بررسی بورس سهام از دریچه تحلیل تکنیکال
خبری از سیکل صعودی بازار نیست
بازار سرمایه کشور در حال حاضر آبستن برخی جریانات منفی و انتظارات نهچندان مناسب است. سود بالای سپردههای بانکی و اوراق خزانه دولتی، عدم وجود انتظارات مبنی بر رشد معنیدار در سود شرکتها، برخی سیاستهای نامناسب در مدیریت بازار و… همگی موجبات روند منفی کنونی را فراهم آوردهاند.
بازار سرمایه کشور در حال حاضر آبستن برخی جریانات منفی و انتظارات نهچندان مناسب است. سود بالای سپردههای بانکی و اوراق خزانه دولتی، عدم وجود انتظارات مبنی بر رشد معنیدار در سود شرکتها، برخی سیاستهای نامناسب در مدیریت بازار و... همگی موجبات روند منفی کنونی را فراهم آوردهاند. این در حالی است که پس از سه سال، در سال 93 رشد اقتصادی بالای صفر و کنترل تورم را انتظار داریم که روزهای خوش آینده را برای اقتصاد کشور نوید میدهد. در کنار این اخبار خوش، امیدواری موجود در خصوص حل برخی محدودیتهای بینالمللی کشور نیز نویدبخش روزهای خوش آینده است.
بدین جهت شاید در مجموع نتوان به جز نیاز بازار به یک استراحت بزرگ دلیل دیگری برای افت بازار سرمایه یافت. روند رشد شتابان در یکی دو سال اخیر و پیشخور کردن تمام انتظارات مثبت توسط بازار زمینهساز استراحت کنونی در بازار تلقی میشوند.
شاید بتوان آغاز این روند منفی را در روز 22 دیماه 92 دانست که به دلیل برخی شایعات در بازار، شاخص افتی 2400واحدی را تجربه کرد. در واقع فعالان بازار که از پر بودن پیمانه قیمتهای اکثر سهام خبر داشتند، با این جرقه روند منفی فعلی را برای بازار سرمایه کشور رقم زدند.
در ادامه سعی داریم با بهکارگیری ابزار تحلیل تکنیکال چشمانداز بازار سرمایه کشور را برای سال 93 ترسیم کنیم. بدیهی است با تغییر عوامل بنیادی میتوان انتظارات و به تبع آن قیمتها و روندهای متفاوتی را برای بازار متصور بود.
پیشبینی سال 1393
جریان حرکتی بازار در سال 93 را باید در اتفاقات و حرکتهایی که صنایع در سال 92 داشتند، جستوجو کرد. بازار در سالهای 91 و 92، سیکل بلندمدت بزرگی را با شتاب بسیار زیادی شاهد بود که این رشد چشمگیر تقریباً در همه صنایع به موازات یکدیگر پیش رفت تا اینکه در نیمه دوم سال 92 این سیکلها یکی پس از دیگری به پایان رسیدند و در انتهای این سال و ابتدای سال 93 برای اولین بار، شرایط منفی بزرگ و خستهکنندهای در بازار رخ داد.
از آنجایی که رشد شاخص در پنج سال گذشته یک سیکل کامل را شامل میشود طبیعتاً باید منتظر استراحتی متناسب با این سیکل بود و لذا اصلاحی بزرگ را باید انتظار داشت که این اصلاح میتواند حتی تا انتهای سال 93 هم ادامه داشته باشد (البته در سناریوی خوشبینانه این میزان زمان را برای این اصلاح در نظر میگیریم. در صورتی که بخواهیم این اصلاح را با اصلاحهای مشابه که در سال 75 یا 83 رخ داد مقایسه کنیم، افتی بین دو تا سه سال را باید فرض کرد). مسلماً دورههای کوتاهی بازار شرایط مثبت خواهد داشت اما موقت خواهند بود؛ لذا هر بار که شرایط مثبتی در بازار در آینده نزدیک ایجاد شود میبایست توجه داشت که این شرایط مثبت پایدار نمیماند و نمیتواند تا ماکزیممهای قبلی که سهمها ساخته بودند، پیش رود. هنوز زمان برگشت بازار از جنس سیکل صعودی جدیدی فرا نرسیده است.
میتوان البته سناریوی خوشبینانهتری هم که از اهمیت کمتری برخوردار است، در نظر گرفت و این ریزش اخیر را به عنوان استراحتی بین راهی در نظر داشت که این سناریو از دید اینجانب از احتمال بسیار پایینی برخوردار است. در این سناریو میتوان برای بازار هنوز احتمال رشد در ماههای پیش رو قائل بود، اما با نشانههایی که مشاهده میشود، این سناریو از شانس بالایی برخوردار نیست.
حال اگر سناریوی اول را در نظر بگیریم و احتمال رشدی را در آینده نزدیک بتوان تصور کرد، اولین محدوده حمایتی برای شاخص بین 73200 تا 74 هزار واحد است که از روز دوشنبه بازار به آن وارد شده است و لذا احتمال رشد موقتی خواهد داشت. اما نشانهای مبنی بر اتمام فاز منفی نداریم و به نظر نمیرسد ساختار منفی بازار هنوز کامل باشد، لذا چنین موج مثبتی نباید دوام زیادی داشته باشد؛ شاید در میانه اردیبهشت یا در نیمه دوم از این ماه شرایط مثبت پایدارتری را شاهد باشیم. در این صورت شاید بازار حتی به محدوده 71 هزار واحد هم افت داشته باشد که حمایت مهم بعدی برای شاخص است.
یکی از صنایعی که در این دوره، بعد از رشد قابل توجهش، اصلاح بزرگی را هم تجربه کرده است، پالایشگاهها بودهاند که این شرکتها تقریباً نیمی از راه رفته را بازگشتهاند و بعید نیست طی هفتههای آتی دوباره فاز مثبتی را هر چند کوتاه تجربه کنند؛ لذا توجه به این دوران ریزش برای مشخص کردن انتهای آن قابل توصیه است.
صنعت مهم دیگری که در بازار تاثیر زیادی داشته است، پتروشیمیها بودند که آنها هم سیکل بزرگی را تجربه کردهاند و با احتمال زیاد در مورد همه آنها، ماکزیمم قبلی انتهای سیکل صعودی بوده است و لذا ریزش متناسبی را انتظار میبایست داشت که میتواند در ماههای آتی هم ادامه داشته باشد و هر گونه رشد قیمتی فعلاً از جنس استراحت لحاظ میشود.
بانکها هم که همواره جزو تاثیرگذارترین صنایع بودهاند، در انتهای سال 92 سیکل بزرگی را کامل کردند و با اینکه شاید ریزموجهای کوتاهی هنوز از بعضی از آنها بتوان انتظار داشت اما بعید به نظر میرسد که در سال 93 خصوصاً در نیمه اول آن، رشد قابل توجهی را تجربه کنند.
فلزات اساسی هم که فولادیها و مس نقش اصلی را در آن ایفا میکنند وارد فاز اصلاحی شدهاند که بعضی پرشتاب (مانند فخوز) و بعضی هم با شتاب کمتری در جهت منفی حرکت کردهاند. از این صنعت هم هنوز انتظار برگشت قابل توجهی نمیرود اما مانند پالایشگاهها بعید نیست مرحله اول از دوران اصلاحی خود را کامل کرده باشند یا حداقل به انتهای آن نزدیک باشند، در این صورت باید در هفتههای پیش رو انتظار رشد از این صنعت هم داشت اما رشد قابل توجهی نخواهد بود.
صنعت وابسته به فلزات اساسی که شامل سنگآهنیها میشود (کانههای فلزی) افت قابل توجهی را تجربه کرده است و به نظر در انتهای این ریزش قرار دارد و به زودی انتظار رشد از این گروه هم میرود اما این گروه هم مانند بیشتر شرکتها نمیتواند به ماکزیممهایی که قبلاً ساخته بود، برگردد و لذا رشد موقتی شاید در حد 20 تا 30 درصد را نهایتاً تجربه کنند.
در مورد صنایع کوچکتر هم همین موضوع صادق است که در اینجا بررسی نشد اما میتوان ادعا کرد که تقریباً سناریوی مشابهی در بازار برای همه سهمها باید انتظار داشت و شاید سال 93 سال اصلاح قیمتها باشد که از طرفی به معنای ایجاد فرصتهای بسیار مناسبی برای آینده است. به هر حال بعد از هر اصلاحی یک سیکل جدید آغاز میشود که چندین سال میتواند ادامه یابد.
نکته مهم دیگر در مورد این مطلب اینکه هیچ کدام از تحلیلها در مورد هر صنعت یا شرکتی، به معنای توصیه به خرید نیست. البته میتوان توصیه داشت که سهمهایی که ریزشهای قابل توجه داشتهاند و نشانههای مثبتی هم که نشان از خستگی از ریزش داشتند، میتوانند زیر نظر گرفته شوند.
دیدگاه تان را بنویسید