درونزایی است. این درونزایی همچنین در تعاملات سیاستی و مدیریت انتظارات تورمی تعیینکننده است. در محیطی که بازیگران اقتصاد به تورم بیتوجه هستند، برای سیاستگذاری که میخواهد انتظارات را کنترل کند، چالش اصلی این است که چطور به خانوارها و بنگاهها دسترسی یابد و با آنها تعامل کند. با این حال زمانی که به آنها دسترسی مییابد، تعاملات بسیار قدرتمندی برقرار کرده و اعتبار بانک مرکزی تقویت خواهد شد. در مقابل، زمانی که توجه بازیگران به تورم زیاد است، دسترسی به آنها برای سیاستگذار آسانتر است. در این حالت مشکل این است که آنها واکنش کمتری به تعاملات سیاستی (نظیر ارائه اطلاعات) نشان میدهند، چرا که خود آنها پیشتر اطلاعات کافی را در اختیار دارند. بنابراین چالش اینجاست که چه اطلاعاتی باید در اختیار آنها قرار گیرد تا واکنش آنها را برانگیزد؟ بر این اساس سیاستگذارانی که برای مدیریت بهتر و ایجاد ثبات اقتصادی میخواهند انتظارات تورمی را تحت کنترل گیرند، باید بدانند که محیط اقتصادی چگونه بر مسیر تعامل با مردم اثرگذار است، موضوعی که بخشی از آن در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت.