گفتوگو با اسدالله عسگراولادی به بهانه انتخاب او به عنوان تاجر برتر جهان اسلام
هزارمین ثروتمند ایران هم نیستم
گفتوگوی بابک زنجانی با هفتهنامه «آسمان» را که تا آخر خواندم، فیزیک خیالی جوان لاغراندام و بوری در ذهنم شکل گرفت که در دورهای از زندگی اقتصادیاش تاجر سالامبور بوده و حالا که وارد دهه پنجم عمر خود شده تجارت سالامبور دیگر کفاف او را نمیدهد و با ورود به عرصههای دیگر اقتصاد به سرمایه و دارایی دست پیدا کرده که رقمش ۲۵ هزار میلیارد تومان است.
گفتوگوی بابک زنجانی با هفتهنامه «آسمان» را که تا آخر خواندم، فیزیک خیالی جوان لاغراندام و بوری در ذهنم شکل گرفت که در دورهای از زندگی اقتصادیاش تاجر سالامبور بوده و حالا که وارد دهه پنجم عمر خود شده تجارت سالامبور دیگر کفاف او را نمیدهد و با ورود به عرصههای دیگر اقتصاد به سرمایه و دارایی دست پیدا کرده که رقمش 25 هزار میلیارد تومان است. ناخودآگاه انگار که تصویر میلیاردر جوان در ذهنم دچار پارازیت شود، فیزیک تاجر 80ساله و چشمرنگی معروفی جای او را گرفت که سلطان خشکبار جهان است. بازرگانی که کسی هنوز نمیداند ثروتش از اموال و دارایی بابک زنجانی بیشتر است یا آن طور که خود میگوید فقط یک کاسب جزء است و ثروتی ندارد. وجه اشتراک اسدالله عسگراولادی و بابک زنجانی، اگرچه قابل دستیابی نیست، اما هر دو معتقد و مدعی هستند که در کسبوکار خود به شدت حلال و حرام را جدی میگیرند. تقابل این دو فعال اقتصادی و اینکه کدام یک از این دو را میتوان تاجر و بازرگانی واقعی دانست، کماکان بخشی از ذهنم را اشغال کرده بود تا آنکه در دو هفته گذشته، یکی از این دو فعال
اقتصادی، طی مراسمی در کشور مالزی به عنوان یکی از 10 نخبه برتر تجارت و سرمایهگذاری در دنیای اسلام معرفی شد. فرصت مناسبی دست داد تا به این بهانه بار دیگر با اسدالله عسگراولادی به گفتوگو بنشینم و این بار علاوه بر بررسی انتخابش به این مقام، پاسخی برای تقابل ذهنیام نیز بیابم. با آنکه آقای عسگراولادی تمایل چندانی نداشت که در رابطه با بابک زنجانی و فعالیتهای اقتصادی او صحبت کند، ولی همچنان مصر است که او در فهرست ثروتمندان جهان و حتی ایران جایی ندارد؛ حتی اگر در مالزی نیز به این مقام شناخته شود.
به تازگی در کشور مالزی، نمایشگاه و کنفرانس کشورهای اسلامی برگزار شد که در این مراسم 10 چهره اثرگذار در حوزه کسبوکار کشورهای اسلامی انتخاب شدند و شما یکی از برگزیدگان بودید. چه شد که از کشور ایران، شما را انتخاب کردند؟
از روند انتخاب من و سایر برندگان، اطلاع دقیقی ندارم، اما حدود دو هفته پیش با من تماس گرفته شد که به عنوان تاجر برتر و اثرگذار دنیای اسلام برگزیده شدهام و باید در مراسمی که به همین منظور در کشور مالزی برگزار میشود به آنجا بروم. در واقع اهدای این جایزه، بخشی از همایشی است تحت عنوان نمایشگاه و کنفرانس تجارت و سرمایهگذاری کشورهای اسلامی. چهارمین دوره این مراسم امسال در کشور مالزی برگزار شد در حالی که دوره قبل کشور اندونزی میزبان آن بود. در کل 53 کشور اسلامی در این کنفرانس و نمایشگاه حاضر بودند و یک هیات ژوری نیز که اعضای آن را نمایندگانی از کشورهای حاضر در مراسم تشکیل میدادند، مسوول انتخاب چهرههای برتر تجارت و سرمایهگذاری در میان کشورهای اسلامی شدند. در واقع از سه سال قبل، این هیات ژوری مسوول انتخاب برترینهای این حوزه
شد به طوری که آنها با بررسیهای خود، فعالان اقتصادی را که بالاترین خدمت را در جهت توسعه اقتصاد کشورهای اسلامی کردهاند، انتخاب کرده و به عنوان برترینهای این بخش در مراسمی که سالانه برگزار میشود، معرفی میکنند.
از ایران نیز در این هیات داوری کسی حضور داشت؟
اطلاعی در این مورد ندارم. هیات ژوری پس از بررسیهایی که از فعالان اقتصادی موثر در میان کشورهای اسلامی به عمل آورد سرانجام 10نفر را به عنوان نخبگان تجارت و سرمایهگذاری دنیای اسلام در سال 2013 معرفی کرد و در مراسمی که در کشور مالزی برگزار شد به این نفرات برتر جوایزی تعلق گرفت که من نیز از کشور ایران جزو برندگان امسال بودم. سایر برندگان امسال این جایزه نیز از کشورهای مالزی، اندونزی، هندوستان، پاکستان، مصر، فلسطین، عربستان سعودی و یک نفر هم از ایالات متحده آمریکا بودند.
معیار انتخابها چه بود؟
هیات انتخابکننده، سوابق فعالیتهای اقتصادی بازرگانان و سرمایهگذاران مسلمانی که بیشترین ارتباط را در بازار کشورهای اسلامی دارند مورد بررسی قرار دادهاند و در نهایت برای سال جاری میلادی به یک فهرست 10نفره از برترینهای این حوزه رسیدهاند. انتخاب این 10 نفر نیز حدود شش ماه پیش نهایی شد. در خصوص انتخاب من نیز، سوابق تجارت و داد و ستد بازرگانیای که در طول سالها فعالیت اقتصادی با کشورهای اسلامی داشتهام مورد توجه هیات داوری قرار گرفته است. در واقع من نزدیک به 60 سال است که به تجارت با کشورهای اسلامی ادامه میدهم و جالب اینجاست که 60 سال پیش، تجارت را با همین کشور مالزی شروع کردم که مربوط به صادرات زیره سبز به این کشور مسلمان میشد. دریافت این جایزه و عنوان در کشور مالزی ناخودآگاه خاطره نخستین کسبوکار تجاریام را به یادم آورد تا آنجا که هنگام دریافت جایزه گریه کردم.
از ایالات متحده چه کسی انتخاب شد؟
محمدعلی کلی بوکسور شناختهشده مسلمان، از کشور آمریکا جزو یکی از 10 نخبه تجارت و سرمایهگذاری دنیای اسلام انتخاب شد. او پس از بازنشستگی از حرفه ورزشی، به تجارت میان کشورهای اسلامی مشغول شده بود و بیشتر در حوزه جمعآوری کمکهای نقدی برای مستضعفان و انجام امور خیریه فعالیت میکرد و از این رو، به ایشان نیز این جایزه را اهدا کردند.
محمدعلی کلی را در این مراسم دیدید یا توانستید با او ملاقات کنید؟
ظاهراً ایشان نتوانسته بود خود را به این مراسم برساند و نمایندهای را برای حضور و دریافت جایزه فرستاده بود، از این رو او در این مراسم غایب بود.
به جز شما، نامزد دیگری از ایران برای دریافت این جایزه معرفی شده بود؟
نمیدانم که آیا نفرات دیگری از ایران برای تصاحب این جایزه نامزد بودهاند یا خیر. من نیز تنها چند روز قبل از این مراسم از انتخابم مطلع شدم و خبر دادند که باید به مالزی بروم. ابتدا هم قصد نداشتم به این سفر بروم و موضوع را به اطلاع آقای نهاوندیان رساندم که این جایزه به اتاق بازرگانی ایران به عنوان نماینده بخش خصوصی کشور تعلق بگیرد. ایشان موافقت کرد و طی نامهای، خواسته خود را به اطلاع مسوولان برگزاری مراسم رساندیم اما آنها اعلام کردند این جایزه به شخص اسدالله عسگراولادی تعلق گرفته و خود او باید حضور یابد. در نهایت به مالزی رفتم و در مراسمی که سه کنفرانس و یک نمایشگاه نیز جزو آن بود، شرکت کردم. ضمن آنکه شهردار سابق کوالالامپور و وزیر تجارت مالزی نیز میزبانان مراسم بودند.
جایزه اهدایی چه بود؟
جایزه یک تندیس بود به همراه یک حکم تقدیر که به امضای نخستوزیر مالزی رسیده بود.
ظاهراً هنگام معرفی شما به عنوان یکی از 10 چهره اثرگذار تجارت میان کشورهای اسلامی، مجری مراسم از اسدالله عسگراولادی به عنوان سومین ثروتمند جهان و دومین ثروتمند ایران یاد کرده است.
نمیدانم مجری این برنامه، از چه منبع اطلاعاتی یک رزومه اشتباه برای من گردآوری کرده بود. گفته شد اسدالله عسگراولادی یکی از ثروتمندان بزرگ ایران و جهان است. یا آنکه از تریبون این مراسم عنوان شد عسگراولادی موسس یک بانک ایران و چین است یا آنکه من به دنبال خرید یک شرکت هواپیمایی هستم. تمام اینها اطلاعات غلطی است که به من نسبت داده شد در حالی که اصلاً واقعیت ندارد و همانجا هم نسبت به این رزومه اعتراض کردم. گفتم من جزو دوهزارمین ثروتمند ایران هم نیستم چه رسد به جهان. وقتی پشت تریبون قرار گرفتم، رو به جمعیت عنوان کردم من تنها یک صادرکننده محصولات کشاورزی هستم و امروز به همان کسبوکاری مشغولم که 60 سال پیش آغاز کردم.
اما در یک مراسم مهم بینالمللی، با چنین رزومهای از شما یاد شد. فکر نمیکنم برگزارکنندگان آن بدون تحقیق و اطلاعات مستدل از برترینهای تجارت یاد کرده باشند.
منابع اطلاعاتی آنها چیزی جز اخبار نادرستی که از من در داخل ایران منتشر شده، نیست. حتماً به همین سایتها و رسانههای داخلی مراجعه کردهاند که این رزومه را برای من نوشتند. تمام اینها، هیاهو و هوچیگری بیش نیست. همانطور که گفتم، من یک تاجر و صادرکننده خشکبار هستم که در فهرست دوهزارمین ثروتمند ایران هم نمیگنجم.
واکنش شرکتکنندگان در مراسم به عناوینی که در خصوص شما گفته شد و پاسخهایی که دادید چه بود؟
فکر نمیکنم کسی باور داشته باشد که اسدالله عسگراولادی دومین ثروتمند ایران است. از کشورهای دیگر نیز من را به خوبی میشناسند. در داخل ایران بارها عنوان کردهام که من یک کاسب جزء بیشتر نیستم و عناوینی مانند بزرگترین ثروتمند ایران به من نمیچسبد.
اگر هم دومین یا سومین یا حتی دهمین ثروتمند بزرگ ایران باشید، مگر بد است؟ به هر حال همانطور که میگویید منابع مالی و سرمایه شما از محل صادرات خشکبار به دست آمده که قابل تقدیر هم هست، همانطور که در مراسم اخیر نیز به عنوان نخبه تجارت در میان کشورهای اسلامی برگزیده شدید.
سرمایه من فقط آبرویی است که دارم. به جز این، هیچ ندارم. داشتن ثروت بد نیست و در اسلام نیز ذم نشده است ولی من ثروتمند نیستم.
شما بابک زنجانی را میشناسید؟
اسمش را شنیدهام. وگرنه شناختی از ایشان ندارم.
ایشان در مصاحبه با یک نشریه داخلی، میزان سرمایه و داراییاش را نزدیک به 25 هزار میلیارد تومان عنوان کرده است. درباره اینکه این میزان اموال و دارایی را به چه طریق به دست آورده، قضاوتی نمیکنم اما به نظر من این شهامت و جرات را داشته که میزان ثروتش را به طور علنی اعلام کند.
ایشان این میزان ثروت را داشته و به زبان آورده. من هم اگر ثروتمند میبودم بدم نمیآمد رقم آن را اعلام کنم. به هر حال، هر آنچه به دست آوردهام و گردش مالی که با آن کسبوکار آبرومندانهای به راه انداختهام، تمامی آن از راه صادرات خشکبار و تجارت به دست آمده و این حرفه را مقدس میدانم.
اما به من حق بدهید که بین ثروت و دارایی بابک زنجانی که عمر فعالیت اقتصادیاش یک دهه بیشتر نیست و اسدالله عسگراولادی که تجارت را 60 سال پیش شروع کرده، تفاوت قائل شوم و باور نکنم که تاجر جوان، ثروتمندتر از سلطان خشکبار جهان باشد.
نمیتوان اینگونه مقایسه کرد. کسبوکار من تنها به صادرات خشکبار خلاصه میشود و هیچوقت هم سراغ فعالیتهای اقتصادی دیگر در حوزههای ارز و سکه یا املاک نرفتهام. کسانی که من را به عنوان یکی از 10 فعال اقتصادی برتر در میان کشورهای اسلامی انتخاب کردهاند قطعاً معیارها و سنجشهای اصولی برای انتخاب خود داشتهاند که یکی از آنها میتواند تجارت و کسبوکار سالم و حلال باشد که سایر نخبگان نیز از این طریق برگزیده شدهاند.
به موضوع کنفرانس تجاری و سرمایهگذاری کشورهای اسلامی بازگردیم. عنوان کردید منتخبان این کنفرانس، فعالان اقتصادی هستند که در همکاریهای اقتصادی کشورهای اسلامی اثرگذار بودهاند. تصور غالب در داخل ایران این است که بازار هدف اسدالله عسگراولادی عمدتاً کشورهای اروپایی، حتی آمریکا، و عمدتاً چین باشد. تجارت شما با کشورهای اسلامی چگونه است؟
تجارت من با کشورهای اسلامی از 60 سال پیش به این طرف برقرار بوده. همانطور که اشاره کردم نخستین تجارت من با کشور مالزی اتفاق افتاد و ادامه هم پیدا کرد. تنها کشور چین نیست که در بازار هدف صادراتی من قرار دارد بلکه محصولات خشکبار من سالهای متمادی است که به عربستان، امارات متحده عربی، مالزی، اندونزی، مراکش، مصر و بخش مسلماننشین چین، صادر میشود و در این کشورها به خوبی من را میشناسند. چند هفته قبل از مراسمی که در مالزی برگزار شد، نمایشگاهی تجاری در منطقه ارومچی کشور چین که حوزه مسلماننشین این کشور است، برگزار کردم و یک هیات تجاری از ایران را هم به این نمایشگاه فرستادم که بازتاب خوبی هم داشت.
در کنفرانس اخیر، فرصت رایزنی با مقامات و مسوولان کشورهای حاضر را هم پیدا کردید؟
هنگام دریافت جایزه، تقریباً پنج دقیقه زمان داده شد که پشت تریبون بایستم و حرف و نظری را که دارم بیان کنم. در این فرصت محدود، دو پیشنهاد را مطرح کردم. نخست آنکه بر تاسیس اتاق بازرگانی جاده ابریشم تاکید کردم و خواستار راهاندازی این اتاق شدم. اتاق بازرگانی جاده ابریشم شامل هشت کشوری میشود که از چین تا ترکیه امتداد دارند؛ در کنفرانس سرمایهگذاری نیز که روز نخست و دوم برگزار شد، پیشنهاد کردم هیاتهای اقتصادی میان ایران و مالزی رد و بدل شود تا به دنبال آن با کمک کشور مالزی بتوانیم با سایر کشورهای اسلامی کمیسیونهای سالیانه سرمایهگذاری برقرار کنیم. هدف از این پیشنهاد در واقع ایجاد بازار مشترک اسلامی است که معتقدم کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی میتوانند در شکلگیری آن نقش بسزایی داشته باشند. در حاشیه این کنفرانس نیز با رئیس اتاق مالزی، سفیر ایران در این کشور و همچنین جمعی از ایرانیان مقیم مالزی دیدار و ملاقات داشتم.
میخواهم قدری از کنفرانس اخیر و انتخاب شما در این مراسم فاصله بگیرم و در فرصت باقیمانده از گفتوگو به سراغ مباحث دیگری برویم. به طور مشخص هم اتفاقات اخیر در حوزه سیاست خارجی ایران مدنظرم است. نظر شما درباره مکالمه تلفنی آقای روحانی و رئیسجمهور آمریکا چیست؟
بسیار خوشحالم از اینکه تابوی گفتوگوی مقامات بلندپایه سیاسی دو کشور سرانجام شکسته شد و معتقدم این مذاکره که به صورت تلفنی اتفاق افتاد، تاثیر بسیار زیادی بر مناسبات دو کشور خواهد گذاشت. در واقع انتظاری جز این نیز از دولت یازدهم نمیرفت. دولت آقای روحانی هنگامی که بر سر کار آمد، با شعار امید و تدبیر، ابتدا به اشاعه امید و پراکنده کردن شور آن در جامعه پرداخت و معتقدم که دولتمردان ما در ایفای نیمی از شعار خود تاکنون موفق عمل کردهاند. حال نوبت به تدبیر رسیده است که آن نیز خوشبختانه در حال اتفاق افتادن است. اولین تدبیر سفر آقای روحانی به بیشکک قرقیزستان و ملاقات با روسای جمهور دو کشور مهم روسیه و چین بود که به ثمر نشست و نتایج آن را دیدیم.
دومین تدبیر نیز حضور در نیویورک بود و ملاقات با سران کشورهای مهم غربی. در کنار آن، دیدار آقای ظریف و جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا نیز بر گشایش روابط اثر فوقالعادهای گذاشت. آخرین تدبیر در این سفر مهم نیز به تماس تلفنی آقای روحانی و اوباما برمیگردد. اگرچه معتقدم تدابیر سفر نیویورک را نمیتوان از قبل برنامهریزیشده قلمداد کرد، اما مسوولان ما نمره قابل قبولی در نخستین گام عادیسازی روابط با جامعه بینالملل دریافت کردند. اینها همه نشاندهنده آن است که مساله تدبیر دارد جواب میدهد و امیدوارم به سمت و سوی تفاهم کامل با دنیای غرب البته بر اساس حفظ ارزشهایمان، منتج شود.
فکر میکنید به دنبال اتفاقات اخیر، روابط اقتصادی ایران و آمریکا نیز به زودی شکل خواهد گرفت؟
در خصوص شکلگیری بازار تجاری میان دو کشور معتقدم که هنوز زود است و زمان آن فرا نرسیده. تا شش ماه آینده که تفاهمهای سیاسی میان دو طرف به نتیجه برسد، نمیتوان به سراغ گشایش مناسبات اقتصادی رفت و تصور من این است که روابط اقتصادی و تجاری میان ایران و آمریکا در فرصت باقیمانده از سال جاری شکل نمیگیرد و باید منتظر سال بعد باشیم.
شما در اظهارنظرهای اخیرتان، تاکید زیادی روی تاسیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و آمریکا داشتهاید. راهاندازی این بستر مهم اقتصادی را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از راههایی که منتج به برقراری و عادیسازی روابط ایران و آمریکا میشود، همین تشکیل اتاق مشترک بازرگانی میان دو کشور است که از چند سال پیش تاکنون نظرات و دیدگاههایم را در رابطه با آن بیان کردهام. اما در حال حاضر و با توجه به اتفاقات اخیری که در عرصه سیاسی دو کشور رخ داد و برقراری تماس تلفنی میان روسای جمهور دو کشور و ملاقاتی که وزرای خارجه ایران و آمریکا با هم داشتند، معتقدم راهاندازی این اتاق مشترک قدری زود است و تا مدت یکی دو سال آینده نیازی به ایجاد اتاق بازرگانی مشترک ایران و آمریکا نداریم. در واقع تمام تلاشهای من در این عرصه، این بود که به نتایجی برسیم که طی هفتههای اخیر خوشبختانه نمایان شد و اتفاق افتاد، بنابراین راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا فعلاً ضرورت ندارد تا انشاءالله روابط اقتصادی دو کشور به طور رسمی شکل بگیرد آنگاه میتوان در جهت تاسیس یک اتاق
مشترک گام برداشت. در حال حاضر سه مانع بزرگ پیش روی روابط تجاری ایران و آمریکا قرار دارد. نخست تحریم بانکی است که ابتدا باید تحریم بانکی میان ایران و آمریکا رفع شود. دوم آنکه تحریم بانک مرکزی ایران باید برداشته شود؛ و سوم اینکه آمریکا تحریم خرید نفت از ایران را بشکند. به نظر من، برای آنکه بتوانیم با غرب به طور شفاف همکاری داشته باشیم، این مقدمات ضروری است.
و سوال آخر اینکه، شما در جایی عنوان کردید که مقدمات سفر رئیسجمهور ایران به عربستان و شرکت در مراسم حج را پیگیری کردهاید. این اتفاق خواهد افتاد؟
تا چندی پیش برای سفر آقای روحانی به عربستان و شرکت در مراسم حج، پیگیریهایی داشتم و امروز خوشحالم که میشنوم سرانجام این پیگیریها به نتیجه نهایی نزدیک شده است. تدبیر سوم رئیسجمهور را سفر به عربستان و مذاکره با مقامات این کشور بزرگ اسلامی میدانم که از این طریق بتوانیم مشکلات مربوط به منطقه خلیج فارس را با گفتوگو و تفاهم حل کنیم.
رابط شما برای این سفر چه مقامی بود؟
با یک شخص بسیار نزدیک به مقامات عربستان سعودی موضوع دعوت از رئیسجمهور ایران به این کشور را مطرح کردم و از او خواهش کردم با مقامات عربستان صحبت کند و مقدمات سفر آقای روحانی به عربستان و شرکت در مراسم حج را انجام دهند.
دیدگاه تان را بنویسید