انتقادات شدید رهبر کاتولیکهای جهان و پاسخ اقتصاددانان
موعظههای پاپ فرانسیس
پاپ فرانسیس که از ماه مارس در پی استعفای پاپ بندیکت شانزدهم رهبری کلیسای کاتولیک را بر عهده دارد، از همان ابتدا به واسطه خلق و خوی متفاوت خود مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفته است.
پاپ فرانسیس که از ماه مارس در پی استعفای پاپ بندیکت شانزدهم رهبری کلیسای کاتولیک را بر عهده دارد، از همان ابتدا به واسطه خلق و خوی متفاوت خود مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفته است. او علاوه بر اینکه اولین پاپ غیراروپایی محسوب میشود به دلیل اخلاق سادهزیستی خود و اینکه در طی این مدت سعی کرده صدای مردم فقیر جهان باشد، نهتنها توجه کاتولیکها که توجه عامه مردم را نیز به خود جلب کرده است. پاپ در تازه ترین اقدام خود در نوشتهای
50 هزارکلمهای، هم از سرمایهداری و هم از سیستم اداره کلیسای کاتولیک به شدت انتقاد کرده است. او «پرستش پول» را به عنوان فرهنگ غالب نظام سرمایهداری و سکولار موجود درجهان تقبیح کرد و آن را پایهگذار دیکتاتوری جدید خواند. او نظام سرمایهداری را شدیداً ناعادلانه و به ضرر فقرا خواند. پاپ در بیانیه خود نوشت: بسیاری هنوز به دفاع از این نظریه که سرمایهداری، دفاع از بازار آزاد و رشد اقتصادی آنگونه که در این نظام تعریف میشود، خواهناخواه در طی زمان باعث ثروتمندتر شدن همه افراد جامعه و عادلانهتر شدن تقسیم ثروت خواهد شد ادامه میدهند. اما این ادعایی است که هیچگاه در واقعیت ثابت نشده است. در واقع این اعتقاد بیشتر اعتماد خام و سادهانگارانه به انگیزههای انسانی و مثبت گردانندگان این نوع نظام اقتصادی محسوب میشود. پاپ به خصوص به سیستم اقتصاد ایالات متحده اشاره داشت که طبق آمار در سال 2010 حدود یک درصد جمعیت آن تقریباً 20 درصد کل درآمد را در اختیار داشتند در حالیکه این درصد در سال 1973 کمی کمتر از هشت درصد بود و این به معنای افزایش شدید نابرابری اقتصادی در این کشور (و مطمئناً سایر کشورهای سرمایهداری) است. بیانیه
پاپ البته در مواردی بسیار احساساتی شده است. به عنوان مثال او از اینکه مردن یک پیرمرد بیخانمان از گرسنگی، خبر محسوب نمیشود اما کوچکترین تغییر در بازار سهام در صدر اخبار مینشیند انتقاد کرده و از خداوند میخواهد سیاستمدارانی به دنیا عطا کند تا واقعاً به فکر جامعه، عامه مردم و نابرابریهای موجود باشند و هدف خود را اشتغال تمام مردم و برخورداری همگان از رفاه، آموزش و درمان بدانند. اقتصاددانان نیز البته به اظهارات پاپ پاسخ دادند. به عنوان مثال گریگوری منکیو استاد دانشگاه هاروارد درباره بیانات پاپ اظهار داشت نابرابریهای اقتصادی، بیش از آنکه حاصل سیاستگذاری دولتها و دفاع پنهان آنها از سرمایهداری باشد، حراصل نیازهای بازار و جامعه است. شرکتها و در کل جامعه به کارگران ماهر بیش از کارگران غیرماهر و به کارشناسان با تحصیلات عالی بیش از کارشناسان با تحصیلات متوسط احتیاج دارند. این به معنای نرخ بیکاری پایینتر در بین افراد تحصیلکرده یا دارای مهارت است. طبیعی است که بیکاری باعث فقیر شدن افرادی میشود که دارای مهارتی نیستند. حتی در بسیاری موارد روباتها میتوانند مشاغلی را که سابق بر این کارگران غیرماهر انجام
میدادند بر عهده بگیرند. پاپ همچنین درخواست کرد مردم کمکهای بیشتری به خیریهها اعطا کنند تا عده بیشتری بتوانند از حداقلها در زندگی خود بهرهمند شوند. او علاوه بر انتقاد از وضعیت اقتصادی جهان، سیستم اداره کلیسای کاتولیک را بیش از حد ردهبندیشده خواند و خواستار آزادی عمل بیشتر کشورها در خصوص حوزه خود شد و همچنین خواستار وضع قوانینی شد که مشارکت زنان در کلیسای کاتولیک را رونق دهد.
دیدگاه تان را بنویسید