شناسه خبر : 14445 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا جهان روستایی، به دنیای شهرنشین تبدیل شده است؟

سودای شهرنشینی

گزارش‌های سازمان ملل از موج بی‌سابقه رشد شهرها خبر می‌دهد، رشدی که در تاریخ نظیر ندارد. سال ۲۰۰۷ از این منظر، نقطه عطفی به شمار می‌رود چرا که از این سال به بعد جمعیت شهری دنیا بر جمعیت روستایی پیشی گرفته است.

index:1|width:40|height:40|align:right مولود پاکروان / نویسنده نشریه
گزارش‌های سازمان ملل از موج بی‌سابقه رشد شهرها خبر می‌دهد، رشدی که در تاریخ نظیر ندارد. سال 2007 از این منظر، نقطه عطفی به شمار می‌رود چرا که از این سال به بعد جمعیت شهری دنیا بر جمعیت روستایی پیشی گرفته است. اکنون بیش از 54 درصد از کل جمعیت جهان، در شهرها زندگی می‌کنند و انتظار می‌رود تا سال 2050 این میزان به 66 درصد برسد. تصویر ساده و گویاست؛ جهان دارد روز به روز شهری‌تر می‌شود!
مهاجرت، علت اصلی و البته بحث‌برانگیز رشد شهرنشینی است. برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN Habitant) تخمین می‌زند که هر هفته سه میلیون نفر به شهرها مهاجرت می‌کنند. بخش عمده این مهاجرت در آسیا و آفریقا اتفاق می‌افتد و بی‌تردید تحولات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی بسیاری برای دنیا به همراه دارد.
با نگاهی به همین آمار و ارقام می‌توان به اهمیت مساله پی برد، دنیا با چالش جدیدی روبه‌روست. شاید به همین دلیل است که تصمیم‌سازان و سیاستمداران در کشورهای مختلف هر از گاهی به تکاپو می‌افتند تا برای مدیریت، ساماندهی یا حتی متوقف ساختن روند مهاجرت به شهرها چاره‌ای بیندیشند. در سال 2013 مطالعه سازمان ملل روی تمامی 193 کشور عضو این سازمان نشان داد 80 درصد از کشورها سیاست‌هایی برای کاهش مهاجرت از روستا به شهر تدوین کرده‌اند. اگر بدانیم این آمار در سال 1996 تنها 36 درصد بوده است به خوبی به شدت نگرانی دولت‌ها پی خواهیم برد. جالب آنکه در کشورهای فقیر، اندیشیدن به این تدابیر جدی‌تر گرفته شده است؛ 88 درصد از کشورهای در حال توسعه اعلام کرده‌اند که برای کاهش مهاجرت روستاییان به شهرها، سیاست‌هایی اتخاذ کرده‌اند.
شهرنشینی به طور بالقوه این توانایی را دارد که آغازگر عصر جدیدی از رفاه، بهره‌وری منابع و رشد اقتصادی باشد اما، این امکان نیز وجود دارد که شهرها را به محل تجمع و تمرکز فقر تبدیل کند. هیچ جا به اندازه شهرها شاهد رشد نابرابری نبوده و نیست؛ جایی که طبقات ثروتمند جامعه در کنار زاغه‌نشینان و کارتن‌خواب‌ها، اما جدا و متفاوت از آنان زندگی می‌کنند. اما، کارشناسان هشدار می‌دهند این نگرش منفی نسبت به مهاجرت ممکن است گمراه‌کننده باشد. گزارش مهاجرت جهانی (World Migration Report) می‌گوید مشکلات دسترسی به خدمات -نظیر مسکن، بهداشت، آموزش و اشتغال- که بر اثر مهاجرت از روستا به شهر رخ می‌دهد ناگزیر نیست؛ برعکس، به سبب برنامه‌ریزی ناکارآمد و ضعیف اتفاق می‌افتد. این گزارش تاکید می‌کند مهاجرانی که از مناطق روستایی به شهرها کوچ می‌کنند غالباً به شدت فقیر هستند و اراده قوی سیاسی برای حمایت از آنها وجود ندارد و همین، آغازگر مشکلات ناشی از شهرنشینی است. به علاوه، آن‌گونه که گزارش می‌گوید افرادی که به شهرها مهاجرت می‌کنند انگیزه‌های بسیار قوی دارند و در صورت برنامه‌ریزی درست می‌توان این انگیزه‌ها را به پیشران اقتصاد و بستری برای بهبود شرایط زندگی تبدیل کرد. واقعیت آن است که اگر شهرها به مدیران خوب، استراتژی‌های مناسب و سرمایه‌گذاری‌های مطلوب مجهز باشند شهرنشینی می‌تواند تغییرات مثبتی برای زندگی همه مردم به همراه داشته باشد. شهرها موتور محرک رشد اقتصادی و توسعه فرهنگی هستند و می‌توانند فرصت‌ها و مزیت‌های بی‌شماری برای ساکنان خود به ارمغان بیاورند اما، تا زمانی که دولت‌ها ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی مهاجرت را جدی نگیرند، بی‌شک در ساماندهی آن ناموفق و در مواجهه با پیامدهای آن بی‌سلاح خواهند بود.

چرا روستاها خالی می‌شوند؟
در حالی که رابطه معناداری بین شهرنشینی و رشد اقتصادی وجود دارد و 80 درصد تولید ناخالص ملی جهان در مناطق شهری خلق می‌شود روستاهای جهان روز به روز از نظر اقتصادی ضعیف‌تر و ناکارآمدتر می‌شوند. به همین دلیل است که بسیاری از روستاییان، شهرها را دنیایی از فرصت‌های جدید، از جمله اشتغال می‌دانند.
فرصت‌ها در شهر، بسیار فراتر از اشتغال و بهره‌وری اقتصادی است. شهرها همچنین فرصت‌هایی برای تحرک اجتماعی و توانمندسازی زنان فراهم می‌کنند. دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی از جمله مراقبت‌های اولیه (به ویژه در حوزه باروری) خود سبب توانمند شدن بیشتر زنان، درک بهتر آنان از حقوق و جایگاه اجتماعی خود و بهبود شرایط زندگی برای آنها می‌شود. بسیاری از جوانان از جمله زنان و دختران جوان، مهاجرت به شهر را فرصتی برای گریز از جامعه پدرسالار سنتی و تجربه آزادی می‌دانند.
به علاوه، فرآیند شهرنشینی -که عمدتاً در آسیا و آفریقا در حال وقوع است- فرصت بی‌سابقه‌ای برای توسعه پایدار به شمار می‌رود. زندگی شهری این امکان بالقوه را دارد که زمینه استفاده مطلوب و کارآمد از منابع را فراهم کند، کاربری زمین را بهبود ببخشد و از تنوع زیستی اکوسیستم طبیعی حمایت کند. این همه تنها در صورتی محقق می‌شود که سیاست‌های اندیشمندانه‌ای اتخاذ شود و از قابلیت‌های شهرنشینی در مسیر توسعه به درستی استفاده شود.
گذشته از این همه می‌توان مهاجرت روستاییان به شهرها را در سراسر جهان، به عوامل چندی نسبت داد:
جست‌وجوی کار در مناطق شهری؛ چرا که به دلیل استقرار صنایع در این مناطق فرصت‌های اشتغال در مقایسه با روستاها بسیار بیشتر است.
پایین بودن نرخ تولیدات کشاورزی. از آنجا که مهم‌ترین منبع درآمد روستاییان تولیدات کشاورزی است این مساله، درآمد آنان را محدود می‌کند و سبب می‌شود در جست‌وجوی درآمد بیشتر به شهرها کوچ کنند.
ماهیت نظام آموزشی. در غالب کشورها موسسات آموزش عالی در شهرهای بزرگ مستقر شده‌اند لذا جوانان برای ادامه تحصیل ناگزیر می‌شوند به شهر مهاجرت کنند و در بیشتر موارد به دلیل یافتن شغل و امکان سکونت در شهر باقی می‌مانند.
ناامنی در مناطق روستایی. در برخی کشورها، نهادهای امنیتی و نظامی در شهرها متمرکز شده‌اند. به همین دلیل امنیت ساکنان مناطق روستایی چندان تضمین‌شده نیست.
شکاف خدمات اجتماعی بین مناطق روستایی و شهری. این پدیده‌ای است که در کشورهای در حال توسعه به آسانی قابل رویت است. خدمات درمانی عمدتاً در شهرها ارائه می‌شود و روستاییان از ابتدایی‌ترین تسهیلات در زمینه بهداشت، بیمه، مسکن، آب آشامیدنی سالم و امثال آن محروم‌اند.
شکاف درآمدی بین مناطق روستایی و شهری. دستمزد بسیاری از مشاغل در شهر از شغل مشابه آن در روستا بیشتر است بنابراین، عامل دیگری که روستاییان را به شهرها می‌کشاند شکاف درآمدی است.

مهاجرت از روستا به شهر پدیده‌ای جهانی است اما، با مرور عوامل بالا می‌توان دریافت گستردگی آن در کشورهای در حال توسعه و نظام‌های سیاسی و اقتصادی ناکارآمد بیشتر است. کشورهای زیادی توانسته‌اند با در پیش گرفتن سیاست‌های درست و اقدامات مطلوب این فرآیند را مدیریت کنند و از عوارض و پیامدهای آن بکاهند. نگاهی به تجربه برخی از آنها می‌تواند تصویر روشن‌تری به دست دهد.

بحران شهرنشینی در هند
موج عظیم مهاجرت به شهرها در هند، در دو دهه گذشته ‌نگرانی بسیاری از کارشناسان و البته دولتمردان این کشور را در پی داشت. در سال 1951 جمعیت شهرنشین هند تنها 62 میلیون نفر یعنی 17 درصد کل جمعیت بود. در سال 2011 این میزان به 377 میلیون نفر یعنی 31 درصد رسید و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2025، 5 /42 درصد از هندی‌ها ساکن شهرها شوند.
با وجودی که در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه درصد شهرنشینی در هند نسبتاً پایین است اما گسترش این پدیده، معضلات و مشکلات بسیاری برای اداره شهرهای بزرگ به همراه داشته است: بیکاری، مشاغل کاذب، کمبود منابع و امکاناتی نظیر آب، برق، بهداشت، دفع زباله و... در این میان، مسکن مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مشکل مهاجران روستایی است. زاغه‌نشینی در شهرهای بزرگ هند بیداد می‌کند؛ 50 درصد از جمعیت بمبئی و 32 درصد از ساکنان کلکته، در زاغه‌ها و آلونک‌ها زندگی می‌کنند.
مطالعه‌ای که در دانشگاه حیدرآباد انجام شده است نشان می‌دهد علت اصلی مهاجرت جوانان روستایی به شهرها، اشباع مناطق روستایی از نیروی کار و نبود فرصت‌های شغلی کافی متناسب با افزایش جمعیت در این نقاط است. در هندوستان، جوان‌ترها اغلب زمینی برای کشت و زرع ندارند. برخلاف کشورهای اروپایی که تنها فرزند بزرگ خانواده از دارایی پدر ارث می‌برد در هند تمامی فرزندان از دارایی پدر سهمی دارند و این سنت، سبب تقسیم اراضی زمین‌داران می‌شود. در نهایت بسیاری از جوانان زمینی را به ارث می‌برند که کشاورزی در آن صرفه اقتصادی ندارد. از سوی دیگر، فرصت‌های شغلی دیگری هم در روستا وجود ندارد بنابراین جوانان ناگزیر می‌شوند به شهرها و مناطقی که اقتصاد کمتر به کشاورزی بسته است، مهاجرت کنند. متاسفانه این جوانان در شهر هم فرصت‌های شغلی مناسبی پیدا نمی‌کنند و در نهایت به کارگران ساختمانی نیمه‌وقت یا کهنه‌فروش تبدیل می‌شوند. آنها تنها به شهر می‌روند اما مدتی بعد خانواده یا دوستانشان هم به آنان می‌پیوندند. در واقع نوعی مهاجرت زنجیره‌ای رخ می‌دهد. یافته دیگر این مطالعه حاکی از آن است که زنان هندی اغلب پس از ازدواج به شهرها مهاجرت می‌کنند. در شمال هند زنان حق ندارند با مردانی از دیگر روستاها یا مناطق ازدواج کنند بنابراین زنان ناگزیرند در محل تولد خود به دنبال فرصت ازدواج باشند.
پیوستن به سایر اعضای خانواده، دلیل دیگر مهاجرت روستاییان هند به شهرهاست. ابتدا مردها به شهر می‌روند، کار پیدا می‌کنند و در شهر می‌مانند. به دنبال آنان، اگر جایی برای سکونت وجود داشته باشد -حتی در حاشیه شهر و به شکل زندگی در زاغه و آلونک- سایر اعضای خانواده هم به مرد می‌پیوندند و در نهایت، دلیل دیگری که سبب مهاجرت روستاییان می‌شود، ادامه تحصیل است.
جالب آنکه در سال‌های اخیر، آهنگ شهرنشینی در هند به دو دلیل کندتر شده است. نخست آنکه شهرها از جمعیت اشباع شده‌اند و دیگر نمی‌توانند برای کاریابی و اشتغال، فرصتی در اختیار مهاجران قرار دهند. دوم، دولت هندوستان و دولت‌های محلی تدابیر و سیاست‌هایی در پیش گرفته‌اند که سبب توسعه مناطق روستایی شده است. دولت مایل نیست با مهاجرت بی‌رویه و بی‌برنامه روستاییان به شهرها با کمبود تسهیلات زیربنایی مواجه شود و به همین دلیل برنامه‌های متعددی را برای توسعه روستایی تدوین کرده و به اجرا گذاشته است. برنامه توسعه روستایی در هند اهداف متعددی را دنبال می‌کند که از آن جمله می‌توان به افزایش رفاه روستاییان، افزایش فرصت‌های اشتغال در روستا، کاهش شکاف دستمزد برای کشاورزان، افزایش تسهیلات مسکن، بهبود برنامه‌های تنظیم خانواده، توسعه خدمات اولیه بهداشتی، بهبود نظام آموزش ابتدایی، تامین رفاه زنان و کودکان و اجرایی کردن دیگر برنامه‌ها مانند بهبود سیستم آب آشامیدنی، نظام توزیع عمومی و افزایش تولید برق در روستاها اشاره کرد.
یکی از بهترین دستاوردهای این برنامه را می‌توان کاهش شکاف دستمزد بین مناطق روستایی و شهری دانست. ایندین اکسپرس می‌نویسد: این شکاف تقریباً بسته‌ شده و به همین دلیل انگیزه کارگران روستایی برای مهاجرت به شهرها نیز کاهش یافته است.

مهاجرت در چین؛ در جست‌وجوی ثروت و خوشبختی
تنها در سال 2009، 145 میلیون نفر، یعنی 11 درصد از کل جمعیت چین از روستاها به شهر مهاجرت کردند. در میان این مهاجران، تقریباً 85 تا 100 میلیون نفر متولد سال 1980 به بعد بودند؛ یعنی جوانان. در شهرهای بزرگ چین تقریباً از هر پنج نفر، یک نفر مهاجر است. تخمین زده می‌شود که تا سال 2025، 243 میلیون نفر دیگر هم از روستاها به شهرها کوچ خواهند کرد و در مجموع جمعیت شهری به یک میلیارد نفر خواهد رسید.
پس از سال 1979، سیاست تک‌فرزندی در چین که به افزایش سن ازدواج و تاخیر در سن بچه‌دار شدن انجامید و تعداد بچه‌های متولدشده در روستا را به 5 /1 فرزند (دو بچه به شرطی که اولی دختر باشد؛ در غیر این صورت تنها یک فرزند) محدود کرد، ساختار خانوار و به دنبال آن نیروی کار کشاورزی در روستاهای چین به طور کلی متحول شد. در پی این اتفاق، و در میانه دهه 1980 دولت ناچار شد در سیاست‌های سختگیرانه خود برای ممانعت از مهاجرت روستاییان به شهرها تجدید نظر کند چرا که نیاز بازار کار در شهرها از یک‌سو و نیاز روستاییان برای یافتن فرصت‌های شغلی بهتر در شهرها باید پاسخ مناسبی دریافت می‌کرد.
در همین زمان، سیاست اقتصاد «اصلاح‌شده و آزاد» در چین سبب رشد اقتصادی بی‌سابقه و افزایش درآمد شد. نرخ کند افزایش درآمد در میان کارگران روستایی، افزایش تقاضا برای نیروی کار ارزان‌قیمت در بخش تولید و توسعه بی‌رویه‌ای که سبب دست‌اندازی به زمین‌های کشاورزی شد، همگی، حجم عظیمی از نیروی کار روستایی را به سمت شهرهای بزرگ و کوچک راند. این گروه جدید که کوچ را بر ماندن ترجیح دادند «نسل جدید مهاجران» نام گرفتند و به نیروی پیشران اقتصادی این کشور بدل شدند.
مطالعات نشان می‌دهد در حالی که مهاجران قبلی (افراد مسن‌تر) در اثر عوامل دافعه (push factors) نظیر «نیروی کار اضافی در روستا» یا «شرایط دشوار زندگی» به شهر مهاجرت می‌کردند، انگیزه اصلی نسل جدید مهاجران، عوامل جذب‌کننده (pull factors) زندگی در شهر مانند «فرصت‌های درآمدزایی مورد انتظار» یا «سبک زندگی شهری» است.
نسل جدید مهاجران در چین، جوان هستند. به همان اندازه که از مهارت‌های کشاورزی بی‌بهره‌اند فاقد مهارت‌های زندگی در شهر هستند، تحصیلات ابتدایی دارند یا اساساً تحصیل نکرده‌اند و به همین دلیل پس از مهاجرت با فشار کار، پایین بودن درآمد، بی‌هویتی و در نهایت احساس بدبختی و نارضایتی دست به گریبان می‌شوند.
مطالعه‌ای که در سال‌های 2006 و 2007 در چین انجام شد نشان داد برخلاف نسل گذشته، این نسل بیشتر به دنبال کسب فرصت‌های بهتر و تجربه هیجان زندگی شهری جلای وطن می‌گوید. دلیل دیگری که جوانان برای مهاجرت از روستا اعلام می‌کنند عدم تمایل به نظام آموزشی سنتی در چین است. آنها بیشتر مایل هستند در شهر و در موسسات آموزش کامپیوتر، تکنولوژی، دوزندگی، معماری و زیبایی، مهارت و دانش مورد نیاز برای حرفه خود را کسب کنند. در برخی کارخانجات چین نیز با برقراری دوره‌های آموزشی تخصصی برای مشاغل خاص این امکان برای جوانان فراهم شده، ضمن آنکه می‌توانند پس از آموزش در همان کارخانه مشغول به کار شوند.
بسیاری از پاسخگویان نیز جذابیت زندگی شهری را دلیل اصلی خود برای مهاجرت عنوان کرده‌اند. تمایل به داشتن زندگی مادی و دسترسی به کالاهای لوکسی که تنها برای شهرنشینان فراهم است خود یکی از انگیزه‌های قوی برای جوانان است. محققان پژوهش مذکور می‌گویند این انگیزه، به انضمام ناامید شدن جوانان از سرمایه‌گذاری در تحصیل، عامل مهمی است که سبب مهاجرت افراد در سنین «جوانی» می‌شود.
گروه کوچکی از مهاجران هم «شور و اشتیاق برای کشف دنیا» یا «صرفاً برای سرگرمی» را دلیل مهاجرت خود عنوان کرده‌اند. کنجکاوی، خستگی از زندگی یکنواخت روستایی، رهایی از کنترل والدین یا ازدواج با موارد مناسب‌تر از دیگر دلایلی است که در این مطالعه به عنوان عوامل موثر بر مهاجرت ذکر شده است.
علاوه بر آنچه گفته شد از دیگر عواملی که به مهاجرت روستاییان در چین دامن می‌زند «شبکه مهاجرت» است. در واقع، ایده مهاجرت نه‌فقط بر اعضای خانواده و بستگان که بر تمامی افرادی که در یک منطقه زندگی می‌کنند تاثیر می‌گذارد و سبب مهاجرت زنجیره‌ای می‌شود. این شبکه، با فراهم کردن اطلاعات لازم برای کاریابی یا ارتباطات حمایت‌کننده میان مهاجران، هزینه‌های مهاجرت را کاهش می‌دهد و خود به یک عامل مشوق تبدیل می‌شود. نکته جالب آنکه اقتصاددانان می‌گویند پویاترین فاز تبدیل چین به یک جامعه شهری، به پایان رسیده است زیرا دریای عظیم نیروی کار فقیر در روستاهای چین که زمانی پایان‌ناپذیر به نظر می‌رسید اکنون به سرعت در حال خشک ‌شدن است. ضمن آنکه دولت نیز کوشیده است با استفاده از نظام هوکو (پاسپورت داخلی چینی‌ها)، سیاست‌های فروش زمین، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و تفویض اختیارات ویژه به دولت‌های محلی بر الگوی مهاجرت به شهرها تاثیر بگذارد و آن را کنترل کند.

تدابیری برای کنترل مهاجرت
تردیدی نیست که گسترش شهرنشینی و مهاجرت روستاییان به شهرها، پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است. اما تجربه کشورها نشان داده است، دولت‌هایی که برای کنترل این روند و ساماندهی آن برنامه‌ریزی هوشمندانه‌ای داشته و سیاست‌های درستی اتخاذ کرده‌اند با چالش‌های کمتری مواجه شده‌اند. اقداماتی مانند بهبود معیشت روستاییان (با افزایش دستمزد و کاهش شکاف درآمد شهری و روستایی)، تامین زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی (جاده‌سازی، حمل و نقل، آموزش، خدمات بهداشتی و مهم‌تر از همه خدمات توسعه کشاورزی)، تامین تسهیلات اعتباری و سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی، تمرکززدایی از دولت مرکزی، تقویت بازار آزاد (که منجر به ایجاد تعادل در ارتباطات اقتصادی شهرها و روستاها و بهبود فرآیندهای تجاری می‌شود)، توسعه بخش‌های درآمدزای غیرکشاورزی در روستاها (از جمله خوداشتغالی)، توسعه اقتصادی محلی (توسعه اقتصادی شهرهای کوچک می‌تواند با افزایش قدرت خرید مردم تاثیر مثبتی بر اقتصاد مناطق روستایی اطراف شهر بگذارد)، تمرکززدایی از خدمات شهری، استراتژی‌های کاهش فقر (افزایش فرصت‌های اشتغال و درآمدزایی، توسعه ظرفیت‌های تولیدی، افزایش امنیت و مشارکت) تنها بخشی از استراتژی‌هایی هستند که در ساماندهی مهاجرت بی‌رویه روستاییان، به یاری جهان آمده‌اند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها