گفتوگو با ابراهیم جمیلی درباره اعتراض مردم زنجان به کارخانه سرب و روی
مردم حساس نشوند
اعتراض مردم زنجان به آلودگیهای ایجادشده توسط صنایع سرب و روی بازتابهای مختلفی در جامعه صنعتی و معدنی کشور داشت. برخی از تحلیلگران معتقدند؛ صنایعی که در سالهای قبل بدون در نظر گرفتن توجیه اقتصادی و مکانیابی مناسب و صرفاً بر اساس فشارهای سیاسی در برخی مناطق ایجاد شده باید منتظر جنبشهای مدنی علیه خود باشند چرا که عدم تناسب این صنایع با محدوده جغرافیاییشان نوعی بیقوارگی را در آن مناطق ایجاد کردهاند.
اعتراض مردم زنجان به آلودگیهای ایجادشده توسط صنایع سرب و روی بازتابهای مختلفی در جامعه صنعتی و معدنی کشور داشت. برخی از تحلیلگران معتقدند؛ صنایعی که در سالهای قبل بدون در نظر گرفتن توجیه اقتصادی و مکانیابی مناسب و صرفاً بر اساس فشارهای سیاسی در برخی مناطق ایجاد شده باید منتظر جنبشهای مدنی علیه خود باشند چرا که عدم تناسب این صنایع با محدوده جغرافیاییشان نوعی بیقوارگی را در آن مناطق ایجاد کردهاند. برای آگاهی از ریشههای این اعتراض مدنی سراغ ابراهیم جمیلی که از فعالان صنعت سرب و روی کشور است رفتهایم. این عضو هیات رئیسه اتاق ایران معتقد است در قضیه زنجان هم مردم باید خویشتنداری خود را حفظ کنند و هم اینکه صاحبان صنایع سرب و روی باید به فکر خروج از حاشیه این شهر باشند.
بر اساس تصمیمی که چند سال قبل گرفته شده بود، قرار بود شرکت ملی سرب و روی تغییر مکان دهد و کارخانجاتاش به یک محل جدید منتقل شود. متاسفانه یک مقداری سرب و روی در زنجان بدنام شده و مردم اینطور فکر میکنند که آلودگی آب و هوای زنجان مربوط به سرب و روی است و این سابقه یکی، دوساله هم ندارد و تقریباً از زمان تاسیس شرکت ملی سرب و روی که بیش از چند سال میگذرد همین بحثها بوده است. یک مدتی محیط زیست گیر میداد و میگفت صنایع سرب و روی آلودهکننده است و یک مدت بعد میگفت آلودگیکنندگیاش برطرف شده است. بر این مبنا جوی ایجاد و شرایطی حاکم شد تا تجمعی صورت گیرد. این تجمع روز یکشنبه مقابل استانداری زنجان صورت گرفت و جمع نسبتاً زیادی از مردم هم حضور یافتند. گویا از مقامات استان هم با آنها صحبت کردند و فکر میکنم به یک توافقی رسیده باشند که از توافقاش خبر دقیقی ندارم. شما میتوانید از خود شرکت ملی سرب و روی یا از هلدینگاش، شرکت توسعه معادن روی که سهام اکثریت سرب و روی را در اختیار خود دارد اطلاعات دقیقتری کسب کنید.
این اعتراضات چقدر کار را برای صنعت سرب و روی در زنجان سخت میکند؟
صنعت سرب و روی در زنجان تقریباً صنعت اصلی استان است و صادرات غیرنفتی را این صنعت افزایش داده است. صنعت سرب و روی فینفسه که صنعت بدی نیست! شما اگر کارخانجات بزرگ دیگر را هم نگاه کنید، میبینید که در کشورهای خارجی برخی از کارخانهها در داخل محدوده شهر هم واقع شده است. باید استانداردهای زیستمحیطی رعایت شود و این وظیفه هر دو طرف است. یعنی هم ما که صاحب صنعت هستیم باید این را دقیقاً رعایت کنیم و کسانی هم که در آنجا زندگی میکنند نباید تحت تاثیر کسانی که درباره آلودگیهای زیستمحیطی غلو میکنند، قرار گیرند. متاسفانه گاهی اوقات استانداردهای اصلی را رعایت نمیکنیم. اگر ما بیاییم بر اساس استانداردها شمش روی و یا شمش سرب را تولید کنیم قطعاً آلودگیاش برای محیط زیست زیانآور نخواهد بود ضمن اینکه سازمانهای نظارتی مانند محیط زیست، استانداری، سازمان صنعت و معدن استان هم باید در این قضیه نظارت داشته باشند. اگر صاحب صنعت اصول زیستمحیطی را رعایت نمیکند قطعاً باید تذکر دهند و جلویش را بگیرند و اگر هم گاهی اوقات جوی درست میشود مردم نباید تابع شرایط احساسی باشند چون میتواند باعث آزردگی خاطر سرمایهگذاران شود. همه ما به عنوان صاحبان صنایع سرب و روی موظف هستیم مسائل زیستمحیطی را رعایت کنیم. اول به خاطر کارکنانی که آنجا کار میکنند بعد به خاطر اهالی شهری که صنعت در آنجا قرار گرفته است. من فکر میکنم مشکلات زیستمحیطی باید قابل حل باشد و ما اگر شرایط استاندارد تولید را رعایت کنیم هیچ مشکل خاصی پدید نخواهد آمد. حالا هم که بحث آلودگی مطرح شده و شرکت ملی سرب و روی قبول کرده که کارخانهاش از محل فعلی انتقال پیدا کند باید کمکشان کنیم که این انتقال سریعتر انجام گیرد. در این راه مشکلاتی وجود دارد که باید ببینیم چه موانعی وجود داشته که نتوانستند انتقال پیدا کنند. به عقیده من عزم و ارادهای نیاز است تا صاحبان صنایع سرب و روی را کمک کند تا بتوانند این شرکت را از زنجان جمع کنند و به منطقه دیگری که از نظر زیستمحیطی مورد مطالعه و موافقت قرار گرفته انتقال داده شود. با انتقال شرکت ملی سرب و روی من فکر نمیکنم دیگر مشکلی باشد و اعتراضی صورت گیرد. حالا باید ببینیم چه کمکی میتوانیم برای شرکت ملی سرب و روی انجام دهیم تا بتواند این انتقال را در یک زمان مشخصشده انجام دهد.
یعنی الان شما معتقدید شرکت ملی سرب و روی مسائل زیستمحیطی را رعایت نمیکند؟
خیر، معتقد به این هستم که میتواند مسائل زیستمحیطی را رعایت کند ولی بحث اصلی این است که خود صاحبان شرکت و مدیران آن تا آنجا که اطلاع دارم توافق کردند این شرکت انتقال پیدا کند. نظرم این است که کمک کنیم این تصمیم عملی شود. متاسفانه در کشور ما یکی از معضلاتی که داریم این است که یا تصمیم نمیگیریم یا تصمیماتی را که میگیریم عملی نمیکنیم. من میگویم قطعاً پشت انتقال شرکت ملی سرب و روی یک کار کارشناسی بوده است پس وقتی کار کارشناسی بوده باید این انتقال صورت گیرد. یا نه، بیاییم اصول زیستمحیطی را رعایت کنیم و محیط زیست رسماً بیاید اعلام کند این کارخانه آلودگی ندارد و بیخودی مردم را به خیابانها نکشانیم و با احساسات مردم بازی نکنیم. به عقیده من محیط زیست باید وارد قضیه شود و کمک کند به شفافسازی. اینطور نباشد که هر کسی هر چیزی میگوید مردم و مسوولان بپذیرند. درست یا نادرست بودن آلودگی زیستمحیطی را باید سازمان محیط زیست اعلام کند. حتی میشود از تهران گروهی آنجا برود و استانداردهای زیستمحیطی را بررسی کند و نتایج آن را رسماً به اطلاع مردم برساند تا متوجه شوند آیا دلیل آلودگی هوای زنجان فقط صنایع سرب و روی است یا عوامل دیگری هم در این آلودگی موثرند.
قرار است این شرکت به کدام منطقه از زنجان انتقال داده شود؟
در حوالی جاده زنجان- میانه زمینی در نظر گرفته شده تا این شرکت به آنجا منتقل شود.
خب فردا تبریزیها معترض نشوند؟
خیر، اعتراضی در کار نخواهد بود چون جانمایی بر اساس اصول روز در نظر گرفته شده است. البته این را بهتر است بدانیم که اگر اصول زیستمحیطی رعایت شود میتوان گفت صنعت سرب و روی آلودهکننده نخواهد بود. اخیراً کارخانهای را در روسیه بازدید کردم که 165 هزار تن شمش سرب و روی تولید میکرد و درست در داخل شهر قرار گرفته بود. کارخانهای با ظرفیت تولید 165 هزار تن شمش روی قاعدتاً کارخانه کوچکی نیست. اما چطور آنها میتوانند بدون ایجاد آلودگی و بهطور مسالمتآمیز در وسط شهر محصول خود را به تولید برسانند و ما نتوانیم؟ چون آنها برای ادامه تولید برنامه دارند و در هر قسمت با نظارتهای زیستمحیطی محصول را به تولید میرسانند. ما هم باید بیاییم به همین شکل حرکت کنیم و اصل صنعت سرب و روی را زیر سوال نبریم. ما در سالهای اخیر از یک واردکننده شمش روی و سرب تبدیل به صادرکننده شدیم. هماکنون 450 هزار تن ظرفیت تولید شمش روی و دو میلیون و 200 هزار تن ظرفیت تولید کنستانتره سرب و روی را در کشور داریم. به طوری که خود صنعت سرب و روی با مشکل کمبود مواد اولیه روبهرو است. صنعت سرب و روی تنها صنعتی است که دولت در آن سرمایهگذاری نکرده و عمده سرمایهگذاریهایی که در این صنعت انجام شده توسط بخش خصوصی بوده است. بیاییم از این صنعت و در حقیقت از سرمایه ایرانی حمایت کنیم. همانطور که عرض کردم وظیفه صنعت حفظ محیط زیست است. نمیتوانم بپذیرم صنایع معدنی کشور از جمله صنعت سرب و روی به فضای زیستمحیطی آسیب برساند. من صنعتی را که با سلامتی مردم بازی میکند قبول ندارم. ولی صنعتی که میتواند در کنار حفظ سلامتی من، کارکنانش، مردم محلیاش به رونق اقتصادی کشور و منطقه کمک کند باید مورد حمایت قرار گیرد. اینطور نباشد که اگر یک کارخانه آلودهکننده بود ما ادعا کنیم که تمام صنعت آلودهکننده است. جلوی هر آلودگی را باید بگیریم. مگر در دنیا شمش روی و سرب تولید نمیشود؟ مگر به این اندازه آلودگی ایجاد میکند؟ به جای اینکه صنعت را خراب کنیم بیاییم راندمان تولید را بهبود دهیم و جلوی آلودگی را بگیریم. هر کسی که آلودگی ایجاد میکند باید هزینهاش را هم پرداخت کند ولی صنعتی که ایجاد آلودگی نمیکند باید حمایتاش کنیم. در این شرایط حساس کشور که بیکاری غوغا میکند، در این شرایط حساس که ما نیاز به صادرات داریم، در وضعیتی که تبدیل خاک به یک کالای فرآوردهشده باید ارزشمند باشد، اگر بیاییم کلیت یک صنعت را زیر سوال ببریم کار درستی نکردهایم. بهتر است بیاییم به این فکر کنیم که چگونه مواد اولیه را برای این ظرفیت عظیم ایجادشده تامین کنیم؟ چرا معدن مهدیآباد را که ذخایر قابل توجهی دارد نمیتوانیم راه بیندازیم؟ ببینید ما یکی، دو مشکل که نداریم. بحث فقط آلودگی نیست. من عرض کردم هر آنچه سلامتی مردم را به خطر بیندازد قطعاً باید جلویش را گرفت. اما نباید ریشه یک صنعت ریشهدار را زد.
چه میزان در صنعت سرب و روی زنجان سرمایهگذاری شده است؟
میتوانم بگویم در کل این صنعت برای نزدیک به 30 هزار نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم ایجاد اشتغال شده است.
در خود استان زنجان؟
خیر در کل صنعت سرب و روی کشور که حدود 70 درصدش در استان زنجان است.
پیشنهاد شما در رابطه با ادامه فعالیت صنعت سرب و روی در زنجان چیست؟
پیشنهاد من این است که سازمان محیط زیست وارد عمل شود. اگر اشکالاتی در چرخه تولید کارخانه فعلی وجود دارد آن را اعلام کند تا این اشکالات برطرف شود. اگر هم اشکالاتی نیست عنوان کند و جلوی جوسازی برخی را بگیرد. باید با مردم در این رابطه صادقانه صحبت کرد. آنها امروز فکر میکنند خودشان و فرزندانشان در معرض انواع بیماریهایی که ممکن است این صنعت برای آنها به وجود بیاورد، قرار دارند. تا از مردم رفع نگرانی نشود نمیتوان جو مناسبی برای ادامه تولید در این استان ایجاد کرد.
این صنعت چه آلودگیهایی ایجاد میکند که مردم را نگران کرده است؟
همراه با روی عناصر معدنی دیگری مثل سرب، کادیوم و برخی فلزات سنگین و پرتوزا وجود دارد که ممکن است در صورت رعایت نکردن استانداردهای تولید، آب و هوای منطقه را آلوده کند و مردم را در معرض برخی بیماریها نظیر سرطان قرار دهد. وظیفه ما به عنوان تولیدکننده این است که نگذاریم این آلودگیها گسترش یابد و به تولید سبز روی بیاوریم. ببینیم دنیا چه کار میکند، ما هم از آنها الگو بگیریم و تولید را به سبک آنها به انجام برسانیم. دقیقاً میشود جلوی آلودگی را گرفت و صنعت سبزی را ایجاد کرد. اما همیشه راه حفظ هوای پاک این نیست که جلوی ایجاد و ادامه فعالیتهای صنعتی را بگیریم بلکه باید به دنبال اصول پذیرفتهشدهای که مورد وثوق همه تولیدکنندگان در دنیاست باشیم و صنعت کشور را از این راه به پیش ببریم.
تولیدکنندگان اصلی سرب و روی در دنیا کدام کشورها هستند؟
استرالیا، کانادا، چین و روسیه از کشورهای بزرگ تولیدکننده سرب و روی هستند.
این دو فلز در صنعت چه کاربردی دارد؟
عمده سرب در باتریسازی و برخی صنایع استراتژیک به کار میرود، اما مصرف روی متنوعتر است و در صنایعی مانند فولاد گالوانیزه، باتریسازی، کالاهای پزشکی، لاستیکسازی و... کاربرد دارد.
یکی از حساسیتهایی که مردم استان زنجان دارند معدن انگوران است. دولتهای مختلف وعده دادهاند این معدن را به 132 هزار نفری که سهام این شرکت را خریدهاند، واگذار کنند که نکردهاند. فکر میکنید وزرای جدید اقتصاد و صنعت باید در رابطه با انگوران چه تصمیمی بگیرند که خواست مردم محقق شود. چون مردم معتقدند ثروتشان را از معدن بیرون میآورند و سهم آنها چیزی جز آلودگی نیست!
معدن انگوران یک قصه طولانی دارد. در زمانهای مختلف تصمیمات مختلفی را برای این معدن گرفتهاند. در اواخر دوره آقای هاشمی شرکت توسعه معادن روی با شعار «گنجی در دل خاک» تاسیس شد. آن موقع قرار بود معدن را به شرکت توسعه معادن که با 132 هزار سهامدار تشکیل شد، واگذار کنند. دولت آقای خاتمی هم موفق به واگذاری معدن نشد تا اینکه دولت نهم بر سر کار آمد. در سفر استانی آقای احمدینژاد به زنجان، ایشان به صراحت گفتند دولت از حق خود میگذرد و این معدن را به شرکتی میدهد که مردم در آن سهام دارند. چهار، پنج سال گذشت باز این وعده انجام نشد تا اینکه دیواره معدن شکست و بعد از ریزش مشکلات زیادی به وجود آمد و شرایط هم برای تولیدکنندگان تغییر پیدا کرد. طبق قانون معادن جزو انفال است، انفال را نمیشود واگذار کرد. اگر از حق نگذریم بهرغم تمام مشکلات موجود الان شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران به عنوان نماینده دولت در این معدن، خیلی خوب از این معدن بهرهبرداری میکند و خاکاش را هم به تولیدکنندگان میدهد. اگرچه در قیمتگذاری و میزان برداشت با آنها اختلاف داریم اما شرایط را یک شرایط قابل قبولی میدانیم. در رابطه با انگوران باید ببینیم استراتژی کلی دولت آینده در رابطه با معادن چیست. آیا معادن بزرگ را واگذار خواهد کرد؟ آیا نیاز به مصوبه شورای اسلامی دارد؟ فقط انگوران نیست که این مشکل را دارد بلکه معادن بزرگ کشور نظیر مس سرچشمه، سونگون، چادرملو، گل گهر و... نیز با مشکل واگذاری مواجهند. باید یک تصمیم کلی و استراتژی شفاف در رابطه با معادن در نظر بگیریم. مثلاً در سرب و روی، معدن مهدیآباد یزد را داریم که 20 میلیون تن ذخیره دارد و جایگزین خوبی برای انگوران است. انگوران زیاد از حد معروف شده و متاسفانه هر معدنی را با انگوران مقایسه میکنند.
با توجه به وجود ذخیره انگوران آیا ما توانستهایم در صنعت سرب و روی خودکفا شویم؟
به عقیده من باید برای صنایع فرآوری معادن ارزش قائل باشیم و تلاش کنیم معادن فرآوری شود و از خام فروشی جلوگیری کنیم. اگر برگردید به 15 سال قبل متوجه خواهید شد ما خاک خام هم صادر میکردیم. حتی تا یک سال قبل هم کنستانتره سرب صادر میکردیم. اکنون ظرفیتهای تولید بالا رفته و این کنستانترهها تبدیل به شمش میشود. باید تلاش کنیم ارزش افزوده مواد معدنیمان را بالا ببریم، ارزش افزوده و ارزآوری صنایع معدنی را به اختیار خود درآوریم. باید تلاش کنیم شرکتهای معدنی بزرگ ایجاد شده و صاحب برند شوند. در نمایشگاههای خارج از کشور، حضور داشته باشیم و در مجامعی که راجع به فلزات آهنی و غیرآهنی و فلزات رنگین هستند، جایگاه ایران را تعریف کنیم. انتظار ما از دولت آینده این است که به بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری بیشتر جرات دهد و در وارد کردن ماشینآلات مورد نیاز به آنان کمک کند. ماشینآلات معدنی به شدت گران شده است، حمل و نقل در معدن به جایی رسیده که یکسری از معادن ما را از حیز انتفاع میاندازد و دیگر فعالیت آن معدن اقتصادی نخواهد بود. باید تلاش کنیم تکنولوژی ماشینآلاتمان را بالا ببریم و تلاش کنیم که عمر متوسط ماشینآلات حمل و نقلمان کم شود تا بتواند اقتصادیتر باشد و در دنیای رقابتی برای خود دارای جایگاه تثبیتشدهای شود. صنعت سرب و روی الان با قیمتهای جهانی معامله میکند. اگر قیمتهای جهانی بالا برود این صنعت رونق خواهد گرفت اما اگر قیمتهای جهانی افت کند، شکست این صنعت را به دنبال خواهد داشت. سرب و روی میتواند الگوی صنایع دیگر باشد. ما نباید این صنعت را زیر سوال ببریم بلکه باید کسانی را که روی صنعت سرب و روی سرمایهگذاری کردهاند الگو قرار دهیم تا بخش خصوصی در صنایع معدنی دیگری چون آلومینیوم و مس هم وارد شود. چرا ما در صنعت آلومینیوم و مس نتوانستیم بخش خصوصی را وارد کنیم؟ الان صنعت سرب و روی میتواند برای صنعت آلومینیوم و مس الگوی خوبی باشد. مقابله با صنعت سرب و روی کشور حکم مقابله با بخش خصوصی را دارد، اگر برخوردهای غیرمنطقی با صاحبان این صنایع و سرمایهگذاریشان صورت گیرد، شاید بخش خصوصی با احتیاط بیشتری به حیطه سرمایهگذاری در صنایع معدنی وارد شود.
دیدگاه تان را بنویسید