درههای دیروز، قلههای امروز
کوهنورد خسته!
هرچه یک کوهنورد از شیب تندتری بالا رود و این بالا رفتن سریع باشد و هر چه وزن این کوهنورد زیاد باشد، زودتر خسته میشود و برای تجدید قوا نیاز به استراحت بیشتری دارد.
هرچه یک کوهنورد از شیب تندتری بالا رود و این بالا رفتن سریع باشد و هر چه وزن این کوهنورد زیاد باشد، زودتر خسته میشود و برای تجدید قوا نیاز به استراحت بیشتری دارد.
کوهنوردان خسته و سنگینوزن در ارتفاعات بالا ممکن است از ادامه صعود پشیمان شده و از مسیر رفته بازگردند! رفتار بورسهای اوراق بهادار کشورمان (بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران) در این روزها بسیار شبیه کوهنورد فوق است. بورس تهران در 9ماهه اول سال 1392 با یک صعود پرشتاب و تند بیش از 130 درصد به صورت میانگین رشد کرد.
بورسی که طی 9 ماه 130 درصد رشد کند، فارغ از آنکه این رشد ناشی از چه باشد، رفتاری شبیه آن کوهنورد را از خود بروز خواهد داد. هر صعود تندی، یک استراحت طولانی یا نزول تند به همراه خواهد داشت. شرکتهای پذیرفتهشده در بورسهای اوراق بهادار در سال گذشته به دلیل تسعیر نرخ ارز و رشد تقریباً سهبرابری آن در سال 1391 (که اثراتش را در سال 1392 در تولید و فروش و صورتهای مالی شرکتها نشان داد)، سالی بسیار پررونق و پرفروش داشتند.
به غیر از صنعت خودرو و بعضاً صنعت لیزینگ که وابستگی تام به فروش خودرو دارد، تقریباً بقیه صنایع موجود در بورس سالی استثنایی را سپری کردند.میانگین بازده 130درصد در 9 ماهه اول سال 1392 در کنار حجم معاملات بسیار بالا و بینظیر در سال گذشته، سالی استثنایی برای بازار مالی کشور ایجاد کرد.از میانه دیماه و با شروع مباحث اتفاقافتاده در بودجه مبنی بر افزایش نرخ گاز، افزایش تعرفه سنگآهن و حقوق مالکانه این صنعت و شروع مرحله دوم طرح هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت حاملهای انرژی که قطعاً هزینه تولید شرکتها را بالا خواهد برد، بورسهای اوراق بهادار کشور دستخوش نزول و در برخی از روزها سقوط شدند. هماکنون (در پایان فروردین 1393) بازده بورس به 92درصد رسیده و به راحتی طی سه ماه 38درصد از بازده افتخارآمیز قبلی را از دست داده است.
اما پیشبینی سال 1393
همان گونه که در مرحله اول طرح هدفمند کردن یارانهها (که به هیچ عنوان هدفمندی در آن صورت نگرفت!) شاهد جهش پنج تا هشت برابری حاملهای انرژی بودیم، در مرحله دوم نیز قرار است میانگین 45 درصد حاملهای انرژی گران شود.
شرکتهای پذیرفتهشده در بورسهای اوراق بهادار خصوصاً آن دسته از شرکتها که هزینه انرژی در قیمت تمامشده تولید آنها نقش بسزایی دارد (مانند سیمان، فولاد، پتروشیمی و...) در ابتدای شروع مرحله اول درآمدهای خود را تعدیل منفی کردند. ولی در سال بعد با افزایشی که در نرخ فروش محصولات ایجاد کردند، حاشیه سود خود را حفظ کرده و بعضاً افزایش دادند.
این نگرانی هماکنون که در ابتدای شروع مرحله دوم این طرح هستیم، مجدداً به وضوح مشاهده میشود.
اکثر شرکتهای پذیرفتهشده در بورسها خصوصاً صنایع انرژیبر پیشبینی سودهای سال 1393 خود را کمتر از سودهای محققشده در 12 ماه سال 1392 دیده و به بازار اعلام کردهاند.
هر شخص دیگری هم به جای مدیران این شرکتها بود، همین گونه عمل میکرد! در شرایط عدم اطمینان و عدم اطلاعات کافی، احتیاط اصل عقلی است.
بنابراین اکثر مدیران و اعضای هیات مدیره شرکتهای بورسی، هزینهها را حداکثر دیده و درآمدها را محتاطانه و کم برآورد کردهاند. بازار نیز به این احتیاط مدیران واکنش منطقی نشان داده و این روزها قیمت اکثر سهام به تبع آن شاخصهای بورس منفی است.
اما همان گونه که در سال دوم بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها در مرحله اول مشاهده کردیم، امسال نیز در نیمه دوم سال شرکتها با اندکی افزایش در نرخهای فروش یا خدمات خود به حاشیه سودهای قبلی خواهند رسید و بعضاً آن را افزایش نیز خواهند داد. در برخی از شرکتها وضع به گونهای است که با دو تا پنج درصد افزایش در نرخ فروش، حاشیه سود قبلی نهتنها حفظ خواهد شد، بلکه از نظر قدرمطلق ریالی افزایش نیز خواهد یافت.
در شرایط فعلی سهامداران چه کنند؟
متاسفانه عموم سرمایهگذاران حتی شرکتهای حقوقی و با عرض تاسف حتی شرکتهای سرمایهگذاری که توقع میرود تخصصی، علمی و حرفهایتر از مردم عادی عمل کنند، اکثراً برعکس عمل میکنند. در مهر، آبان و آذر سال گذشته که شاخص بورس به مرز 90 هزار واحد رسید و میانگین قیمتها 130 درصد رشد کرده بود، شاهد هجوم سرمایهگذاران اعم ازحقیقی و حقوقی به بورسها بودیم. در بسیاری از سهام شاهد صفهای خرید سنگین و غیرمعقول بودیم. اما در حال حاضر که همان شرکتها بین 30 تا 50 درصد افت قیمت دارند، افراد کمی خریدار آنها هستند.
سرمایهگذاران حرفهای و معقول و باتجربه سعی میکنند با صبر و حوصله و با افزایش دامنه زمانی خرید و فروششان به حدود یک سال و حتی بیشتر و در قیمتهای پایین خرید کرده و با نگهداشت سهام در قیمتهای بالا به فروش برسانند.
متاسفانه رسانههای کشور خصوصاً رسانه ملی در این معضل و تشدید آن نقش دارند. در روزهایی که شاخصها به شدت بالا میرود مدام از آن تبلیغ کرده و رشد شاخصهای بورس جنبه تبلیغی برای سیاست و اقتصاد ملی پیدا میکند، این تبلیغات در کنار اطلاعرسانی فرد به فرد مردمی باعث هجوم سرمایهگذاران برای خرید سهام در قیمتهای بالا میشود. اما در روزهایی مانند این روزها که حداقل 30 درصد قیمتها پایین آمده است، شاهد صفهای فروش و نزول قیمتها بیش از پیش هستیم.
هواپیمایی با سه موتور سوخته و یک موتور باقیمانده
اگر وظیفه اصلی بورسها، تامین مالی بنگاهها برای رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب باشد، هماکنون تنها موتور باقیمانده هواپیمای اقتصاد ایران فقط بورسها هستند.اقتصادها با سرمایهگذاری خارجی، سرمایهگذاری مستقیم دولتها، بانکها و بورسها تامین مالی میشوند. در اقتصاد ایران و در شرایط فعلی سرمایهگذاری مستقیم (FDI) و سرمایهگذاری خارجیها در سبد سهام (FPI) امکانپذیر نیست.از طرفی دولت به دلیل اعمال سیاستهای کلی اصل44 اجازه سرمایهگذاری جدید ندارد، بانکها از لحاظ تجمیع و بازتوزیع منابع با مشکل جدی مواجه هستند. به نظر تنها راهحل باقیمانده برای تجمیع منابع خرد و کلان سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و بازتوزیع این منابع به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق ابزارهای مالی مطرح در بازار سرمایه، فقط و فقط بورسها هستند. بورسها با تداوم همکاری با دولت در خصوصیسازی، پذیرش شرکتهای جدید و فروش سهام آنها به عموم سرمایهگذاران، پذیرهنویسی سهام جدید، افزایش سرمایههای متعدد شرکتهای موجود در بورسها، انتشار انواع اوراق با درآمد ثابت، و
معاملات نسیه و سلف در بورسهای کالایی میتوانند در سال 1393 و سالهای آینده به تامین مالی اقتصاد ایران کمک کنند. شاید ندانید که بورسهای اوراق بهادار در سال گذشته 20 هزار میلیارد تومان پول جدید تجهیز و به بنگاههای ایرانی تزریق کردهاند.
بینالمللی شدن بازار سرمایه
امید است با برطرف شدن موانع موجود در تحریمها و توافق نهایی در مذاکرات ژنو شاهد شروع بینالمللی شدن نهادهای مالی و بورسها در ایران باشیم. همکاری بورسهای ایران با سایر بورسها، همکاری نزدیک کارگزاران، تامین سرمایهها با شرکتهای مشابه خارجی در کنار همکاری سیستمی بانکها، سازمان بورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی ایران (که وظیفه ملی تسویه و تهاتر معاملات را بر عهده دارد) با نهادهای مشابه خارجی امکان تامین مالی خارجی توسط بازار سرمایه برای اقتصاد ایران را فراهم خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید