با سفر آقای روحانی به نیویورک و ارتباطی که میان روسای جمهور آمریکا و ایران برقرار شد برخی گمان میکنند که روابط تهران - واشنگتن یکشبه به حالت گذشته خود در سی و اندی سال قبل بازگشته و دیگر مشکلی برای عادیسازی روابط باقی نمانده است.
سیامک مرهصدق/نماینده کلیمیان در مجلس
با سفر آقای روحانی به نیویورک و ارتباطی که میان روسای جمهور آمریکا و ایران برقرار شد برخی گمان میکنند که روابط تهران- واشنگتن یکشبه به حالت گذشته خود در سی و اندی سال قبل بازگشته و دیگر مشکلی برای عادیسازی روابط باقی نمانده است. این در حالی است که موضوع بسیار فراتر از این سادهانگاریهاست و به واقع به این راحتیها قابل حل و فصل شدن نیست. دیپلماسی فرآیندی زمانبر است و هر گفتوگویی نشانگر رابطه نیست. ما باید توقعمان را از دیپلماسی کاهش دهیم و نخواهیم که تخاصمات چندین و چندساله به سرعت جای خود را به صلح و دوستی دهد. این جادهای است که باید پیموده شود اما نه با آن سرعتی که برخی انتظار دارند. البته در این میان نیز هستند برخی از افراد که منافعشان در عدم برقراری رابطه ایران و آمریکاست. نیروهای تندرو و افراطی در دو کشور، لابی عربی و صهیونیستی و افرادی که تمایل به از سرگیری این روابط ندارند چرا که آنها پایداری خود را در افزایش دیوار بیاعتمادی تهران و واشنگتن میبینند، ما اگر میخواهیم در مسیر رابطه با آمریکا قدمی هم برداریم باید نسبت به تحرکات این نیروها هشیار باشیم. البته ذکر این نکته نیز حائز
اهمیت است که حتی اگر هم رابطهای میان ایران و آمریکا برقرار شود ما تا چند دهه شاهد روابطی سرد و پرتنش خواهیم بود. مدت زمان مدیدی طول میکشد تا روابط به حالت طبیعی خود بازگردد. بنابراین نباید انتظار معجزه ناگهانی در روابط دو کشور داشته باشیم. دشمنان برقراری روابط دو کشور مترصد هستند تا با هر بهانهای این روابط آغازنشده را به نابودی بکشانند. بر همین اساس هم ما باید با دقت فراوان وارد عمل شویم و اجازه هر گونه سنگاندازی و دخالتهای کینهتوزانه را از آنها سلب کنیم. هرچند که به این موضوع نیز اعتقاد راسخ دارم که احیای روابط ایران و آمریکا نباید موجب نادیده گرفتن واقعیتهای موجود شود. اینکه ما فکر کنیم اوباما نیز تنها با درنظرگیری منافع ایران در رفع ابهامات از پرونده هستهای کشورمان خواستار رابطه با ماست. رئیسجمهور آمریکا نماد نظام سرمایهداری غرب است که تنها برای پیگیری منافع دولت متبوع خود برای از سرگیری رابطه با ایران اعلام آمادگی کرده است. یعنی اگر درخواستی هم مطرح شده ما نباید برداشت نادرستی از آن داشته باشیم و این موضوع را به معنای دوستی آمریکاییها تلقی کنیم اما در عین حال باید در یک مقطعی از زمان به جای
به کار بردن ادبیات کاملاً انقلابی از ادبیات دیپلماسی استفاده کنیم و نتیجه این رفتار خودمان را بسنجیم. طبیعتاً اولویت ما در این مذاکره دوست شدن با آمریکا یا بازگشتن به روابط گذشته نیست. قدم اصلی ما در این شرایط، حفظ منافع ملی کشور با کمترین هزینه وارده است. اگر دیدیم از این طریق نمیتوانیم منافع ملیمان را حفظ کنیم، روشهای دیگری هم برای ما وجود دارد که آقای دکتر ظریف در یکی از گفتوگوهای تلویزیونی خود با رسانههای آمریکایی آن را تشریح کرد. ایشان با اظهارنظری کاملاً منطقی اینگونه عنوان کردند که ما به دنبال عادیسازی روابط با آمریکا نیستیم بلکه هدف ما تنها دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک است. دیپلماسی ما تنها به شرط حفظ منافع ملیمان به چرخش میافتد و مطمئناً در صورتی که بدانیم رابطه با آمریکا به نادیده گرفتن مصالح کشور منجر میشود به سرعت از سوی کابینه آقای دکتر روحانی منتفی میشود. یکی از اهداف دولت از طرح موضوع گفتوگو با آمریکا عادیسازی پرونده هستهای کشور و پس از آن توقف اعمال تحریمهاست. الان هم اتفاق خاصی نیفتاده است. گفتوگوهایی در سطح نخست صورت گرفته است و طرفین برای از سرگیری روابط و ادامه مذاکرات
اعلام آمادگی کردهاند. اگر این گفتوگوها با موفقیت همراه شود آن وقت ایران و آمریکا میتوانند در مورد مسائل عراق و افغانستان، مناقشات سوریه و در مجموع آنچه در منطقه میگذرد به یک توافق نظر دست پیدا کنند. اما مجدداً میخواهم به این موضوع اشاره کنم که هدف دولت آقای دکتر روحانی از طرح گفتوگو با طرف آمریکایی تنها تامین منافع ملی کشور و دستیابی به راه حلی برای بهبود اوضاع است. معتقدم در زمان حاضر بهترین راه پیمودن مسیر دیپلماتیک است. ما حاضریم برای حفظ ارزشهایمان از روشهای موجود بهرهبرداری کنیم. در مقطعی ما حفظ ارزشهایمان را در جنگ و شهادت میدیدیم و به آن افتخار میکردیم اما در زمان کنونی پیمودن مسیردیپلماتیک منطقیترین روش است.
دیدگاه تان را بنویسید