زیرآبزنی چینی
از اصلاح قیمتها تا رسوایی کارخانههای تولید مواد لبنی
فصل تحقیق این هفته سه مقاله مهم دارد که دو مقاله آن به اصلاحات قیمتگذاری در چین و رسوایی پیرامون صنعت لبنیات این کشور برمیگردد. در مقاله سوم نیز به مالیات بر سرمایه پرداخته شده است. «شوانگ ژانگ» و «کویچیر و ایتو» در مقاله «اصلاحات قیمتگذاری ناکارآمد، شواهدی از چین» نوشتهاند: قیمتگذاری ناکارآمد انرژی مانع توسعه اقتصادی در بسیاری از کشورها میشود. در این مقاله، نویسندگان اثرات طولانیمدت اصلاحات انرژی در چین را که سیستم پرداخت ثابت متداول را با یک قیمتگذاری انفرادی جایگزین کرد بررسی میکنند. نویسندگان با استفاده از سیاستهای نامنظم و دادههای اداری در مورد مصرف روزانه گرمایش در سطح خانوار، به این نتیجه میرسند که این اصلاحات باعث کاهش بلندمدت در استفاده از حرارت و در نتیجه، افزایش قابل توجه رفاه شده است. همچنین در مقالهای با عنوان «حسن شهرت جمعی» نویسندگان «یوکون وانگ»، «لودوویگا گاسه» و «جیه بای» نوشتهاند: «حسن شهرت» جمعی یکی از مهمترین متغیرهای اثرگذار بر کسبوکار است. در میان بنگاههایی که در سطح بینالمللی فعالیت میکنند، شوکهای کیفیتی ممکن است تقاضا برای کالای دیگر بنگاههای آن کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد. نمونهای از این اتفاق را میتوان در صنعت لبنیات چین مشاهده کرد. پس از رسوایی بزرگی که در برخی از کارخانههای تولید مواد لبنی چین بهوجود آمد، صادرات محصولات لبنی این کشور 84 درصد کاهش پیدا کرد و سرریز این رسوایی روی شرکتهایی که بعد از بررسیها بیگناه اعلام شدند نیز باعث شد فروش این شرکتها 64 درصد کاهش یابد. در واقع در دوره این بحران، شرکتهای بیگناه چندان بهتر از بنگاههای گناهکار عمل نکردند.
«ایوان ورنینگ» و «لودینگ استروب» نویسندگان مقاله سوم با عنوان «مالیات بر سرمایه» نوشتهاند: یکی از اصول پذیرفتهشده در ادبیات اقتصادی در حوزه مالیاتستانی بهینه، نادرستی اخذ مالیات از پایه سرمایه است. این نتیجه که بر اساس دو مقاله اثرگذار چملی (1986 Chamley) و جود (1985 Judd) در دو طرح مساله نسبتاً مشابه به دست میآید، قاعده اخذ مالیات را در بلندمدت مشخص میکند و به نوعی همگرایی به یک حالت پایدار را به عنوان یک پیشفرض در نظر میگیرد.