مروری بر زندگی گری بکر و نظرات دیگران در مورد او
داستان بکر
گری استنلی بکر، برنده جایزه نوبل، دارای مدرک دکترای اقتصاد در سال ۱۹۵۵ میلادی از دانشگاه شیکاگو است. او در پاتسویل پنسیلوانیا متولد شد. بکر در سال ۱۹۵۱ میلادی مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد و در سال ۱۹۵۵ میلادی نیز مدرک دکترایش را با ارائه تز «اقتصاد تبعیض نژادی» دریافت کرد.
گری استنلی بکر، برنده جایزه نوبل، دارای مدرک دکترای اقتصاد در سال 1955 میلادی از دانشگاه شیکاگو است. او در پاتسویل پنسیلوانیا متولد شد. بکر در سال 1951 میلادی مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد و در سال 1955 میلادی نیز مدرک دکترایش را با ارائه تز «اقتصاد تبعیض نژادی» دریافت کرد. از لحاظ سیاسی بکر یک محافظهکار به شمار میآمد که از سال 1985 تا 2004 میلادی، هر هفته ستونی را در هفتهنامه بیزینسویک منتشر میکرد. او تغییراتی تاریخی را در زمینه مطالعه علم اقتصاد و علوم اجتماعی ایجاد کرد و با ترکیب این دو رشته، درصدد فهم تصمیمگیریها در زندگی روزمره برآمد و در عین حال سوالاتی ارزشمند را برای اندیشمندان رشتههای متنوع جهت پاسخگویی به آنها بر جای گذاشت.
بکر، استاد تمام اقتصاد و جامعهشناسی در دانشگاه شیکاگو، در روز 3 می و در حالی که 83 سال داشت، پس از پشت سر گذاشتن سختیهای ناشی از عمل جراحی اخیرش، جان به جانآفرین تسلیم گفت. او در سال 1992 میلادی «به خاطر توسعه دامنه تحلیل اقتصاد خرد به طیف وسیعی از رفتار و تعاملات انسانی، شامل رفتار غیربازاری» برنده جایزه یادبود نوبل برای علم اقتصاد شد.
بکر در زمینه مطالعه در حوزههای سرمایه انسانی، اقتصاد خانواده و تحلیل اقتصادی جرم، تبعیض، اعتیاد و جمعیت، دانشمندی پیشتاز محسوب میشد. رابرت جِی. زیمر، ریاست دانشگاه شیکاگو، در مورد بکر گفت که او به عنوان یکی از دانشمندان پیشتاز حوزه علم اقتصاد در قرن بیستم در یادها باقی خواهد ماند.
زیمر افزود: «گری یک اندیشمند تحولخواه بود که به درستی بر جهان تاثیراتی قابل توجه گذاشت. او فردی با قابلیتهای خارقالعاده بود. او به لحاظ روشنفکرانه نیز فردی نترس بود. او به عنوان یک فرد دانشگاهی و همچنین به عنوان یک شخص، همان کسی بود که دانشگاه شیکاگو آرزوی داشتن نمایندهای چون او را داشت.»
در سال 2011 میلادی، دانشگاه شیکاگو با شناسایی توسعههای علمی بکر، موسسهای تحقیقاتی را به افتخار او و استادش، میلتون فریدمن (که خود فریدمن نیز برنده جایزه نوبل است)، راهاندازی کرد. موسسه بکر- فریدمن برای تحقیقات در عرصه علم اقتصاد، بسیاری از اقتصاددانان ممتاز جهان را در کنار یکدیگر جمع کرد تا به پیشرفت و انتشار تحقیقات نوآورانه کمک کند. بکر نیز به عنوان رئیس این موسسه انتخاب شد.
لارس پیتر هانسن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2013، صاحب کرسی دیوید راکفلر و استاد تحسینشده اقتصاد و آمار دانشگاه شیکاگو و مدیر تحقیقاتی موسسه بکر- فریدمن، در اظهارنظری گفت: «گری بکر رهبری روشنفکر و استثنایی بود. تحقیقات راهگشای او به لحاظ وسعت، اهمیت و خلاقیت قابل توجه بود. برای سالهای سال، او با داشتن دیدگاهها و تحلیلهای نافذی که بر چالشهای مهم اقتصادی و اجتماعی متمرکز بود، به عنوان شاخصه علم اقتصاد در دانشگاه شیکاگو محسوب میشد. خدمات او به دانشگاه شیکاگو و علم اقتصاد دانشگاه شیکاگو، حقیقتاً منحصربهفرد است.»
دوست و همکار بکر، جیمز هکمن، که خود نیز برنده جایزه نوبل است، از او به عنوان یک اندیشمند بااستعداد و دارای ذهن علمی به دور از احساسات یاد کرده است.
هکمن درباره بکر میگوید: «او ذهنی خلاق داشت و تفکراتش مباحث گوناگون و وسیعی را دربر میگرفت. اقتصاد آموزش، اقتصاد تبعیض، حقوق و اقتصاد، تعاملات اجتماعی و اقتصاد خانواده.» و اضافه میکند که او بر روی نبض سیاست عمومی آمریکا انگشت میگذاشت و همیشه مسائل را عمیقتر از آنچه معمول بود مورد بررسی قرار میداد و به دنبال یک جواب سریع و حاضر و آماده در تحلیلهایش نبود. بکر چارچوبی برای بحثهای اجتماعیاش در نظر میگرفت. همکار اقتصاددانش، رابرت لوکاس (که او نیز برنده جایزه نوبل اقتصاد است)، میگوید: «گری همکار و دوستی خوب و اقتصاددانی بسیار بزرگ بود. من تاثیرات او بر خودم را از هر جهت میتوانم ببینم.» و همکار قدیمیاش، کرین مورفی، به عشق فراوان او به اقتصاد و دانشگاه اشاره میکند و میگوید بکر به شکلگیری و تعمیق اقتصاد شیکاگو کمک کرد. سنتی غنی که به اقتصاد کمک کرد تا جهان اطراف ما را شکل دهد. جرج استیگلر میگوید: «گری الهامبخش چندین نسل از دانشجویان شیکاگو در القای عشق به اقتصاد بود و او با این عشق میزیست و نفس میکشید.»
سونیل کومار، رئیس دانشکده بازرگانی بوث دانشگاه شیکاگو و استاد مدیریت عملیات میگوید: «گری محققی برجسته و استادی محبوب بود و جامعه بوث فرد بزرگی را از دست داد.»
بازگشایی زمینه جدیدی در عرصه علم اقتصاد
بکر با نزدیک شدن به مطالعه رفتار انسان، تابویی را در اقتصاد شکست. او برای دستیابی به هسته رفتارهای اقتصادی انسان از مرزهای منضبط و مرسوم عبور کرد. او برای تجزیه و تحلیل موضوعاتی نظیر به حداکثر رساندن نفع شخصی، تعادل بازار، ترجیحات پایدار و انتخاب منطقی، از یافتههای روانشناسی، جامعهشناسی و حقوق بهره میبرد. بخش عظیمی از کارهای او ابعاد مختلف فاکتورهای انسانی را دربر میگیرد که تا پیش از او استفاده از آنها بسیار غیرمنطقی به نظر میرسید.
اقتصاد تبعیض (1957) به تجزیه و تحلیل تعصب علیه اقلیتها میپردازد و تاثیر چگونگی سرمایهگذاری در تحصیلات و آموزش فرد را مورد بررسی قرار میدهد. او در کتابش «رسالهای در باب خانواده» که در سال 1981 میلادی نوشت، به مطالعه فعل و انفعالات در یک خانواده از جمله بین والدین و فرزندان، شوهران و همسران و نیز در میان خواهر و برادر پرداخت. بکر نتیجه گرفت که ورود زنان به عنوان نیروی کار به عرصه اجتماع و افزایش درآمدزایی آنها، تقاضا برای بچهدار شدن را کاهش داده است.
بکر به عنوان یکی از پراستنادترین اقتصاددانان شناخته میشود و هنوز کارهای او در زمره پرجدلترین آثار قرار دارد. در اوایل ارزش بسیاری از تحلیلهای اجتماعی او زیر سوال برده میشد. او خود میگفت: «برای مدت زمانی طولانی نوع کار من از طرف اقتصاددانان یا نادیده گرفته میشد یا مورد پسند نبود.» بکر در زندگینامه خودش نوشته: «شاید در حقیقت من را یک اقتصاددان به حساب نیاورند.» هنری شولتز، استاد برجسته اقتصاد میگوید: «او نهتنها به منتقدان گوش میکرد، بلکه به آنان پاسخ میداد. این کار همیشه او را نسبت به دیگران ارتقا میداد.»
از شیکاگو به نیویورک و بازگشت دوباره او به شیکاگو
بکر مقطع کارشناسی را با رتبه عالی در دانشگاه پرینستون گذراند، جایی که او به عنوان یک دانشجوی سال اول به طور اتفاقی یک واحد اقتصاد گذراند و به این رشته علاقهمند شد. او کارشناسی ارشد و دکترایش را، در حالی که دانشجوی مورد تحسین میلتون فریدمن بود، از دانشگاه شیکاگو گرفت.
هکمن در مورد بکر میگوید: «فریدمن او را به عنوان بهترین دانشجویی که تا به حال داشته، به حساب میآورد.» در سالهای بعد فریدمن از بکر به عنوان «بزرگترین دانشمند علوم اجتماعی که در نیم قرن گذشته میزیسته است» یاد میکند. پس از خدمت به عنوان استادیار در سالهای 1954 تا 1957 در دانشگاه شیکاگو، بکر به عنوان هیات علمی به دانشگاه کلمبیا پیوست. ژاکوب ماینسر در این زمینه میگوید: «ما در اینجا جو جذابی داشتیم که بهترین دانشجویان را به کلمبیا جذب میکرد. ما هر دو در زمینه سرمایه انسانی کار میکردیم و دانشجویان به این موضوع شدیداً علاقهمند بودند. همچنین در ابتدای تحقیق، به مسائلی مانند تخصیص زمان پرداختیم.»
پس از بازگشت به شیکاگو در سال 1970 میلادی، بکر تماس خود را با اقتصاددانان پیشرو در دانشکده از سر گرفت. به طور خاص او با جرج استیگلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد، به همکاری پرداخت.
اقتصاد همه جنبههای زندگی بکر را تحت تاثیر قرار داد، حتی ازدواجش با مورخ دانشگاه ایلینوی، «گیتی نشات بکر»، که در زمان چانهزنی بر سر قیمت وسایل اتاق ناهارخوری که بکر آگهی کرده بود، با هم آشنا شدند. بکر حاضر به کاهش قیمت نمیشد اما گفت که حاضر است اجازه دهد او وسایل را بردارد و بعداً پول آنها را پرداخت کند. همسرش میگوید: «از او پرسیدم چگونه حاضر نیست قیمت را کاهش دهد اما حاضر است به من اعتماد کند که پول میز را بعداً خواهم پرداخت؟ بکر جواب میدهد که برای من پول اهمیتی ندارد اما اصل من این است که نمیخواهم وسایل را به قیمت کمتر از آنچه میارزند بفروشم؛ و چیزی که مرا بیش از همه شگفتزده کرد این بود که او من را به ناهار دعوت کرد.» و آنها در سال 1980 میلادی ازدواج کردند.
جذابیتهای میانرشتهای
در راستای علاقهمندیهای چندرشتهای بکر، او در سال 1984 میلادی به عنوان استاد جامعهشناسی نیز شناخته میشد و در دانشگاه شیکاگو، دانشکده بازرگانی بوث و دانشکده حقوق، علاوه بر دانشکده اقتصاد، به فعالیت میپرداخت. او با دانشمند جامعهشناس برجسته، جیمز کُلمن، کار میکرد و دو سمینار علمی بینرشتهای در زمینه انتخاب عقلایی در علوم اجتماعی برگزار کرد. این دو نفر نوشتن وبلاگی را در سال 2002 آغاز کردند. بکر تا پیش از مرگش همچنان به عنوان محقق و روشنفکری محبوب در حوزه عمومی مطرح بود. دو پست آخر وبلاگ او یکی به استدلال برای قانونی کردن مصرف ماریجوانا و دیگری به پایان دادن به تحریمهای کوبا از طرف ایالات متحده میپردازد.
عضویتها و جوایز
بکر یکی از اعضای موسس آکادمی ملی آموزش و پرورش و از اعضای انجمن آمریکایی آماری، انجمن اقتصاد و آکادمی آمریکایی هنر و علوم بود. او همچنین یکی از اعضای آکادمی علوم، انجمن فلسفه آمریکا و اتحادیه بینالمللی برای مطالعه علمی جمعیت بود. همچنین بکر از اعضای انجمن اقتصادی آمریکا بود که در سال 1987 میلادی به عنوان رئیس آن انتخاب شد. در سال 1967 میلادی، بکر برنده مدال جان بیتس کلارک شد؛ جایزهای که هر دو سال یک بار به برجستهترین اقتصاددان زیر 40 سال آمریکا اهدا میشود. او همچنین موفق به کسب جایزه سیدمن و اولین جایزه علوم اجتماعی از موسسه ملی بهداشت شد. بکر جایزه مدال ملی علوم را در سال 2000 میلادی برای کار خود در زمینه سیاستهای اجتماعی دریافت کرد. از بکر دو دختر به نامهای جودی و کاترین بکر باقی مانده است.
منبع:
http://news.uchicago.edu/article/2014/05/04/gary-s-becker-nobel-winning-scholar-economics-and-sociology-1930-2014
دیدگاه تان را بنویسید