عضو شورای عالی فضای مجازی از باید و نبایدهای فیلتر کردن سایتها و نرمافزارها در اینترنت میگوید
رسالت ما فیلتر کردن نیست
این روزها حرف وحدیثها پیرامون فعالیت شبکههای اجتماعی در جامعه ایرانی بالا گرفته است. برخی نهادها و مسوولان موافق فیلتر این نوع شبکهها و تشدید نگاه سلبی در مواجهه با اینترنت هستند، در مقابل برخی دیگر مخالف فیلترینگ صرف در عرصه شبکه مجازی هستند و اعتقاد دارند باید برخورد ایجابی در این زمینه داشت.
این روزها حرف وحدیثها پیرامون فعالیت شبکههای اجتماعی در جامعه ایرانی بالا گرفته است. برخی نهادها و مسوولان موافق فیلتر این نوع شبکهها و تشدید نگاه سلبی در مواجهه با اینترنت هستند، در مقابل برخی دیگر مخالف فیلترینگ صرف در عرصه شبکه مجازی هستند و اعتقاد دارند باید برخورد ایجابی در این زمینه داشت. به این بهانه با مهندس رضا تقیپور وزیر ارتباطات دولت دهم که در حال حاضر عضو شورای عالی فضای مجازی و سخنگوی شورای شهر تهران است به گفتوگو پرداختیم. مشروح آن را در ادامه میخوانید.
این روزها برخی از علما و نهادها در خصوص مسائل حوزه فیلترینگ اظهارنظرهای جالب توجهی کردهاند، نمونه بارز آن گفتههای آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد است که در واکنش به رفع فیلتر فیسبوک خطاب به وزیر ارتباطات عنوان کرده است. نقش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در فیلترینگ شبکه مجازی به چه شکل است؟
آنچه به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در فیلتر کردن سایتها مربوط میشود، فقط مسائل فنی این موضوع است. بنابراین اینکه مقوله فیلترینگ چگونه باید باشد و کدام سایتها شامل فیلتر میشوند، در حیطه اختیارات کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای است. این کارگروه است که دستور میدهد چه سایتهایی در صورت مشاهده مواردی که در قانون جرم محسوب میشوند باید فیلتر شوند. توجه کنید موضوع فیلتر کردن برخی سایتها در شبکه مجازی تنها خاص کشورمان نیست. بدون استثنا تمام کشورها کنترل در اینترنت را با مسدود کردن و فیلترینگ انجام میدهند. اینطور نباید تصور کرد که فیلترینگ تنها خاص جامعه ما بوده و دنیا با آن بیگانه است.
اما در کشور ما این مساله تا حدودی بحثبرانگیز شده است. ظاهراً تعریف مشخص و شفافی درباره فیلترینگ سایتها وجود ندارد؟
منظورم این است که فیلترینگ در همه کشورها که حتی ارزشهای اخلاقی آنها با جامعه اسلامی و مذهبی ما تفاوت دارد، پذیرفته شده است. چرا که حفظ ارکان خانواده مساله مهمی در هر جامعهای محسوب میشود و نباید اجازه داده شود سایتی یا شبکه مجازی با انتشار محتوای نامناسب به آن آسیب وارد کند. کسی فیلتر کردن سایتهای غیراخلاقی را انکار نمیکند. البته نحوه اعمال فیلترینگ در هر کشوری متفاوت است. طبیعی است مواردی که شامل مسدود شدن یا خارج دسترسی کاربران میشوند در هر جامعه و کشوری با یکدیگر فرق داشته باشند. اینکه چه گروه از سایتها شامل مسدود شدن یا فیلترینگ میشوند بر حسب ارزشهای اخلاقی و سیاستهای کشورهای مختلف تفاوت دارد. در برخی کشورها دادگاهی وجود دارد و با توجه به شکایتهای مردمی و سیاستهایی که آن دولت و حکومت دارد به این امر رسیدگی میکند. اگر به اثبات برسد سایتی خلاف قانون عمل کرده است آن دادگاه رای به فیلتر میدهد. خلاصه کنم؛ هر کشوری شیوه متفاوتی برای فیلترینگ دارد و به شکلی این
مساله را قبول دارد. در کشور ما نیز قانون مسائل مربوط به مسدودن کردن یا از دسترس خارج شدن سایتها به طور کلی فیلترینگ را بر عهده کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای قرار داده است. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در حقیقت با توجه به اینکه مسائل فنی فیلترینگ در حوزه اختیار این نهاد بوده اجراکننده مصوبات کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای است.
با این وجود در زمینه فیلترینگ باید چگونه عمل کرد که ذهنیتها نسبت به این مقوله منفی نباشد. این در حالی است که چندی پیش آیتالله مصباحیزدی درباره مساله فیلترینگ گفته بود «امروز دشمن با ماهوارهها و اینترنت و امثالهم در حال فعالیت است و هر چه هم فیلتر کنند و مقابله کنند، به جایی نمیرسد. باید با کار ایجابی در مقابل اینها عمل کرد.» با این اوصاف آیا با برخورد سلبی با مقوله شبکه مجازی موافقید یا اینکه باید در زمینه کارهای ایجابی تلاش بیشتری شود؟ به نظر میرسد ما در زمینه تولید محتوا با ضعف مواجهیم.
زمانی تیتری درباره صحبتهای آیتالله مصباحیزدی که در برخی سایتها منتشر شد با این عنوان «فیلترکردن به جایی نمیرسد» خواندم. به نظرم این تیتر کامل نبود و مطلب ناقص عنوان شده بود. به همین علت به متن کامل خبر مراجعه کردم. متوجه شدم ایشان بحث مفصلی را خطاب به مخاطبان آن جمع که بیشتر از طلاب بودند مطرح کردند که باید در فضای مجازی تولید محتوای مفید را افزایش دهیم و باید برخورد ایجابی داشته باشیم تا برخورد سلبی. البته ایشان مقوله فیلترینگ را نفی نکردند. تقریباً همه این مساله را قبول دارند که با موضوع
فضای مجازی بیشتر باید برخورد ایجابی داشت. البته توجه کنیم در زمینه مسائل غیراخلاقی و مستهجن نمیتوان برخورد سلبی نکرد و این مساله را رها کرد. قطعاً عموم جامعه با فیلتر کردن سایتهای غیراخلاقی که با ارزشهای فرهنگی مغایرت دارد، موافقند. حتی در دنیا نیز این امر مهم است و با سایتهای غیراخلاقی برخورد میشود. به طوری که اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) سال 2009 را سال مقابله با آسیبهای اینترنت برای کودکان نامگذاری کرد. البته بنده در همان سخنرانیام مطرح کردم که آیا فکر میکنید آسیبهای این بخش تنها به کودکان محدود میشود؟ حتی اگر شما اکنون از خانوادهها بپرسید، فکر میکنید چند درصد خانوادهها از فیلتر شدن سایتهای مستهجن ناراضی هستند؟ بنابراین در زمینه مسائل غیراخلاقی و مستهجن ابهامی وجود ندارد و در کشور ما اکثراً با این مساله موافقند. ولی درباره فیلتر کردن موارد دیگر چون شبکههای اجتماعی بحث کمی فرق دارد. ما مخالف شبکههای اجتماعی چون فیسبوک نیستیم اما باید این شبکهها بومی شوند تا بتوان استفاده صحیحی از آنها کرد.
یعنی شما موافق نیستید شبکههای اجتماعی چون فیسبوک رفع فیلتر شوند؟
بنده قبلاً در یک برنامه تلویزیونی درباره این مساله صحبت کردم که ما با شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک مخالف نیستیم. اما متاسفانه برخی نمیدانند موجودیت شبکه فیسبوک چیست چرا که بحثهای ارتباطات لایه کمی از آن را تشکیل میدهند. به همین علت بهتر است به جای رفع فیلتر اینگونه شبکهها زمینه برای بومی کردن آنها فراهم شود. چرا نتوانیم با فرهنگ بومی و ارزشهای جامعه خودمان شبکههای اجتماعی را توسعه دهیم. اگر بخواهیم حتماً این اتفاق رخ میدهد. اساساً شبکه ملی اطلاعات را برای همین علت قصد داشتیم راهاندازی کنیم تا ناامنیها در زمینه استفاده از اینترنت و فضای مجازی از بین برود. اگر از شبکه ملی اطلاعات برخوردار باشیم نهتنها میتواند مانع تهاجم فرهنگی شود بلکه در زمینه امنیتی نیز کمک شایانی میکند. دیگر این دغدغه را نداریم که با تهاجمهای امنیتی به سایتهای داخلی چون مراکز تحقیقاتی و صنعتی مواجه شویم. وقتی بتوانیم محتوای مفید و مناسب با هنجارها و ارزشهای کشور تولید کنیم و در اختیار همگان قرار بگیرد چرا در این زمینه وارد عمل نشویم.
قطعاً نگاه ایجابی به اینترنت و شبکه مجازی همین است که به تولید محتوای مفید و مناسب اقدام کنیم. این نگاه در بین تمام مسوولان ارشد کشور وجود دارد.
با این حال به نظر میرسد موازیکاری در زمینه فیلترینگ سایتها وجود دارد. ظاهراً یک نوع سردرگمی در این بین به وجود آمده است. به طور مثال وقتی در اواخر سال گذشته نرمافزار «وی چت» فیلتر شد هر یک از نهادهای ذیربط نظر متناقض با یکدیگر داشتند. حتی گفته شد رای اعضا کافی نبوده است. اکنون نیز در خصوص فیلتر «واتس آپ» موضوع به جایی رسیده که اظهارات متناقضی بین وزارت ارتباطات و کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای مطرح شده است.
باید ضوابط قانونی رعایت شود. وزارت ارتباطات عضو کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای است. البته نمیگویم این کارگروه صرفاً تصمیمگیر در این زمینه است. من آنچه در قانون مشخص شده را عنوان میکنم. به هر شکل این کارگروه اعضای مشخصی دارد که هر یک از نهادها و ارکانهای متولی در این زمینه عضو هستند. نماینده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز عمدتاً در جلسات حضور دارد. هنگامی که قرار است درباره فیلتر کردن یا رفع فیلتر سایتها و موارد مربوطه در فضای مجازی تصمیمگیری شود تمام اعضا نظرات خود را اعلام میکنند. نهایت با حضور اکثریت اعضا رایگیری میشود. البته توجه کنیم نباید اینگونه نگاه شود که نهادهای مسوول در این زمینه تنها نگاه سلبی به اینترنت دارند. آمارها نشان میدهد سایتهایی که در کشور فیلتر میشوند شاید به سه تا چهار درصد نرسد و بیش از 90 درصد مراجعه محتواهای مفید در اینترنت است. اما متاسفانه تنها فیلتر شدن سایتها در کشور برجسته میشوند. این در حالی است که در اغلب موارد کسی مناقشهای در فیلتر شدن آنها ندارد چرا که عمدتاً سایتهای غیراخلاقی و مستهجن هستند.
پس نقش شورای عالی فضای مجازی در این بین چیست؟
تقسیم کار در زمینه فیلترینگ بین نهادهای متولی صورت گرفته است. شورای عالی مجازی در سیاستگذاریهای کلان حضور دارد. بنده به عنوان عضو این شورا که در جلسات آن شرکت دارم همانطور که تاکید کردم اغلب اعضای شورا نیز موافقاند که خلاف ارزشهای اخلاقی نمیتوانیم اجازه دهیم بیبندباری و فساد و مواردی از این قبیل به راحتی اشاعه یابد. پس در خصوص مسائل غیراخلاقی مشکلی وجود ندارد. اما در خصوص شبکههای اجتماعی همانطور که گفتم اعتقاد دارم بهتر است این شبکهها بومی شوند. چرا که مخالف وجود این شبکهها نیستیم اما اگر بومیسازی شوند دغدغههای امنیتی و فرهنگی کمتری دارند. با خیال راحت کاربران میتوانند از این شبکه استفاده کنند. در حال حاضر تعداد شبکههای اجتماعی افزایش یافته است. به هر حال نگرانیهایی در زمینه مسائل امنیتی ایجاد میکند. حتی کشورهایی که ارزشها و اعتقاد فرهنگی مانند جامعه ما ندارند کنترلهایی در این زمینه انجام دادهاند و شبکههای اجتماعی بومی را راهاندازی کردهاند تا از فرهنگ ملی خود حفاظت کنند. به طور کلی باید بگویم رسالت ما فیلتر کردن نیست بلکه
مدیریت محتواست. باید در این زمینه تلاشها بیشتر شود. حتی در جلساتی که با رهبر انقلاب در زمینه مسائل فضای مجازی داشتهایم، ایشان تاکید داشتهاند شما از جنبه اثباتی و ایجابی از همان مسیری که غربیها باطل را جلوه میدهند شما حق را و علوم اسلامی و به عبارت دیگر علوم مفید برای بشر را توسعه دهید. به همین جهت ما به سراغ راهاندازی شبکه ملی اطلاعات رفتیم تا با تولید محتوای غنی به سمتی برویم که این محتوا در کل دنیا اشاعه داده شود. ما محتوای فاخر بسیاری در زمینه فیلم و ویدئو تا بازیهای رایانهای مفید و جذاب داریم که از هنرهای برنامهنویس مبتکر کشور است که میتواند در اختیار جهانیان قرار بگیرد. نگاه ما به فیلترینگ بسته نیست. لازم است که همه به وزارت ارتباطات کمک کنند تا شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شود، چرا که بستر فنی و ارتباطی را برای اشاعه محتواهای تولیدشده در جهان افزایش میدهد. در واقع سهم ایران در تولید محتوا در اینترنت جهانی افزایش مییابد. با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات قرار نبوده ارتباط ما با شبکه جهانی اینترنت قطع شود. هدف ما اشاعه تولید محتوای مفید و مناسب در اینترنت برای کاربران داخلی در محیط امن است و
در کنار آن این محتوا در اختیار کاربران جهان قرار گیرد.
با وجود این گلایههای بسیاری در خصوص اعمال شیوه فیلتر کردن سایتها در کشور وجود دارد. سالهاست گفته میشود سیستم فیلترینگ باید هوشمند شود اگر این اتفاق بیفتد میزان اشتباهات در فیلتر کردن سایتها به حد قابل توجهی کاهش مییابد حتی به صفر میرسد. اما تاکنون کاری جدی در این زمینه انجام نگرفته است.
قطعاً برخورداری از سیستم فیلترینگ هوشمند میتواند کمک شایانی کند تا از میزان اشتباهات کاسته شود. ولی این مساله منوط به ارتقای فنی سیستم فیلترینگ کشور است. به هر حال سیستم فیلترینگ فعلی ناکارآمدیهایی دارد. فیلتری که بر حسب کلمات و کلیدواژهها عمل میکند با خطا و اشتباه نیز مواجه میشود. به طور مثال وقتی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای تصویب کرده است برخی از کلمات در حوزه مسائل غیراخلاقی فیلتر شوند، ممکن است همین کلمه در سایتهای علمی و پزشکی کاربرد داشته باشد اما به علت آنکه شامل موارد فیلتر است کلاً دسترسی به آن سایت امکانپذیر نیست. این مساله را نمیتوان انکار کرد. شاید از این جهت که سیستم فیلترینگ از نظر فنی قوت ندارد یا بهتر بگوییم هوشمند نیست فرق بین کاربرد آن کلمات را تشخیص
نمیدهد. این فیلترینگ هوشمند است که پیوندهای مربوطه را بررسی میکند و تشخیص میدهد که آن سایت پزشکی و علمی است یا تنها مسائل غیراخلاقی و موارد غیرقانونی را مطرح میکند. به هر حال این ضعف فنی وارد است و گاه باعث میشود برخی سایتهای مفید و علمی به اشتباه فیلتر شوند.
در زمانی که شما وزیر ارتباطات بودید انتقاداتی درباره محدودیتها در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات مطرح شد. برخی کارشناسان عنوان کردند که نگاه امنیتی در این حوزه حاکم بوده است تا نگاه توسعهای. ظاهراً گفته میشود وزارت ارتباطات در این دوره به سمت حاکم کردن نگاه توسعهای حرکت میکند. این مساله را قبول دارید؟
من از شما خواهش میکنم که مقوله فیلترینگ را در مقابل نگاه و رویکرد توسعهای قرار ندهید. چرا که عملکرد من در وزارت ارتباطات کاملاً مشخص است. پهنای باند در کشور حتی چند برابر نه بلکه صدبرابر شد. اعداد و ارقام آن موجود است. ما پهنای باند مناسب در اختیار فضای کسبوکار و مراکز علمی و دانشگاهی قرار دادیم. من هیچوقت مخالف توسعه نبودهام. تمام تلاشم را در این زمینه انجام دادهام. اما آنچه درباره محدودیت از آن سخن گفته میشود شامل مواردی است که تصور میکنم آحاد مردم ما موافق نیستند که این شبکه بدون کنترل و اطلاعرسانی رها شود. تاکید کردم کسی با نفس فیلتر کردن سایتهای غیراخلاقی و ناهنجار مخالف نیست. به طور مثال وقتی شما میدانید آبی آلوده است باید به عنوان کسی که مسوولیت دارد نگذارید مردم در
معرض آسیب قرار گیرند. باید اطلاعرسانی شود و به مردم بگوییم مراقب باشند. بنابراین باید به فیلترینگ اینگونه نگاه کنیم؛ به عنوان کاری که ضرورت دارد ولی باید دقت بیشتری در اعمال آن صرف کنیم. باید سیستم فیلترینگ هوشمند شود تا بیجهت سایتهای مفید، علمی، دانشگاهی و پزشکی فیلتر نشوند. ما تلاشهای بسیاری در وزارت ارتباطات انجام دادیم تا سایتهایی که به اشتباه فیلتر شده بودند از فیلتر خارج شوند. البته در برخی موارد نیز ما شاهد بودیم سایتهای علمی بزرگ دنیا توسط غربیها در کشورمان از دسترس خارج شده است. چرا که وقتی متوجه شده بودند آیپی آدرسهای آن سایت برای ایران است دسترسی کاربران ایرانی را قطع کرده بودند. حتی به خاطر دارم یکبار رئیس مجلس، آن زمان که وزیر ارتباطات بودم نسبت به فیلتر کردن یک سایت علمی گلایه کرد. ما بررسی کردیم متوجه شدیم غربیها دسترسی کاربران ایرانی را قطع کردهاند. در این زمینه نیز تلاشهای زیادی انجام شد تا دسترسیای که قطع شده بود دوباره برقرار شود.
دیدگاه تان را بنویسید