سفر دکتر حسن روحانی و گروه همراه رئیسجمهوری و حضور این تیم در مجمع عمومی سازمان ملل یک رویداد بسیار مهم در تاریخ چند دهه گذشته ایران محسوب میشود.
محمدرضا بختیاری/معاون بینالملل اتاق تهران
سفر دکتر حسن روحانی و گروه همراه رئیسجمهوری و حضور این تیم در مجمع عمومی سازمان ملل یک رویداد بسیار مهم در تاریخ چند دهه گذشته ایران محسوب میشود. البته حضور روسای جمهوری ایران در مجمع سالانه سازمان ملل، در دورههای گذشته نیز مرسوم بوده است اما اهمیت سفر اخیر در مقایسه با دورههای گذشته بیشتر است. به این دلیل که ایران اکنون در شرایطی به سر میبرد که تلاشهای چند ساله منجر به سیاهنمایی چهره ایران در جهان شده است و ایالات متحده آمریکا به تحریک رژیم صهیونیستی، همواره در مسیر سیاهنمایی ایران گام برداشته است و البته حمایت شرکای خود را نیز جلب کرده است. حتی رویکردهایی که دولتمردان ایران در چند سال گذشته در پیش گرفتند، به این تلاش و استراتژی غرب علیه ایران کمک بسیاری کرد و به جایگاه سیاسی و بینالمللی ایران خدشه وارد کرد. اما انتخابات 24 خردادماه و انتخاب رئیسجمهوری با رویکرد اعتدالگرایی پیام صلحجویی و تعامل با دنیا را برای جهانیان مخابره کرد و البته لازم بود رئیسجمهوری در نخستین گام برای مواجهه با مخاطبان گسترده، در مجمع حضور یابد و پیام را به گوش جهانیان برساند. البته اینگونه نیست که با مخابره این
پیام و مذاکره تلفنی با رئیسجمهوری آمریکا، رابطه دو کشور در مدت زمانی اندک عادی شود. اگرچه در طول سالیان گذشته، تلاش شده است، رابطه ایران و اروپا کم و بیش حفظ شود. اما حلقه گمشده زنجیر رابطه ایران و غرب که عدم رابطه با ایالات متحده است، همواره مانع گسترش اصولی روابط ایرانیها با غرب شده است. عدم ارتباط دیپلماتیک ایران و آمریکا نیز به دلیل خطاهایی است که از جانب ایالات متحده در تاریخ معاصر سر زده است و هر یک از این اشتباهات میتوانست منجر به قطع روابط شود. به هر صورت خصومتی میان دو کشور به وجود آمده بود که این خصومت در قالب قطع روابط متجلی شد و سیاستهای بعدی این کشور، موجب تعمیق این خصومت شد. بنابراین طبیعی است که هیچگونه اعتمادی میان دو کشور وجود نداشته باشد و گامهای اولیه برای رفع این کدورت باید در جهت اعتمادسازی باشد. مسیر اعتمادسازی نیز البته مسیر همواری نیست. موانع داخلی و خارجی باید در هر دو کشور از میان برداشته شود. امیدواریم دولت یازدهم بتواند موانع داخلی را با درایت کافی از میان بردارد و به اجماع ملی دست یابد. در این میان، مذاکره و حل و فصل مناقشات، بیشتر معطوف به مساله برنامه هستهای ایران
است. حال آنکه، تلاش ایران برای توسعه برنامه هستهای صرفاً در مسیر اهداف صلحجویانه بوده است. ایران که برنامه توسعه اقتصادی را در پیش دارد نیازمند توسعه فناوری هستهای است. اما غربیها و در راس آن آمریکا به تحریک رژیم صهیونیستی سعی میکنند که کشوری را از دستیابی به این تکنولوژی و همچنین توسعه علم و فناوری منع کنند. نگرانی آنان این است که ایران با دستیابی به این فناوری، به تهدیدی برای آنها تبدیل میشود. اما همواره تلاش ما در این جهت بوده است که نشان دهیم، ایران به دنبال فناوری هستهای برای اهداف غیرصلحجویانه نبوده است. به دلیل نگرانیهایی که غربیها نسبت به برنامه هستهای ایران داشتهاند، تحریمهای اقتصادی را برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران وضع کردند و به این ترتیب محدودیتهای بسیاری را بر ایران تحمیل کردهاند. طبیعی است که نمیتوان منکر تاثیر این تحریمها بر اقتصاد کشور بود. اکنون نیز گرچه ایران و ایرانیها تحت تاثیر تحریمها درمانده نشدهاند اما باید تحریم را به عنوان واقعیت امروز اقتصاد ایران پذیرفت و البته پذیرفت که تحریمها آثار و تبعاتی را هم به دنبال داشته است.
حال اگر دولتمردان بخواهند رفاه مردم را سرلوحه تصمیمات سیاسی- بینالمللی خود قرار دهند، تلاش برای لغو تحریمها نیز در راستای اتخاذ همین تصمیمات است. تلاشی منطبق بر مصالح و منافع ملی. میتوانیم با غرب و دنیا از در تعامل وارد شویم و خواستههای خود را جامه عمل بپوشانیم. همچنین میتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که از نگرانیهای طرف مقابل نیز کاسته شود. باید برای آنان این پیام ایرانیها به اثبات برسد که نگرانیهای غرب بیهوده است. ایران میتواند در نهایت با جامعه بینالملل به تفاهم عمومی دست پیدا کند. شکی در این نیست که غرب نیز از وجود این تحریمها دچار زیان شده است. آنگونه که حجم روابط اقتصادی ایران و اروپا به دلیل تحریمها دچار کاهش شدیدی شد. ایران نیز از بازار این کشورها دور ماند و ناگزیر به سمت بازارهای دیگری رفت. این برای آنها زیان داشت و برای ایران نیز رفتن به سوی بازارهای جدید متضمن زیانهای جدید شد. اما اکنون با کاهش تنشها هم بازارهای جدید محفوظ باقی میماند و هم میتوان بازارهای قدیمی ایران را احیا کند. در این صورت، تعامل اقتصادی در سطح مطلوبی بین دو طرف برقرار میشود.
در واقع کاهش تحریمها و عملیاتی نکردن آنها وضعیت اقتصاد ایران را بهبود میبخشد و ایران میتواند از جایگاهی حقیقی در عرصه بینالملل برخوردار شود.
دیدگاه تان را بنویسید