تاریخ انتشار:
رامین ربیعی از اما و اگرهای ورود سرمایهگذار خارجی به بورس تهران میگوید
به آینده خوشبین باشیم
هنگامی که بیانیه لوزان اعلام شد خبری مبنی بر امضای قرارداد همکاری مشترک یک شرکت ایرانی با شرکت شارلمان کاپیتال اروپایی برای سرمایهگذاری در بورس تهران مطرح شد. از این تاریخ به بعد هم تاکنون اخبار گوناگونی پیرامون ورود سرمایهگذاران خارجی به ویژه از اروپا به بازار سرمایه کشور منتشر شده است.
هنگامی که بیانیه لوزان اعلام شد خبری مبنی بر امضای قرارداد همکاری مشترک یک شرکت ایرانی با شرکت شارلمان کاپیتال اروپایی برای سرمایهگذاری در بورس تهران مطرح شد. از این تاریخ به بعد هم تاکنون اخبار گوناگونی پیرامون ورود سرمایهگذاران خارجی به ویژه از اروپا به بازار سرمایه کشور منتشر شده است. البته هنوز مشخص نیست هیات خارجی که برای سرمایهگذاری در بورس تهران به کشورمان سفر کردهاند در این مرحله قصد سرمایهگذاری در این بازار را دارند یا خیر. آنچه به نظر میرسد این است که شرکتهای خارجی همچنان در حال ارزیابی بازار ایران هستند و پیشبینی میشود تا حصول توافق هستهای دست نگه دارند. با این حال آنچه روشن است اینکه یک شرکت خارجی به نام شارلمان کاپیتال با گروه فیروزه در ایران قرارداد منعقد کرده و از حالا نیز ظاهراً همکاری خود را آغاز کرده است. به این بهانه با رامین ربیعی مدیرعامل شرکت گروه فیروزه که سابقه یک دهه فعالیت در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی دارد پیرامون چالشهای سرمایهگذاری خارجی در بورس تهران و جزییات بیشتر درباره قرارداد با این شرکت انگلیسی به گفتوگو پرداختیم. رامین ربیعی با وجود تشریح چالشهای
سرمایهگذاری خارجی در بازار سرمایه کشورمان اما معتقد است بورس تهران یکی از قطبهای بزرگ سرمایهگذاری در بازار کشورهای نوظهور (Frontier markets) است و جذابیتهای بسیاری برای شرکت بزرگ خارجی به ویژه در اروپا دارد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
قبل از اینکه به موضوع چگونگی همکاری شرکت شما با این شرکت اروپایی بپردازیم میخواهیم بدانیم بازار سرمایه کشور تا چه میزان میتواند در جذب سرمایهگذار خارجی موفق عمل کند چرا که تاکنون هر بار سخن از سرمایهگذاری خارجی در بورس ما به میان آمده است به علت مشکلات زیرساختی و حتی ضعف در قوانین و مقررات راه به جایی نبرده و تنها در حد حرف باقی مانده است. علت چیست؟
شرکت ما سالهاست در زمینه جذب سرمایهگذار خارجی فعالیت میکند. در شرایط تحریم طبیعی است که سرمایهگذار خارجی حاضر نشود در بازارهای ایران سرمایهگذاری کند. اما از وقتی که موضوع مذاکرات هستهای و رسیدن به توافق مطرح شده است به ویژه از سال گذشته پس از توافق ژنو تاکنون بالغ بر صد هیات خارجی در زمینههای مختلف همچون سرمایهگذاری در بخش مالی و صنعتی از اقصی نقاط کشور به ویژه اروپا وارد کشور شدهاند اما از بین اینها تعداد اندکی یا بهتر بگوییم انگشتشمار در این شرایط حاضر هستند در کشور ما سرمایهگذاری کنند. اکثر این شرکتها برای ارزیابی شرایط و آشنایی بیشتر با پتانسیلهای اقتصادی ایران حاضر شدند به کشور ما سفر کنند. البته نمیتوان از شرکتهای بزرگ و مطرح در سطح بینالملل انتظار داشت در این شرایط که هنوز مشخص نیست اگر توافق هستهای به سرانجام برسد چه زمانی تحریمها به ویژه تحریمهای مالی برداشته میشود حاضر به سرمایهگذاری در بازار سرمایه کشورمان شوند. به هر حال حتی اگر تحریمها هم برداشته شود زمان میبرد تا شرکتهای بزرگ جهان با تغییر در برنامههای سرمایهگذاریشان وارد بازار سرمایه ایران شوند. بههرحال باید
بپذیریم همانطور که شما اشاره کردید، علاوه بر مساله تحریمهای بینالمللی ما در بازار سرمایه کشورمان با یکسری مشکلات مواجهیم که ابتدا باید آنها برطرف شوند تا بتوان این شرکتها را ترغیب کرد وارد بازار سرمایه کشورمان شوند. بنابراین در این شرایط شرکتهای بینالمللی حاضر به سرمایهگذاری در ایران هستند که تجربه سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه و نوظهور را دارند. به عبارت دیگر حوزه فعالیتشان در بازار کشورهای در حال توسعه متمرکز شده است.
شما بهعنوان مدیرعامل شرکتی که در این زمینه فعالیت میکنید فکر میکنید چرا بازار سرمایهمان با وجود علاقه سرمایهگذاران خارجی در جذب سرمایهگذار خارجی تاکنون موفق نشده است؟
اگر بخواهیم چالشهای سرمایهگذاری خارجی در بازار سرمایه را بهطور خاص بررسی کنیم متاسفانه مسائل بسیاری وجود دارد که از ضعف در عدم آشنایی مدیران با مزیتهای سرمایهگذاری خارجی گرفته تا وجود قوانین و مقررات پیچیده و دست و پاگیر میتوان اشاره کرد. البته نباید بیانصافی کنیم و بگوییم مسوولان در رفع مشکلات مربوطه در سرمایهگذاری خارجی هیچ اقدامی انجام ندادهاند. اتفاقاً در سالهای اخیر یعنی در یک دهه گذشته تا حدود بسیاری نگاهها به این نوع سرمایهگذاری تغییر کرده است و حتی برخی از قوانین و مقررات بازنگری و اصلاح شدهاند. اما همچنان با مساله عدم هماهنگی سازمانهای مختلف با یکدیگر در زمینه پذیرش سرمایهگذار خارجی مواجهیم. به طور مثال؛ سازمان بورس و اوراق بهادار بسیار راغب بوده در بازار سرمایهمان جذب سرمایهگذار خارجی داشته باشیم و حتی تا جایی که توانسته روند ورود آنها را به بورس کشورمان تسهیل کرده است. به طوری که اگر یک فرد خارجی بخواهد در بازار سهام ما اقدام به خرید و فروش کند بین یک تا دو هفته طول میکشد که کد سهامداری با پاسپورتش بگیرد و وارد بورس تهران شود. اما همین فرد اگر بخواهد با پاسپورت خود حساب بانکی
در بانکهای کشورمان باز کند با مشکل مواجه میشود. چراکه در بانکهای ما افراد خارجی با پاسپورت نمیتوانند حساب بانکی باز کنند. متاسفانه با وجود اینکه سازمان بورس ما تلاش میکند تا سرمایهگذاران خارجی وارد بازار شوند اما وجود قوانینی چون عدم امکان افتتاح حساب بانکی با پاسپورت برای سرمایهگذار خارجی که این مساله به بخش بانکی و بانک مرکزی برمیگردد باعث شده فرد سرمایهگذار با مشکل مواجه شود. پس چه انتظاری داریم که وقتی یک موضوع و مشکل ساده که به هماهنگی میان سازمانهای دولتی بستگی دارد همچنان حل نشده است آن وقت سرمایهگذار خارجی وارد بازار ما شود و سرمایهگذاری انجام دهد؟ اگرچه شرکتهایی مانند شرکت ما که در زمینه جذب سرمایهگذار خارجی فعالیت میکند به شکلی سعی میکند برای این نوع مشکلات راهحل پیدا کند.
یعنی شما معتقدید اگر هماهنگی بین سازمانهای دولتی ایجاد شود و قوانین و مقررات ورود سرمایهگذار خارجی به طور یکسان اصلاح شود طبعاً استقبال خارجیها از بورس تهران بیشتر خواهد شد؟
ببینید، شرکت ما در بخش خارجی یعنی شرکت ترکواز پارتنرز حدود 10 سال است بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار خارجی در ایران در حال فعالیت است، ما در این مدت با انواع و اقسام مشکلات در راستای سرمایهگذاری در ایران مواجه بودهایم. به طور مثال ما حتی در دریافت سود سهام برای شرکتهای خارجی با مشکل مواجه شدیم. بسیار سختی کشیدیم تا شرکتهای داخلی را متقاعد کنیم وقتی سرمایهگذار خارجی در بورس تهران سرمایه میآورد باید همانند سرمایهگذار داخلی سود سهام آن بهنگام پرداخت شود. متاسفانه چالش دیگر در زمینه سرمایهگذاری خارجی عدم آشنایی مدیران شرکتهای داخلی با موضوع این نوع سرمایهگذاری است. اگرچه در حال حاضر با اصلاح قوانین و تلاشهایی که انجام شده بخشی از این مشکلات رفع شده است اما همچنان به شکل ساختاری این مشکلات وجود دارد. یا مساله دیگر عدم همکاری برخی شرکتهای بزرگ داخلی با سرمایهگذاران خارجی برای بازدید از آن شرکتهاست. به هر شکل وقتی سرمایهگذاری میخواهد در شرکتی سرمایهگذاری کند باید از نزدیک شرکت را ببیند و با آن آشنایی پیدا کند و بداند مدیران شرکت مربوطه چه کسانی هستند و چگونه اداره میشود. متاسفانه برخی شرکتها در
این زمینه همکاری نمیکنند و حتی حاضر نمیشوند با سرمایهگذار خارجی جلسه بگذارند.
علت چیست؟
البته منظورم این نیست که تمام مدیران شرکتهای بزرگ با ما همکاری نمیکنند. اتفاقاً بعضی از مدیران که حتی از مدیران شرکتهای مطرح اقتصادی هستند همکاریهای خوبی در پذیرش سرمایهگذار خارجی داشته و دارند اما در مقابل برخی از مدیران هم وجود دارند که علاقهای به حضور سرمایهگذار خارجی برای سرمایهگذاری در شرکتشان ندارند. به عبارت دیگر باید بگویم؛ مدیران شرکتهایی که در بورس ایران حضور دارند به سه دسته تقسیم میشوند. یک دسته از مدیران ایرانی هستند که با آغوش باز سرمایهگذار خارجی را میپذیرند و با آنها جلسه میگذارند و حاضرند همکاریهای لازم در جهت رفع مشکلات و پاسخگویی به نیاز سرمایهگذار را انجام دهند. این مدیران عمدتاً از علم و تجربه مدیریتی لازم برخوردارند و میدانند ورود سرمایهگذاری خارجی و جذب منابع آنها تا چه میزان میتواند در جهت توسعه آن شرکت و در کل اقتصاد ملیمان تاثیرگذار باشد. دسته دیگر مدیرانی هستند که نسبت به جذب سرمایهگذار خارجی بیتفاوت هستند. برای آنها مهم نیست سرمایهگذار خارجی تا چه میزان میتواند در زمینه توسعه شرکتشان موثر باشد. به همین دلیل این مدیران تمایلی ندارند وقتی برای
سرمایهگذاران خارجی صرف کنند. دسته سوم هم مدیرانی هستند که علاقه دارند سرمایهگذاری خارجی در شرکتشان انجام شود و حتی وقت هم میگذارند اما به دلیل نداشتن دانش کافی در این زمینه نمیتوانند موفق عمل کنند. این مساله هم در حال حاضر یکی از مشکلات برای جذب سرمایهگذار خارجی است. اگر قرار باشد مثلاً 20 تا 30 درصد از بورس ما سرمایهگذاری خارجی داشته باشد باید شرکتهای بورسی ما با آنها تعامل و مراوده داشته باشند. مگر میشود سرمایهگذار خارجی پشت درهای بسته باقی بماند اما سرمایه وارد بازارمان کند. قطعاً این موضوع با منطق سرمایهگذاری در اقتصاد همخوانی ندارد.
تصور میکنم بانک مرکزی در صورت برداشته شدن تحریمها از میزان تقاضایی که یکباره از طرف سرمایهگذاران خارجی به ایران هجوم میآورد، شوکه خواهد شد.
در زمینه زیرساختها چه مشکلاتی داریم؟
بخش عمده مشکلات سرمایهگذاری خارجی به همین امر برمیگردد. متاسفانه سیستم زیربنایی بورس تهران به دنیا متصل نیست. یعنی تحریمهای بینالمللی باعث شده ما در این زمینه با مشکلات بسیاری مواجه شویم. فرض کنید همین فردا اعلام شود توافق انجام شده است و یک شرکت خارجی قرار است 200 میلیون دلار در بورس تهران سرمایهگذاری کند. آیا زیرساختها و زیربناهای پولی کشور این امکان را میدهد که این حجم بالای پولی را جذب کند. من تصور میکنم بانک مرکزیمان در صورت برداشته شدن تحریمها از میزان تقاضایی که یکباره از طرف سرمایهگذاران خارجی به ایران هجوم بیاورد شوکه خواهد شد. بنابراین اگر قصد داریم در جهت تامین مالی صنعت و توسعه اقتصاد کشور از منبع خارجی استفاده کنیم از همین حالا باید به فکر چارهای برای رفع مشکلات زیربناها و زیرساختهای کشور باشیم. از طرف دیگر ما با مشکل اساسیتر دیگری هم در این زمینه مواجهیم. اگر سرمایهگذار خارجی بر فرض با 200 میلیون دلار در بازار سرمایهمان سرمایهگذاری کرد و 200 میلیون دلار هم سود کرد اگر بخواهد در مجموع 400 میلیون دلار خود را به هر دلیلی از ایران خارج کند آیا بانک مرکزی ما این آمادگی را دارد که
به یکباره کل این پول را به آن سرمایهگذار پس بدهد تا از کشور خارج شود یا خیر. بنابراین باید برای تمام این مسائل چارهاندیشی کرد. یا ما هنوز در کشورمان برای سرمایهگذار خارجی نمیتوانیم بانک امین (Custodian Bank) ایجاد کنیم تا سرمایهگذار با خیال آسوده در بازارمان سرمایهگذاری کند. متاسفانه این مساله یکی از بزرگترین مشکلات سرمایهگذار خارجی در ایران است. شرکتهای سرمایهگذاری خارجی وقتی در کشورهای در حال توسعه و نوظهور سرمایهگذاری میکنند یک بانک بینالمللی را بهعنوان بانک امین انتخاب میکنند تا تعاملات پولی و مالی خود را از این طریق با خیال آسوده انجام دهند. به عبارت دیگر این بانک امین یا همان Custodian Bank به نوعی ریسکهای معاملاتی و حقوقی بازار سرمایه را برای آن سرمایهگذار گارانتی میکند. اما در کشور ما به علت تحریمهای مالی سرمایهگذار خارجی این امکان را ندارد که یک بانک خارجی را بهعنوان بانک امین انتخاب کند. البته در بازار سرمایه ایران به نوعی شرکت سپردهگذاری مرکزی نقش این بانک امین را برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی در بازار سرمایه کشورمان ایفا میکند. اما به هر حال به سرمایهگذار خارجی هم
باید حق بدهیم که بانک امین را خودش انتخاب کند چراکه این شناخت را از شرکت سپردهگذاری مرکزی کشورمان ندارد که وقتی تازه میخواهد وارد بورس تهران شود آیا میتواند به این شرکت برای پوشش ریسکهای احتمالی در این زمینه اعتماد کند؟
راهکار چیست؟
به نظر میرسد شرکت سپردهگذاری مرکزی ایران باید قراردادهای امین یا امانت با بانکهای بینالمللی که سرمایهگذار خارجی به آنها اعتماد دارد، منعقد کند تا سرمایهگذار مربوطه با خیال آسوده و اطمینان بیشتری وارد بازار ما شود. بههرحال سرمایهگذار به دنبال کسب سود است و نمیتواند بدون در نظر گرفتن جوانب امر و اطمینان از امنیت سرمایهگذاری بیگدار به آب بزند و پول خود را وارد بازاری کند که شناخت چندانی از آن ندارد. حال به این مشکلات، دیگر مسائل حقوقی و نوسانات ارزی را هم اضافه کنید.
بنابراین تا این مشکلات کلیدی در بازار سرمایه ما حل نشود طبیعی است که سرمایهگذاران خارجی با وجود علاقه بسیار برای حضور در بازار ایران حاضر به پذیرش این ریسک بالا نخواهند بود که وارد بازار بورس تهران شوند. مگر اینکه این مشکلات تکبهتک بررسی شود و در مجموع دولت و نظام عزم جدی داشته باشند که پس از لغو تحریمها سرمایهگذار خارجی در جهت توسعه و رشد اقتصادی وارد بازار سرمایهمان شود. شک نداشته باشید بازار سرمایه ایران برای سرمایهگذاران خارجی به ویژه اروپاییها بسیار جذاب است چرا که در بین کشورهای نوظهور (Frontier Markets) بزرگترین بازار محسوب میشود و بارها ابزار علاقه کردهاند که در این بازار بزرگ در بین کشورهای نوظهور سرمایهگذاری کنند. بنابراین از حالا باید این آمادگی برای نهادهایی چون سازمان بورس و بانک مرکزی ایجاد شود تا اگر تحریمها برداشته شود و درهای اقتصاد ایران به روی سرمایهگذاران خارجی باز شود از هجوم تقاضاها شوکه نشوند.
چطور شد به سراغ شرکت شارلمان کاپیتال رفتید؟
همانطور که تاکید کردم در شرایط فعلی تنها شرکتهایی در سطح بینالملل حاضر به سرمایهگذاری در بازار سرمایه ما هستند که زمینه فعالیت در کشورهای در حال توسعه (Emerging Markets) و نوظهور (Frontier Markets) را دارند. شارلمان کاپیتال نیز از جمله این شرکتهاست. این شرکت انگلیسی بهطور تخصصی در زمینه مدیریت سرمایه در کشورهای در حال توسعه و نوظهور فعالیت میکند. فعالیت این شرکت به این شکل است که صندوقهای سرمایهگذاری تخصصی برای بازارهای سرمایه کشورهایی که اشاره شد تاسیس میکند. یعنی تنها این شرکت در زمینه بورس فعالیت دارد. در حال حاضر نیز در خاورمیانه بسیار فعال است. قرارداد همکاری مشترک گروه فیروزه با گروه مالی شارلمان کاپیتال، به عنوان اولین شرکت ایرانی بعد از بیانیه میان ایران و کشورهای 1+5 در حقیقت مذاکرات آن حدود هشت ماه طول کشید. به هر شکل شارلمان کاپیتال پس از تفاهم لوزان این شجاعت را به خرج داد تا رسماً اعلام کند با یک شرکت ایرانی یعنی گروه فیروزه قرارداد همکاری امضا کرده است. از طرفی برای این شرکت نیز در این شرایط همکاری با شرکتهای ایران و حضور در بازار سرمایه ایران ریسک بالایی دارد اما با وجود تمام این
مسائل، شارلمان کاپیتال پذیرفته در بازار سرمایه ما همکاری داشته باشد. از این جهت امضای قرارداد بسیار حائز اهمیت بود و مانور خبری جالب توجهی هم در خارج از کشور در رسانههای خارجی و هم در رسانههای داخلی کشور بعد از تفاهم لوزان داده شد.
شرکت شارلمان کاپیتال در مقایسه با شرکتهای بزرگ اروپایی در چه سطحی قرار دارد؟
اگر از نظر اندازه نگاه کنیم شاید این شرکت بسیار بزرگ نباشد اما از نظر زمینههای کاری هر سرمایهگذاری که در دنیا در کشورهای در حال توسعه به صورت خاص سرمایهگذاری میکند با نام شارلمان کاپیتال آشنایی دارد و این گروه سرمایهگذاری در بازار سرمایه را به خوبی میشناسد.
این شرکت قرار است دقیقاً در چه زمینههایی در بازار سرمایه ایران سرمایهگذاری کند؟ و چقدر قرار است سرمایه وارد بازار ما کند؟
قرارداد گروه فیروزه با شارلمان کاپیتال به منظور تاسیس، بازاریابی، تامین مالی و مدیریت صندوقهای تخصصی در بازار سرمایه کشورمان است. یعنی در آینده شرکت ما قصد دارد با کمک این شرکت خارجی صندوقهایی را در دنیا تاسیس کند که کار تخصصی آن سرمایهگذاری در ایران است. به هر شکل این قرارداد قطعی بوده و اکنون کارهای مربوط به بازاریابی و راهاندازی این صندوق شروع شده است. اینکه این شرکت چقدر آورده خواهد داشت هنوز معلوم نیست. اما تصور میکنم تا قبل از برداشته شدن تحریمها قطعاً سرمایه چندانی نمیتوانیم جمعآوری کنیم اما بعد از برداشته شدن تحریمها قطعاً سرمایه قابل توجهی میتوانیم از سطح بینالمللی جمعآوری و وارد کشورمان کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید