تاریخ انتشار:
چرا اقتصاد سال ۹۵ پیچیدهتر از سال ۶۷ است؟
دولت تنگدست
«اگرچه چهره اقتصاد امروز کشور به ضرب سیلی سرخ نگه داشته شده، اما به جرات میتوان گفت وضعیت فعلی نسبت به وضعیت سال 1367، به مراتب پیچیدهتر است.» این را مسعود نیلی، مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور میگوید؛ اقتصاددانی که اگرچه کمتر در فضای رسانهای کشور فعال است، اما هرگاه سخنی بر زبان رانده یا نوشتاری مکتوب کرده، از حقایق قابل تاملی پرده برداشته است. اینبار اما گویی حقایق تکاندهندهتر از همیشه است. رئیس موسسه نیاوران در تازهترین سخنان خود در دانشگاه صنعتی شریف، هم تنوع و هم عمق مشکلات جاری گربیانگیر اقتصاد را فراتر از آنچه میپندارد که در دهه 1360 و مشخصاً سال 1367 در کشور روی داد؛ سالی که شاید بتوان آن را سختترین سال اقتصادی ایران نامید. اما در این سال چه بر سر اقتصاد کشور آمده است؟
طی سالهای دهه 1360 قیمت نفت در بازارهای جهانی با شیب نسبتاً تندی، رو به کاهش گذاشت و مشخصاً در سال 1367 (1988) به پایینترین سطح خود رسید. این شوک در حالی اتفاق افتاد که در فاصله سالهای 1352 تا پیش از شروع دهه 1360، نفت شوک دیگری را نیز تجربه کرده بود؛ شوکی این بار از جنس افزایش قیمت؛ چنان که هر بشکه تا حدود 130 دلار نیز پیش رفت. اما در ایران؛ کشوری که در آن دوره، روزهای سخت پایانی جنگ را سپری میکرد، این سقوط قیمت در سال 1367، با کاهش شدید در درآمدهای ارزی همراه بود. از طرفی به دلیل نفتمحور بودن اقتصاد کشور و نیز کاهش چشمگیر حجم تولید ناخالص داخلی درنتیجه جنگ، این شوک قیمتی، بسیار گران تمام شد؛ به گونهای که در آن سال، تنها بودجه کشور با حدود 53 درصد کسری مواجه شد و توان مالی دولت به شدت تنزل یافت.
به نظر میرسد این داستان مشابه آن چیزی است که اکنون در اقتصاد کشور جاری است. بدینسان که از سال 1377 رفتهرفته به قیمت نفت افزوده شد و در سالهای نخست دهه 1390 به بالاترین سطح خود رسید؛ یک دور وفور درآمد دیگر، اما این بار کمی طولانیتر و صد البته پرحجمتر از دوره وفور نخست. به دلیل سوءمدیریت دولت وقت، اما تمامی درآمدهای حاصل خرج شد و چیزی به عنوان اندوخته «روزهای سخت» باقی نماند؛ درآمدهایی که در تاریخ اقتصاد کشور بیبدیل بوده است. نتیجه آنکه واردات، افزایش بیرویهای پیدا کرد و بودجه دولت متورم شد. پس از آن نیز در سال 1391 تحریمهای اقتصادی علیه کشور تشدید شد و مشتریان نفتی ایران کمتر و کمتر شدند؛ چنان که درآمدهای نفتی با کاهش حدود 40درصدی تنها در یک سال، از 120 میلیارد دلار به 68 میلیارد دلار روبه افول گذاشت. اما این پایان ماجرا نبود؛ از بخت بد دولت روحانی در سال 1393، یک سقوط دیگر در قیمت بازار جهانی نفت به وقوع پیوست و به کاهش بیشتر درآمدهای ارزی کشور دامن زد. حال اگر برجامی نبود و تحریمها کنار نمیرفت، به معنای واقعی واژه، اکنون شاهد «فاجعه» بودیم. چراکه میزان صادرات همچنان محدود میماند و شاید
بحرانی نظیر آنچه این روزها گریبانگیر ونزوئلا شده، نصیب کشور میشد.
به زعم مشاور رئیسجمهور، در حال حاضر شرایط به گونهای رقم خورده که شاید بتوان وضعیت جاری را با شاخصهای اقتصادی سال 1367 مقایسه کرد. حال آنکه در این سال، مشکلات مربوط به اشتغال، مسائل زیستمحیطی، صندوقهای بازنشستگی، نظام آشفته بنگاهداری، یارانه نقدی و نظیر آن در اقتصاد وجود نداشت. مسعود نیلی اکنون پیشنیاز حل معضلات اقتصادی و برونرفت از این وضعیت را، حصول نوعی اجماع ملی قلمداد میکند؛ اجماعی درمورد اولویت مسائل، راهکارها و چگونگی اجرای این راهکارها. البته این اقتصاددان به دلیل آنچه «تغذیه سیاست از اقتصاد» توصیف میکند، ایجاد چنین همگرایی در گفتمان را با دشواریهایی همراه میداند.
دیدگاه تان را بنویسید